دکتر علی امینی نخست وزیر پیشین ایران تعریف میکرد: در جریان اوج گیری انقلاب روزی شاه بمنظور مشورت مرا به حضور پذیرفت. گفتم: ” اعلیحضرتا! من چه کرده بودم که شما آن بلاها را سر من آوردید؟ ” شاه گفت ” تو میخواستی پادشاه بشوی ” گفتم: آن موقع که بچه بودم گاهی با بچههای دیگر شاه بازی میکردیم اما حالا بزرگ شدهام. موقع بازی من گذشته. دکتر امینی نوه مظفر الدین شاه از سوی مادر و نوه امین الدوله از سوی پدر بود. از همه مهمتر او پسر خانم فخرالدوله بود. زنی که رضا شاه در باره او گفته بود: اگر در خاندان قاجار یک مرد وجود داشته باشد خانم فخرالدوله است. این را هم بگویم که در انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی که رقابت بین دکتر منوچهر اقبال و دکتر علی امینی به اوج خود رسیده بود؛ دکتر اقبال در باره دکتر امینی چنین میگفت: ” – این آقای امینی چشمهای درشتی دارد؛ ولی این چشمها حقایق را نمیبینند. او از اول زندگی در ناز و نعمت بسر برده و از مشکلات مردم اطلاع ندارد. من وقتی در پاریس درس میخواندم و همهاش نگران کرایه خانه و خرج زندگی بودم؛ آقای امینی به اسم تحصیل در آنجا بود و در هتلهای مجلل خوشگذرانی میکرد. او در پاریس خانه و آپارتمان دارد. همینکه اینجا خبری شد جان و مالش را از خطر بدر میبرد و بدبختیهای مملکت را برای من و شما میگذارد. دکتر امینی هم در باره اقبال چنین میگفت: من تا بحال نشنیدم او یک مریض را معالجه کرده باشد. او سواد درستی ندارد. من و او هر دو تحصیلکرده فرانسه هستیم؛ اگر او توانست ده سطر فرانسه بدون غلط بنویسد یا صحبت کند همه حرفهای او را قبول خواهم کرد. خانم اقبال فرانسوی است؛ یک دختر او عیسوی و تارک دنیاست؛ دختر دیگر او زن یک جوان آلمانی است. مسلکی هم ندارد. روز مبادا یک چمدان بر میدارد و میرود….. انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی یک قربانی بزرگ داشت و آن هم دکتر منوچهر اقبال نخست وزیر و رهبر حزب میلیون بود. و یک برنده بزرگ داشت: دکتر علی امینی
دوره شاه بازی گذشت
دوشنبه, 18ام بهمن, 1400
اضافه شده توسط مطالب دریافتی نویسنده مطلب: حسن رجبنژاد (گیله مرد)مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.