غریبه و مه

myths-740x494
فرض کن دختری جوان هستی و دین به صورت مردی جوان متجسم شده و به خواستگاری ات آمده است.

او با شاخه گلی در پیش رویت ایستاده و به تو قول می دهد که در صورتی که با او درآمیزی خوش بخت ات خواهد کرد.

آیا در همان نگاه نخست یک دل نه صد دل عاشق و دلباخته اش می شوی و به خانه او راهی می شوی؟

یا آنکه خودت یا دوستان و نیکخواهانت در پی وارسی صداقت و توانایی او در خوشبخت کردن ات خواهید رفت؟

آیا در تحقیق و تفحص ات جویای آن نخواهی شد که از تبار و خویشان داماد؛ کدامیک تا به حال توانسته اند زنی را خوشبخت کنند؟

اگر بدانی که داماد پیش از تو و همزمان با تو میلیون ها زن دیگر را در عقد خود داشته و دارد کنجکاو نخواهی شد که کدامیک از همسرانش با او خوشبخت شده اند؟

اگر در بررسی هایت بفهمی که هیچ یک از زنان و همسران او و تبار و نیاکان او از نظر تو خوشبخت نشده اند؛ باز هم حاضری ادعاهای آن جوان را بپذیری و به وعده های او اعتماد کنی؟

شاید بسیاری از همسران او غرق در تلقین های آن مرد شده باشند و او را در ناکامی هایشان بی تقصیر بدانند و همه گناه شوربختی شان را برگردن خودشان بیندازند.

اما آیا این اعتراف می تواند چیزی از بدعهدی های آن مرد کم کند؟

شاید با خود بگویی که اگر به ازدواج با آن مرد در نیایم سرنوشتم چه خواهد شد و با چه کسی همسر خواهم شد…

با مردی دیگر و دینی دیگر… با مردی دیگر که تجسمی از بی دینی و بی اسطورگی باشد؟

آیا زنانی که به عقد زمینیان در آمدند نیک بخت شدند؟

شاید خیلی زود بیابی که نیک بختی و شور بختی چیزی نیست که از دست هیچ دین و آئینی ساخته باشد. و به دیگر بیان احتمالا خواهی فهمید که هیچ مردی نمی تواند تو را خوشبخت کند و خوشبختی تو وابسته به هیچ مردی نیست…

در این صورت آیا تجرد و تنهایی را برخواهی گزید؟

آیا برای تو ممکن است که هرگز هیچ مردی را به خویش راه ندهی؟

آیا می توانی دل به هیچ داستان و اسطوره و افسانه و دین و فلسفه و جهان بینی ای نسپاری؟

اگر پاسخت منفی است پس چرا و با کدام معیار خواهی توانست همسرت را انتخاب کنی؟

پاسخ ساده است؛ هیچ مردی نخواهد توانست تو را خوشبخت کند. بلکه کافی ست بتوانی با او تنهایی ات را پر کنی و زندگی کنی همین!

پس به سراغ مردی برو که اسطوره و دین و فلسفه اش همخوانی بیشتری با اینجا و اکنون ات دارد.

و هر گاه که پنداشتی کسی دیگر خواهد توانست بهتر از او با تو و در کنار تو زندگی کند اولی را رها کن و به سراغ دومی برو!

حتی اگر فکر می کنی برایت بهتر است؛ می توانی به او خیانت کنی و همزمان چندین و چند مرد را به خود راه دهی…

مهم اینست که اسطوره ی خویش را بیابی یا بسازی…

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com