• داستان زندگی لیلا، تک و منحصر به فرد نیست. روزی روشن، در خیابان بهار آنجایی که مغازه های پوشاک در یک ردیف برای فروش ایام عید با چهلچراغان روشن هستند، مردی موهای بلند زنی را به دور دستش پیچانده بود و کشان کشان او را به سمت ماشین می برد، از صدای نکره مرد و جیغ های التماس آمیز زن همه نگاه ها به سمت سوژه برگشت، زن که چهرهُ جوانش را خون پوشانده بود… …

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
یکشنبه ۱۲ بهمن ۱٣۹٣ – ۱ فوریه ۲۰۱۵

وقتی به من گفته شد که چند دقیقه ای در برنامه یادبود لیلا صحبت کنم، فکر کردم که آیا تسلیت و سخن گفتن در مورد مرگ و یا قتل مناسب این برنامه می تواند باشد ؟ آیا این نوع مردن فقط مرگ است یا فقط قتل است؟
با نگاه به عکس لیلا وچشمان مهربانش که زندگی را فریاد میزنند ، دیدم که نه، این تنها مرگ یا قتل نیست، نه اولین بار بوده ونه آخرین بار خواهد بود. این خشونتی است که به وسیله فرهنگ، سنت، مذهب و قوانین، درجوامع مختلف به گونه های متفاوت بازتولید می شود و در جامعه ما زیر لوای ناموس وناموس داری پنهانش می کنند.
با دیدن چهره زیبای لیلا وبسیار لیلاهای دیگر با تاکید میگویم: از کلمه ناموس و ناموس داری بی زارم من از واژه غیرت و آبروداری متنفّرم، زیرا سرپوش ریا و فریب اند و محمل خشونت آشکار و پنهان نسبت به زنان هر چند که جامعه این مفهومها را به همه تحمیل میکند.
خشونت علیه زنان در سراسر جهان رایج است و به ملیت، طبقه و نژاد محدود نمی شود. دو وجه مشخصه اعمال خشونت یکی توسط دولتها ست و دیگری در چهار دیواری خانواده، خشونت دولتی و خشونت خانواده گی لازم و ملزوم یکدیگرند و زنجیر وار درهم، جا گرفته اند.
خشونت عملی است که ازطرف فرد یا گروهی، آگاهانه، به فرد یا گروهی دیگر اعمال میشود. خشونت نه شاخ دارد نه دم. فقط شکل و شمایل اش با توجه به اوضاع و احوال محیط اجتماعی شیک و یا کهنه جلوه داده می شود، آنقدر در زندگی اجتماعی عادی شده که حتی بعضی تفاوت بین کنترل کردن از طرف مرد وعشق را نمی توانند تشخیص دهند و یا شاید تشخیص می دهند و سکوت اختیار می کنند. یاد آور شوم بحث آن گروه از انسانهایی که گرفتار مشکلات روحی/ روانی هستند کاملا جدا ست.
تحقیقات و آمار جهان، نشان از هولناک بودن خشونت در چهار چوب خانواده و قتل توسط مردان در ابعاد گسترده دارد. روزانه تعداد زیادی از زنان و مخصوصا زنان جوان در اقصی نقاط جهان به نام عشق و عاشقی و یا به نام دفاع از ناموس و شرف خانواده گی توسط شوهر، پدر، برادر یا حتی مردان فامیل به قتل میرسند.
در کشورهای افریقایی و آسیایی همچون ایران ، ترکیه ، پاکستان ، عراق ،هندوستان ، افغانستان ، مصر، نیجریه و دیگر کشورها که باورهای رایج زن ستیز به علت ریشه های سنتی و اختناق حاکم، بر جامعه مسلط است، خشونت علیه زنان لخت و عورتر می شود و ناموس‌پرستی به عنوان خصیصه‌ای مردانه به لحاظ قانونی، مذهبی، سنتی و فرهنگی به مرد این وظیفه را تلقین می کند، که هویت مردانه او باید محافظ و قیم ناموسش باشد و به خوبیِ اموالش از زن، که فاقد تشخیص سره از نا سره است نگهداری نماید.
یکی از معضلات امروز جامعه ایران گسترش موضوع قتل های نا موسی است . ناموس چیست؟ معنای ناموس در فرهنگ لغات دهخدا یعنی قانون، شریعت و احکام الهی یعنی راز، سر و باطن یعنی ریا ، سیاست و تدبیر و از قول ناظم الاطباء کرمانی به معنای عصمت ، عفت، حیّا و در نهایت به منزله ماده گان متعلق به یک مرد تعریف شده است. تحت تسلط فرهنگ نریمان، بار جنسیتی این واژه همه گیرشده و جامعه وظیفه مراقبت از ناموس ، شرف ، غیرت و آبرو را به مرد می سپارد. بدین روال، زن، قربانی شرف و ناموس پرستی مرد است ” و بی حجابیش، بی غیرتی مرد را القا می کند. ” بر این اساس ارزنده ترین زینت زن نه خرد و تلاش او برای کسب حقوق برابر انسانی بلکه حفظ حجاب ش نشان داده می شود.
بهترین جولانگاه تاخت و تاز غیرت و ناموس، در چهار چوب خانواده است، همان جایی که حوزه خصوصی به شمارمی آید، همان جایی که زن خوب باید رام ،مطیع و تابع نظرات و علائق مردانه خانواده زندگی کند. واقعیت این است که درصد زیادی از زنان از ترس انزوا و برای آبرو داری در جامعه و میان دوستان و فامیل سالها در سکوت و خفا مورد خشونت قرار می گیرند و با تعبیر بد شانسی یا بخت و اقبال، پذیرش خشونت را توجیه و به باز تولید آن ادامه می دهند. اما درصد دیگری با مطالعه تجارب زنان در زندگی اجتماعی و بالا بردن سطح آگاهی خود تلاشی پیگیر در جهت زدودن افکار واعمال قرون وسطایی دارند و دیگرحاضر نیستند مطیع و فرمان بردار باشند، آنان برای احقاق حقوق انسانی شان نافرمانی را به فروتنی ترجیح می دهند وبه هر چیزی که رنگ و بو ی ستم دارد اعتراض می کنند؛ جامعه به چنین زنانی لقب فاطمه اره، دریده و زبان دراز می دهد، سپس مردان شان برای مهار آنها با رگها ی ورم کرده وارد میدان شده و کار دست خود و جامعه انسانی می دهند.
داستان زندگی لیلا، تک و منحصر به فرد نیست. روزی روشن، می گویم روز روشن، آری روز روشن، در خیابان بهار آنجایی که مغازه های پوشاک در یک ردیف برای فروش ایام عید با چهلچراغان روشن هستند، مردی موهای بلند زنی را به دور دستش پیچانده بود و کشان کشان او را به سمت ماشین می برد، از صدای نکره مرد و جیغ های التماس آمیز زن همه نگاه ها به سمت سوژه برگشت، زن که چهرهُ جوانش را خون پوشانده بود با چشمانی از حدقه بیرون زده، التماس آمیز خودش را با همه وجود به سمت مردم می کشاند تا شاید بتواند گوشه لباس کسی را بگیرد، اما همه خود را کنار می کشیدند، مثل اینکه جزام دارد، آنها نمی گذاشتند دست زن گوشه لباسشان را بگیرد و مرد که رگها ی گردنش بیرون زده بود تهدید کنان پشت گردن او را محکم چسبیده و با صدایی مهیب می گفت : زنکه احمق سوار شو ، سوار شو تا تکلیفت را روشن کنم ، سوار شو. چرا مردم به او هیچ کمکی نکردند؟ آنها فقط تماشا چیان دقیق سوژه بودند، مسئله خانواده و پای ناموس مردی در میان بود. زن ستیزی به عنوان جزیی از روند زندگی اجتماعی تا آنجا پیش رفته که موضوع خشونت علیه زنان درذهن ناخودآگاه جامعه به عادت تبدیل شده و از ده کوره های ایران تا امریکا و استرالیا ریشه دوانده است.
و اما لیلای ما که توسط مختارمردی که چند سال با او زیر یک سقف به عنوان همسرش زندگی کرد، بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفت، بارها روح و روا نش از بمب باران کلام او آزار دید، هر بار هنگام کار، وقت و بی وقت با خود می اندیشید: آیا طلاق از مختار راه حلی درست برای جدایی از معضل اعتیاد و خشونت است؟ و پس از بارها قهر و آشتی دیگر تحملش به سر رسید و تصمیم به جدایی را مناسب ترین راه دانست. اما مگر طلاق به همین سادگی است وقتی مرد راضی نباشد به طرق مختلف وارد می شود، هر چند پلیس به مختار اخطار داده بود که حق ندارد طرف لیلا برود.
آری لیلای ما خطا کرد، آیا او فریب قلب مهربانش را خورد؟ یا اینکه در تنگنای همان سنت و فرهنگ مسلط بر جامعه به سوی فاجعه کشانده شد؟ لیلا پس از تماس مختار، به پارکینگ می رود و در روز روشن به دست مختار کشته می شود.
مطمئنا لیلا اولین زنی نبود که قربانی خشونت شد و متاسفانه آخرین هم نخواهد بود. همین رهایی صوری موجود هم، نتیجه تلاش زنان آگاه و آزاد اندیشی ا ست که نافرمانی را به فروتنی ترجیح دادند، آنگاه جان شیفته آنان را همچون لیلا در مسلخ خدایان زور وجبر و آلوده به فرهنگ نریمان قربانی کردند.

*متن سخنان میترا محمودی در مراسم یاد لیلا علوی – سیدنی استرالیا
در روز جمعه ٣۰/۱/ ۲۰۱۵

اخبار روز-لیلا علوی، زن ۲۶ ساله ایرانی، روز شنبه ۱۷ ژانویه در شهر سیدنی استرالیا در یک پارکینگ به قتل رسید. برخی از خبرگزاری‌ها گزارش داده‌اند که او با ضربات متعدد چاقو به‌قتل رسیده‌ است، اما برخی دیگر از خبرگزاری‌ها نوشته‌اند که قاتل از قیچی استفاده کرده است.
کانال هفت تلویزیون استرالیا روز یکشنبه ۱٨ ژانویه در برنامه صبحگاهی “طلوع خورشید”، در یک گزارش ویدیویی جزئیاتی از تحقیقات پلیس را پخش کرد.‌ در این تحقیقات پلیس سابقه خشونت خانگی را در ارتباط متهم با همسرش کشف کرده و گفته است که این خشونت‌ها هرگز به دادگاه کشیده نشده بود.
به گزارش شبکه‌های خبری استرالیا روز یکشنبه ۱۸ ژانویه/ ۲۸ دی پلیس گزارش داده که مختار حسینی‌ امرایی، همسرسابق مقتول، به جرم خود اعتراف کرده است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com