توضیح کاریکاتوریست شارلیابدو درباره شماره جدید
طرح روی جلد شماره فردا شارلی ابدو توسط یکی از کارتونیستهای نجات یافته این مجله طراحی شده است؛ نجات یافته از حمله به دفتر شارلی ابدو که در آن ۱۲ نفر کشته شدند.
این طرح، پرترهای است از پیامبر اسلام که تراکتی را با نوشته «من شارلی هستم» در دستاناش گرفته. تحریریه شارلی ابدو پس از آن حمله در دفتر نشریه لیبراسیون مستقر شده و شماره جدید این نشریه برخلاف گذشته که ۶۰ هزار تیراژ داشت، در سه میلیون نسخه به چاپ خواهید رسید.
لوز(Luz) در یک کنفرانس خبری درباره آفرینش این طرح، توضیحات کاملی را عنوان کرد و در هنگام صحبت کردن به گریه افتاد.
متن صحبتهای این کارتونیست را در ادامه میخوانید:
من تمام استعدادهای مجله، چه کسانی که دیگر در اینجا حضور ندارند و چه کسانی که هنوز اینجاهستند را احضار کردم. با خودم گفتم ما باید طرحی بکشیم فراتر از چیزی که ما را بخنداند، و نه یکی از آن طرحهای احساسی که ما را در مقام قربانی مینشاند.
هنگام کشیدن این طرح از محمد٬ او را شخصیتی مانند خودم تصور میکردم. او حضور و وجود دارد٬ لااقل در قلبهای مردم. در هر صورت ٬ وقتی او را کشیدم٬ او به وجود آمد.
او شخصیتی است که دفتر مجله ما را به آتش کشید. شخصیتی است که باعث شد در ابتدا با ما همچون شوالیههای آزادی بیان رفتار شود٬ زیرا دفتر ما به آتش کشیده شده بود. یک سال بعد هنگامی که مجددا طرحهای جدیدی از او منتشر کردیم٬ با ما مانند افراد خطرناک و مسوولیتناپذیر رفتار شد. بنابراین این شخصیت باعث شده که ما زمانی شوالیههای آزادی بیان باشیم و زمانی افراد بیمسوولیت٬ در حالی که در اصل ما کارتونیست هستیم، کسانی که آدم کوچولوها را طرح میزنند، همانطور که بچه ها آنها را نقاشی میکنند.
تروریستها زمانی کودک بودند٬ آنها مانند ما نقاشی میکشیدند٬ مانند همه بچهها٬ و ناگهان یک روز به نظر میرسد که آنها حس شوخطبعی خود را از دست دادند٬ شاید روح آنها در زمان بچگی قادر بود دنیا را با کمی فاصله ببیند٬ زیرا این شارلی [ابدو] است؛ توانایی به تصویر کشیدن دنیا با فاصلهی کم از آن. پس شروع به طراحی کردم و به خود میگفتم: “من شارلی هستم”. این ایده من بود٬ ایدهای که کافی به نظر نمیرسید.
تنها ایدهای که برای کشیدن محمد باقی مانده بود٬ همین بود: «من شارلی هستم». به او نگاه کردم٬ مشغول گریه بود. بالای طرح نوشتم «همه بخشیده شدند» و بعد گریه کردم. ما طرح روی جلد را داشتیم٬ بالاخره طرح روی جلد لعنتی را پیدا کردیم. این طرح روی جلد ما بود.
این تصویر روی جلدی نبود که دنیا از ما انتظار داشت بکشیم٬ تصویر روی جلد خودمان بود.
این صفحه اولی نبود که تروریستها از ما انتظار داشتند بکشیم٬ طرحی که هیچ تروریستی روی آن نیست٬ بلکه تنها یک مرد که مشغول گریه است: محمد. متاسفام که مجددا طرح او را کشیدیم٬ اما «محمد»ی که ما کشیدیم٬ مهمتر از هر چیز٬ «محمدی» است در حال گریستن.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
توهین به مقدسات وارزشهای دینی باورهای مردمی دموکراسی نیست یک فرانسوی انقدراحمق نیست که دوبار گزیده شود اویک یهودی است
چهارشنبه, ۲۴ام دی, ۱۳۹۳