دولت تدبیر، امید ما را مخراش!
نامهی سرگشادهی جمعیتِ داوطلبانِ سبز به رییس جمهور دربارهی جزیرهی آشوراده
جناب آقای دکتر روحانی، رییس محترم جمهوری اسلامی ایران
شاید موضوع یک جزیره با تعدادی پرندهی آواره در کنج دریاچهای که سفرههای نفت خوابیده در بسترش بیشتر ارزش چانهزنی با دیگران را دارد، موضوع چندان مهمی به نظر نیاید. ولی ای کاش با همان جدیتی که در نشست سال پیش سازمان ملل دربارهی محیط زیست با اهل جهان سخن گفتید، رو سوی ما کنید و بگویید نه! برای من، به عنوان رییس جمهور سرزمین ایران، حفاظت از یک جزیره که مامن کمیابترین گونههای پرندگان و از مراکز تعادل اکولوژیک شمال ایران است، به اندازه پایین آوردن نرخ تورم و تامین معیشت مردم اهمیت دارد.
جناب آقای رییس جمهور؛
به گمان ما ردیف کردن نام معاهدات زیستمحیطی و مقررات بینالمللی و قوانین ملی که بر لزوم حفاظت کامل و بی قید و شرط از ذخیرهگاه زیستکرهی جزیرهی آشوراده و شبهجزیرهی میانکاله تاکید میکند کار بیهودهای باشد. علیالقاعده شما مشاورانی کاملا مشرف و آگاه بر این معاهدات و قوانین دارید و در هیات دولت، یکی از معاونان شما در مقام ریاست سازمان متولی حفاظت از محیط زیست سرزمین، مکلف به نظارت دقیق بر اجرای درست وظایفی است که دولت ایران به انجام آنها متعهد میباشد. ما زیر پیماننامههایی را امضا کردهایم که میگوید این منطقه ذخیرهگاه زیستکره است. بگذارید این پرسش ساده را از شما بپرسیم که امضای دولت بر تفاهمنامههایی از قبیل واگذاری بخشی از جزیرهی آشوراده به سازمان گردشگری تا چه اندازه با دقت و وسواس بر رعایت این معاهدات و مقررات همراه بوده است؟
ریاست سازمان محیط زیست در تازهترین مصاحبهی خود تاکید کرده است که “تفاهمنامه با سازمان میراث فرهنگی به معنی واگذاری آشوراده نیست؛ بلکه ما در صدد اجرایی شدن اکوتوریسم در آن منطقه هستیم.” در همین مصاحبه ایشان تاکید کردهاند “ما در این تفاهمنامه تاکید بر آن داریم که پیمانکار تنها میتواند در زون تفرج آن هم فقط در ۱۰ درصد آن امکانات و تجهیزاتی که در چارچوب ضوابط و مورد تایید سازمان حفاظت محیط زیست است و سازگاری با اکوتوریسم و محیط زیست را دارد، مستقر کند.” اما در کنار این اظهارات مشاور رییس سازمان محیطزیست که خود از اساتید بنام محیط زیست کشور است میگوید: “زمانی که دولت بر اجرای یک پروژه اصرار دارد مسوولان محیط زیست چارهای جز توجیه کردن ندارند. مشاور رئیس سازمان محیطزیست اذعان کرده است: “باید بگویم محیط زیست،[سازمان محیط زیست] میانکاله را به گردشگری باخت و زورش به دولت نرسید.” کدام فشار بخشی از بدنهی دولت را به سمت امضای تفاهمنامه هایی میبرد که با اصول حفاظت از مناطق گرانبهای طبیعی مغایرت دارد؟
خواندن موشکافانهی گفتههای مسوولان سازمان میراث فرهنگی نیز این نکته را شفاف میکند که کسانی بر دولت شما فشار آورده و سازمان محیط زیست را به عقبنشینی از جایگاه حفاظت وادار کردهاند. “معاون برنامهریزی و سرمایهگذاری سازمان میراث فرهنگی گفت: هشت جلسهی مذاکره با حضور بنده و رئیس سازمان میراث فرهنگی با معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بر سر تغییر کاربری جزیره آشوراده برگزار شد که بسیار نفسگیر بود”. البته ایشان یادآوری کردهاند که “سازمان میراث فرهنگی نیز به اندازه سازمان محیط زیست و سازمانهای مردمنهاد دغدغه دارد و نمیخواهد به محیط زیست این جزیره آسیب وارد شود”!
جناب آقای دکتر روحانی؛
ما فکر میکنیم داستان همان داستان مکرر است که سالها در این سرزمین، مثل بیشتر جاهای جهان جاری است یعنی حاکمیت جریان “سرمایه محور” و “سود حداکثر جو” بر سیاستگذاریهای عمومی. در جهانی که اسیر طمع ثروت اندوزان و صاحبان سرمایه است بر هیچ شکلی از منافع عمومی و خیر جمعی رحم نمیشود. در آغاز هم ظاهرا همه چیز بر اساس اصول و مقررات بنا میشود و مفاهیمی از قبیل نیاز مردم، دستآویز یورش به منافع پایدار آنان میشود. میگویند قرار است نیازهای مردم رفع شود. اما در نهایت آنچه بر جا میماند کیسهی تهی محیط زیستی است که قرار بود منبع معیشت ماندگار مردمان نسلهای پیدرپی سرزمین باشد.
بپذیرید، این انتظار از دغدغه مندان محیطزیست سرزمین، انتظاری سادهانگارانه است که با شنیدن یک مصاحبه و چند حرف کلی و مبهم از قبیل “برای جزیرهی آشوراده ایجاد بازارچههای سنتی برای صنایع دستی به اشتغالزایی مردم منطقه کمک میکند.” برای متولیان دولت شما دست بزنند و تشویقشان کنند. منطقهای یگانه و بینظیر به سادگی زیر خروارها بتن و آهن خواهد رفت و چیزی از ارزشهای طبیعی آن برجا نخواهد ماند و حاصل آن جز منفعت عدهای اندک نخواهد بود. آنچه برای کشور باقی میماند یک جزیرهی توریستی با امکانات تفریحی برای مردمانی شاد و خرسند و دولتی قدرتمند نیست، بلکه سرزمینی ناپایدار و در معرض خطر خواهد بود. کاش به تجربه مدیریت ناکارآمد آب در کشور نظر کنید. سرزمینهای فرو نشسته و بایر تنها محصول خشکسالی و بارش اندک نیست بلکه بیشتر ماحصل همان تفکری است که بیرون کشیدن بیمهابای آب از دل زمین را کمک به معیشت مردم عنوان کرد و چشم بر تاراج آب توسط سودجویان خرد و کلان بست. و امروز آخرین قطره های آب و درختان بیرمق و زمینهای چاک چاک همان مناطق، نوید یک زندگی بی برکت و ناپایدار را میدهد.
جناب آقای رییس جمهور!
چگونه با شنیدن عبارت «با رعایت ملاحظات محیط زیستی» آسوده بنشینیم، وقتی تاریخ نه چندان فرخنده در این باب از نو تکرار مکرر میشود. آیا سازمان حفاظت از محیط زیست میتواند یک نمونه در طول تاریخ تاسیساش نشان دهد که کسانی بخواهند در قلب یک عرصهی مهم محیط زیستی ساخت و سازی کنند و کسب و کاری راه اندازند و سازمان توانسته باشد آنان را مجبور به رعایت الزامات محیط زیست و حفظ حریم عرصه کند، چنان که خشی هم بر رخسار طبیعت نیافتاده باشد؟ اگر این ظرفیت حفاظتی سازمان در طول عمرش مشاهده نشده، و مهمتر اصولا اگر چنین حفاظتی در چنین جایگاه استراتژیکی امکانپذیر نباشد، چه الزامی است که در قلب یک منطقهی محافظت شده اجازهی تاسیس مرکز گردشگری آنچنانی داده شود؟ اگر هدف توسعهی گردشگری است، ساحل بندر ترکمن با فاصلهی تقریبی ۲ کیلومتر از تالاب و جزیره، با انبوهی از نیازهای متنوع جهت برنامههای توسعه، مکان مناسبتری برای ساخت هتل و تفرجگاه نیست؟ اگر فرض کنیم بخش خصوصی عزم بر توسعهی گردشگری دارد، توسعه در این ساحل عقلانیتر است یا ساخت هتلِ سهبر در راس میانکاله و کل آشوراده؟
راهبرد توسعه در مناطق حفاظت شده، بدان گونه که خیر دنیا و آخرت در آن باشد، مشارکت مردمان محلی در برنامهها و طرحهایی است که یا خودشان در راستای پاسداشت محیطزیست منطقه ی حفاظت شده باشند و یا به شکل پایدار، حاشیهای و ظریف در چرخههای طبیعی این مناطق، نرم و هماهنگ خود را با آوای محیط زیست سازگار کرده باشند. گردشگری در مناطق محافظت شده میباید همچون بازدید از گنجینهی جواهرات ملی باشد، بسیار محدود و کم تعداد، تحت نظر فراوان و بسیار از راه دور.
جناب آقای دکتر روحانی؛
به نظر ما آنچه در حال تاراج است تنها یک جزیرهی گرانبها از نگاه محیط زیستی نیست، بلکه مجموعهی این رفتار، چیز مهمتری را به یغما میبرد. تسلیم در برابر کسانی که به منافع کوتاه مدتِ گروهی و فردی خود میاندیشند و به چیزهایی از جنس مراقبت از حیات و گونههای در معرض خطر پوزخند میزنند و در آغاز سرمایه ی مادی مملکت را که باید زمینهساز شکوفایی اقتصادی و اجتماعی جوامع محلی و در نهایت توسعه پایدار کشور شود به باد خواهد داد. اما فراتر از آن، مجموعهی کنشهایی که متولیان دولتی همگام با این اتفاقات انجام میدهند، به فرسایش دارایی مهمتری که سرمایهی اجتماعی است منجر خواهد شد. میدانید که بازیابی و بازسازی این سرمایه به سادگی ممکن نخواهد شد. تقاضا داریم به دولتمردان و سیاستگذاران خرد و کلان یادآور شوید از کیسهی سرمایهی اجتماعی کشور، به نفع ثروتاندوزان روی و پشت صحنه خرج نکنند.
فسادی که امروز شما و دیگر سران کشور بر مبارزه با آن تاکید میکنید، صحنههای گستردهای را به خود آلوده که عرصههای طبیعی بزرگترین و کم صداترین آن است. فساد در یک حوزهی بانکی و اختلاس چند صد میلیارد تومان پول به سادگی به چشم میآید و اعداد و ارقام برای همگان قابل فهم میشود، اما خشکاندن رودخانهای با برپایی یک سد و چشم پوشی از حفر هزاران چاه و زخمی کردن کوهستان در دل منطقهای حفاظت شده در پی یک معدن یا کشیدن جادهای بی مصرف، به آرامی پولهایی بیاندازه افزونتر را به جیب مفسدان زیستمحیطی سرازیر میکند و هیچگاه نه عددی به رسانهها وارد میشود و نه داستان فسادی. اما وقتی مردم با سرزمینهای هرز و بیحاصل، جنگلهای تراشیده، بیابانها و برهوت سربرآورده و خالی از علف و جانور روبرو میشوند، آنچه بر باد میرود هم ثروت مادی است، هم سرمایهی اجتماعی و آنچه بیش از همه فرو میپاشد، اعتماد عمومی است. همانگونه که خودتان اشاره کردهاید در جامعهای که طبقات ساختمان با رشوه بالا رود و جنگل و مرتع مورد دستاندازی قرار گیرد رضایت میان مردم و دولت از بین خواهد رفت. رضایت و اعتماد میان ملت و دولت اساس حفظ و ارتقاء ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است. بیایید بیشتر مراقب حفظ این ذخیرهی رضایت، اعتماد و سرمایهی اجتماعی باشیم. امید و اعتماد از دست رفته با هیچ مذاکرهی فشرده، مناظره و گفتوگوی رودرروی تلویزیونی و سخنرانی در مجامع بین المللی بازیافت نخواهد شد. سرمایهی اجتماعی نیاز به پاییدن دم به دم دارد.
جناب آقای رییس جمهور؛
ما فکر میکنیم واگذاری آشوراده به سازمان گردشگری یا هر پیمانکار خصوصی و دولتی دیگر با شرایط فعلی نه تنها منجر به اتلاف دارایی ارزشمند ملی و غیر قابل جایگزین، خواهد شد بلکه در مقیاسی وسیعتر به سطح اعتماد عمومی و در نهایت سرمایهی اجتماعی سرزمین لطمه میزد. دولت شما بیش از همه به سرمایهی حاصل از امید و اعتمادی که مردم به شما و وعدههایتان داشتهاند، متکی است. با چشمپوشی از دستکاریهای غیر کارشناسی و نامعقول در محیط زیست به آن لطمه نزنید. آشوراده یک آزمون مهم است.
آقای رییس جمهور! از فرصت شر پیش آمده استفادهی خیر کنید. طبیعت میانکاله و آشوراده سرنمون ستم گستردهای است که بر مناطق حفاظت شده و طبیعی میرود. از این فرصت طرح مسئله استفاده کنید و جریان فساد این عرصه را واژگونه کنید.
سخن آخر این که، چنانچه به لغو فوری این تفاهمنامه رای نمیدهید، پیشنهاد میکنیم امضای نهایی آن را حداقل یکسال به تعویق بیاندازید و طی این یک سال همهی مستندات مربوط به این تفاهمنامه، شامل اطلاعات دقیق مفاد آن، طرفهای درگیر و ذینفعان، مستندات کامل همهی بررسیها، ارزیابیها و امکانسنجیها و نظر تمام مشاوران، کارشناسان و اساتید را در دسترس همگان قرار دهید تا در شفافیت کامل، افکار عمومی و نخبگان دربارهی آن نظر بدهند و شما و مشاورانتان بشنوید و بعد تصمیم بگیرید.
تامل و شفافیت حداقل کاری است که برای صیانت از اعتماد و سرمایهی اجتماعی میتوانید انجام دهید.
ابوالفضل وطنپرست
رییس هیات مدیره
جمعیت داوطلبان سبز
۲۵ آذر ۹۳
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.