باز هم ‫#‏انتخابات‬ و دو راهی شرکت یا تحریم، پیش روی ماست!
«برای گذر از جمهوری اسلامی و ‫#‏انقلاب‬ ‫#‏سیاسی‬ که آرمانِ ماست و برای اینکه انتخابات‌های آینده را “‫#‏تحریمِ‬” همگانی کنیم»، بایستی در انتخاباتِ پیش رو مشارکتِ گسترده داشت!؟
شاید با خواندن جمله بالا، شما در ذهن‌تان این نقش ببندد، که باند “هاشمی و رفرمیست‌ها” به چه بهایی، من را می تواند خریده باشد؟
اگر باورتان چنین بوده، از اساس غلط است!؟
چرا که شاید نخستین فردی که در اپوزیسیون، سخن از “پروژهٔ باند هاشمی برای بیمه کردن حکومت، چه برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و چه برای همین انتخابات اسفند پیش رو” نمود، نگارنده جمله بالا و مستند “جا‌ اندازیِ گام به گام” یکی از این افشاگری‌ها بوده است.
اگر امروز از شرکت در انتخابات دفاع می کنم، به عنوان شخصی‌ست که در انتخاباتِ سال ۸۸ که همه سبز شده بودند، نه‌تنها سبز اصلاح طلب و موسوی‌چی نشد، بلکه “تقلبِ در انتخابات و جنبش سبز” و “حوادث پس از انتخابات” را نیز پیش‌بینی نمود.
در انتخابات سال ۹۲ نیز پیش‌بینی و افشای پشت ‌پرده‌های حکومت و باند هاشمی را بارها برای شما بازگو و تلاش باند رفرمیست‌ها برای جااندازی‫#‏جمهوریت_سوم‬ را با شورایی کردن ولایت فقیه عنوان نمودم.
ما نه به دنبال اصلاحِ حکومت جمهوری اسلامی هستیم و نه به دنبالِ “اسلام رحمانی آقای سروش” یا “جمهوریت سوم” باندِ هاشمی-روحانی، بلکه به دنبال یک انقلابِ سیاسی هستیم که با “مرگ جمهوری اسلامی”، بتوانیم دموکراسی و آزادی را به میهن هدیه دهیم. چرا که جمهوری اسلامی اصلاح‌ناپذیر و مخالف حکومت سکولار- چیزی که مهم‌ترین رکنِ دموکراسی می باشد- است.
با چه استدلال‌هایی، جهتِ “مرگ جمهوری اسلامی” بایستی مردم داخلِ کشور در انتخابات شرکت گسترده داشته باشند؟ چگونه می توان خواهانِ “گذر از جمهوری اسلامی” بود و همزمان با بخشی از بدنه‌ٔ حکومت و لابی‌هایِ خودفروخته‌اش، هم‌زبان شد؟ چگونه و چرا بایستی به اصلاح طلبان و اعتدالیون که به نوعی سوپاپِ اطمینان حکومت بوده‌اند(که البته اینک “عوامل نفوذ، براندازی و جاسوس” خوانده می شوند) دوباره اعتماد نمود و به آنان میدان داد؟ آبا مگر نیاز است به آنان اعتماد کرد؟ برای “مرگ جمهوری اسلامی” بایستی همهٔ “انتخابات‌ها تحریم” شود، بایستی “تظاهرات سراسری همراه با اعتصابات سراسری” صورت بپذیرد. پس چرا این انتخابات را تحریم نباید کرد؟ چه استدلالی وجود دارد که با شرکت در این انتخابات، می شود انتخابات‌های آینده را “تحریم” نمود.
به زودی در مقاله‌ای به پرسش‌های عنوان شده، پاسخ خواهم داد. این نکته را به یاد داشته باشید که “شهامت و زیرکی سیاسی” را کمتر کسی دارد. “شهامت” را پاره‌ای از روی “ترس” نداشته و “زیرکی سیاسی” را به علت “عدمِ بینشِ درست از علمِ سیاست و برداشتِ نادرست از مسائل روز” ندارند. مرحوم دکتر داریوش همایون، یکی از اندک سیاست‌مدارانِ ملی بود که شهامت و زیرکی سیاسی را همزمان داشت. با بینشِ درست از علم سیاست و شهامت حمایت خود را از شرکت در انتخابات مجلس ششم و انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ اعلام نمود، و همه دیدیم، سرانجامِ آنها “قیام ۱۸ تیر ۷۸ و جنبش سبز” بود که رژیم را تا یک گامیِ سقوط پیش بُرد.
آرمان چاروستایی _ ۸ آذر ۱۳۹۴

12289585_1032377506818427_7822474566959389651_n

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com