به مناسبت روز جهانی ریشه کنی ناقص سازی جنسی زنان در جهان
اختصاصی شهروندیار؛ ختنه زنان سنتی دیرینه است که از گذشته های دور رواج داشته است. این عمل از سال ۱۹۹۱ با عنوانی جدید در دنیا شناخته شد. برای این که ابعاد وسیعتری از شدت عمل منعکس شود سازمانهای بین المللی ختنه زنان را “ناقص سازی جنسی زنان” و قطع آلت تناسلی آنها دانستند. در ایران نیز ختنه زنان در مناطق وسیع مرزی رواج دارد (به مخاطبینی که تازه با مقوله ختنه زنان آشنا شدهاند، پیشنهاد میگردد که به کتاب تراژدی تن، تیغ و سنت و مقالات منتشر شده دیگر مراجعه کنند).
آماری از شیوع میزان عمل قطع آلت تناسلی زنان در کردستان ایران ارائه شده که توسط آقای کامل احمدی[۱] تهیه شده است. وی با انجام تحقیقی در راستای اثبات وجود ختنه زنان در کردستان ایران و ارائه آن به سازمانWADI و یونسکو برای اولین بار از شیوع گسترده این عمل در کردستان ایران خبر میدهد. در جدول شمار (۱) آمار به دست آمده توسط ایشان از میزان شیوع عمل ارائه میشود:
سالانه هزاران زن قربانی عمل قطع عضو جنسی میشوند. بخشی از مهمترین اندام جنسی زن که یکی از اصلیترین وظایف تحریک کنندگی را بر عهده دارد. در ایران بیشتر زنان قربانی، کلیتوریس خود را از دست میدهند. برای رسیدن زنان به اوج لذت جنسی و رضایت آنها از داشتن رابطه جنسی سالم با شریکشان، این عضو از اندام تناسلی زنان لازم و ضروری است. عدم وجود کلیتوریس در زنان رسیدن آنها به مرحله ارضای جنسی را با مشکل مواجه میکند. در حقیقت ختنه زنان تجربهای را که حق مسلم زنان در لذت بردن بی دغدغه از رابطه جنسی با شریکشان هست، زیر سوال میبرد.
با این آگاهی که ختنه زنان نوعی ناقص سازی است این سوال مطرح میشود که آیا میتوان ناقص سازی جنسی زنان را معلولیت دانست؟
در “طبقه بندی بین المللی نقص، ناتوانی و معلولیت “(I.C.I.D.H) توسط سازمان بهداشت جهانی تفکیک شده است:
مفهوم نقص که از آن تحت عنوان اختلال هم نام برده میشود، مرتبط است با غیرعادی بودن ساختار، نمود ظاهری بدن، کارکرد ارگانیسم و سیستم بدن که میتواند ناشی از هر دلیلی باشد. به عبارت دیگر هر گونه فقدان یا ناهنجاری در زمینه جسمانی، روانی، عملکردی یا آناتومی انسان، نقص نامیده میشود.
ویژگی های نقص:
- نقص، نارسایی در سطح یک اندام و ساختار بدن است
- نقص، میتواند موقت دایمی پیشرونده یا ثابت باشد
- نقص، ارتباطی با اتیولوژی(سبب شناسی) بیماری ندارد
- نقص، به عنوان اختلالی در سلامت محسوب میشود، اما بدان معنی نیست که شخص دارای اختلال، بیمار تلقی میشود.
با ظرایفی، جامعه جهانی بین نقص، ناتوانی و معلولیت تفاوتهایی قایل است. سازمان بهداشت جهانی معلولیت را این گونه تعریف میکند:
معلولیت مرتیط است با محرومیت هایی که فرد به عنوان نتیجه نقص(اختلال)و ناتوانی تجربه می کند، به عبارت دیگر معلولیت عبارت است از فقدان یا کاهش فرصتها برای سهیم شدن در زندگی اجتماعی، در سطحی برابر با دیگران.
ویژگیهای معلولیت:
معلولیت نتیجه ارتباط متقابل بین فرد دارای نقص و ناتوانی از یک طرف و ویژگی شرایط محیطی زندگی اجتماعی او از طرف دیگر میباشد. بدین معنی که معلولیت تابعی از ارتباط اشخاص ناتوان و محیطشان است و هنگامی به وقوع میپیوندد که این افراد با موانع فرهنگی و اجتماعی مواجه میشوند که موجب عدم برخورداری آنها از سیستمهای مختلف جامعه میشود که برای سایر شهروندان قابل دستیابی است.
بنابراین از تعاریف میتوان نتیجه گرفت که اگر فردی نقص و ناتوانی داشته باشد و در نتیجه آن ناتوانی و نقص نتواند شرایط معمولی زندگی فردی سالم را تجربه کند در زیر چتر واژه معلولیت قرار میگیرد.
در سال ۱۳۸۳، ﻗﺎﻧﻮن ﺟﺎﻣﻊ ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﺣﻘﻮق ﻣﻌﻠﻮلین و آﯾﯿﻦﻧﺎﻣﻪﻫﺎی اﺟﺮاﯾﯽ ﻣﺼﻮب آن از سوی مجلس شورای اسلامی به وزارت ﺑﻬﺪاﺷﺖ، درﻣﺎن و آﻣﻮزش ﭘﺰﺷﮑﯽ ابلاغ شد. در تبصره ماده یک این قانون آمده است که “ﻣﻨﻈﻮر از ﻣﻌﻠﻮل ﺑﻪ اﻓﺮادی اﻃﻼق ﻣﯽﮔﺮدد ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﮐﻤﯿﺴﯿﻮن ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ ﺑﺮ اﺛﺮ ﺿﺎﯾﻌﻪ ﺟﺴﻤﯽ، ذﻫﻨﯽ، رواﻧﯽ ﯾﺎ ﺗﻮأم، اختلال مستمر و قابل توجهی در سلامت و کارائی ﻋﻤﻮﻣﯽ وی اﯾﺠﺎد ﮔﺮدد، ﺑﻪ ﻃﻮری ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﮐﺎﻫﺶ اﺳﺘﻘﻼل ﻓﺮد در زﻣﯿﻨﻪﻫﺎی اجتماعی و اقتصادی شود” (ﻧﺎﻣﻪ ﺷﻤﺎره ۱۶۰۷۸ ﻣﻮرخ ۶/۳/۱۳۸۳ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻮرای اﺳﻼﻣﯽ).
در ۱۴ شهریور ۱۳۸۷، ۴ سال پس از تصویب قانون توسط مجلس شورای اسلامی، ایران به جمع امضا کنندگان کنوانسیون حقوق معلولین پیوست. طبق تعریف جهانی و پذیرفته شده در ماده یکِ این کنوانسیون، معلول به کسی گفته میشود که: “دارای نواقص طویل المدت فیزیکی، ذهنی، فکری و یا جسمی باشند که در تعامل با موانع گوناگون امکان دارد مشارکت کامل و مؤثر آنها در شرایط برابر با دیگران در جامعه متوقف گردد”.
همان طور که از هر دوی این تعاریف بر میآید، ختنه زنان میتواند نوعی معلولیت به حساب آید؛ زیرا همان طور که در قانون جمهوری اسلامی ایران آمده است، ختنه زنان یک ضایعه جسمی است که اختلالی مستمر و قابل توجه در سلامت و کارائی عمومی زنان ایجاد میکند. در کنوانسیون هم آمده است که فردی اگر نقص طویل المدت فیزیکی داشته باشد معلول است؛ لذا ختنه زنان هم نقص است و هم طویل المدت.
در هر دوی این قوانین، موادی برای تسهیل شرایط معلولین در نظر گرفته شده است. اما بیش از همه دو ماده مهم در کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت وجود دارد. ماده شماره ۶ که به حقوق زنان معلول اختصاص دارد و ماده شماره ۷ که حقوق کودکان معلول را به رسمیت میشمارد:
ماده ۶: زنان دارای معلولیت
۱- دولتهای عضو تصدیق میکنند که زنان و دختران دارای معلولیت در معرض تبعیضهای مختلفی هستند و از این نظر باید اقداماتی برای حصول اطمینان از برخورداری کامل آنان از تمام حقوق و آزادیهای پایه اتخاذ گردد.
۲- دولتهای عضو میبایست تمام اقدامات لازم برای دستیابی به توسعه کامل برای پیشرفت و توانمند سازی زنان به منظور تضمین احقاق حقوق انسانی و برخورداری از آنان و آزادیهای پایه تنظیم شده در این کنوانسیون را به عمل آورند.
هر دوی این مواد برای ناقص سازی جنسی زنان میتوانند مورد توجه قرار گیرند. این نکته را باید یادآور شد که در اکثر موارد، بدون در نظر گرفتن استثنائاتی، ختنه بر روی دختر بچههای کمتر از ۱۰ سال صورت میگیرد و از همان کودکی فرد را دچار معلولیتی مادامالعمر میکنند.
ماده ۷: کودکان دارای معلولیت
۱- دولتهای عضو میبایست تمام اقدامات لازم برای اطمینان از برخورداری کامل کودکان معلول از حقوق انسانی و آزادیهای پایه را به صورت مساوی با سایر کودکان اتخاذ نمایند.
۲- در تمام اقدامات مرتبط با کودکان، منافع عالیه کودک از با اهمیتترین ملاحظات میباشد.
۳- دولتهای عضو میبایست اطمینان حاصل نمایند که کودکان معلول دارای حق ابراز عقیده آزادانه در تمام موضوعات مربوط به خود میباشند و باید به عقیده آنها براساس سن و بلوغشان، مساوی با سایر کودکان توجه کرد و مطابق معلولیت و ملاحظات سنی کمک لازم برای شناسایی آن حق به عمل آید.
دولت ایران کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت را به امضا رسانده است و در برابر اجرای مفاد آن مسئول است. اگر بتوان دولت را متقاعد کرد که ناقص سازی جنسی زنان، معلول سازی آنها در دوران کودکی است بنابراین شرایط مندرج در این کنوانسیون نیز باید مورد اجرا قرار گیرد.
بر اساس قانونی که جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۳ تنظیم نمود مسئولیت امور مرتبط با معلولین به سازمان بهزیستی کشور سپرده شده است. در نمودار سازمان بهزیستی کشور، بخش و معاونتهای مختلف این سازمان نشان داده شده است. در معاونت فرهنگی و امور اجتماعی، دفتر توانمندسازیهای خانواده و زنان در نظر گرفته شده است. همچنین در زیر گروه همین معاونت، دفتر امور کودکان و نوجوانان نیز لحاظ شده است. از طرفی دیگر در مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد، زیر گروهی با عنوان معاونت پیشگیری از معلولیتها وجود دارد. اما مهمترین بخش سازمان بهزیستی کشور که به امور معلولین میپردازد، معاونت امور توانبخشی است. یکی از دفاتر این معاونت به توانمندسازی معلولین اختصاص داده شده است.
با ارزیابی ارگانهای موجود میتوان این نتیجه را گرفت که سازمان بهزیستی کشور در برابر معلولیت اکتسابیِ زنانِ قربانیِ ختنه مسئول است. تمامی ارگانهای نام برده شده میتوانند با مشارکت در امور پیشگیری و توانمندسازی و آگاهی رسانی در راه ریشه کنی ناقص سازی جنسی زنان قدم بردارند. در مورد تغییر جنسیت، سازمان بهزیستی کشور به همراه پزشک قانونی و علوم پزشکی مسئولیت بررسی روند تغییر جنسیت افراد داوطلب را بر عهده دارند. موضوعی تا حدودی مشابه با ختنه زنان که میتواند مثال مستدلی بر در نظر گرفتن و قرار دادن ناقص سازی جنسی زنان در مطالعات سازمانی باشد. سازمان بهزیستی در طول این سالها به خوبی توانسته است وضعیت و امور داوطلبان به تغییر جنسیت را هدایت و کنترل کند.
به هر حال، با توضیحی در مورد چارت سازمانی بهزیستی پیشنهاد میگردد که برای زنان قربانی ختنه نیز زیر گروه و معاونتی در سازمان بهزیستی در نظر گرفته شود تا بتوان هر چه بیشتر به تعهد و مسئولیت پذیرفته شده در قبال سازمانهای بین المللی عمل کرد. تجربه سالها نشان داده است که پزشکان و پرستاران و ماماها که در ایران زیر گروه سازمان علوم پزشکی محسوب میشوند، تأثیری عمیق بر مردمان مناطق مختلف کشور دارند. از قدیم نیز این ضرب المثل بسیار رواج داشته است که طبیب محرم بیمار است. حضور پزشکانی که برای خدمت در مناطقی کار میکنند که ختنه در آنجا رواج دارد بسیار با اهمیت است. سخن و تجویز این خدمتگزاران میتواند زنان منطقه را از قربانی شدن نجات دهد.
همان طور که قبلاً هم گفته شد مهمترین معاونت مرتبط با امور معلولین معاونت امور توانبخشی است. تعریفی که اداره بهزیستی کشور از توانبخشی ارائه میکند به شرح زیر است:
توانبخشی عبارت است از مجموعهای از خدمات و اقدامات هماهنگ پزشکی، آموزشی، حرفهای و اجتماعی که برای بازتوانی فرد معلول و ارتقای سطح کارایی او در بالاترین حد ممکن به منظور دستیابی به یک زندگی مستقل در جامعه عرضه میگردد.
اهدافی که توانبخشی به طور اصولی تعقیب میکند، عبارتند از:
۱- پییشگیری از ایجاد با بروز معلولیت.
۲- جلوگیری از پیشرفت معلولیت.
۳- ارتقای سطح آگاهی عمومی نسبت به معلولین و معلولیت.
۴- سعی در خودکفایی فرد معلول و قادرسازی وی در برخورد با مشکلات .
۵- تطابق زندگی معلولین با جامعه.
۶- ارائه تسهیلات و خدمات شهری مناسب جهت استفاده معلولین.
۷- افزایش آگاهی معلولین نسبت به تواناییهای جسمی، روانی خویش و تطبیق آنان با محیط.
۸- اهتمام به بازگشت فرد معلول به جامعه از طریق اشتغال و کسب استقلال مالی و تبدیل وی به یک فرد مولد و مؤثر در جامعه.
همه این اهداف بسیار مهم و کارآمد هستند اما اهداف ۱ و ۳ بیش از همه به موضوع ناقص سازی جنسی زنان مرتبط میشوند. پیشگیری و ارتقای سطح آگاهی مردم دو عامل بسیار مهم در جهت ریشه کنی ناقص سازی جنسی زنان هستند. در ماده ۸ (آگاه سازی) کنوانسیون دفاع از حقوق معلولین آمده است:
۱- دولتهای عضو متعهد به اقدامات فوری، موثر و مناسب در موارد زیر میباشند:
الف) افزایش آگاهیها در میان جامعه، شامل افزایش سطح آگاهی خانوادهها درباره معلولین و افزایش احترام به حقوق و حرمت آنها.
ب) مبارزه با رفتارهای کلیشهای، مضر و تعصبات در مورد معلولین در تمام زمینههای زندگی از جمله آنهایی که بر پایه جنس و سن میباشند.
پ) افزایش آگاهی از ظرفیتها و مشارکتهای افراد معلول.
۲- اقدامات مورد نظر شامل موارد زیر است:
الف) آغاز نمودن و حفظ چالش آگاهیهای اجتماعی، برنامه ریزی شده برای:
۱) افزایش احترام به حقوق افراد معلول.
۲) ارتقا برداشتهای مثبت از معلولین و افزایش آگاهیهای اجتماعی.
۳) ارتقا درک مهارتها، شایستگیها، تواناییها و مشارکت معلولین در کار و بازار کار.
ب) ارتقای سیستم آموزشی در تمام سطوح از جمله در سنین پایین و در کودکی و تفکر احترام به حقوق معلولین.
پ) تشویق تمام سازمانهای رسانهای برای به تصویر کشیدن معلولین به شکلی که با اهداف این کوانسیون همخوانی داشته باشد.
ت) ارتقای برنامههای آموزشی درباره معلولین و حقوق آنها.
مشکل و چالش اساسی در این است که دولت در قدم اول بپذیرد که ناقص سازی جنسی زنان در ایران رواج دارد. سوال اصلی این نوشتار، هم چنان باقی است و پاسخ بدان نیازمند مشارکت گسترده و مطالعات عمیق پژوهشی است. آیا ناقص سازی جنسی زنان، معلولیت است؟
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.