《جنگهایی بی پایانند و مردم که جزء پاک باختگانند》

ما در لجن زار وحشت زندگی می‌کنیم
گرگ و روباه همراه با شغالان گرسنه ی دشت، در پی فتح امروزند.
درکجایی؟ این جهان را
می توان به دور از آلوده گی نفس کشید.

از انسان های با انصاف باید پرسیده شود
“آیا پایانی برای بردگی در ذهن تان متصور می شوید؟
آیا دنیای بدون جنگ را در ذهن تان تا بحال تصور کرده اید
از وقتی که به یاد دارم
سر تیتر اخبار رسانه ها جنگ بوده و هست.
با متن‌های تنظیم شده از قهرمان
و خائنیی که غلیتده در خون و افتادند بر خاک،
با مردمی منفعلی که همیشه به دنبال قهرمانند تا رؤیا های شان را به آن گره بزنند.

من با جنگ نیستم، قهرمانان جنگ ( رهبران سیاسی) بزدلان، ترسو ترینند که جهان را ناامن می سازند
بامردمی، که ذهن شان در برابر رسانه ها 《نفوذ پذیرترند》
و نوع گفتار و احساساتشون را کنترل می کنند حتی نوع هورا کشیدن هایش……
این زندگی هر روز ماست، همین هست که هست.
دنیا امرز ما امن نیست هر روز جنگ است.
چون خدایان امروز ما آشوب‌گر و بی رحمند.

مثل گرگها که دندان‌های تیز خود را به همدیگر نشان می دهند
من موافق جنگ نیستم هیچ جنگی را تائید نمی کنم قهرمانان میدان جنگ از نظر من همان بزدلان تهی مغزیند که شیفته نام و نشانند.
“برنده ها همان پاک باختگانند”

《بجز سگ همسایه که آنقدر وفادار بود تا از گرسنگی در سرما سخت زمستان جان باخت …》

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)