دلنوشته شماره پنجاه و پنج
یادی از سلطان مشهور پارک ملی زیمبابوه ای ” سسیل ” که به طرز بیرحمانه شکار شد.

11836808_10153506619423622_3097576923753020003_n

من به خاطر ناشنوایی ، از همان کوچکی همیشه با مشکلات زیادی جهت درک معانی کلمات از جمله مشکل ” همنامی ” روبرو بودم. یعنی دو واژه که صورت آوایی (گفتاری) و نوشتاری آنها یکسان است اما معنای متفاوتی و مختلفی دارند. به آن هم ” چند معنایی ” می گویند که چند معنای مختلف دارد.
در اینجا ، می توانم یک واژه فارسی را مثال بزنم: ” شیر ” که صورت گفتاری و نوشتاری آن در جملات مختلف یکسان است اما معنای گوناگون را دارد:

– شیر برای نامیدن یک چیز نوشیدنی (اعم از حیوانی و گیاهی): شیر گاو – شیر سویا – شیر کاکائو – شیر موز
– شیر برای نامیدن یک حیوانی معروف به سلطان جنگل
– شیر برای نامیدن یک وسیله بستن و باز کردن: شیر آب

این تفاوت معانی واژه ” شیر ” حتی در اشعار فارسی هم آمده است ، به عنوان مثال:

آن یکی شیر است اندر بادیه / این یکی شیر است اندر بادیه
آن یکی شیر است آدم می خورد / این یکی شیر است آدم می خورد
در مصراع اول ، شیر را ” شیر جنگلی ” و بادیه را ” صحرا ” معنی می کنند اما در مصراع دوم ، شیر را به صورت ” شیر خوراکی ” و بادیه را به شکل ” ظرف ” تفسیر می کنند!

11822626_10153499524143622_6352586474949429457_n

حکایت قدیم مربوط به رضا شاه پهلوی را شنیده بودم که ذکر آن خالی از فایده نیست:
” روزی رضا شاه پهلوی که عصبی مزاج بود ، به نوکرانش و خدمتگزارانش دستور داد برایش شیر بیاورند ، آنها واقعاً نفهمیدند شاه چه نوع شیری را می خواهد و جرات پرسش از شاه را نداشتند مبادا سرشان به باد ببرند! از این رو ، بعد از رایزنی میان خودشان ، سه نوع شیر را آماده کردند و به حضور شاه آوردند و عرض کردند که شاه منظور کدام شیر را فرمودند؟! این سه شیر شامل شیر خوراکی ، شیر آب ، و یک قلاده شیر درنده (که از قفس نگهداری شده در محوطه کاخ آوردند) بود!!!! ”

11781675_10153499580298622_6784372136393856435_n

علت نامیدن لوله ای که آب از آن خارج می شود ، می گوییم ” شیر ” ، به یک واقعه تاریخی بر می گردد به شرح زیر:
در دوره قاجاریه ، مردمان شهر تهران از آب چاه که تمیز و سالم برای آشامیدن نبود ، استفاده می کردند. در تهران ، تنها سه قنات وجود داشت. یکی از این سه قنات ، سرچشمه علی نام داشت که در ری واقع در جنوب تهران قرار گرفته است. صاحب اصلی قنات سرچشمه علی ، یک آدم ثروتمند اما فاقد فرزند بود. او نذر کرده بود که اگر زنش برای اولین بار بچه دار شود ، امکانات لوله کشی آب برای آسایش مردمان تهران را فراهم خواهد کرد. از آنجایی که خدا حاجت او را برآورده و زنش بچه دار شده ، تصمیم به سفر به اُروپا را گرفت و در کشور اتریش ، مهندسان اتریشی را با خود به تهران آورد تا برای مردمان تهران ، آب لوله کشی شده را فراهم کنند. هر کشور اُروپایی ، شکل حیوانی را که برای آنها یک نماد و سمبل محسوب می گردد، بر سر خروجی آب می گذاشتند. مثلاً: در کشور اتریش ، سردیسی از شیر جنگلی بر روی تمام جا خروجی آب دیده می شود. بنابراین بعد از پایان کار مهندسان اتریشی در کار لوله کشی آب شهر تهران ، مردمان تهران با دیدن شکل سر شیر جنگلی بر روی جا خروجی آب سرچشمه علی که برای برداشتن و حمل آب به منازل خودشان به آنجا می رفتند ، می گفتند: ” رفتیم از سر شیر آب بیاوریم! ”

11825861_10153499523918622_2489028869123020647_n

شنیدم که در دوره قاجاریه ، مردمان کشور فرانسه از شکل سر خروس استفاده می کردند. مردمان کشور آلمان برای واژه ” شیر آب ” ، یک لغت آلمانی را دارد:
Wasserhahn
حالا مجسم بکنیم که اگر صاحب ثروتمند قنات چشمه علی برای ادای نذرش به جای کشور اتریش ، به فرانسه یا آلمان می رفت ، الان همه ما ایرانیان می گفتیم: ” خروس آب “! مثلاً: وقتی به بازار می رفتیم که وسایل لوله کشی آب بخریم. حتماً به فروشنده مغازه می گفتیم: ” آقا بی زحمت دو تا خروس آب را به من بدهید! ” که تصورش برای امروز کاملاً مشکل و حتی غیر قابل هضم است! اما در مورد کلمه ” شیر آب ” ، چون آنقدر توسط مردمان ایران مورد استفاده قرار گرفته ، حالت عادی را پیدا کرده است و در گفتگوهای روزانه امروزی ، مردمان ایران کم کم به جای ” شیر آب ” ، کلمه ” شیر ” را به تنهایی بکار می برند.

خلاصه ، من به مرور زمان تازه یاد گرفتم که واژه ” شیر ” در زبان فارسی سه معنای متفاوت را دارد. اولین معنی این واژه را یاد گرفته بودم که به معنای ” حیوان و معروف به سلطان جنگل ” بود و برای من همیشه معنای ” محکم و اقتدار ” را داشت. به خصوص ، نماد ملی ایران هم محسوب می شد و خود من همیشه پرچم ملی کشورمان هم منقش به شیر با شمشیر ذوالفقار به همراهی با خورشید پشت سرش را در همه جا می دیدم. سپس با مطالعه کتابهای تاریخ را که شروع کرده بودم ، تازه متوجه شدم که کشورایران دارای قدمت طولانی در استفاده از نقش شیر و خورشید جهت پرچم ملی بوده و حتی جمعیت زیادی از شیر با نژاد ایرانی در کشورمان زندگی می کردند و متاسفانه اغلب پادشاهان و مردمان ایران دست به شکار بی رویه این جمعیت منحصر به فرد در دنیا زدند تا اینکه نسل این گونه نژاد ایرانی منقرض شد.

11709666_10153502504573622_5314742302425807658_n

11222239_10153502502838622_2897346029676477456_n

قشنگ یادم می آید که در کتابهای تاریخ ، به عنوان مثال چنین صحنه به صورت زیر را که تجسم می کردم ، چقدر قلبم به شدت درد می گرفت:

“میرشکار” یکی از القابی خاص قاجاریه بود که توسط پادشاه به کسی اعطا می شد که مسئول این کار باشد لذا نقش مهمی حتی در دستگاه سیاسی دربار می یافت. ” میر شکار ” مسئول نظم و تنظیم شکار شاه بود و برای خود تشکیلاتی داشت که در حد یک نیروی نظامی بود. به هنگام شکار شاه ، این نیرو موظف به همراهی پادشاه و یافتن شکار و بستن راههای فرار شکار بود به طوری که پادشاه بتواند با خیال آسوده به شکار بپردازد. شکار شاهانه چنان وحشیانه بود که گاه منجر به محو زندگانی حیوانات یک منطقه می‌شد و به کل حیوانات یک دشت یا یک بیشه‌زار ریشه‌کن می‌شد. این عمل که به شکار «جرگه» معروف بود ، بدین صورت بود که دایره وار یک منطقه وسیع به دست نیروهای ویژه شکار محاصره می‌شد و این حلقه گام به گام تنگ‌تر و تنگ‌تر می ‌شد به صورتی که گاه دهها و صدها حیوان بیچاره در محیطی کوچک به محاصره می‌افتادند و در نهایت به دست شاه و درباریان به شکل فجیعی قتل عام می‌شدند. این شکارها و کشتارها به عنوان افتخارات شاهان در کتب تاریخی ثبت و ضبط می شد و به یادگار باقی می ماند. نمونه عکسهای تاریخی را هم بعدها که بزرگ تر شدم ، نیز دیدم واقعاً دود از سرم بلند شد و سخت حیرت می شدم که چطور آدمیزاد می تواند اینقدر بیرحمانه چنین قتل عام تا حد نسل کشی را به راه بیندازد.

11822402_10153502505343622_2166502321474078741_n

با وقوع انقلاب در ایران ، نقش شیر به عنوان نماد تاریخی و ملی ایران از تمام پرچم ها و نشان های رسمی کشور حذف شد که از دید من هیچ تفاوتی با براندازی کامل نسل شیر نژاد ایرانی در دشتهای گوناگون ایران را نداشت و بلکه من فقط با حذف نشان ” تاج سلطنتی ” که بالای شیر قرار داشته ، از تمام پرچم ها و نشان ها موافق بودم با توجه به اینکه پادشاهی دیگر بر سرکار نیست ، نه اینکه خود شیر و خورشید هم حذف بشوند چرا که یک نماد تاریخی به مثابه یک میراث ملی قابل حذف به هر شکلی نمی باشد.

11800234_10153499525208622_2449889451999256148_n

سرانجام خبر شکار بیرحمانه نماد مشهور پارک جنگلی واقع در کشور فقیر و سخت گرسنه ” زیمبابوه ” به نام ” سسیل ” آنهم به دست یک دکتر دندانپزشک سفید پوست آمریکایی ، را شنیدم واقعاً دچار شوک شدیدی گردیدم گویی یک عزیزی را که خیلی دوستش می داشتم ، از دست دادم.
متاسفانه هنوز هم آدمیان در این سیاره خاکی زمین هستند که قلب شان کاملاً تیره است و همچنان بیرحمانه به قتل حیوانات در حال منقرض شدن می زنند گویی دارند تفریح می کنند و لبخندی فوق العاده زشت و زننده در کنار چنین شیر مشهور و در عین حال ، در هم شکسته ناشی از چهل ساعت مقاومت و فراری با حالت نزار و نیمه جان ، یک عکس یادگاری را می گیرند به نشانه پیروزی و ارضای غرور فرو مایه شان آنهم به قیمت تخریب جهانی محیط زیست که همه ما آدمیان و سایر موجودات زنده در آن به سر می بریم!

امروز من کاملاً عزادار هستم بدون یک کلمه!

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com