در دایره المعارف تاریخ رنگینکمانیها، «LGBTQIA+» یعنی همجنسگراها، دوجنسگراها، ترنسها و سایر اقلیتهای جنسی و جنسیتی به حاشیه رانده شده، «درگ» (Drag) به معنای ایفای نقش جنسیتی منطبق با جنس مخالف است. «درگ شو» (drag show) نمایشی کمدی موزیکال است که «بازیگران درگ» (Drag Performers)، اعم از «درگکویین» (drag queen)، یعنی مردی «زن پوش» که لباس و رفتار زنانه به خود میگیرد یا «درگ کینگ»(Drag king)، به معنای زنی «مردپوش» که لباس و رفتار مردانه از خود بروز میدهد، نقشهای جنسیتی مخالف، یعنی «زنانگی» یا «مردانگی» را اجرا میکنند.
ریشه درگ را میتوان در تاریخ یونان باستان، امپراطوری ژاپن و در نمایشهای ویکتوریایی یافت. آثار «شکسپیر» و «مارک تواین» نیز از غنیترین منابع ادبیات درگ هستند.
با آغاز انقلاب جنسیتی درابتدای قرن بیستم و بعد انقلاب جنسی و همراه با موج فراگیر ساختارشکنی جنسیتی، فرم و محتوای درگ شو و همچنین مخاطبان آن تغییر کردند. درگها و به ویژه درگ کویینها نه تنها به عنوان مردی زن پوش و یا بدلی مضحک از زنانگی، بلکه با هویتِ مستقلِ درگ کویین بر صحنه ظاهر میشوند تا با ارایه فرم جدیدی از «بودن»، نظم و ساختارهای جنسیتیِ مورد تأیید اکثریت جامعه را برهم زنند و تنها نمایشی در جهت تثبیت و بازتولید این ساختار نباشند.
در این نوشته به پاسخ پرسشهایی رایج در مورد درگها می پردازیم.
درگ چیست؟
درگ، هنرسیاسی-اعتراضی طبقه حذفشده و به حاشیه رانده شده است و سعی در تضعیف دوگانه تقدیسشده جنسیتی زن/مرد دارد. «بنجامین پوتنام»، درگ کویین معروف امریکایی، درگ را اقتباسی کمدی از تراژدی سهمگینی میداند که دگرباشان جنسی و اعضای جامعه رنگینکمانی هر روز با آن دست و پنجه نرم میکنند.
درگ، کمدی گاه مهیبی است که تصور ذاتی بودن جنسیت را از اساس بر هم میزند. آرایش غلیظ و «زننده»، کلاه گیس های طلایی و بلند، لباسها و کفشهای پرزرق و برق هنرمند درگ و نمایش اغراق آمیز فردی چون «دیواین»، درگکویین معروف امریکایی، خود به خوبی جنبه اغراق آمیز و نمایشی جنسیت و درابعاد وسیعتر زندگی معاصر را به ما یادآور میشود.
گروه درگ-باله «تروکادرو دو مونت کارلو» (Trockadero de Monte Carlo) یکی از نمونههای نمایش درگ است. این گروه متشکل از رقصندگان مرد، با ادغام رقص کلاسیک باله و تم طنزآمیز درگ، موفق شد سبک جدیدی از درگ را پایه گذاری کند که در آن کلیشههای کلاسیک جنسیتی در هم شکسته میشد.
از میان هنرمندان درگ نیز میتوان به چهرههای معروفی چون «پانتی»، «سیلویا ریور» و «ماشا جانسون» اشاره کرد که از جمله فعالان به نام و موفق مبارزه با ایدز، حقوق دگرباشان و رنگینکمانیها هستند.
آیا درگ شو همان مبدل پوشی است؟
«مبدل پوشی» یا Crossdressing، به ویژه «زن پوشی» در غرب به عنوان اجرای نمایشی و سرگرمی از پیش از قرن بیستم تا کنون رایج بوده است. در ایران نیز نمونههای زیادی از مبدل پوشی درصنعت سینما و تلویزیون چه قبل و چه بعد از انقلاب وجود دارد. نمایش تلویزیونی «مورچه داره» پیش از انقلاب و فیلم سینمایی «آدم برفی» با بازی «اکبر عبدی» پس از انقلاب، نمونههای مبدلپوشی در ایران هستند.
تمایزعمده مبدل پوشی یک مرد با یک درگکویین، در نگاه سطحی و رویکرد جنسیت زده مبدلپوشی است که تنها در پی خنداندن مخاطب است. در مبدل پوشی، بازیگر مرد تلاش می کند تا هرچه بیشتر خود را به کاراکتر زنانه نزدیک کند اما گویی این نزدیکی تنها به واسطه نمایشی اغراق آمیز از آن چه «زنانگی» تلقی میشود، آن هم تنها در بستری کمدی و فرا واقعی ممکن است. در حالی که در مورد درگها تنها با کمی اغراق، میتوانیم بگوییم درگ کسی یا نقشی را بازی نمیکند بلکه فرد دیگری میشود. او بدون اینکه کاملاً در نقش جنسیتی مقابل خود فرو رود، ترکیبی نه لزوماً برابر از هردو نقشهای زنانگی و مردانگی را به نمایش میگذارد.
باید یادآورشد که با توجه به ساختارهای جنسیتی رایج، پذیرش بازی نقش مرد توسط بازیگر زن به مراتب راحت تر و قابل درکتر است و به همین جهت بازیگر برای نزدیکی به کاراکتر مرد نیازی به اجرای اغراقآمیز «مردانگی» ندارد. شاید به همین دلیل است که درگکینکهای کم تری به ایفای نقشهای اجتماعی، چون کنشگری اجتماعی میپردازند.
آیا همه درگها روابط همجنسخواهانه دارند؟
خیر. این که درگکویینها و درگکینکها همه همجنسگرا یا دوجنسگرا هستند و یا همگی درگیر روابط همجنسخواهانهاند، کلیشهای رایج و البته اشتباه است. درگها فارغ از گرایش جنسی یا هویت جنسیتی خود، تنها بازیگران نقشی روی صحنه هستند. حتی اگر درگها با اجرای خود روابط همجنسخواهانه را به تصویر بکشند، یا در مورد آن صحبت کنند، لزوماً از گرایش جنسیشان اطلاعاتی به ما نمیدهند. دگرجنسگرایان همانقدر میتوانند اجرا کننده درگ باشند که افرادی با سایر گرایشهای جنسی.
یک مرد یا زن درگ میتواند همجنسگرا، دوجنسگرا یا دگرجنسگرا باشد و شاید هم اصلاً خود را در چارچوب جنسیتی مرد یا زن و حتی گرایشهای نام آشنا هویتیابی نکند و خود را «کوییر» بداند.
آیا درگ همان ترنسجندر یا ترنسسکشوال است؟
خیر. پیشوند «ترنس» که در فارسی به «ترا» ترجمه شده، به معنای در ورای چیزی یا در سوی دیگر چیزی قرار گرفتن و یا عبور کردن است. بدین ترتیب، تراجنسی و تراجنسیتیها افرادی هستند که ورای جنس و دوگانه تثبیت شده زن/مرد، هویت جنسی و جنسیتی خود را تعریف میکنند.
این که فردی لباس و رفتارهای جنسیتی غیرمنطبق با جنس خود، یعنی آن چه در بدو تولد و بر اساس شکل ظاهری آلت جنسی به او نسبت داده شده بروز دهد، موجب تفاوت فاحش او با جریان استاندارد و معمول در جامعه دگرجنسگرا محور امروز ما میشود.
فردی ممکن است خود را تراجنسی (transsexual) بداند و بخواهد تغییرات فیزیکی، از جمله عمل جراحی تطبیق جنسیت، استفاده از منابع هورمونی و غیره را انجام دهد. فرد دیگری ممکن است خود را تراجنسیتی (transgender) بداند و تنها با بروز نقشهای جنسیتی دیگر، هویت جنسیتی خود را منطبق با آن چه میخواهد بیابد. تراجنسیتی یا تراجنسی بودن، یک گرایش جنسی نیست بلکه یک وجه از هویت فردی است.
بدین ترتیب، یک ترنسجندر میتواند درگ باشد اما هر اجراکننده درگ لزوماً ترنسجندر و یا ترنسسکشوال نیست. هرکسی با هر هویت جنسیتی، ظاهری یا رفتار جنسی و حتی گرایشهای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی میتواند نقش درگ داشته باشد.
هدف درگها از این کار چیست؟
کار درگ، ماهیتی فردگرایانه دارد و نمیتوان به راحتی محرک و یا انگیزهای کلی برای تمامی هنرمندان درگ درنظر گرفت. دلایل متفاوتی، از جمله هویت سازی، آشکارسازی عمومی هویت، تثبیت آن و یا انتقاد و اعتراض به وضعیت موجود در هر حوزهای هنرمند درگ را به اجرا ترغیب میکند. دامنه این اعتراض میتواند از موضوع های محیط زیستی، حقوق جامعه رنگینکمانی تا موضوعات سیاسی و هنری را در برگیرد.
«میسسلام»، درگکویین ایرانی در مصاحبه با «ایرانوایر» میگوید:«وقتى که به وضعیت کسالت بار فضای کنشگران، روشنفکران و سیاسیون امروز و همین طور گذشته ایران نگاه میکنیم، در تمام جنبشها فاصلهاى که از زیبایی و هنر گرفته شده و بىتوجهى به آن را میبینیم؛ چه به عمد و با بهانههایی مثل بورژویایى بودن زیبایى و هنر و یا کمبود بودجه در فضاى ژورنالیستى. بدین ترتیب، فاصله عمیقى بین بدنه جامعه با LGBTQIA+ به وجود آمده که انگار هیچ طرفی نیازى به پرکردن این فاصله احساس نمیکند و اعتمادى به طرف مقابل هم ندارد. کار درگ همیشه رادیکال ترین وجه ممکن برای پرکردن این فاصله از طریق هنر بوده است.»
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.