علی جلالی

علی جلالی

علی جلالی

دشمن سازی و دشمن ستیزی در تمامی ابعاد سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی نظام جمهوری اسلامی یکی از اصلی ترین واژه ها و معانی به کار رفته است و در طول دوران بقای آن نیز به شکل های مختلف بروز کرده و هر روز نیز نوک پیکان آن به سمت و سویی می رود.

یک روز هواداران شاه، روز دیگر مخالفان و گروه های رقیب سیاسی، زمانی کشورهای همسایه و زمانی نیز کشورهای دور و نزدیک اروپایی و آمریکایی گویا وظیفه خطیر دشمن بودن در برابر نظام را بر عهده گرفته اند.

شاید طی سه دهه طرح دشمنان مختلف در کشور، بخشی از مردم ایران هم به فرهنگی تازه رسیده باشند و آنهم بد بینی ذاتی به همه چیز و همه کس، از رقیب و هم حزبی خود گرفته تا کشورهای دور و نزدیک بیگانه؛ فرهنگی که کارکرد خود را طی این سال ها نشان داده و امروز گویى به یک امر مسلم تبدیل شده و بدون آن بقایی برای هیچ یک از مسئولان در ایران ممکن نیست.

گویی ایران و نظام حاکم بر آن، مرکز عالم و هستی بوده و تمامی دنیا نیز برای نابود کردن آن دست به کار شده و علیه آن به اتحاد رسیده اند. اما این دشمن ستیزی ها کاربردها و فواید بسیاری برای برخی از اقشار حاکم بر کشور و دست اندرکاران آن داشته است. از کسب شهرت و مقام گرفته تا رسیدن به پله های ترقی در سیاست و بخش های مختلف رهبری و همچنین کسب منافع فراوان مالی و دست اندازی به بخش های مختلف اقتصادی گرفته تا سرکوب و حذف سیاسی، معنوی و فیزیکی رقبا در صحنه ها و حوزه های مختلف حتی فرهنگی و اقتصادی کارکرد مطمئن خود را نشان داده است.

اگر چه این سیاست در تمامی دوران پس از انقلاب وجود داشته و ابعاد گسترده آن در تمامی بخش های مختلف جامعه و حوزه های موجود تأثیر گذار بوده، اما با کمی توجه می توان دریافت که همیشه یک دشمن خارجی با بازوانی وابسته و نیرومند در داخل کشور، قصد ایجاد اختلال و نابودی ملت و نظام ایران را داشته است.

این وضعیت هر دهه با سرکوب ها و بگیر و ببندهای فراوان در کشور همراه بوده و هر بار بخشی از جامعه ناراضی و منتقد کشور به دست افراد بعضاً منفعت طلب و یا گاه زود باور مورد حمله قرار گرفته و دقیقاً کاری را انجام داده اند که حاصل همان القائات نادرست سیاست گذاران در پروژه دشمن سازی و دشمن ستیزی در کشور بوده و هست.

در سالهاى اخیر اما، دشمن ستیزی در نظام بیش از پیش به سوی افراد نزدیک به خود نظام روى آورده. افرادی که روزی از یاران نزدیک نظام بوده و برای بقای آن نیز از جان و مال و خون خود نیز مایه گذاشته اند.

این مدت شعارهای مسئولان و فرماندهان ارزشی در کشور بیش از آنکه رو به خارج از کشور باشد و بر روال سابق بر دشمن فرضی و خارجی خود حمله ور شود، به سوی خودى هاى پیشین است؛ کسانی که اگر روزگاری نمی بودند و پایه های نظام امروز را نمی گذاشتند؛ معلوم نبود هر یک از مدعیان داغ اینروزها در چه جایگاهی از جامعه ایران زندگی وروزگار خود را می گذراندند.

با نگاهی دقیق‌تر، آنچه طىّ چند سال اخیر شکل گرفته و به عنوان سیاست دشمن ستیزی از سوی مسئولان و فرمانده هان امنیتی مطرح می شود، “فتنه” نام گرفته و حتی “جریان انحرافی” هم که سیاه ترین کارنامه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی نظام از بدو تولد آن را به همراه دارد چنین مورد نظر پروژه دشمن سازی در کشور نبوده است.

شاید طرح و بحث این نوع سیاست به کار رفته در نظام جمهوری اسلامی تکرار مکررات باشد، اما این نکته قابل توجه است که در طی سالهای گذشته و با حذف گروهی از رقبای سیاسی و وفاداران و پایه گذاران انقلاب، زمینه ای جدید برای رسیدن به توافقات و تغییرات بزرگ نیز فراهم آمده و به همین دلیل نیز لازم است تا ارزش ها به شکلی دیگر تعریف شوند و “فتنه‌گران” فرضى جاى دشمنان پیشین را بگیرند.

اکنون پس از گذشت ۵ سال از انتخابات دهم ریاست جمهوری، اشکالات و شبهات مطرح شده در مورد نحوه اعلام برنده شدن کاندیدای مورد نظر برخی از سران نظام و همچنین بروز مشکلات فراوان، گویا زمینه برای رفع کدورت ها با خارج از ایران و تغییر نگاه دشمن شناسی و دشمن ستیزی ملت نیز باید تا حدی تغییر کرده و به نتایج تازه ای برسد.

با کمی دقت می توان دریافت که این روزها نگاه دشمن شناسان، دشمن سازان و دشمن ستیزان کشور به شکلی عجیب و غیر منتظره به داخل معطوف شده و آنقدر دشمن داخلی بزرگ و قدرتمند به حساب می آید که دیگر رنگ دشمنان خارجی که به گفته همان نظریه پردازان، حامی فتنه داخلی بوده اند کمتر شده و حتی قابل مذاکره نیز هستند.

در حالی که به گفته برخی مدعیان حامی نظام، جریان فتنه و سران آن قابل پذیرش، سازش، گذشت و مذاکره نیستند؛ اما فراتر از شعارهاى همین مدعیان، در “عمل” دشمنان دیرینه ایران همچون انگلیس و آمریکا قابل مذاکره، نشست و حتی مصالحه نیز هستند.

وقتى یاران قدیم انقلاب در حصر و حبس به سر می برند، روزنامه نگاران به بهانه فتنه حذف می شوند و فعالان و معترضان به این بهانه به زندان و حتى مرگ محکوم می شوند شاید دریافت این واقعیت که دشمن خارجی دیروز جای خود را به یاران قدیم انقلاب داده، نکته چندان پیچیده ای نباشد.

اعمال زور و تهدید نیروهای نظامی غرب، فشار تحریم های نفتی و مالی، از دست دادن یاران قدیمی و بر هم ریختن معادلات و توازن های منطقه ای، ریزش و ایجاد شکاف در نیروهای ارزشی و انقلابی نظام و همچنین تغییر نسل مدیریت و فرماندهی در کشور و وابسته شدن نهادهای قدرت به دلارهای خارجی و حاصل یک اقتصاد انحصاری در پی فروش ثروت های کشور؛ همه و همه به خوبی از تغییر نگاه و روش دشمن سازی و ستیزی در کشور حکایت دارد.

امروز سران نظام و حتی برخی فرمانده هان نیروهای تندرو سپاه پاسداران، با مورد تأیید قراردادن اقدامات “دولت اعتدال” در مذاکره با غرب با روش  ”چماق و هویج”،  خود را برای عهد و پیمان های تازه آماده کرده و حتی در برنامه ریزی های خود سعی در حذف نام “دولت اعتدال” در انتهای پروژه آشتی با دشمن قدیمی داشته و در صورت موفقیت این افتخار را به خود نیز نسبت خواهند داد.

این در حالیست که “فتنه” امروز جای آن دشمنان قدیمی را گرفته و حسن آن هم برای نظام اینست که از آن همه تهدید نظامی و هسته ای دول خارجی خبری نخواهد بود، چه بسا تحریم ها هم رفع خواهد شد، توافق هسته ای شکل خواهد گرفت و قراردادهای بزرگ نفتی و اقتصادی نیز بسته خواهد شد و در عوض، حکومت ایران هم در تنوعی تازه، دشمنی دیگر با رنگ و رویی تازه خواهند داشت.

دشمنی که دیگر امروز در داخل خانه است و خیانت کار، دشمنی که اینبار وسیله ای خواهد بود برای گرفتن امتیازات خارجی و همچنین داخلی، دشمنی که خطر و ویرانی آن همانطور که پیش تر، سردار فضلی گفته بود از جنگ هشت ساله برای کشور بیشتر خواهد بود… اگر چه پروژه سازان به این نکته واقف نبوده و نیستند که تغییر جایگاه دشمن آنهم از خارج به داخل و بیش از همه ربط دادن آن به چهره های با سابقه انقلاب و نظامی که آنها خود را وامدار و میراث دار آن می دانند؛ می تواند عواقب وخیمی را به همراه داشته باشد.

شاید لزوم تغییر دشمن و ایجاد جبهه ای تازه در سیاست های دشمن سازی و ستیزی در کشور، حکایت از بروز ضعف ها و شکاف هایی باشد که تازه بخش کوچکی از آن امروز در شکل های مختلف و تشکیک اصولگرایان و تندروهای نظام بروز کرده اما نتایج سهمگین آن شاید در زمانی نه چندان دور خود را نشان داده و خودنمایی کند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com