در رابطه با ماهیت جمهوری اسلامی می توان گفت ساختار اقتصادی و سیاسی کل کشور به واسطه این حاکمیت فعلی فاسد شده است. در شرایط کنونی سطح فساد از حالت فردی خارج شده و بسیار فراگیر و بطور کامل سیستماتیک شده است. نمونه بارز آنرا نیز در فایل صوتی اخیر فرماندهان ارشد سپاه مشاهده کردیم.

یکی از نمودهای فساد سیستماتیک استفاده از رانت خانوادگی است. رانت خانوادگی به این معنا که مثلا یک مقام ارشد حکومتی یا نظامی به واسطه شغل خود یا موقعیت یا جایگاهش، توانسته به فامیل و اقوام و آشنایانش مشاغل و مناصب دیگری با حقوق بالا بدهد. از سوی دیگر خانواده مقامات ارشد با سوءاستفاده از روابط فامیلی براحتی می توانند به مدارج بالایی در حکومت برسند یا حتی صاحب تجارت و معاملات بزرگ و پرسود بشوند. آنها می توانند حتی قوانین داخلی را دور بزنند و سایر رقبای تجاری یا اقتصادی و حتی سیاسی را در رسیدن به اهداف خود حذف کنند.

در جمهوری اسلامی بسیاری از مقامات ارشد و نظامیان در این روابط فاسد خانوادگی دست دارند. فرزندان و اعضای فامیل خود را برای پست های عالی سفارش می کنند یا دستشان را برای تصاحب املاک و شرکت های تجاری باز گذاشته و از نفوذ خود برای سودهای هنگفت برای اعضای خانواده نهایت استفاده را می برند.

علی شمخانی یکی از این مقامات است.

علی شمخانی دبیر کنونی شورای عالی امنیت ملی از اصلیترین شخصیت‌های حکومتی در ایران است که بعنوان یک فرمانده نظامی در سپاه و از فرماندهان دوران جنگ، در کسوت یک ابرفاسد بزرگ در ایران ظاهر شده است. وجود «فساد سیستماتیک» در ایران را تنها به عنوان یک نمونه می توان از دارودسته علی شمخانی شناخت.

وی ضمنا عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هست و یکی از مهمترین چهره های فاسدی است که شاید بتوان گفت توزیع فامیلی قدرت و ثروت را به بهترین صورت در خانواده و اطرافیانش نهادینه کرده است.

 این مهره مورد اعتماد جناح های حکومتی که مشخصا نقش عمده ای در تصمیم گیری های کلان امنیتی و نظامی هم دارد، از نفوذ بالای خود در سپاه استفاده کرده و تقریبا یک حوزه جداگانه جهت سودآوری برای ایل و تبار خود در حکومت براه انداخته است.

با اینهمه بدلیل رقابت های درون جناحی، جنگ قدرت، گسترش فساد آقازاده ها، زمین خواری و همچنین رشد رو به تزاید آگاهی های عمومی بواسطه افشای حقوق های نجومی، جسته و گریخته در میان انبوهی از خبرهای مربوط به فساد و اختلاس، از شمخانی ها نیز در مطبوعات ایران نام برده شد.

اگرچه که نهادهای امنیتی و به طور خاص سازمان اطلاعات سپاه بیشتر اجازه نداد که سرمایه و نحوه زندگی این دارودسته علنی و عیان شود، با اینحال بودند افرادی از درون همین رژیم که چند سال اخیر تلاش کردند با این باند مافیایی در بیافتند.

ناگفته نماند که این افشاگری ها بخشی از بازی درون قدرت بود. مانند دو باند فاسد که هر یک بدنبال سهم بیشتر و بزرگتر از سفره ایست که هر گروه برای از دست دادن آن نگرانی دارد و برای حذف رقیب از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند.

اما بررسی کوتاه از فساد دارودسته شمخانی از قضا از درون لایه های جنگ قدرت این کمک را به ما می کند که به شناخت بیشتری از فساد سیستماتیک در این رژیم پی ببریم و نه چیز بیشتر.

جرقه چگونه آغاز شد؟

روزهای ۲۷ و ۲۸ مهر ۱۳۹۷سیدمهدی صدرالساداتی در دو پست اینستاگرامی ادعاهایی را درباره‌ی خانواده علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی مطرح کرد که موج گسترده ای در فضای رسانه ای و مجازی در ایران براه انداخت.

بررسی موشکافانه از اخبار رسانه های حکومتی و همچنین شبکه مجازی موافقان و مخالفان حکومتی شناخت بیشتری از دارودسته شمخانی بدست می دهد.

اما قبل از پرداختن به دارودسته شمخانی بایستی مهدی صدرالساداتی را شناخت؟

مهدی صدرالساداتی کیست؟

سیدمهدی صدرالساداتی داماد آیت الله سید محمدرضا مدرسی یزدی از فقهای شورای نگهبان است. وی طلبه‌ای است ساکن قم که در سالهای گذشته با گروهی از جوانان به اصطلاح عدالتخواه به افشای مفاسد اقتصادی مدیران و مقامات ارشد جمهوری اسلامی و اطرافیان آنها می‌پردازد.

مهدی صدرالساداتی در کنار پدرزنش آیت الله مدرسی یزدی عضو شورای نگهبان

 

برادر وی سید روح‌الله صدرالساداتی (متولد ۱۳۶۲) جوانترین عضو مجلس خبرگان است!

 

مهدی صدرالساداتی سمت راست و روح الله صدرالساداتی برادرش عضو خبرگان سمت چپ تصویر

برادران صدرالساداتی با داعیه دفاع از عدالتخواهی و افشاگری ثروتمندان سروصدای زیادی طی چند سال اخیر در فضای مجازی و رسانه ای ایران براه انداختند.

پیوندهای خانوادگی این مقامات در شورای نگهبان و مجلس خبرگان و حتی بیت علمای شیعه در قم حاکی از داشتن پشتوانه محکم برای حمله به رقبا بود. هر چند که این دو آخوند جوان و نوظهور نیز خیلی نتوانستند از زیر تیغ امنیتی های سپاه بسادگی عبور کنند!

شوک به شمخانی ها

در پست اینستاگرامی که مهدی صدرالساداتی در ۲۷ مهر ۹۷ در صفحه خودش منتشر کرد نوشته بود:

« دبیر شواری امنیت ملی آقای شمخانی است.
حسین شمخانی پسر بزرگ آقای شمخانی مدیر کشتیرانی ادمیرال است و طبق اطلاعات فیس بوکش فارغ التحصیل دانشگاه Lebanese american university است .
خرج هر ترم دانشگاه تا ۱۰ هزار دلار است.
حسن شمخانی پسر دیگر نیز از مدیران همین شرکت است.
برادر زاده های جوان آقای شمخانی محمد هادی شمخانی، کارشناس مسائل سیاسی مقیم روسیه و موعود شمخانی معاون فنی سازمان منطقه آزاد اروند !
اما مهمتر از اینها خود آقای شمخانی است. خود آقای شمخانی دبیر شورای امنیت ملی در چه کارهای اقتصادی دست دارد؟»

یکروز بعد در ۲۸ مهر ۹۷ مهدی صدرالساداتی پست دیگری در اینستاگرام خود منتشر می کند که حاوی اطلاعات جالب دیگری است:

« درمورد نزدیکان آقای شمخانی یک پدیده خیلی مهم به نام عظیم شمخانی جا افتاد!چرا میگویم مهم است؟ زیرا ندیدم خبرگزاری های خوزستان اعتراض کنند که چرا به جوانی دیپلمه پست های مدیریتی خیلی مهم تا قائم مقام شهردار اهواز میدهید؟

چرا لکنت پیدا کردید؟ از اینکه ایشان نماینده محسن رضایی بودند و برادر شمخانی هستند میترسید؟نترسید! اتفاقی نمی افتد ، شهردار و استاندار و خود آقای شمخانی را به چالش بکشید!

بگویید ، کسی که متولد ۶۷ است و به گفته عضو شورای شهر دیپلم دارد چگونه مدیر سازمان زیبا سازی بشود؟ بعد معاون خدمات شهری بشود؟ بعد قائم مقام شهردار؟ بعد رییس سازمان همیاری شهرداری ها و …

بعضی از این شغلها مدیریت بر بیش از چند هزار نفر پرسنل متخصص است!

پ.ن: عکس تفریحات در جزیره موریس از صفحه میعاد شمخانی برادر موعود شمخانی به همراه فرزندان علی شمخانی … بعضی عکس ها هم از صفحه عشایر شماخنه گرفته شده است!»

اشاره مهدی صدرالساداتی به دارودسته شمخانی نکات نهفته ای دارد که به ترتیب به آنها می پردازیم و تلاش می کنیم صحنه را کمی مرتب بچینیم.

عبدالعظیم شمخانی، برادر ناتنی علی شمخانی، متولد ۱۳۶۷ در سال ۱۳۹۲ با ۲۵ سال سن با مدرک دیپلم به سمت مدیرعامل «سازمان زیباسازی اهواز» منصوب شد. سپس بخاطر روابط خانوادگی در سال ۹۶ مدیرعامل «سازمان همیاری شهرداری ‌های استان خوزستان» شد!

وی تا اسفند ۹۷ در این سمت بود که بعد بخاطر اختلاس های کلان و بی تجربگی در مدیریت از این سمت برکنار شد. وی البته سمت های دیگری هم در جوانی داشته که بسیار قابل توجه است که چطور با استفاده از نام و رانت خانوادگی شمخانی به چنین مدارجی رسیده بود!

– نماینده دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در خوزستان، ۲۲سالگی

– رئیس اداره تبلیغات شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی خوزستان، ۲۳سالگی

– بازرس ویژه اداره کل بازرسی استانداری خوزستان، ۲۳سالگی

از دیگر سوابق این فاسد بوده است.

 

 

عبدالعظیم شمخانی در سمت چپ تصویر

 

 

 

عبدالعظیم شمخانی در چپ تصویر

حسین و حسن شمخانی دو پسر علی شمخانی هردو مدیران شرکت کشتیرانی  Admiralهستند که دفاتری در دبی، هند و ایران دارد.

شرکت کشتیرانی ادمیرال (Admiral) در سال ۱۳۹۰  به همت گروهی از جوانان آقازاده و رانت خوار مافیای شمخانی با ظرفیت حمل‌ونقل دریایی ۱۰۰TEU پا به عرصه کشتیرانی نهاد و امروز پس از گذشت حدود ۵ سال با ظرفیتی معادل ۱۶۰۰۰TEU در حوزه خلیج فارس، اقیانوس هند و بنادر خاور دور قادر به ارائه سرویس‌های حمل‌ونقل کانتینری است. امری که نشان می دهد خاندان شمخانی دستانشان در قاچاق و ترانزیت غیرقانونی بسیار باز است.

http://archive.is/zZkUx

 

حسن و حسین شمخانی فرزندان علی شمخانی

حسین شمخانی مدیر عامل شرکت آدمیرال فرزند ارشد علی شمخانی

موعود شمخانی برادرزاده علی شمخانی متولد سال ۱۳۶۶ در سال ۹۴ به معاونت فنی و عمرانی سازمان منطقه آزاد اروند منصوب شد.

موعود شمخانی در پروژه های زیادی که به مدد این شغل کسب کرده پول هنگفتی به جیب زده است. در بهمن ۹۷ نیز پروژه «ساحل سازی اروند کبیر»‌ را افتتاح کرد که شامل احداث مسیر آسفالته دو خطه، احداث یک دستگاه پل ارتباطی و نرده حفاظتی اطراف جاده و تامین روشنایی جاده بود، که ادامه این مسیر به طول حدود ۱۱ کیلومتر در سواحل رودخانه اروند برنامه ریزی شده است.

از جمله اقدامات دیگر وی ایجاد خدمات و تسهیلات برای راهپیمایی اربعین و اعزام کاروانها از ایران به عراق است که بخشی از دستگاه سودآوری دارودسته شمخانی در جنوب ایران را شامل می شود.

موعود شمخانی در چپ تصویر

محمدهادی شمخانی برادرزاده دیگر علی شمخانی از کارشناسان سیاسی خاورمیانه مقیم روسیه است که در سفارت ایران در روسیه فعالیت می کند. وی فارغ التحصیل دانشگاه آزاد بوده و بلافاصله هم کارشناس سیاسی شد.

محمدهادی شمخانی در حال مصاحفه با ظریفتصاویر محمد هادی شمخانی و علی شمخانی در مسکو

اولین پاتک و نتایج آن

اما ظاهرا صدرالساداتی ماجرا را نمی خواست بسادگی رها کند.

در روز ۲۹ آبان ۹۷ پس از افشاگری های اولیه مهدی صدرالساداتی، دادسرای ویژه روحانیت تهران، بازداشت صدرالساداتی را با شکایت ۴ شاکی خصوصی اعلام کرد. این خبر با انعکاسات و واکنشهای زیادی مواجه شد اما مهمتر این بود که در مدتی کوتاه رسانه ها از آزادی وی با تودیع وثیقه خبر دادند.

این امر نشان داد که شمخانی اولین واکنش را داشته و نمی خواسته این دو برادر بیش از این وارد پرونده های حلقه اطرافیان و خانواده اش بشوند.

اما پس از مدتی جدال مفسدین ادامه پیدا کرد.

در ۲۳ مرداد ۹۸ مهدی صدرالساداتی در کانال تلگرامی خود اتهامات بیشتری را علیه علی شمخانی مطرح می کند:

صدرالساداتی با تیتر «کِی سیر می شوید؟»‌به کنایه نوشت که این زمین خواران و فاسدان حکومتی هیچگاه سیر نمی شوند!

افشای زینب شمخانی دختر علی شمخانی و دامادش یعنی حسن میرمحمدعلی که بعنوان یکی از مهره های اصلی ویلاساز و زمین خوار مطرح بود، پرده از بسیاری رازها برگشود.

صدرالساداتی به صراحت مدعی شده بود که « ‏ملک ۹۲۰ متری در خیابان خالد اسلامبولی با دو طبقه اضافی و بیش از چهارهزار متر بنای مفید مسکونی به علاوه ملک ۷۵۰ متری در پاسداران متعلق به زینب شمخانی دختر علی شمخانی، یک نمایندگی ایران خودرو ۶۰۰۰ متری و ویلای لواسان نیز از دارایی‌های دختر و داماد شمخانی است. همچنین برج خانوادگی در خیابان فرشته در ملکی ۲۶۰۰ متری به نام همسر شمخانی است و این خانواده املاکی نیز در اهواز و دزفول و شمال دارند.»

به نوشته صدرالساداتی، خانواده شمخانی همچنین مجوز ساخت‌وساز گسترده در تهران، لواسان، اهواز، شوش و شمال ایران دریافت کرده‌ بودند. وی بعدها فاش ساخت که مجموعه آپارتمانی به ارزش هزار میلیارد تومان در خیابان فرشته در تهران متعلق به آذرمیدخت طباطبایی، همسر علی شمخانی است.

آنها که اینطور با فراغ بال و خیالی آسوده دست به چنین زمین خواری و فسادی زدند چه پشتوانه ای داشتند؟

شمخانی در کانون توجه رسانه های حکومتی

سایت انصاف نیوز در ۱۵ اسفند ۹۷ پس از افشاگری های میلاد گودرزی که از جوانان وابسته به طیف جنبش عدالتخواه است، گزارشی از ویلاهای لواسان و باستی هیلز های تهران تهیه کرد.

در قسمتی از این گزارش اشاره شده که گودرزی بدنبال تحقیق ماجراهای ویلاهای لوکس شمخانی و شرکا به لواسان رفته و آنجا با داماد شمخانی مواجه می شود. اما داماد شمخانی خود را در نقش دیگری جا می زند، که موضوع را دور بزند اما با اینحال نکات قابل توجهی را ضمن صحبتهایش می گوید. در حقیقت حسن میرمحمدعلی داماد شمخانی یکی از ویلاسازهای مشهور این منطقه است.

حسن میرمحمدعلی داماد شمخانی(همسر زینب شمخانی) و ویلای خانواده اش در لواسان

در قسمتی از این گزارش در سایت انصاف نیوز آمده:

«موضوعی که با چاشنی نقش بازی‌کردن‌های حسن میرمحمدعلی و عدم‌افشای هویت حقیقی او و البته تایید تخلفات گسترده ویلاهای این افراد و بسیاری دیگر از ویلاسازان لواسان همراه بود. داماد شمخانی در این ماجرا خودش را پیمانکار ساختمان معرفی می‌کند و منکر هویت حقیقی خود می‌شود و بعد از آن بر وجود تخلفات گسترده در این منطقه صحه می‌گذارد. تخلفات عمدی و تعدی از حدود معین قانونی توسط کسانی که در این منطقه ویلا می‌سازند و با پرداخت جریمه ماده ۱۰۰ این تخلفات را دور می‌زنند، بخشی از اظهارات میرمحمدعلی در ارتباط با ساخت‌وسازها در منطقه لواسان بود که پس از آن سروصداهای زیادی در رسانه‌ها به پا کرد.»

فیلم دیدار میلاد گودرزی این خبرنگار ظاهرا مستقل و عدالتخواه از لواسان و صحبت با داماد شمخانی حسن میرمحمدعلی بسیار گویاست:

نمای کامل ویلای حسن میرمحمدعلی داماد علی شمخانی در لواسان

سایت انصاف نیوز در تاریخ ۲۹ مهر ۹۸ گزارشی از ویلاهای لواسان تهیه کرد که در قسمتی از آن آمده است:

«بعد از ویدیوی میلاد گودرزی، خبرنگار منتسب به جریان عدالتخواه و افشاگری او در مورد حسن میرمحمدعلی (داماد علی شمخانی) سری به ویلای او زدیم تا از نزدیک اتفاقات لواسان را بررسی کنیم. میرمحمدعلی معتقد بود گرچه در ساخت ویلا تخلف داشته اما کسانی که علیه او هجمه‌ درست کردند هم پرونده‌‌ی سفیدی ندارند. می‌گوید در لواسان تخلف در ساخت و ساز مرسوم است و شهرداری جریمه‌اش را می‌گیرد که این جریمه هم قانونی است. برای همین اگر قرار است تخلف به جریمه تبدیل نشود با همه یک طور برخورد کنند.»

منظور داماد شمخانی از پرداختن جریمه به شهرداری در حقیقت همان رشوه است. این توجیه برای تخلفات و زمین خواری ها از معمولی ترین توجیهات مفسدین حکومتی است.

سایت انتخاب در شهریور ۹۸ کلیپ افشاگرانه ای را عطف به فساد شمخانی و خانواده اش در همین رابطه منتشر کرد که ابعادی از قضیه را نشان می داد.

قسمت اول

قسمت دوم

برادران مفقود شده

در نهایت پای اطلاعات سپاه و نیروهای نزدیک به شمخانی به میان آمد.

نزدیک به یکماه از آخرین افشاگری صدرالساداتی ها می گذشت که در روز ۱۳ شهریور ۱۳۹۸، خبر مفقود شدن سید روح‌الله و سیدمهدی صدرالساداتی به همراه دو نفر دیگر جنجال بسیاری در ایران آفرید.

این افراد قصد حرکت به سمت فرودگاه و سفر به بندرعباس را داشتند ولی این سفر هرگز انجام نشد و آن‌ها نزدیک به سه روز مفقود بودند. در این مدت، فرضیه های مختلفی از جمله دستگیری توسط نیروهای امنیتی و ربایش آنها مطرح شد.

در میان رسانه های حکومتی حتی از ابداع واژه ای به نام «خود اختفایی» به میان آمد.‍‌ به این معنا که این افراد به دلخواه و اختیار خودشان تصمیم گرفته اند از انظار عمومی دور باشند و کسی کاری به کارشان نداشته باشد. در حقیقت یک توجیه مضحکانه توسط نیروهای امنیتی.

موضوع بقدری داغ شد که حتی دبیر خانه مجلس خبرگان نیز اطلاعیه داد و پیگیر مفقود شدن صدرالساداتی ها گشت.

این امر نشان داد که درون حاکمیت و مشخصا بین سپاه و خبرگان نیز اختلافات بسیار زیادی اوج گرفته است. اما مشخص بود که پای دارودسته شمخانی در میان است.

نهایتا در روز ۱۶ شهریور ۹۸ سیدروح الله صدرالساداتی عضو مجلس خبرگان در کانال تلگرامی برادرش سیدمهدی، ماجرا را بدینگونه شرح داد که بخش هایی از آنرا خواهید خواند:

« اینجانب سید روح الله صدرالساداتی نماینده مجلس خبرگان رهبری بر اساس وظایفی که رهبر معظم انقلاب برای نمایندگان این مجلس تعیین فرمودند – از جمله بررسی میزان پیشرفت کشور به سوی اهداف کلان انقلاب اسلامی و رصد موانع و مشکلات راه – بارها با مسئولین گفتگو و نامه نگاری کردم و مراتب لازم را تذکر دادم لکن مع الاسف دیدم در بین ایشان افراد نفوذی بسیارند!

…روشن شد پروژه نفوذ که در فرمایشات مقام معظم رهبری به صراحت مطرح شده بسیار جدی و فراگیر است و مهمترین مصادیق آن در بین علمای حوزه و سازمان های اطلاعاتی و امنیتی هویداست. به تلاش خود ادامه دادم اما در این نفوذی ها هیچ اراده ای برای اصلاح امور نیافتم و دریغ از حتی یک پاسخ سربالا. بلکه روز به روز از موقعیت خودشان سوء استفاده کرده گاهی با شایعه پراکنی علیه من و گاهی با تهدید و آزار خانواده و دوستان خواستند ساکتم کنند.

از طریق نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ها، تولیت مسجد مقدس جمکران، بیت برخی علما و غیره در همه جای کشور شایعه کردند که این آقا ضد انقلاب و ضد رهبری است، جزء سرحلقه های عرفان کاذب است و… مسئول حفاظت اطلاعات سپاه قم بارها در جلساتی با دوستان، بنده را تهدید به دستگیری و زندان، حمله به خانه و آزار خانواده نمودند که صوت برخی از آن ها موجود است. به قوه قضائیه، دادگاه ویژه روحانیت، شورای نگهبان، مجلس خبرگان و هر کسی که احتمال تأثیر می دادم علیه این ظلم ها شکایت کردم اما این نفوذی ها آن جا هم حضور داشتند و در واقع از خودشان به خودشان شکایت می نمودم. سرانجام پناهی به جز مقام معظم رهبری پیدا نکردم و در نامه های متعدد در این خصوص تظلم خواهی نمودم که متاسفانه هیچ گونه پاسخی از بیت ایشان دریافت نکردم. حتی افراد متعدد را واسطه قرار دادم که این مطالب را به عرض ایشان برسانند اما گویا موفق نشدند. این که یک نماینده خبرگان رهبری طی چند سال نتواند مطلبی را از مردمی که نماینده ی آن هاست به مقتدای ایشان برساند بسیار ناامیدکننده است!

 و اما واقعه اخیر از این قرار است که تصمیم گرفتم برای سرکشی و رسیدگی به برخی مسائلی که نفوذی ها در حوزه انتخابیه ام پدید آورده بودند سفر کنم و تهدید شدم که اگر این سفر انجام شود کشته خواهم شد. در بین راه با توجه به این که خواهان تشنج و درگیری نبودم و این را به مصالح کشور نمی دیدم تصمیم خود را عوض کردم و با همراهانم گوشی های خود را خاموش کردیم تا ردیابی نشویم و به جای خلوتی دور از انظار رفتیم…. وقتی در مهمترین تریبون های امنیتی جمهوری اسلامی می توان به راحتی دروغ گفت و هرگز بازخواست نشد آیا این نشان دهنده نفوذ نیست؟! وقتی به راحتی و بدون ترس از عواقب، بتوان خانواده نماینده خبرگان رهبری را تهدید به مرگ کرد، آیا چنین چیزی نشان از انحراف نیست؟ آیا اگر پاسدارانی که نور چشم ما هستند و روی سینه هامان جایشان می دهیم و تا کنون اگر این ها نبودند انقلاب سرپا نمی ماند در بینشان افرادی باشد که این همه فساد کنند آیا این نشان دهنده نفوذ نیست؟!…»

اهمیت اظهارات صدرالساداتی عضو خبرگان چیست؟

یکم.  چرا مسئول حفاظت اطلاعات سپاه در استان قم برای دستگیری و زندان یک عضو خبرگان اقدام کرده است؟ پشت پرده ها چه بوده؟

دوم.مظلوم نمایی و تظلم خواهی روح الله صدرالساداتی نزد خامنه ای و بیت او و عدم پاسخ گرفتن چه معنایی دارد؟‌ آیا نمی توان نتیجه گرفت که اعضای خبرگان هیچ وزنی برای خامنه ای ندارند و اگر قرار به تصمیمی کلان هم باشد، عملا این مجلس اثرگذاری معمول خود را هم ندارد؟

سوم. پروژه نفوذ در بیت و علما و نیروهای امنیتی چه بوده؟ و آیا عناصر سپاه در تمامی ساختارهای نظام حاکم بر ایران شاخه های خود را نگسترده اند؟

اهمیت اظهارات صدرالساداتی ها نشان می دهد که سپاه پاسداران حقیقتا ایران را به گروگان گرفته و تمامیت تاروپودش با فساد و جنایت تنیده شده است.به گونه ای که حتی به نیروهای خودی و از جمله اعضای خبرگان ارتجاع هم رحم نمی کنند.

اخیرا نیز حکم خلع لباس مهدی صدرالساداتی صادر شد و قوه قضاییه مشغول بازی با این پرونده است. هرچند براساس گمانه زنی های متعدد حتی همین حکم نیز تعلیقی است و اثر چندانی ندارد.

مافیای سپاه سیری ناپذیر است

اگرچه در نهایت تخریب ویلای داماد شمخانی در دستور کار قرار گرفت و حکم آن هم علنی منتشر شد اما اینکه در لواسان یا گوشه کنار کلان شهرها در مناطق خوش آب و هوا آقازاده ها و مقامات ریز و درشت حکومتی و سران سپاه چند ویلا ساخته اند و چه تعداد زمین و استخر و باغ را مورد تملک خود قرار داده یا مصادره کرده اند، هنوز هیچ آمار و اطلاع دقیقی در درست نیست.

از همه جالب تر این بود که سکوت شخص علی شمخانی دبیرشورای عالی امنیت ملی موجب شد افکار عمومی در این‌باره حساس تر شود و بسیاری از مردم در اوج بحرانهای اقتصادی و معیشتی پی بردند که این حاکمیت فاسد و سران سپاه تا کجا دست در جیب هایشان دارند.

هفته گذشته نیز خبرگزاری ها نوشتند که کشتی متعلق به فرزندان علی شمخانی در هند «توقیف» شده است! اما می توان گفت قصه فساد در دربار شمخانی فعلا ادامه دارد…

 

پژوهشگر و نویسنده: مظاهر کلبی

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)