آنچه در تغییرات اقلیمی ایران- علاوه بر روندهای طبیعی و مربوط به سراسر کره زمین- نقش دارد، سیاستهای واپسگرایانهٔ رژیم در قبال محیطزیست و تخریبِ گستردهٔ آن از سوی مراکز و مؤسسههای گوناگون جمهوریاسلامی است.
وزشِ تندباد همراه با ریزگردها در بخش بزرگی از میهن ما زندگی روزانهٔ مردم را مختل کرده و میکند. توفان عظیم ریزگردها، طی ماههای اخیر، شهر تهران و چند شهر بزرگ دیگر کشور را در برگرفت و متعاقب آن، مدیرکل محیطزیست تهران اعلام کرد که، بر اساس آمارِ اورژانس تهران مراجعه بیماران ریوی نسبت به موقعیت مشابه هفتهٔ قبل، ۱۶ درصد و بیماران قلبی ۵ درصد افزایش نشان میدهد.
توفانِ شن، تندبادِ همراه با ریزگرد، مدتهاست که به مشکلی جدی و چالشی فراروی کشور تبدیل شده است و مسئولان رژیم ولایتفقیه ناتوان از مقابله و مهار این پدیده، صرفاً به تبلیغات دروغین و گمراهکننده دست میزنند.
پس از توفان و هوای بهشدت ناسالم ناشی از آن در شهر تهران، مدیر مطالعات و برنامهریزی خدمات شهری و محیطزیست تهران، به خبرگزاری مهر گفت که، تدوینِ لایحهٔ نحوهٔ پیشگیری و مقابله با ریزگردها در پایتخت آغاز میشود. بهمعنای دقیقتر، دستگاههای ذیربط، هیچیک، نهتنها برای برونرفت از این معضل و چالش جدی برنامهیی ندارند، بلکه حتی برای مقابلهٔ مقطعی و موقت نیز دارای بیبرنامهاند.
درحالیکه سازمان هواشناسی کشور از تداوم وزش باد شدید و گردوخاک توأم با ریزگردهای بیماریزا در جنوب، جنوبشرقی، و شرق کشور- بهویژه استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان و خراسان رضوی- گزارش میدهند، مدیر پروژهٔ تغییرات آبوهوای سازمان حفاظت محیطزیست، پس از تأخیری ۳ ساله، خاطرنشان ساخت که، پیشنویسِ سند راهبرد تغییر اقلیم در کشور تا چند مدت دیگر نهایی میشود.
خبرگزاری مهر، ۱۰ شهریورماه، در این خصوص یادآور شده بود: “بحث کشاورزی و امنیت غذایی در کنار موضوع منابع آب بهعنوان مهمترین موضوع در زمینه سازگاری برای بقاء در مباحث تغییر اقلیم است. … مهمترین چالشی که در حوزهٔ سازگاری برای بقاء مطرح شده فقدان برنامه آمایش در کشور است.”
در فقدان یک راهبردِ علمی و منظم، پدیدههایی نظیر توفان ریزگردها و خشکسالیهای مداوم میتواند زندگی مادی و معنوی در میهن ما را در معرض چالشها و خطرات بسیار جدی قرار دهد. از این واقعیت نباید با سادهاندیشی درگذشت!
آنچه در تغییرات اقلیمی ایران- علاوه بر روندهای طبیعی و مربوط به سراسر کره زمین- نقش دارد، سیاستهای واپسگرایانهٔ رژیم در قبال محیطزیست و تخریبِ گستردهٔ آن از سوی مراکز و مؤسسههای گوناگون جمهوریاسلامی است.
بر کسی پوشیده نیست که، گسترش پدیدهٔ ریزگردها و تشکیل توفانهای عظیم توأم با گردوغبار در ایران بهطورِ مستقیم با نابودیِ جنگلها، تالابها، و گونههای گیاهی و جانوری مرتبط است.
نابودیِ بخش اعظم تالاب “هور“ در شادگان، واقع در استان خوزستان، به سرعت بخشیدن به وزش بادهای توأم با ریزگرد در پهنهٔ وسیعی از ایران انجامیده است. علاوه بر این، تخریبِ جنگلهای بلوط زاگرس، جنگلهای استان گیلان، مازندران، و گلستان، سبب گردیده است تا تمام مناطق کشور در معرض تندبادهای شن قرار گیرند، و بهاصطلاح رایج کارشناسان محیطزیست، “نابودیِ جنگلها باعث نابودی شُشهای تنفسیِ زیست محیط ایران شده است.”
چندی پیش، مدیرکل محیطزیست استان گلستان، اعلام کرد که، اجرای طرح تنفس جنگلها ضروری است. درحالحاضر منابع مالیِ این طرح که برای محیطزیست کشور و حفظ جنگلها حیاتی قلمداد میشود، تأمین نگردیده است. بهتصریحِ این مقام مسئول سازمان محیطزیست و مدیرکل محیطزیست استان گلستان، برای اجرایِ طرح “تنفس جنگلها” در جنگلهای کشور فقط به معادل یکصدم درصد از درآمدِ نفتیِ کشور احتیاج است!
سیاستهای اقتصادی – اجتماعی و فرهنگیِ رژیم ولایتفقیه، به تخریبِ محیطزیست ایران هرچه بیشتر دامنه زده است. این رژیم واپسگرا را میتوان عامل اصلی تخریبِ محیطزیست میهنمان دانست.
به نقل از «نامه مردم» شماره ۹۸۴، ۲۷ مهرماه ۱۳۹۴
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.