اختفای دلایل و جزئیات مربوط به مرگ قربانیان دهه ۶۰ اغلب با اختفای پیکر آنها همراه بوده است؛ این امر به خصوص در مورد زندانیان طیف چپ در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷ و همینطور همه قربانیان کشتار زندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷ عمومیت داشته و بخشی از سیاست دولتی در اختفای سرنوشت آنان بوده است.
رویه غالب به این صورت بود که پس از اعلام خبر اعدام یا انتشار آن در روزنامهها و مطلع شدن خانواده، به خانوادهها پیکری تحویل داده نمیشد. حتی در سال ۱۳۶۶ هنگامی که آوردن پیکر پروین آبکناری به خاوران مصادف با حضور خانواده او در آنجا بود، برادرش به ماموران گفت ما میدانیم این جنازه مال ما است. اجازه بدهید که خودمان دفن کنیم و بگذاریمش در خاک. اما ماموران همه خانوادههایی که در خاوران بودند را بیرون کردند و فقط پس از اتمام دفن، به آنها اجازه ورود به خاوران داده شد.
لادن بازرگان برخورد مسئولان با خانوادههایی که در پی یافتن سرنخی از محل دفن فرزندانشان بودند را اینطور توضیح میدهد:
«به همه زندانیهای چپ گفته شد که فرزند شما کافر است؛ کافر، مرتد است و مرتد قبر ندارد. یعنی به هیچکس، هیچ نشانی از اینکه اینها کجا هستند، داده نشد. همان روزهای اول پدرم رفتند بهشت زهرا. ولی هیچ جوابی به ما داده نشد. گفتند اصلاً چرا آمدهاید اینجا؟ کی به شما گفته بیایید؟ اصلاً ما نمیدانیم. بروید از همان اوین بپرسید [جسد پسرتان] کجاست. در اوین هم وقتی پدرم از بازجویی که خبر اعدام را اطلاع داده بود، خواسته بود جسد پسرم را بدهید. گفته بود پسرت جسد ندارد. او یک مرتد بود و در این دنیا جایی نداشت و در آن دنیا هم جایی نخواهد داشت. برو پی کارت»
برگرفته از کتاب «داستان ناتمام»، مادران و خانوادههای خاوران، سه دهه جستوجوی حقیقت و عدالت، انتشارات عدالت برای ایران ١٣۹۴
متن پی دی اف کتاب را از اینجا دریافت کنید
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.