۱۴۰۱ فروردین ۲, سهشنبه
سالی نو باز آمد، و «حضرت آقا» بخت و اقبال و رخت نو به تن جامعه نکرد که هیچ، از نو «اشتغال آفرینی» از جنس «تولید» – و لابد تولید وطنیِ آفتابه و لگن – از قبیلۀ «دانش بنیان» – و لابد دانشی که در انحصار سپاهیان انقلاب اسلامی است – را بر زمین زد تا در تمام سال ۱۴۰۱ «اشتغال» آفرینان، از کار باز نمانند و هی تولید و تولید و تولید کنند و ما مجبور نباشیم، بیل و گرباز، جا نماز، مُهر، چادرمشکی، انواع پارچه، لوازمالتحریر، کیف و کفش، سوزن، میل بافندگی، انواع گوشی موبایل، انواع قطعات ولوازم جانبی موبایل و کامپیوتر، انواع قطعات ساختمانی و لوازم خانگی، لوازم جانبی اتومبیل، انواع وسایل روشنایی و لامپ، لباس مردانه و زنانه، کاغذ دیواری و موارد مشابه و بیشمار اقلام وارداتی را در پی انعقاد قراداد۲۵ساله از چین – علیرغم اینکه تاکنون ابعاد این میثاق ۲۵ ساله برای افکارعمومی جامعه روشن نشده است – و ماچین به سه روش هوایی، دریایی و زمینی، از گمرکهای مهم زیر، به عنوان کالاهای حلال وارد کشور اسلامیمان کنیم.
۱- بندرامام خمینی ۲– منطقۀ آزاد تجاری چابهار ۳ – منطقۀ ویژۀ بوشهر ۴ – غرب تهران ۵ – گمرک منطقۀ ویژۀ شهید رجایی ۶ – فرودگاه امام خمینی ۷ – منطقۀ ویژۀ اقتصادی بم و دهها منطقۀ آزاد و ویژه که علاوه بر صدها اسکلۀ غیر مجاز و نامشخص سپاه مشغول واردات کالا هستند؛ میگویند: امروز چین ۴۵% کشتیهای جهان، ۵۰% ذغالسنگ، ۶۰% سیمان، ۷۰ % تلفن همراه، ۸۰% دستگاه تهویۀ مطبوع و ۸۰% لامپ کممصرف و… را میسازد و صادر میکند و دولت ما – به عنوان بزرگرین کارفرما – و کارفرمایان و تجار بخش خصوصی هم دراین میان از همانها به کشور وارد میکنند. باید گفت: خامنهای همواره تلاش دارد که لاطائلاتی را به نام پیام نوروزی با نامگذاری مبذل و بی معنی، تحویل مردم دهد و دیگر هیچ! خامنهای در پیام آغاز سال ۱۴۰۱ سال جدید را سال «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نام گذاری کرد. (۱)
خامنه ای در صحبت های آغاز امسال همۀ مسائل اقتصادی را حل کرد. اگر اقتصاد بر پایۀ تولید دانش بنیان قرار گیرد، همۀ مشکلات کشاورزان، از قبیل بی آبی و بهره وری کم، حل خواهد شد. کشاورزی دانش بنیان یعنی کشاورزی مکانیزه در مقیاس بزرگ و ربطی به کشاورزان کوچک ندارد. کشاورزان با افزایش کشاورزی مکانیزه، فقیرتر و بدبخت تر خواهند شد. یک مشت دزد در رأس شرکتهای بزرگ مکانیزه قرار میگیرند و با کمک سپاه و بسیج و مأموران اطلاعات، با تکیه بر شعار رهبر الدنگ که تولید را باید افزایش دهیم، کارگران را سرکوب میکنند. همانطور که یکشنبههای اعتراضی کشاورزان اصفهانی را در سال گذشته با ساچمهها و سرب داغ پاسخ دادند.
مثل همۀ دیکتاتورها به جای «من» میگوید: «ما»! «ما این سال را به سال دانش بنیان مزین میکنیم.» (از صحبت های خامنه ای به مناسبت روز اول سال). این سال، سال فشار مضاعف بر طبقۀ کارگر و بدبختتر شدن کشاورزان فقیر خواهد بود. افزایش تولید و استفاده از اقتصاد دانش بنیان زمانی برای کارگران مفید خواهد بود که با نظارت خود آنها و قطع دست انگلهای واسطه و کارفرما همراه باشد. خامنهای در سخنرانی خود هیچ اشارهای به این همه فساد و دزدی در دستگاههای مختلف کشور که ذاتی نظام اسلامی است برزبان نرانده است.
چه نیک گفتهاند: “سالی که نکوست از بهارش پیداست.” این نامگذاریهای متواتر سالیانۀ خامنهای هیچ دردی از تخریب تولید داخل کشور طی این سالها دوا نکرده، در اساس نه تنها مشکلی را حل نکرده بلکه ابزاری است برای دکانداران دینی که از فردا با راه انداختن همایشها و داد و بیداد در نمازهای جمعه، از این رسانه به آن رسانه، چند صباحی میدانداری کنند و در هر دکان دو نبشی در منقبت «تولید»،«اشتغال آفرینی» و «دانش بنیانی»، از چرخۀ ورشکستۀ تولید کشور، سخن برانند.
خامنهای با نامگذاری نوروزی هر سال، خط فعالیت و اهداف آن سال را، به زعم خود، برای کارگزاران دولت و بخش خصوصی و مافیای سرمایهداران نظام مشخص میکند؛ به عنوان مثال سال ۱۳۹۶ با شعار: «اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال» و سال ۱۳۹۷ را با عنوان «حمایت از کالای ایرانی» خواند. سال ۱۳۹۸را نیز سال «رونق اقتصادی» نامید و سال ۱۳۹۹ را »جهش تولید» نام نهاد!
در سال «جهش تولید» سال ۹۹ جامعۀ ما از دو سو، به بهانۀ تحریم ایالات متحده آمریکا و پایان طلسم برجام توسط ترامپ از یک سو، و از سوی دیگر با شیوع کرونا و گسترش کووید ۱۹ برتمامیت جامعه، با تعطیلی کارگاههای تولیدی و ورشکستگی صنایع تولیدی، محدودیت خرید و فروش درون متروها، پهن نشدن بساط دست فروشان و دعوت آنان به خانه نشینی، بدون درنظرگرفتن کمترین پرداختی برای گذران زندگی آنان توسط دولت، با افزایش بیکاری و بازماندن چرخۀ تولید مواجه بود که پیشروی سیاست «جهش تولید» را ناکام گذاشت و تمام سال با سطوح درهم تنیدۀ فقر، تورم نقطه به نقطه، گسترش اختلاس، قاچاق و ناکامی در بهبود وضعیت پرستاران و همچنین بهیاران، چه در مقطع کرونا و چه در دوران فروکش کردن کرونا با گسترش بیکاری پرستاران و بلاتکلیفی وضعیت امنیت شغلی آنان – که از استخدام محروم ماندند و به خواستههایشان پاسخ داده نشد، مواجه شدیم – برخی از آنان مجبوربه مهاجرت شدند. عدم توجه به خواستههای معلمان شاغل و آموزشیاران نهضت سواد آموزی، معلمان قراردادی وغیررسمی و غیر استخدامی، مربیان پیش دبستانی، نیروهای رسمی معلمان، نیروهای موظف و غیرموظف، معلمان حقالتدریسی، معلمان خرید خدمت، معلمان شاغلِ حق التدریس، سربازمعلمان، مدرسین طرح امین، مدرسین قرآن، معلمان بازنشستهی حقالتدریسی، پاره وقت از یک سو و بی توجهی به مطالبات کارگران فولاد، هپکو، آذرآب، هفت تپه، شرکت واحد، معادن، پتروشیمی و گاز و نفت و بلاتکلیفی وضعیت بازنشستگان، بی پایگی چرخۀ سیاست خصوصیسازی که منتهی به اعتراضات وسیع و گستردۀ کارگران نیشکرهفت تپه و دیگرصنایع شد… سویه دیگراین فشار بود که پیمانکاران با رانت خواری فزاینده ماهها و ماهها وای بسا در تمام طول سال با نادیده گرفتن تعهدات خود در قبال کارگران مانند پرداخت نکردن حقوق معوقۀ رفتگران و کارگران بخش خدمات شهرداری که به دروغ به آنها «پاک بان» میگویند، و نادیده گرفتن تضمین امنیت شغلی آنان در شرایط دشوار کرونایی، اعتراضات کارگران صنایع پتروشیمی و نفت و گاز در برابر همین مُهره چینی سرداران بازنشستۀ سپاهی و آقازادهها که درهیکل وجودی پیمانکاران ظاهرمیشوند؛ همۀ آنان مضحکۀ شعار «جهش تولید» را به هیچ گرفتند و تمام سال ۹۹ امر گسترش جهش به فرمودۀ حضرت آقا، افزایش تولید، مالید و سوخت و دود شد و دست عوامل سرکوب نیروهای امنیتی برای رودررویی با زنان سرپرست خانواده، پرستاران و بهیاران، کارگران، معلمان، بازنشستگان، کولبران و سوختبران باز گذاشته شد که در روزشمار جنبش کارگری سال ۹۹ همۀ ابعاد آن آمده است!
بعد که به سال ۱۴۰۰ ورود کردیم، با همۀ نامگذاری بی بو و خاصیت و تلخ کامیهای سالهای پیش، خامنه#ای بازهم سال جدید را با شعار «تولید، پشتیبانیها ومانع زداییها» نامگذاری کرد.
همۀ این نامگذاریها جهش در تاریکی است تا از قافله عقب نمانند و دم از پشتیبانی از تولید و مانع زدایی از آن بزنند، لابد بازهم در جهت تعالی اقتصاد مقاومتی که تحمیل سیاستهای ریاضت اقتصادی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول است، همچنان به عنوان یک شعار برای سال جدید نیز تحت تعقیب حضرتش قرار گیرد.
به طوری که خامنهای در همین پیام امسال باز یادآور شد: «ما در سالهای گذشته هرسال یک عنوانی را با نام شعار سال مطرح کردیم برای اینکه مسئولین، عمدتاً قوۀ مجریه و درحاشیۀ آن، قوه مقنّنه و قوه قضائیه و همچنین آحاد مردم ــ آن جایی که به مردم ارتباط مستقیم پیدا میکند ــ در این جهت حرکت بکنند. در بعضی از سالها توفیقات خوبی هم دراین زمینه به دست آمده. بعضی جاها هم البته در بعضی سالها کمکاریهایی وجود داشته که در سال ۱۴۰۰ ما مسئلهی تولید، مانعزداییها و پشتیبانیها را مطرح کردیم. کارهای خوبی هم نسبتاً انجام گرفته که بازهم ادامه دارد و بایستی ادامه پیدا کند. بنابراین امسال ما شعارمان باز تأکید روی تولید است… البته من درخواست مؤکّد دارم، سال گذشته هم این را گفتم که اکتفا نکنند دوستان به اینکه حالا روی کاغذهایِ سربرگهایِ دستگاههایِ گوناگون بنویسند این عبارت را یا مثلاً فرض کنید که یک تابلو درست کنند در خیابان مثلاً بزنند؛ اینها کارنیست.» (منبع پیشین)
خوب ببینیم که سال ۱۴۰۰ در پهنۀ عمومی جامعه چه اتفاق افتاد؟ سال پشت سر گذاشته، سال بن بست تمام عیار نظام بود. حاکمیت تلاش کرد کل آپارات نظام (دولت- مجلس- قوه قضائیه) را یکدست کند. علیرغم اینکه مردم انتخابات را تحریم گسترده کردند، ابراهیم رئیسی – قاضی مرگ و از سرجنبابنان کشتار دهۀ شصت و تابستان خونین ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت – را با کمترین آرای مأخوذه منصوب کردند و الان با بازگرداندن دگربارۀ برجام دارند دست و پا میزنند. پیکرۀ هدایت گری مجلس اسلامی را به دست باقرقالیباف – قاتل فرزندان مردم در کوی دانشگاه و از سران دزدان و زمین خواران شهرداری کلان شهرتهران – سپردند و دستگاه قضایی را به قصابی با مشخصۀ محسنی اژهای واگذار کردند و اقتصاد کشوری که تورم انفجاری طی چند سال متوالی به مرز پنجاه درصد (۵۰%) میرسد، قدرت خرید مردم را به صفر کاهش داده وبی خانمانی و بی مسکنی را بر مردم تحمیل کردند و حاشیه نشینی را وسعت دادند. میزان حاشیه نشینی درکشور به۴۵ درصد رسیده است. اگراین ۴۵ درصد را نسبت به جمعیت۸۵ میلیون نفری ایران حساب کنیم، امروز بیش از۳۸ میلیون نفر حاشیه نشین و بدمسکن هستند که نشان میدهد میزان حاشیه نشینی در کشور به دلیل سیاستهای غلط و مشکالت اقتصادی افزایش معناداری داشته است، در همین رابطه حاشیه شهر تهران بیش از پنج میلیون نفر زندگی میکنند. ۴۰ درصد جمعیت مشهد و نیمی از جمعیت بندرعباس نیز حاشیهنشین به شمار میروند. این همه نارضایتی را درسطح عمومی جامعه تشدید کرده و درهمۀ ابعاد جامعه با ضریب انفجاری روبرو هستیم، بیش از پیش به آتش به اختیاران سپاه سپردند تا غارت را تشدید کند.
خامنهای در پیام امسال، در مقابل رشد فزایندۀ آنچه در پهنۀ جامعۀ ما دیده میشود، که مردم از هر سو، کل نظام را نشانه گرفتهاند، پیشدستی میکند و میگویند: «تلخیهایی هم داشتیم، که ازبین همهی تلخیها، آنی را که ازهمه به نظرمن سختترومهمتر است عرض میکنم وآن تنگی معیشت مردم، مسئلهی گرانیها و تورّم واین چیزها بود که خب باید حتماً علاج بشود.[اینها] چیزهای علاجپذیری است، مشکلات اقتصادی است که ما امسال امیدواریم بخشی ازاینها برطرف بشود،چون همهی اینها دفعتاً برطرف نمیشود، به تدریج برطرف خواهد شد. این که آدم عجله کند، بگوید نهخیر، به همین زودی، واقعبینانه نیست. لکن انشاءالله امیدواریم بعضی ازاینها در طول ۱۴۰۱ که سال اول قرن هم هست ــ قرن پانزدهم هجری شمسی ــ انشاءالله برطرف بشود» (ماخذپیشین).
از زبان مادران سیه پوش دادخواه باز و بارها این شعر شاملو را میآورم:
… باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد،
که مادران سیاهپوش
ـ داغداران زیباترین فرزندان آفتاب و باد ـ
هنوز از سجادهها
سر بر نگرفتهاند!
مادران داغدار و دادخواه که در پی هرنماز، ترجیع بند إنّالله وإنّا إلیهِ رَاجعُون، آقا را سر میدهند و مردم زحمتکش در مصاف نابرابر شهری با شعار: «مرگ برخامنهای» نابودیاش را مطالبه دارند. یعنی اینکه مردم منتظرند حلوای آقا را بپزند. حضرت آقا در خلوت بست نشینی خویش، رفع «بعضی از تلخیهای سال» را به قرن جدید حواله میدهد!
اگر واقع بینانه نظر افکنیم، شعار «تولید، پشتیبانیها و مانع زداییها» در جوهرۀ سال ۱۴۰۰ را میتوان بدون کمترین اغماض به عنوان سال مرگ - چه ازقبل کرونا و ممنوعیت فرمان خامنهای برای ورود به موقع واکسنها و پس از آن – سال اعدامهای پی درپی، قتلهای بی حساب، احضارها، بازداشتها، زندان و تبعید، فقر، بیکاری فراگیر، بیماری و کمبود دارو، افزایش تورم وگرانی، برچیدن و تهاجم به کسب و کار زنان فروشنده در متروها و حمله به بساط دستفروشان، فساد فراگیر حاکمیت، دروغ و نیرنگ حاکمان، دخالتگری درجنگهای نیابتی، مشارکت با تروریستهای منطقه و هرچه از بدی و زشتی و ناسپاسی علیه مردم جامعۀ ما که میتوان تصورکرد، در خاطرۀ تلخ سیاهۀ تباه نظام درتمامیت یکسال گذشته دید؛ قطار زندگی مردم لنگ لنگان به سال ۱۴۰۱ ورود میکند!
اما از حق نباید گذشت. در کنارهمۀ پلشتیهای بی پایان حکومت در سال ۱۴۰۰ همچنان شعلۀ زیباییها نیز در گوشه و کنار جامعۀ ما زبانه میکشید و رقص شعلهور مبارزه و پیکار و کار دم به دم زحمتکشان در شعار: «تنها کف خیابون، به دست میاد حقمون» تجلی بخش بود. بی هیچ اغراقی، روزی نبود که شاهد حرکت اعتراضی اردوی رنج و کار جامعه در خیابانها، برابر مجلس اسلامی، ریاست جمهوری، سازمان برنامه، وزارت کار، آموزش و پرورش، استانداریها، فرمانداریها و شهرداریها در پیکرۀ جنبش مطالباتی زحمتکشان در چهار گوشۀ جغرافیای ایران نباشیم. زیبایی اتحاد عمل معلمان، بازنشستگان و کارگران. جانفشانی کادر بهداشت و درمان برای نجات مردم از بیماری مهلک کرونا، گسترش دوستیها وهمدلیها برای حل مشکلات روزمرۀ مردم در کشاکش مرگ نابهنگام شجریان و تجلی ارادۀ مردم در برابر حاکمیت آزادی ستیز که به عمد بکتاش آبتین را در دی ماه در زندان به قتل رساند و اعتصاب گستردۀ زندانیان سیاسی، در اعتراض به قتل بکتاش آبتین، شاعر، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران، نشانههای بایستۀ همبستگی جنبش آزادیخواهی مردم را در کنار آزادی معلمان زندانی و آزادی زنان زندانی زینب جلالیان و سپیده قلیان به نمایش گذاشته شد.
دراین میان، بی سیاستی و بی برنامگی حکومت در امر تولید و کار آفرینی، وابستگی ما به واردات را بیشتر ساخت. کارگران ایرانی را تنها فدای سیاستهایی میسازند که به طور مستقیم و غیر مستقیم در حال حمایت از کارگران چینی و رونق اقتصادی این کشور است و گویا گوش شنوایی برای شنیدن دردهای کارگران ایرانی و جویندگان کار و خانوادۀ میلیونی این افراد توسط حاکمیت وجود ندارد و برای کارگران راهی جز استمرار مبارزه برای وصول مطالبات خود و گره خوردن به هم و تقویت تسمۀ ارتباطات و همگراهیهای بیشتر و وسیعتر باقی نمیماند.
امروز و در دل مبارزات جاری، همۀ نیروهای مطالبهگر در پیکارهای اجتماعی و تعمیق مبارزه مطالباتی خویش دریافتهاند که هیچ نیرویی به تنهایی نمیتواند پاسخگوی نیازها و نیازمندیهای خود در صحنۀ پیکار اجتماعی در برابر نیروی سرمایه داخلی و متحدان جهانی سرمایه داری در ایران تلقی گردد.
اتحاد مبارزاتی بخشهای گوناگون کارگران در سطوح درهم تنیدۀ بخشها ولایههای گوناگون زنان و مردان کارگر، بخش های (خدمات، واحد های تولیدی، صنایع بزرگ) در تجمعات اعتراضی چهارماهۀ پایان سال معلمان شاغل و بازنشستگان فرهنگیان سراسر کشور – با دامنۀ اعتراضات میدانی در بیش از سیصد منطقۀ شهری و روستایی – نشان داد که احضار و دستگیری و تهدیدات نتوانسته است تاثیر تعیین کنندهای در کثرت مشارکت عموم فرهنگیان ایجاد کند. تجمع اسفندماه، نظیر آنچه در لرستان و خوزستان، یا درشمال (شهرستان رودسر) و… دیده شد، سندی از پیشروی معلمان و ناکامی دستگاههای سرکوبگر اطلاعاتی و امنیتی در «جمع کردن» اعتراضات است و نشان میدهد که به شرط وجود سازماندهی مستقل، پیگیر و متکی به بدنۀ اعتراضی و همچنین حرکت بر بستر همگرایی وسیعتر، کار سرکوبگران برای سرکوب جنبش مطالباتی، دشوارتر و ناممکن میشود. حضور چشمگیر بازنشستگان زن و مرد در گروهبندیهای تامین اجتماعی و بازنشستگان کشوری و لشکری و…، پرستاران، بهیاران و دانشجویان، کارگران کشاورزی و فعالان محیط زیست و تودۀ بی شکل دستفروشان، همۀ لایههای زحمتکشان و همسرنوشتان آنان – نیروی میلیونی بیکاران امروز با شعار «بازگشت بهکار» میتوانند در همصدایی و گسترش همگرایی، همبستگی وهمپوشانی گسترده، یک بلوک مستقل کارگری برآمده از اکثریت عظیم مردم برای اکثریت عظیم مردم و درخدمت آن را شکل داده تا باهجوم گستردۀ سرمایهداری حاکم به حق حیات فرودستان و زحمتکشان برابر دخالتهای امپریالیستی در جمیع جهات مقابله کند. این همه را چشمۀ فزایندۀ اول ماه مه، روز جهانی کارگر ۱۴۰۱ که در پیش است، نویدبخش است تا شاهد گستردهترین همگراییها باشیم، چنین باد.
۱) خبرگزاری کارایران – ایلنا – پیام نوروزی خامنهای – ۱۴۰۰/۱۲/۲۹
https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1210624
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.