PKK تعریفی نوین از آزادی و دموکراسی
پارادایم نوین در ایران و بویژه شرق کوردستان نسبت به عرصههای دیگر خاورمیانه موفقیت بیشتری را کسب خواهد کرد و اگر این پارادیم در این عرصه موفق نگردد، میتوان گفت که در هیچ عرصهی دیگر به موفقیت دست نخواهد یافت…
دوران کالکان
PKK بدون شک سیستمی ایدئولوژیک و سیاسی است. برای هر چهار بخش کوردستان نیز تشکیل شده و حتی تمامی انسانیت را دربر میگیرد. لذا PKK جنبشی جهانشمول است. پارادایم نوین آپویی, تمام انسانیت را مخاطب خود قرار داده, تعاریف جدیدی از آزادی و دموکراسی و برابری ارایه نموده و آن را میشناساند. تمام انسانیت امکان جایگیری در آن را دارند. چراکه کاراکتر آن جهانشمول است. نخست بر مطالبات خلق کورد تاکید نموده و حل مشکلات آن را از طریق راهکار دموکراسی در اولویت قرار میدهد. لذا سازماندهی دموکراتیک را اساس میگیرد. برای اینکه خلق کورد بتواند به دموکراسی و آزادی دست یابد و از ظلم و ستم روا داشتهشده گذار نماید نیاز به این پارادایم وجود دارد. گذار از گرایشات ارتجاعی را هم برای خلق در اولویت قرار میدهد. لذا نقش اصلی را به اقشار مختلف جامعه میسپارد و آزادی زن را نیز یکی از اولویتهای نخست خود میداند و حتی در همهی این موارد آزادی زن را مبارزه مشترک تمام اقشار میبیند. در این معنا نقش پیشاهنگی را به زنان میسپارد. حتی جوانان معصوم و آنانی را که به فساد و تباهی آمیخته نشدهاند اساس قرار میدهد. نقش پیشاهنگی را نیز به جوانان میدهد. کارگران را نیز در نقش پیشاهنگی دخالت میدهد.
همهی موارد ذکرشده برای شرق کوردستان نیز مصداق دارد. PKK نوین خطی ایدئولوژیکـ فلسفی و جمعبندیی از مبانی و مبادیست بهمثابهی یک دیدگاه و نظرگاه. لذا نهادینهشدن فاکتورهای ذکرشده شرق کوردستان را نیز شامل میشود. سیستم سیاسی گستردهیی دارد که آن را “کنفدرالیسم دموکراتیک جامعهی کردستان KCK” مینامیم. سازماندهینمودن تحت لوای کنفدرالیسم دموکراتیک در سرلوحهی برنامهی PKK قرار دارد و برای آنکه این سیستم بتواند در بطن جامعه بسط و گسترش یابد و هر شخص و هر قشری زیر سایهی آن گرد هم آیند در تلاش و تکاپو خواهد بود. سیستم سیاسی کنفدرالیسم دموکراتیک برای شرق کوردستان هم ضروری است. شرق کوردستان بیشتر از هر بخش دیگر نیازمند این سازماندهی نوین است. زیرا در تاریخ خود هر زمان از لحاظ سیاسی دارای تحرکاتی بوده و تجارب ارزشمندی کسب کرده و از لحاظ اجتماعی از آگاهی و استعدادی ذاتی برخوردار است. امروزه نیز بطور روزانه علیرغم غنای تاریخی به سازماندهی نوین ما نیاز دارد. جامعهی کنونی ایران با تاثیرپذیری از سیستم دولتگرای کاپیتالیسم جهانی و سیستم کنونی ایران, از گرایشات ارتجاعی خطرناکی برخوردار میباشد. هرچند دولت اسلامی ایران از مفاهیم کاپیتالیستی تا حدودی میرهد و با آن سر جنگ دارد اما مسایل دولتگرایی و جنسیتگرایی را حل ننموده است. ایران شکلی دیگر از سیستم دولتگرا میباشد و جزو سیستمهای مرتجع منطقه محسوب میگردد. هم در زیربنا و هم روبنا خلق کورد را در ظلم و ستم و تحت فشار و استعمار قرار داده است. این بخش از کوردستان به لحاظ فکری و سازمانی بسیار ضعیف مانده است, لذا باید از این طرز نگرش ارتجاعی گذار نمود. از طرفی جهت عملیساختن این موارد احتیاج به دفاع مشروع دارد. لذا جامعه به آگاهی و شناخت احتیاج دارد که PKK این مهم را برآورده میسازد زیرا در بنیان ایدئولوژیکی ما خطمشی دفاع مشروع نیز وجود دارد. این حزب در نظر دارد که خلق و جامعه را به درون تنظیم و سازماندهیای عظیم بکشاند تا آنها بتوانند خود را بشناسند و از خود دفاع نمایند. کسی که قادر به پیشاهنگی خطمشی دفاع مشروع است کادرهای متبحری هستند که نیروهایی را تشکیل میدهند و HPG شیوهی سازماندهی آن میباشد. این مهم در تمام بخشهای کوردستان وجود دارد. این مسایل هر کدام بخشی از خطمشی PKK نو میباشند. اگر از خود دفاع ننمایی و حق دفاع مشروع را بکار نگیری و اگر خلق نتواند در مقابل حملات از خود دفاع نموده و دستاوردهای دموکراتیک خود را محافظت نماید مسلماً نمیتواند خود را تنظیم و حیاتی دموکراتیک را سازماندهی نماید. خطمشی دفاع مشروع از نظر ما بسیار بااهمیت میباشد.
خلاصه، این مسایل شرق کوردستان را احاطه مینمایند. هم سازماندهی ایدئولوژیک و فلسفی و پیشبرد آن و هم تنظیمات دموکراتیک خلق و گسترش آن در راستای دفاع مشروع در عرصهی شرق کوردستان بسیار مهم است, زیرا دارای پتانسیل سازماندهی و تنظیمی میباشد. لذا نیاز مبرمی به سازماندهی و تنظیم وجود دارد. به همین دلیل در این بخش باید از دفاع مشروع به شکلی فعال استفاده کند. زیرا آنگونه که پیشبینی میگردد مسلماَ درگیریهایی رخ خواهند داد و مطمئناً شرق کوردستان مرکز آن درگیریها خواهد شد. بنابراین لازم است خلق کورد برای جنگ و درگیری احتمالی خود را آماده سازد و برای حفاظت از منافع و منابع ملی خود بر اساس خطمشی آزادی و برابری به ایجاد سازماندهی بپردازد. همچنین در راستای دفاع و پاسداری از موجودیت خود و دستیابی به نیروی لازمه سازماندهی شود. در این راستا رنج و تلاش روزانه احتیاج دیده میشود. در جهت حملهی گریلایی در شرق باید امکانات آن فراهم و توسعه یابد. برای این کار شرایط مناسب و مهیاست و جنبش نیز آمادگی آن را دارد. درهای جامعه نیز برای این موضوع باز است. از لحاظ جغرافیایی در جهت استقرار نیروها، شرایط مناسبی فراهم شده است. امکان آن نیز وجود دارد. باید این شرایط را ارزیابی و به شکلی همهجانبه دفاع مشروع را گسترش داد. بهعنوان پیشاهنگ نیز احتیاج به نیرویی قدرتمند و ارتش منظم احساس میشود. قبل از هر چیز آنهایی که توان مبارزه دارند بویژه زنان و جوانان را باید دعوت به صفوف گریلا و مبارزه نمود. آنها را پرورش و سازماندهی نموده و در ارتش پرتوانی جای داد. این کار نه تنها در شرق کوردستان بلکه برای تمامی بخشهای کوردستان و خلقهای منطقه دارای اهمیتی حیاتی میباشد. زیرا میتوانند نقش بزرگی را ایفا نمایند. لازم است فعالیتهای شرق کوردستان را در مرحلهی جدید در این چارچوب اساس گرفت. شرق کوردستان برای تمامی بخشها از توان نمایندگی برخوردار است. از اینروست که رهبری برای مسالهی کورد در ایران و شرق کوردستان گسترش دفاع مشروع را مطرح نمود. برای حل مساله کورد در جامعه همهی بخشها را به مبارزه و سازماندهی دعوت کرد. برای عبرت از تاریخ به جای خشونت باید به واقعیت خلق دست یافت. بنابراین با ارایهی روشها و اتخاذ سیاست دموکراتیک بایستی اقداماتی اساسی را در این راستا انجام داد. برای این مورد نیز رهبری از ایران دعوت بعمل آورد و هشدار داد که در صورت عدم اقداماتی در این زمینه با خطرات و تهدیداتی جدی روبرو خواهد شد. میتوان گفت که پارادایم جدید قادر است به شیوهیی کارآمد خود را در شرق کوردستان سازماندهی نماید. از منظر سیاسی، ایدئولوژیک و فلسفی دفاع مشروع و گریلا توانایی اجرای این کار را داراست و دارای پتانسیل زیادی در این عرصههاست. باید بدین شیوه برخورد نمود و جهت گسترش مبارزه در این عرصه باید انرژی زیادی را مصرف نمود. در این حالت این بخش از کوردستان برای دیگر بخشهای کوردستان نیز پشتوانه خواهد بود. چرا که در طول تاریخ در ایران و شرق کوردستان همواره اندیشههای آزادیخوهانه و برابریخواه وجود داشته است. بطوریکه در برابر عقاید دگماتیسم و ایدهآلیستی، راهکار ماتریالیستی و دیالکتیکی اساس گرفته شده و برای کشف مسایل و موضوعات نوین هر زمان دارای جایگاهی ویژهیی میباشد و دانش و اندیشه آن از این دیدگاه سرچشمه میگیرد. به همین خاطر رهبر آپو همچون پیشاهنگی از لحاظ ایدئولوژیک ـ فلسفی آن را تغذیه و میتوان در این عرصه فعالیت نمود و پیشرفتهای تاریخی بدست آورد.
در زمینهی فلسفی ـ ایدئولوژیک و نیز در عرصهی سیاست و دفاع مشروع برای بسط جنبش PKK و مبارزات آزادیخواهی ما، عرصهیی است که پشتوانهیی برای دیگر بخشهای کوردستان خواهد بود .برای همین فعالیت در شرق کوردستان حایز اهمیت فراوانی است. PKK در شرق کوردستان توانست با موفقیت در میان خلق جایگاهی بهدست بیاورد و PKK نوین نیز برای اینکه نقش و مسوولیتهای تاریخی خود را انجام دهد لازم است با توجه به ویژگیهای این بخش فعالیتهایی را در این عرصه انجام دهد.
یکبار دیگر باید این واقعیت را دید و تحلیل نمود که فلسفهی آپویی در برابر فلسفه غرب، فلسفه شرق و بجای دولت و طبقه حاکم، خلق و دموکراسی و در مقابل جامعهی طبقاتی و جنسیتگرا، جامعهیی اکولوژیک و آزادی جنسیتی را اساس گرفته و بدین شیوه از خود دفاع مینماید.
رهبر آپو بدین شیوه اعلان موجودیت کرد و دفاعیات خود را نیز بر همین اساس نوشت، همچنین با ایستار کنونی و پارادایم نوین خویش وظیفهی تاریخی خویش را بجای آورد. اگر دفاعیههایی که ایشان در زندان امرالی نوشتند به شیوهیی صحیح مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد، میتوان این واقعیت را به خوبی دید که این دفاعیات هم برای دفاع از خلقهای خاورمیانه میباشد و هم برای کل بشریت. ایشان دفاع از خود و آزادی خویش را در دفاع از خلقهای خاورمیانه و آزادی آنها دانسته است. همواره همانند یک انسان خاورمیانهیی، با پدیدهها برخورد نموده و هر زمان از ارزشهای کمونال، آزادی و برابری دفاع نموده است. دیدگاه و طرز برخورد ایدئولوژیکی ایشان محتوای معیارهای سیاسی ـ سازمانی ایشان را واضح و آشکار مینماید. اگر از این زاویه به این مساله نگاهی بیفکنیم، بدون هیچ تردیدی، میتوان گفت به هیچ وجه واقعیتهای تحمیلشده بر شرق را قبول نکرده و برای تغییر و تحولات در خاورمیانه خواستار یک انقلاب صحیح میباشند. انقلاب ذهنی، فرهنگی، وجدانی، سیاسی و اجتماعی را خواستار گردید. در برابر دگماتیسم، اتوپیاگرایی، قدرگرایی و همچنین در برابر افکاری که آزادی را به خطر انداخته و ویران ساختهاند و در برابر آنانی که بردگی را در جامعه پیشبرد میدادند، طرز تفکری نوین و همچنین انقلاب ذهنیت را خواستار گردید. بجای دگماتیسم و دسپوتیسم موجود در خاورمیانه, خواهان اندیشهها و معیارهای آزادی و دموکراسی است. شرق فقط با این متد میتواند تغییر یابد و تنها بدینگونه توان مقابله با حملات غرب را خواهد داشت. بر اساس معیارهای آزادی و دموکراسی لازم است در برابر سیستم غرب قدعلم نمود. رهبری خود را از دسپوتیسم، دگماتیسم و عقبماندگیهای خاورمیانه رها ساخت، همچنین برای مبارزه با آن یک حرکت انقلابی را آغاز نمود. PKK نماد این جنبش انقلابی است که هیچکسی نمیتواند این واقعیت را انکار کند. ایشان خاورمیانهیی آزاد، دموکراتیک و برابر را اساس فلسفه خود قرار داده و نیز خاورمیانهیی که بتواند خود را تغییر دهد و در برابر غرب از خود دفاع نماید که برای پیشبرد این طرز نگرش در میان خلقها زحمات زیادی را متحمل شد تا بتواند تاریخ واقعی را به همگان بشناساند.
اصطلاحاتی همچون آزادی، برابری، فکر، فلسفه و زندگی آزاد قبل از هر جای دیگر در خاورمیانه پیشرفت نمود. دولتگرایی که در این مرز و بوم نهادینه گردید، هر زمان این خاکها را مورد هجوم قرار داده است و در مقابل، خلقهای خاورمیانه نیز همواره در برابر این حملات از خود دفاع نموده، همچنین در برابر آن همه کشتار جمعی، نسلکشی و … بازهم توانستند به حیات خود ادامه دهند و موجودیت خویش را حفظ نمایند. خلقهای موجود در ایران نیز دارای چنین ویژگیهایی بوده و میباشند، باید این خاک و تاریخ آن را به خوبی شناخت. جاهایی که سیستم دولتگرا در آن بنیان نهاده شده و پیشرفت نموده، جاهایی بوده که هزاران سال در آن جامعهی طبیعی، زندگی آزاد و کمونال ادامه یافته است. اگر دقت نماییم در این مرز و بوم سیستمهای دولتگرا ظهور میکنند. اما به غرب و اروپا منتقلشده و در نهایت سیستم کاپیتالیسم و امپریالیسم در غرب ظهور مییابد و همین سیستم است که ظلم و ستم را بر خاورمیانه تحمیل نموده و مینماید. در این باره میتوان گفت که از اسکندر به بعد این روند به همین شیوه جریان داشته باشد؛ امپراطوریهای روم، بیزانس و بعد از آن انگلیس و فرانسه و امپریالیسم آلمان و آمریکا امروزه ادامهدهندهی این طرز برخورد میباشند. سیستم امپریالیسم و توتالیتار در برابر درخواست خلقها، برخوردی ظالمانه داشته و این سیاست و طرز برخورد تا به امروز هم ادامه دارد و در برابر همهی این حملات، ظلم و ستم و سرکوب موجود در خاورمیانه و جغرافیای آن، خلقهای خاورمیانه همواره برای آزادی و ایجاد حیاتی کمونال مبارزه نمودهاند. خلقهای خاورمیانه در برابر این حملات از آزادی و زندگی طبیعی خود دفاع نمودهاند و این ویژگی بارز و بااهمیت خلقهای خاورمیانه میباشد.
خلقهای خاورمیانه هر زمان در چنین وضعیتی به زندگی خود ادامه میدهند. وضعیت نابهنجار قومهای آذری، کورد، فارس، تا حدودی عرب، بلوچ و … در ایران میتوانند مثال عینی این نکته باشند. ساکنین قفقاز، خراسان و همچنین زاگرس کسانی بودهاند که بدون آزادی زندگی نکرده و وجود آنها با آزادی عجین گشته است، اگر از این منظر به این مسایل نگاه کنیم میتوان گفت که این خاکها سرزمین انقلاب خلقها بوده و میتوان آن را عرصهها و قلعههای آزادی نامید.
هر اندازه که حکومتهای مرکزی حملات، ظلم و ستم و حاکمیت خود را بر مردم تحمیل نمودهاند، به همان اندازه خلقها بواسطه معیارها و راهکارهایآزادیخواهانه و دموکراتیک از خود دفاع نمودهاند و این مرز و بوم حیات خود را بدین منوال ادامه داده و بر وسعت آن افزوده است. زیرا توانایی تغییر و تحول در فلسفه شرق وجود دارد. فلسفهی شرق، ریشهیی علمی دارد. بهترین منبع برای شناخت صحیح انسان و جامعه فلسفهی شرق است، که فلسفهای مبتنی بر تفکر علمی میباشد.
در تمامی مراحل جامعهی دولتگرا, سوزاندن و سرکوب و قتل عام انسانها وجود داشته، اما در طرف مقابل نیز افکار آزادیخواهی و روح آن وجود داشته و خلقها بدین شیوه خود را سازماندهی کرده و زندگی نمودهاند و در برابر حملات و فشارهایی که آنها را به بردگی میکشاند از خود دفاع نمودهاند، در برابر حاکمیت فئودالیسم، برای کسب آزادی، برابری و دموکراسی مبارزه نمودهاند. هیچ دینی در این خاکها به تنهایی نتوانسته حاکم گردد و به همین دلیل ادیان همیشه رفرمیزه و انعطافپذیر گشته و تاسیس مذاهب مختلف هم از این مهم سرچشمه میگیرد. حکومتها برای ادامه حاکمیت خویش همواره به دین پشت بستهاند. دولتمردان با توجه به منافع و مطابق با زندگی خود دین را تحلیل مینمایند و بدین شیوه مذهب بوجود میآید که یکی از ویژگیهای مذهب هم همین میباشد.
اگر دقت نماییم مذهبگرایی در ایران هم پیشرفت قابل توجهی داشته است. در برابر مسیحیت،یهودیت و اسلام به همین شیوه برخورد نمودهاند و امروزه هم در برابر کاپیتالیسم و ملیگرایی چنین مقاومتی از خود نشان داده است. اگر از این منظر به شرق نگاه کنیم، میتوان گفت شرق از لحاظ فلسفه و ذهنیت و شیوه بکارگیری آن از چنین ویژگی برخوردار میباشد، یا به عبارتی دیگر میتوان گفت که ذهنیت شرق هویت آن میباشد. از طرز زندگی گرفته تا ایدئولوژی و فلسفه, شیوهی کاملاً جداگانهیی با غرب دارد. اگر دقت نماییم خاور دور با کاپیتالیسم آمیخته گشته است. اما تنها عرصهیی که میتواند از ویژگیهای دولتگرای کاپیتالیسم دوری گزیند، خاورمیانه میباشد و در خاورمیانه هم این ایران است که نقش مرکزی و مهم را در این باب ایفا خواهد نمود.
به لحاظ فکری و عملی و ایدئولوژیکـ فلسفی، ایران و بویژه شرق کوردستان میتواند بیش از هر جای دیگری خطمشی آپویی را عملی نماید. این عرصه از پتانسیل عظیمی برخوردار است و عرصهیی است که میتواند از لحاظ فکری و عملی، به خطمشی آپویی کمک نموده و در این راه ایفای نقش کند. افکار تاریخی و روزمره و همچنین خصوصیات برابر و آزاد از جمله عواملیاند که میتوانند پشتوانهیی برای بسط و توسعهی خطمشی آپویی باشند، رهبر آپو این مهم را به راحتی اثبات مینماید و این واقعیت را به خوبی دیده و مورد تحلیل و ارزیابی قرار میدهد. بدینجهت لازم است PKK خود را در این عرصه بسط و گسترش دهد و همچنین خود را از دستاوردهای کسبشده در این عرصه تغذیه نماید. باید فلسفه، افکار، عقاید و ایدئولوژیهای مختلف در این عرصه دوباره از نو شناخته و ارزیابی گردند و در این صورت است که میتوان از این افکار نهایت استفاده را نمود. زیرا بدون این افکار، نمیتوان برای شکلدادن ایدئولوژی آزادی مبارزهیی صحیح انجام داد.
بر این اساس ایران و شرق کوردستان بیشتر از سایر مناطق خاورمیانه به خوبی از پارادایم رهبری استقبال و اندیشههای ایشان را پراکتیزه خواهد نمود. ساکنین این سرزمین میتوانند تئوری این خطمشی را درک و پراکتیزه نمایند. جهت بسط پارادایم نوین، غنای فرهنگی و ادبیات ایران و شرق کوردستان میتواند از جمله فاکتورهایی باشند که ایفای نقش نمایند. به همین دلیل بسط و انتقال فکر و فلسفهی رهبر آپو در میان شرق کوردستان و همچنین انتقال آن به میان دیگر خلقها و روشنفکران مسوولیت بسیار مهمی برای ما میباشد.
میتوان گفت که پارادایم نوین در ایران و بویژه شرق کوردستان نسبت به عرصههای دیگر خاورمیانه موفقیت بیشتری را کسب خواهد کرد و اگر این پارادیم در این عرصه موفق نگردد، میتوان گفت که در هیچ عرصهی دیگر به موفقیت دست نخواهد یافت. پیشینهی تاریخی، سطح آگاهی و دانش و فلسفهی آزادی برخاسته از این مرز و بوم و همچنین طرز تفکری علمی باعث میشود که فلسفهی آزادی بیشتر از همهی مناطق دیگر در این سرزمین پیشبرد داده شود. اساس گرفتن دیدگاه و ایدئولوژی رهبر آپو و همچنین طرز برخورد و ذهنیت ایشان نسبت به پدیدهها باید به خوبی درک شوند، در این رابطه گذار از سیستم دولتگرا و جایگزینکردن جامعهی اکولوژیک و دموکراتیک بر اساس آزادی جنسیتی و رساندن آنها به عنوان یک سیستم نوین به افکار عمومی، از جمله نکاتی میباشد که حایز اهمیت فراوانی است.
از طرفی باید افکار گذشته و امروز شرق را به خوبی مورد ارزیابی قرار داد. در این باره میتوان به سوزاندن کتابهای زرتشتی، بوسیله سیستم امپریالیستی اشاره نمود، که تنها بدین شیوه توانستند افکار و اندیشههای سلطهطلبانهی خود را در خاورمیانه، به خصوص در ایران بسط و گسترش دهند. این طرز برخورد سیستم دولتگرا و توتالیتار تنها متدی است که میتواند جهت بسط و گسترش عرصهی حاکمیتشان موثر باشد و همچنین تنها روشی میباشد که بوسیله آن درصدد انحراف افکار عمومی برآمدند. آشکارساختن این انحرافات یکی از وظایف ما در برابر افکار عمومی و خلقها میباشد. همچنین این طبقه باید بدانند، این خلقها نیستند که دچار انحراف شدهاند، بلکه خود آنها هستند که در انحراف بسر میبرند. از طرف دیگر این واقعیت و افکار خلقها میباشد که از جوهر آزادی و برابری برخوردار است. طبقهی فرادست به شیوههای مختلف و از هرگونه ابزاری برای بسط حاکمیت استفاده کرده است. به همین دلیل سیستم دولتگرا همواره خود را راستین میپندارد. اما افکار آزادیخواهی و دموکراسیخواهی خلقها را انحراف بزرگی میدانند.
از این منظر، باید خود را از دیدگاه سیستم دولتگرا رها ساخته و شناختن این ایدئولوژی حایز اهمیت فراوانی میباشد. در این باره لازم است اندیشههای تاریخی این مرز و بوم به خصوص افکار فلسفی آن باز هم تحلیل گردند و جایگاه ویژهیی را به آن داد. از یک سو ارزیابی افکاری که نمایندگی نسل نو را برعهده دارند، و در سوی دیگر ارزیابی و شناختن ارزشهای تمدن، میراثهای فرهنگی و تاریخی بسیار مهمی میباشند.
برای اینکه بتوان تاریخ واقعی را شناخت، به اندازهی تمامی افکار، عقاید و ارزشهای واقعی که از افکار عمومی و خلقها پنهان ساختهاند، به همان اندازه باید به آن اهمیت داده و شناخته شوند تا دموکراسی و آزادی واقعی خلقها پراکتیزه گردد. بایستی سیستم توتالیتار و به خصوص جنبهی ویرانساز و پلید را به همگان و افکار عمومی بشناسانیم و بجای آن دموکراسی، فرهنگ، تمدن و ارزشهای تاریخی خلقها را جایگزین ساخت، که این امر مستلزم مبارزات و فعالیتهای جدی میباشد تا یکبار دیگر تاریخ واقعی خلقها را به آنان شناساند.
در این رابطه PKK تنها جنبشی میباشد که اکنون پیشاهنگی این مبارزات مقدس را در خاورمیانه برعهده گرفته و باید به PKK از این دیدگاه نگاه کرد، PKK را نباید در قالب تنگ سیاسی خفه نمود، PKK در این قالبهای تنگ نه تحریک خواهد شد و نه آن را برای خود اساس خواهد گرفت و نه آن را لایق و شایسته خود دانسته، بلکه PKK واقعیت و تاریخ واقعی را به همگان میشناساند و تمامی تلاش خود را در خدمت خلقها و انسانیت قرار خواهد داد که این ارزشها دارای مبادی علمی و تاریخی است؛ در آینده نیز آن را به سوی علمیشدن پیشبرد خواهد داد. برای مبارزه در راه آزادی انسانیت باید همانند رهبری بود، ایشان تاریخ خلقها را به آنان شناسانده است. بر این اساس یکبار دیگر شناساندن و بسط حیاتی همراه با آزادی و دموکراسی جزو وظایف اصلی ما میباشد و مبدا اساسی مبارزهی ما در همین رابطه است. همچنین پیشاهنگ این مبارزات در خاورمیانه و به خصوص ایران خواهد بود.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
همه میدونن که جنبش کارگران کوردستان ترکیه در هر ۴ بخش کوردستان سالهاست فعال بوده و در این راستا خدمات زیادی را در شناسایی خودمدیریتی و فهم از کورد بودن و کورد شناسی در جهان کرده است و موفقیتهای آنان را در در ۲ حوزه ی تئوری و پراکتیک نظامی و آموزشی سالهاست دیده و مدتی هم شاهد مبارزه ی این سلحشوران آزادی در کوبانی و کوردستان سوریه و همچنین در کوردستان جنوبی یعنی اقلیم کوردستان عراق شاهد بودیم و دیدیم همان چیزی را که میگوید بصورت واقعی هم اجرا میکند و امیدواریم دوستانی که این مطالب را میخانند بتوانند در حوزه مطالعات خودشان به کتابها و مقالات این جنبش رجوع کرده و خود شاهد فهم بیشتری از مبارزات آنان باشند و اگرم جای نقدی بود در رسانه های اجتماعی منتشر و راجع آن بحث کنند زیرا بحث کردن فهم را بالاتر برده و قدرت تصمیم گیری بیشتری به مخاطب خواهد داد
سه شنبه, ۱۴ام بهمن, ۱۳۹۳