download (2)

 

پس از انتشار گزارش «سنا»ی آمریکا در مورد شکنجه‌های «سیا» در زندان‌هایش برای استخراج اطلاعات ضدتروریستی، تفسیرها و حاشیه‌های متعددی در مورد علت انتشار چنین گزارشی انجام شد. بدون تدقیق و صرفا با مطالعه‌ی روزنامه‌ها و نظرات و تفاسیر مختلف در شبکه‌های اجتماعی، به نظر می‌رسد که مواضع در مورد انتشار آن به دو دسته تقسیم می‌شود:

۱- اختلافات سیاسی بین حزبی در آمریکا علت اصلی انتشار گزارش است.

۲- اخلاق‌مدار بودن دولتمردان آمریکا و پایبندی به اصل آزادی بیان علت انتشار گزارش است حتی اگر به ضرر دولت باشد.

در مورد اول فعلا حرفی نیست، چرا که بر خلاف متخصصین فراوانِ ایرانیِ امور حزبی آمریکا(!)، نویسنده در این مورد دانش قابل عرضی ندارد. در مورد دوم اما می‌توان اندکی بیشتر تامل کرد. با مراجعه به قانون اساسی، موارد قانونی-تاریخی دیگر، و نیز مشاهده‌ و مطالعه‌ی موارد قضایی (کمی با احتیاط) می‌توان ادعا کرد که آمریکا پرچم‌دار آزادی بیان در دنیای امروز است. اما این ادعا حتی در صورت صحت به معنای این نیست که هیچ گونه اعمال فشار و سانسور یا حتی تهدید و ارعاب توسط گروه‌های فشار در آمریکا وجود ندارد. مخصوصا وقتی پای منافع ملی یا منافع مادی ابر-شرکت‌ها در میان باشد، جامعیتِ آن ادعا زیر سوال می‌رود. به عنوان مثال در مواردی چون جنگ سرد، پروژه منهتن (بمب اتمی)، تروریسم، و حتی چند مورد انتخابات رییس جمهوری فشار دولت و مجلس بر مطبوعات و حتی سانسور مستقیم و غیر مستقیم ثبت شده است(۱).

در مورد اخلاق‌مدار بودن تهیه کنندگان و منتشر کنندگان سند فوق، ترجیح می‌دهم ترجمه بخش مربوط به نتیجه‌گیری‌ها و یافته‌های کمیته تحقیق را از متن خود گزارش اینجا ارائه کنم تا خوانندگان خود قضاوت کنند که پایبندی به کدام اخلاق سبب می‌شود دولت آمریکا سندی را فاش سازد که موجب خشم و انزجار داخلی و جهانی و بی‌آبرویی بیشتر برایش شود.

پیش از ارائه ترجمه باید اشاره کنم که این کار را در وهله‌ی اول برای اطلاع‌رسانی به آن عده‌ای انجام می‌دهم که چشم و گوش بسته به تحسین و تمجید آمریکا و نیز مواضع آن دولت در مورد حقوق بشر و اخلاقیات می‌پردازند و اما مهمتر از آن، این مطالب نمونه‌ی عملی خوبی از رابطه‌ی اخلاق و سیاست است برای آنانی که در این مورد تامل می‌کنند. نمونه‌ای که نشان می‌دهد اخلاق فدای سیاست‌کاری نمی‌شود، بلکه برای موثر بودن سیاست‌ها اخلاقیات به شکل خاص و واقع‌گرایانه‌ای وضع و استفاده می‌شود.

از متن «گزارش کمیته ویژه‌ی سنا در مورد عملکرد سیا» صفحات ۲ تا ۱۷؛ این کمیته به یافته‌ها و نتایج زیر رسیده است:

۱- استفاده «سیا» از روش‌های پیشرفته بازجویی برای استخراج اطلاعات یا جذب همکاریِ زندانیان موثر نبوده است.

۲- توجیه «سیا» در مورد موثر بودن روش‌های پیشرفته بازجویی متکی به ادعاهای نادرست در مورد میزان اثربخشی آن‌هاست.

۳- بازجویی‌های انجام شده توسط «سیا» وحشیانه و بسیار بدتر از آن‌ چیزی بود که «سیا» به سیاست‌گذارن و سایرین ارائه کرده است.

۴- وضعیت حبس زندانیان بدتر از آن‌چه که «سیا» به سیاست‌گذارن و سایرین ارائه کرده است بود.

۵- «سیا» به دفعات اطلاعات نادرستی به وزارت دادگستری آمریکا ارائه کرده است که مانع از انجام تحلیل قانونی مناسب در مورد برنامه‌های حبس و بازجویی سیا شده است.

۶- «سیا» فعالانه از نظارت کنگره طفره رفته یا مانع آن شده است.

۷- «سیا» مانع نظارت موثر کاخ سفید و سیاست‌سازان آن شده است.

۸- عملکرد و مدیریت «سیا» سبب دشوار شدن یا در برخی موارد مانع از انجام وظیفه سایر سازمان‌های مسئول در زمینه‌ی امنیت ملی شده است.

۹- «سیا» مانع از نظارت «دفتر بازرسی کل سیا» شده است.

۱۰- «سیا» نشر اطلاعات طبقه‌بندی شده به مطبوعات را کنترل کرده که این شامل ارائه اطلاعات نادرست در مورد موثر بودن روش‌های پیشرفته بازجویی نیز می‌باشد.

۱۱- «سیا» تا شش ماه پس از اخذ مجوز و اختیارات لازم برای اجرای عملیات حبس و بازجویی خود آمادگی لازم برای اجرای آن را نداشت.

۱۲- «سیا» در برنامه‌ی حبس و بازجویی خود عملکرد و مدیریتی به شدت غلط و پر خطا داشته است، مخصوصا در سال ۲۰۰۲ و اوایل سال ۲۰۰۳.

۱۳- دو روان‌شناس قراردادی به «سیا» در مورد روش‌های بازجویی مشاوره داده اند و نقش اصلی را در عملیات، ارزیابی، و مدیریت برنامه حبس و بازجویی «سیا» داشته اند. پس از ۲۰۰۵، «سیا» به شکل گسترده‌ای عملیات‌های مربوط به این برنامه را به بیرون واگذار کرد.

۱۴- روش‌های خشنی در بازجویی از زندانیان «سیا» اعمال شده که مورد تایید وزارت دادگستری یا مدیران ارشد «سیا» نبوده است.

۱۵- «سیا» به شکل دقیق و جامع حساب تعداد افراد محبوس را نگاه نداشته است و برخی از افراد علیرغم مغایرت با استانداردهای قانونی حبس محبوس شده اند. ادعاهای «سیا» در مورد تعداد محبوسان و افراد تحت بازجویی ناصحیح بوده است.

۱۶- «سیا» در انجام برآوردی صحیح از اثربخشیِ روش‌های پیشرفته بازجویی اش موفق نبوده است.

۱۷- «سیا» کارکنان خود را به خاطر تخلفات جدی و مهمی که انجام داده اند، یا اعمال ناشایست، یا سوءمدیریت‌های فردی یا سازمانی به ندرت توبیخ کرده یا پاسخگو دانسته است.

۱۸- «سیا» انتقادات و منتقدان متعدد داخلی مرتبط با عملیات و مدیریت برنامه حبس و بازجویی اش را نادیده‌ گرفته یا به حاشیه رانده است.

۱۹- برنامه حبس و بازجویی «سیا» ذاتا ناپایدار بود و عملا در سال ۲۰۰۶ به دلیل درز اطلاعات طبقه‌بندی شده به مطبوعات، کاهش همکاری سایر کشورها، و نگرانی‌های قانونی و نظارتی متوقف شد.

۲۰- برنامه حبس و بازجویی «سیا» جایگاه ایالات متحده در دنیا را خراب کرده و موجب دیگر هزینه‌های پولی و غیر پولی شده است.

بدون انکار اختلافات و روابط سیاسی حزبی در داخل آمریکا، به نظر من این گزارش و امثال آن نشان می‌دهند که اتفاقا نسخه برخی دولتمردان آمریکا در نفی «هدف وسیله را توجیه می‌کند» این است که با مثال و ارجاع به واقعیت نشان دهند اتفاقا وسیله می‌تواند به راحتی هدف را تخریب کند و نه ارائه‌ی نقدهای فلسفی و کلی. در نتیجه وسیله باید هوشمندانه‌تر و واقع بینانه‌تر انتخاب شود (که ممکن است با سایر معیارهای اخلاقی نیز در تضاد باشد). به همین دلیل است که متعقدم مطالعه‌ی چنین اسنادی می‌تواند به ساخت فهم واقع‌گرایانه و عاری از توهمات آرمان‌گرایانه از رابطه‌ی میان اخلاق و سیاست کمک کند. چیزی که به نظر می‌رسد جامعه‌ و دولت ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد.

(۱) برخی منابع انگلیسی در زمینه تاریخ فشار بر مطبوعات و سانسور دولتی در آمریکا: ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵که متاسفانه گویا از این کتاب‌ها هیچکدام به فارسی ترجمه نشده است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com