جنگ گرگها با کفتارهاست یا مطالبه محوری و عدالتجویی ؟
محاکمه و رسوا کردن محمد رحیمی چه مفهومی دارد؟ چه ارتباطی با کمپین محاکمه محمود احمدی نژاد دارد؟ چه ارتباطی به این تیترهای خبری دارد؟:
احمدی نژاد: «آمدن بهار را نوید میدهم. انقلاب ارثیه کسی محسوب نمیشود. شیطان و همکاران او میخواهند عناصر پاک و خدوم را متهم کنند.»
احمدی نژاد:«مردها در راهاند. وقتی عرضه ایستادن در برابر آمریکا را ندارید چرا به مسوولیت قبول میکنید.»
و جالبتر: «احمدینژاد میخواهد رهبر مخالفان روحانی شود! و البته سایت جدید احمدی نژاد هم راه اندازی شده!»
پرونده رحیمی میگوید دزدیاش مربوط به دوران همکاری با هاشمیستها بوده مثل صادق محصولی و البته بعضی دیگر از لیسندگان بارگاه هاشمی که البته آنان زرنگ بودند به موقع از باند احمدی نژاد-مشایی کنار کشیدند. این نکته برای تاکید و تبلیغ! مهمتر از اینست که بعضی سعی میکنند نشانههای کجکی به ملت بدهند واز این آب گل آلود برای زدن احمدی نژاد خارج شده از قدرت استفاده کنند و البته برکشیدن تیم هاشمی – روحانی و کمک به چهارمیخ شدن سیاست استحکام این طیف که ظریف دارد بر اساس منویات و مصالح سیاسی غرب پیش میبرد و از این جهت خامنهای نگران در سایتش با انتشار تصویر پاهای ظریف و کری در حال همگامی و قدم زدن نوشته: نقطههای خیالی…!
از سایتها و رسانههای سبز و جااندازان پروژه تدبیر هاشمی با امید به روحانی، در رسانههای از جنس بیبیسی و صدای آمریکا تا حتی ایران فردا و حتی من و تو … تا بعضی مردم که هنوز فکر میکنند هرچه بدبختی دارند از احمدی نژاد است یک سایه روشن مشخص مدتهاست به چشم میخورد: توجیه و تبلیغ و تشریح مثبت اقدامات جریان برآمده از پروژه تدبیر و امید و وتمام پایوران و بازیگران این جریان از ظریف تا سریعالقلم!
و از آن سو حواله کردن تمام سیاهیها و گندکاریها و چپاولهای نایاب در تاریخ بشریت و لجنزار سیاسی فعلی ایران گردن یک نفر با ۱۶۵ سانتی متر قد به اسم احمدی نژاد! میدانید چرا؟ چون امروز دارند هاشمیها را از طریق روحانی به ملت قالب یا تحمیل میکنند. بعضیها که سناریوی خاورمیانه را دست بازیگران سیاسی میدهند گویی میخواهند دوباره ایران را ژاندارم خاورمیانه کنند ولی ژاندارم اسلامی نه ژاندارم ایرانی که شاه فقید نقشش را بازی میکرد چون اگر قرار بود دوباره ژاندارم ایرانی سربرآورد که به زیر کشیده نمیشد!
منطقهای که داعش و طالبان دارد البته اسد و اردوغان عثمانی دوست هم دارد ولی السیسی هم دارد طبعا نیاز به ژاندارم اسلامی دارد و چه گروهی بهتر از سرسپردههای اسلامی -روحانی! این سیاست توجیه جناح هاشمیستها و تخریب جناح مقابل، نه محدود به طیف خاصی در نظام که فراتر سیاست «۱+۵» میباشد.( یا بهتر بگوییم ۱-۶ چون روسیه شاید مخالف این سیاست باشد) و رسانههای آنها سالهاست، پیش از ظهور جسمانی روحانی، آن را کلید زده بودند.
باید کوشید این معادله را از نظر تحلیلی و آنالیز موضوعی در ذهنیت جامعه بهم زد و این مورد را حتی الامکان برملا کنید که کلاه گشادی دیگری از جنس کلاهی که اینروزها سالگردش را اشک میریزیم بر سرمان نرود. وگرنه احمدی نژاد که الان دیگر موجودیت سیاسی و موضوعیت ماهوی چندانی ندارد. هدف دیگر از به مسلخ بردن رحیمی شاید این باشد در حالیکه دزدهای اصلی و ریشهدار و استخوان خورد کرده در چپاول که دوباره در قالب دولت سازنده هاشمی که نه دولت اعتدال و تدبیر روحانی (ماکت دولت هاشمی) بر سر کار و به دولت بازگشتهاند حساب کار دستشان بیاید به قواعد بازی مافیای قلعه جمهوری اسلامی باید پایبند باشند پس یکی از اینها باید قربانی میشد قرعه به اسم رحیمی افتاد.
کسی که استاندار هاشمی هم بوده ولی به جرم خیانت به پدرخوانده، به جرم خروج از قاعده بازی هاشمیها و هم سفرگی با گنگ رقیب، دارد ادب میشود و گوشش را میکشند تا بقیه دزدهای بازگردانده شده به دولت و سیاست حساب کارشان را بدانند و هوس همکاری با گنگهای سیاسی دیگر سرشان نزند!!
زمانی میگفتند جنگ گرگها…الان جنگ گرگها و کفتارهاست. در نهایت برای دریدن ایران و ایرانی….
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.