تاثیر تحریمها در حال کاسته شدن است. تهران کوتاه نمی آید و تنها یک راه وجود دارد که می تواند مذاکرات را به مسیر برگرداند.

تحریم

مذاکرات آمریکا و پنج قدرت جهانی با ایران بر سر برنامه هسته ای اش برای هفت ماه دیگر تمدید شده است و این گفته همچنان باقی است. اجتناب از یک توافق بد.
قبل از تمدید مدت مذاکرات، جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا قولی را تکرار کرد که او و اوباما بارها و بارها اذعان کرده بودند” ایالات متحده پای یک توافق بد را امضا نخواهد کرد.حتی ناباوران نیز موافق هستند.

بعد از تمدید، باب کورکر، سناتور بالامرتبه جمهوریخواه در کمیته روابط خارجی سنا اظهار نظر کرد ” من ترجیح میدهم که دولت امریکا به مذاکرات با ایران ادامه بدهد بجای اینکه به یک توافق بد تن بدهد”.

نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو در برنامه ی “face the nation” شبکه سی بی اس بار دیگر در مورد یک “توافق خیلی بد” هشدار داد. اما حتی او تمدید مذاکرات را به راه حل های جایگزین” شکست و توافق بد” ترجیح داد.

اما یک توافق بد چیست؟ و دولت ایالات متحده چه می تواند بکند تا از آن اجتناب کند و اینکه آیا تمدید مذاکرات کمکی میکند؟

توافقی که زمان فرار ایران را تنها چند ماه تا رسیدن به بمب اتم -یعنی جاییکه که اکنون قرار دارد- حفظ می کند یک توافق بد است. توافقی که فاصله ایران تا دستیابی به سلاح اتمی را خیلی کم نگه می دارد، توقف ایران از رسیدن به سلاح اتمی را بشدت سخت می کند اگر که تصمیم به سمت تسلیحاتی شدن این برنامه گرفته شده است. تحت هیچ شرایطی چنین توافقی نباید امضا شود.بلکه توافق با ایران می باید این را بطور قطع حاصل کند که اگر تهران به سمت دستیابی به سلاح هسته ای ( یا بطور مخفیانه) حرکت کند چندین سال زمان ببرد تا به آن برسد نتیجتاً به غرب زمان کافی برای برخورد با این حرکت خطرناک را می دهد.

بنابراین چالش اصلی پیشرو ایالات متحده و دیگر قدرتهای جهانی همانطور که آنها مذاکراتشان با تهران را ادامه می دهند، برچیدن عناصر اصلی برنامه هسته ای ایران است که می تواند برای اهداف نظامی مورد استفاده قرار گیرد.اولین و مهمترین این است که واشنگتن بر کاهش شدید تعداد سانتریفوژها به حداکثر تعداد ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ هزار سانتریفوژ همچنین بر میزان ذخیره غنی شده اورانیوم تا کمتر از میزان مورد نیاز برای یک بمب اتم پافشاری کند.

این محدودیتها باید برای دو دهه به درازا بکشد.دوم نظارت شدید بر همه ی جوانب برنامه ی هسته ای ایران مورد نیاز است.این بازرسی باید بر مبنای پروتکل الحاقی آژانس بین المللی انرژی اتمی و پاسخ مثبت ایران برای بازگشایی پرونده بر فعالیتهای نظامی هسته ای باشد.

بازرسی های بین المللی نباید برپایه یک مکانیزم داوطلبانه باشد بلکه بر پایه ی الزامات قانونی باشد.سوم تهران باید موافق با تغییرات در تاسیسات غنی سازی فرُدو و رآکتور آب سنگین اراک باشد در نتیجه [ این تاسیسات[ قابل استفاده برای اهداف نظامی نخواهند بود.در آخر، مکانیزم کاستن تحریمها باید تدریجی و مطابق پیشرفت ایران در کاهش برنامه ی هسته ای باشد.

توافقی که این چهار معیار را برآورده نکند ممکن است کشورهای دیگر خاورمیانه را برای دستیابی به توانایی هسته ای ترغیب کند.عربستان سعودی،ترکیه،مصر و اردن در صف اول قرار دارند و خیلی از دولتهای منطقه خلیج فارس تصمیم بر آغاز توسعه توانایی هسته ای صلح آمیز گرفته اند.مرحله اول ضروری برای برنامه نظامی هسته ای.

مضافا امکان اینکه دولت اسلامی(IS) یا گروههای ترویستی دیگر ممکن است از هرج و مرج منطقه ای بهره برداری کنند و توان هسته ای نظامی بدست اوردند می بایست مد نظر قرار گیرد. این دستیابی، تهدید فاجعه باری به امنیت جهانی ایجاد می کند.

دولت اسلامی حالا مناطقی در عراق و سوریه – جاییکه راکتورهای هسته ای در سالهای ۱۹۸۱ و ۲۰۰۷ بمباران شدند- را کنترل می کند؛ می توانستیم پیشتر با چنین تهدیداتی مواجه باشیم اگر این برنامه های سلاحهای هسته ای در این محلها از بین برده نشده بودند.

مذاکرات هسته ای بین قدرتهای جهانی و ایران باید جلوگیری گروههای رادیکال شیعه در تهران و سنی گروه اسلامی و یا دیگر گروههای تند رو از دستیابی به سلاح هسته ای را هدف قرار بدهد.اما اجبار تهران به انجام کاری که خواهان آن نیست سخت است.برای حصول چنین توافقی، ایالات متحده باید دو اهرم فشار بر تهران را حفظ و متوازن کند و هفت ماه تمدید مذاکرات به واشنگتن این زمان را می دهد.

اهرم اول-تحریمهای اقتصادی- در مجاب کردن ایران در سال ۲۰۱۳ به آغاز جدی مذاکرات موفق بود.اگرچه بسیار بعید است که این ابزار رهبر ایران را به دادن امتیاز عمده مجاب کند.

آیت الله خامنه ای هنوز رغبتی به پذیرش چهار شرط ذکر شده نشان نداده است.دولت ایران اصلاحات و مکانیزمی را توسعه داده است که مقدار تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران را کاهش داده است.پاتریک کلاسون از موسسه واشنگتن استدلال می کند که حتی هنگامیکه قیمت نفت پایین است درامد ایران برای حفظ ذخایر ارزی تا سطح نیازش کافیست.

علاوه بر آن ایران تلاش می کند تا تحریمها را از طریق تجارت با روسیه و چین و مخالفت دادگاه اتحادیه اروپا به برخی تحریمهای تحمیل شده در سال ۲۰۱۲ دور بزند و این بطور فزاینده حفظ رژیم ِ تحریمی موثر از طرف ایالات متحده جهت تغییر محاسبات ایران را سخت می کند.مخالفت سرسختانه ایران به قبول هرگونه امتیاز و رغبت آنها برای تمدید گفت وگو ها برای هفت ماه دیگر مشخص می کند که فشار اقتصادی ممکن است قبلاً به حداکثر تاثیرش رسیده است.بنابراین واشنگتن باید اعتبار اهرم دومش برای فشار بر ایران یعنی تهدید برخورد نظامی را بازگرداند. جنگ هوایی اوباما در مقابل دولت اسلامی می تواند کمک شایانی کند. حملات دقیق در عراق و سوریه علیه اهداف ثابت می تواند بسیار موثرتر باشد بجای کمپین های ضد تروریستی.

واشنگتن باید این مدل را سازگار و برای تهران روشن کند که اگر رهبر ایران اماده امتیاز دادن بر عناصر کلیدی برنامه هسته ای که می تواند برای اهداف نظامی استفاده شود نیست آنگاه مجبور خواهد شد تا برخورد هوایی علیه تاسیسات هسته ای را مد نظر قرار دهد.

اگر این اهرم استوار باشد می تواند رهبر ایران را مجاب به توافق بر سر برنامه هسته ای کند که شامل غنی سازی محدود و تحت نظارت است که در نتیجه نمی تواند به عنوان پوششی برای برنامه هسته ای نظامی بکار آید.فقط اگر ایالات متحده تهدید نظامی قابل اعتنایی برقرار و رژیم تحریمها را حفظ کند می تواند به یک توافق خوب با ایران دست یابد.اما اگر واشنگتن چنین کاری نکند خودش را در موقعیتی می یابد که حمله نظامی تنها راه مقابله با تهدید هسته ای ایران و چالشهای بیشتر آن برای امنیت جهانی است.

 

نویسندگان: آموس یادلین (رئیس سابق اطلاعات ارتش اسرائیل و در حال حاضر مدیر موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل) و اونر گلوف(دانشجو مقطع دکترا در دانشکده حقوق و دیپلماسی دانشگاه تافتس و پژوهشگر همکار در موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل) ۳ دسامبر ۲۰۱۴

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com