شمر هستم، از اقلیت هوسباز و شهوتران[۱]
اسم من شمر است،این اسم جدیدی است که حضرت آیت الله علم الهدی امام جمعه محترم منتخب ولی فقیه برایم انتخاب فرموده اند. پیش از این اسامی دیگری هم داشته ام. بزغاله و گوساله از معروف ترین اسامی من است گرچه برخی دوستان دیگر من را به عنوان میکروب، و حتی خس و خاشاک هم صدا زده اند، اما بزغاله و گوساله مبتکرانه تر و برای شنوندگان رساتر بوده. انتخاب اسم جدید برای من بستگی به شرایط سیاسی دارد اما با اینکه سعی می کنم در جریان اخبار باشم هنوز دلیل برخی از این نامگذاری ها را متوجه نشده ام. انتظار داشتم با توجه به اوضاع سیاسی کشور و دنیا اسامی دیگری داشته باشم اما به تشخیص حضرت آیت الله علم الهدی من شمر هستم با صفت هوسباز و شهوتران. تا حد زیادی شگفت زده ام که چطور وقتی در سی و چند سال اخیر با حضور معنوی مراجع و ائمه محترم جمعه اسلام در همه ارکان نظام جاری شده، من تا همین چند ماه قبل اجازه داشتم به کنسرت موسیقی رفته و با چند هزار نفر دیگر به صورت گروهی هوسبازی و شهوترانی کنم آنهم با اسم مستعار بزغاله نه اسم اصلی خودم یعنی شمر. اما این اقدامات بی شرمانه به تازگی کشف و در حال خنثی شدن است.
با توجه به فرمایشات حضرت آیت الله علم الهدی ناگزیر هستم که اعتراف کنم. بنابراین : اعلام می کنم که این اعترافات را در کمال صحت عقل و سلامت برای ثبت در تاریخ انجام می دهم، امیدوارم که عبرتی باشد برای دیگران تا همچون من با شنیدن کلام رحمانی و روحانی اسلام از زبان روحانیون گرانقدر و با بصیرتی چون حضرت آیت الله علم الهدی امام جمعه محترم مشهد مقدس به خود بیایند و شهوترانی و هوسبازی را کنار بگذارند.
حضرت آیت الله علم الهدی معذرت می خواهم که : تا همین چند وقت پیش درست زمانی که تعدادی از افراد ناشناس در حال جابجایی دکل های قراضه نفتی به مکزیک بودند من در غفلت و بی خبری نگران کودکان کار در خیابان های تهران بودم. تلاش می کردم برایشان سرپناه و لباس تهیه کنم شاید آینده بهتری داشته باشند. این در حالی بود که بعضی از دوستان هوسباز من برای حقوق زنان و حفظ محیط زیست کار می کردند. همان موقع هم متعجب بودم که چرا آیت الله به ما کمکی نمی کنند، اما وقتی که معلوم شد کارهای جابجایی دکل زیر نظر برادران عزیز ارزشی بوده و حرف های ما در قبال سکوت معنوی شما عین هوسبازی بوده، از خودم خجالت کشیدم.
حضرت آیت الله علم الهدی معذرت می خواهم که : وقتی شما با سکوت روحانی خود دریافت و فروش نفت برای دور زدن تحریم توسط بسیجی گرانقدر بابک زنجانی را تایید می فرمودید، من و برخی شهوتران های دیگر وزیر دولت پاکدامن مورد تایید شما را مورد تردید قرار داده و در پاکدامنی اش شک کرده بودیم. چه دلیلی دارد ما که حاضریم برای یک کنسرت موسیقی ۷۰ هزار تومان پول بلیت بدهیم نگران چند صد میلیارد دلاری باشیم که در زمان دولت پاکدستان هزینه شده؟ اگر نیازی به اعتراض بود روحانیون بیداری همچون شما اعتراض می کردند.
حضرت آیت الله علم الهدی معذرت می خواهم که : و اگر این اعداد چند ده هزار میلیاردی اختلاس ها درست بود، حضرتعالی بر اساس غیرت دینی فریاد می زدید. نفهمیدم حالا می فهمم که بی دلیل نبود شما قبلا من را بزغاله نامیدید. آخر چقدر باید بزغاله بود که نفهمید اگر آنچه دیگران اختلاس می نامند واقعا اختلاس بود شما سکوت روحانی خود را می شکستید و اعتراض می کردید.
حضرت آیت الله علم الهدی معذرت می خواهم که : به جای دلواپسی برای امورات مهمی چون انرژی هسته ای خودم را گرفتار تبلیغات مذموم برای رفع مشکلات کارگران و معلمین و دانشجویان و جوانان بیکار و اعتیاد و . . . نمودم. اگر دچار میکروب بی بصیرتی نشده بودم که در تبعیت از شما یک دلواپس واقعی می شدم نه اینکه به شکلی بیمارگونه توقع حفظ محیط زیست و کم آبی و پیشرفت علمی و اقتصادی را داشته باشم.
حضرت آیت الله علم الهدی معذرت می خواهم که : وقتی عزیزانی چون قاضی ارزشی سعید مرتضوی در حال تلاش برای حفظ ولایت فقیه بود، من همچون یک گوساله نادان با افرادی که نگرانی از بی قانونی و دست درازی به بیت المال را بهانه کرده اند همراه شده، و وی را به خاطر بستن چند روزنامه قلم به مزد، مرگ چند نفر بیمار مننژیت گرفته، فروش چند سوال کنکور، دریافت تعدادی چک که خواندن اعدادش از گوساله ها بر نمی آید، و یا چند فقره اتهام میلیاردی معمولی دیگر مورد عتاب قرار دادم.
حضرت آیت الله علم الهدی معذرت می خواهم که : شهوترانی و هوسبازی چنان چشمانم را کور کرده بود که مرتب می پرسیدم چرا فرزندان برادران عزیز مداح ماشین های چند صد میلیونی سوار می شوند، وقتی واردات خودروی لوکس را عزیزان بنیاد شهید انجام می دهند این سوالات بی معنی است. از خودم شرمنده ام که هوس های کم مقدار من چنان کورم کرده بود که به جای کار و تلاش و تحصیل علوم ارزشمند مدام بابت اینکه آقا زاده های ۲۰ ساله مشاور وزیر و رئیس و مدیر شده اند گله کردم و از فرار مغزها گفتم و حتی تیراندازی هشدارگونه مداح عزیز اهل بیت هم من را به خود نیاورد؛ و شما همچنان با اخلاق بزرگوارانه خود سکوت کرده بودید.
حضرت آیت الله علم الهدی معذرت می خواهم که : نفهمیدم به عنوان خس و خاشاک حق ندارم در امور روحانی دخالت کنم و بابت سکوت در برابر تجاوز گروهی به دخترک دستفروش، تن فروش شدن دخترکان ایران اسلامی، گسترش اعتیاد، افزایش نجومی آمار طلاق، نخستین تخلف چند هزار نفری در کسب بورسیه دانشگاهی در تاریخ آموزش عالی، . . . از شما پاسخ بطلبم. درست است که اینها ربطی به روحانیت و اسلام ندارد و شما فقط مسئول بردن ما به بهشت هستید، حتی با پس گردنی.
حضرت آیت الله علم الهدی معذرت می خواهم که : ساحت قدسی شما را با تصور اینکه در مقابل رواج دروغ و تهمت و دزدی و خیانت و فساد و اعتیاد مسئول هستید، ملوث کردم. واقعا نمی دانم چرا وقتی که برادر ارزشی کردان چندین سال با مدرک دیپلم در منصب دکتر و استاد دانشگاه تا وزارت رسید، یا وقتی برادر دور از وطن خاوری در حال خدمت به اختلاس کنندگان بود من آرزوی دیدن چهره روحانی شما را در صف معترضین داشتم. هنوز هم غالبا در مورد اینکه انجام وظیفه علنی شما از سال ۹۲ آن هم در برخی امور خاص شروع شده دچار خطا می شوم.
حضرت آیت الله علم الهدی معذرت می خواهم که : از جنابعالی و روحانیون بزرگواری چون جنتی، یزدی، مصباح یزدی، اژه ای، مکارم شیرازی، سبحانی، طائب، سعیدی، . . . در مورد به فنا رفتن دین و دنیای مردم در ام القرای اسلام و تشیع پرسیده ام. من به عنوان یک بزغاله که فهمی در حد یک گوساله دارد و از خس و خاشاک کمتر است، باید می دانستم که دلواپسی رفع احتمالی تحریم از سر مردم، مشغله ممنوع التصویر کردن یک آخوند متخلف، گرفتاری بدنام ساختن امثال شیخ اکبر بی بصیرت، و حفظ ساحت قدسی ورزشگاه ها از ورود زنان ضعیفه نیم بها، و جلوگیری از هوسبازی و شهوترانی امثال من از رفتن به کنسرت آنقدر اهمیت دارد که همه ظرفیت مجاهدت روز و شب شما را پر کند. این نادانی و بی توجهی من اگر بیشتر از جنایت شمر در حق امام حسین نباشد، کمتر نیست.
نظرات
بسمه تعالی
ملت شریف ایران سلام
ایام شهادت مولا علی تسلیت باد
حضرت آیه الله محمدرضا نکونام از علمای شاخص و کمنظیر حوزهٔ علمیه شیعه بیش از چهل سال است که به تدریس و تربیت طلاب علوم دینی در حوزهٔ قم میپردازند. ایشان دارای بیش از هشتصد کتاب علمی و تخصصی میباشند که بار معرفتی و علمی این نوشتهها زبانزد خاص و عام شده و اشعار و مثنویهای بلند ایشان از شاهکارهای ادب فارسی و عرفان اسلامی میباشد. زحمات و تلاشهای شبانهروزی این محبوب الهی مورد عنایت حضرت ولی عصر امام زمان علیهالسلام میباشد و ایشان خود یاریگر مظلومیت این ولی محبوبی حق خواهد بود.
با این حال، این عارف دلسوخته و عالم ربانی در دی ماه ۱۳۹۳ از طرف ایادی مزدور علی خامنهای توسط دادگاه فرمایشی ویژه روحانیت دستگیر و از تدریس در حوزه ممنوع شدند و با مظلومیت تمام راهی زندان شده و همچنان نیز در زندان اوین به سر میبرند.
این از خدا بیخبران بیمروت و ناجوانمردان ستیزهگر از مظلومیت ایشان سوء استفاده کرده و ایشان را به صورت کلی ممنوع الملاقات کردهاند. گردنکشی و قلدری این ایادی مزدور تا بدانجا رسیده که حتی خانواده و آشنایان ایشان نیز علیرغم مراجعات مکرر موفق به دیدار با این عالم بزرگوار نشدهاند.
با تأسف فراوان باید گفت: این طاغوتیان ستمگر و جبّار که هیچ رنگ و بویی از انسانیت نداشته در لباس دین بر چهرههایی آگاه و منتقد میتازند، غل و زنجیر میزنند و حق و حقیقت را زندانی میکند.
ای مرفهان بیدرد و ای عافیتطلبان بیدل! آیا شرمتان نیست که در لباس آقا امام زمان «عج» اینگونه خاکستر و گرد ظلم بر چهرهای مظلوم وبینشان چون حضرت آیه الله نکونام میپاشید!. چنین ظلم و ستم تا کی؟! آقایی و سروری این دو روز دنیا شما را همچون لاشخورانی کثیف گندتان باد. تا کجا و تا کی میخواهید اینگونه بر زبان حقیقت مهر زنید و دست و پای حق را در غل و زنجیر کنید و در لباسی از دیانت و آقایی چهرهٔ شوم خود را پنهان سازید و مردم فریب خورده را به بهبه و چهچه برای خود فرا خوانید!.
ای یاوهگویان پر حرف و سخن! دیگر وعدههای دروغین شما مرهمی بر دل زخمخورده مردم فقیر، بیچاره و گرسنه نمیباشد. روزی خواهد رسید که خدعه و فریب شما این مردم دست انداخته را بیدار کرده و به جنبش و حرکت و شورشی عظیم و انقلابی علیه شما ناجیان دروغین و تازیان وحشی وا خواهد داشت.
ای شکارچیان بیمروت! در آیندهای نه چندان دور مردم دلخون از ظلمهای شما قیامی برپا خواهند نمود تا دلهای غفلت زده خود را که به دام مکر و خیانت شما گرفتار آمده به توبه از همراهی با شما بازستانند.
شما سلطهگران جنایتکار که لاف ترحم و مرحمت میزنید کجا اشک یتیمی را بدون ریا مرهم بودهاید و کو دلی برای شما که درد گرسنگان را دریابد!.
فقر و فساد بیداد میکند و شما شکمبارههای بی علم و برنامه و بدون تخصص خوش می خوابید و خوشید که بر تخت و سریر شاهی تکیه زدهاید و مردم گرسنه را با احساسات پاک ولایی که دارند فریب می دهید و به کف و سوت برای دنیاطلبی خود دعوت میکنید. با جهل و ادعاهای پوگ و پوچ مردم را به فقر و فساد کشیدید و عنوان بدتر از ابن زیاد و شمر و خولی را از آن خود کردید. اُف بر شما! که حرمت لباس مقدس ولی عصر را پاس نداشتید و مرحبا بر شما که با جنایات و ستمهای پر از فریب و حیله بر خون شهیدان مستی دنیا را دارید. روزی خواهد رسید که خورشید حقیقت از پس ابر برون خواهد آمد و زمانه چهره شوم و دغل باز و دست پنهان خیانتهای شما صاحبان زر و زور را رو خواهد کرد. آری چرخش روزگار ظلم و ستمهای بیشمار شما قلدران قسی و وحشی بر عالمی ربانی و صاحب حقایق موهبتی و بر فردی مظلوم را رسوا خواهد کرد و زندانی نمودن آیت الله العظمی محمدرضا نکونام (مد ظله العالی) را ننگ بر شما خواهد دانست.
هیهات! که یاران امام زمان دست بر دست گذاشته و بر این ظلم و ستم سکوت کنند. این یاوران و عاشقان امام عصر نوای لبیک به دفاع از مظلوم سر خواهند داد و این صدا را به گوش همگان خواهند رساند و بر سر شما دنیاطلبان از خدا و احکام او بی خبر که لاف خدایی و دین و ولایت و علی و فاطمه میزنید جهنمی سوزان بر شما خواهند شد و بار دیگر عاشورایی رقم خواهد خورد و آنان با حون خویش حقیقت ظلم و جور و جهل شما مستکبران جور که از ایران تا سوریه و تاعراق و یمن را به خاک و خون کشیدهاید آشکار خواهند کرد.
شما جنایات علی خامنهای را خوب می دانید او به بزرگوارترین و عالمترین مرجع حوزه علمیه رحم نمیآورد و با قساوت تمام، شخصیت کمنظیری را در دیوارهای بلند زندان محصور میسازد. این ابن زیاد فریبگر زمان یکی از مهمترین ستونها و پایههای انقلاب اسلامی را که تربیت نیروهای انقلابی را بر عهده داشته زندانی نموده است. محمد یزدی از افرادی بوده که زیر دست ایشان تعلیم دیده است اما او امروز در ریاست خبرگان حتی حالی از ایشان نمیپرسد بلکه دستور داده است چنان بر آیت الله نکونام سخت بگیرند که حتی خانواده او نیز نتوانند وی را ببینند و خانواده آیت الله نکونام با آن که چند بار درخواست ملاقات دادهاند آن را نپذیرفتهاند اما آقای خامنهای فریبکار در تلویزیون خود را مهربان و مدافع دانشمندان نشان میدهد. آیت الله نکونام شخص بزدل و آلت دستی چون آقای حسینی بوشهری را یک انقلابی واقعی نمیدانستند اما امروز این مرد فرصتطلب و نقاب بر چهره مدیر حوزههای علمیه شده است. باید گفت در زمان شاه، آیت الله نکونام برای انقلابیها اسلحه تامین میکرده است و در حجره وی در فیضیه انواع اسلحهها نگهداری میشده است اما همین حجره توسط آقای بوشهری که نقاب دروغین بر چهره دارد و فردی ترسو بود برای ساواک اعتراف می کند.
باید از حقیقتی پرده برداشت و آن این که شهادت آیت الله مصطفی خمینی به شاه نسبت داده میشود اما این شهادت توسط برخی از همین افراد متحجر و نقابزن انجام شده استچنانکه مرحوم سید احمد نیز توسط ایادی خامنهای و با تعویض قرصهایی که برای کنترل وزن خود می خورد مسموم شد و به شهادت رسید.
امروزه نیز برخی از سران دولت و چهرههای به ظاهر دینی و مدعیان فقه و ولایت چون آیت الله نکونام را فردی متنبه به سیاستها و پردهپوشیهای این زمان میدانند و ایشان را آگاه از خدعه و فریب و دغل بازیهای سیاسی و دینی خود میشمرند از ترس این که حقایق پشت پرده و پوشیده را افشا نماید انواع ظلم و ستمها را بر ایشان وارد میآورند و در صدد انگ زدن به این ولی محبوبی حق میباشند و دعوا بر سر مرجعیت است. آنان می خواهند مرجعیت دروغین داشته باشند تا مردم را از این طریق سرکیسه کنند. باید توجه داشت که حکومت فعلی از اسلام فقط نام آن را به ظاهر داراست و از این نام برای سیاستها و جاهطلبیهای چند روزه دنیای خود سوء استفاده مینماید و این مردم مظلوم و بیچاره هستند که قربانی این زالوهای خونآشام چسبیده به نام اتقلاب و خون شهدا میگردند.
امید است که خداوند به زودی چوب بیصدای خود را بر گرده این جنایتکاران و سلطهگران زمان زند و حق اولیای حقیقی و عالمان ربانی و مردمان مظلوم را از این ظاهرگرایان دینی و اسلامی بستاند. زود است که کربلایی خونین خواهیم ساخت تاعلیه ظلمها و بدعتها فریاد کرده باشیم و وظیفه خود به عنوان روحانی و عالم دینی را انجام داده باشیم که وقتی بدعتها و سوء استفاده از نام دین و ولایت زیاد میشود باید تقیه را کنار گذاشت و علیه ظلم و جور و جهل که با زر و زور و زاری و تزویر حکومت می کند قیام کرد و عاشورایی شد کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا. برخی از روحانیون حوزه علمیه قم
سه شنبه, ۱۶ام تیر, ۱۳۹۴