زن پس از هبوط
مى خواهم از اسمان فرود ایم، علاقه اى ندارم که بدانم از دنده ى چپِ ادم پدید امده ام یا از باقیمانده ى گل اش،،راستش روزها،و سالها و شاید قرن هاست که مى خواهم از بام اسمان پایین بیایم و به جمع خاکیان بپیوندم …مى خواهید سر به هوا خطابم کنید ،با کمال میل مى پذیرم،سربه هوا هستم،،،و خسته ام از بس سرم را پایین انداختم که مبادا،برق چشمانم دیگران را هوائى کند،من نگران نجابتِ شکننده ى دیگران نیستم.بالهایم را در خرابه هاى تاریخ جاى گذاشته ام،من یک انسانِ ماده هستم،من زنم،شهوت دارم،گناه میکنم، عشق مى ورزم و به اندازه ى سهم خودم فداکارى میکنم،زندگى را یک بار تجربه میکنم و باید طبقِ میل ِ زنانه ى خودم راه بروم.اشتباه کردن ،حق من است،چرا که دانش من کافى نیست و نیاز دارم که بیاموزم،هیچ کلامى ،جز صداى حنجره ام نباید از جانب من حرفى بزند،من صدایى در گلویم دارم که باید گاهى فریاد زند…من یک فرشته ى مهربان براى ادمک چوبى هاى دروغگو نیستم…چرا رسالتى تاریخى بر دوش من گذاشته اید که خود باورش ندارم،،،در صفحه صفحه ى تاریخ جستجو کرده ام و همیشه این ادم ها بوده اند که کنار هم زیسته اند و زندگى را ساخته اند،،،و من که یک زن هستم،روش زندگى کردنم را بلد هستم.گاهى از تن من چماقى مى سأزید. تا مرا از خود بیزار کنید و مرا انقدر زیبا و بى نقص مى خواهید تا زیر بارِ نقص هاى داشته و نداشته ام له شوم….گاه مرا در کنج خانه ام أسیر مى خواهید تا اغواگرى نکرده باشم…چرا مدام مرا تعریف مى کنید،،مگر ادم ها باید در قال تعاریف بگنجند،،،از دامان من هیچ موجودى به معراج نمیرسد،،اگر عاشق باشم ،اما،،تنم را با دیگرى تقسیم میکنم،،هزاران سال است که تکرار کرده اید،این اشتباه را….من زنم و زن بودن نشانه ى بى عدالتى طبیعت به من نیست،،،انتخابى هوشمندانه بوده که زن در نوعِ خاص خودش پدید امده و سرشار از شور زندگى است،،،،بیایید از تن من عبور کنید…من سرى هم دارم،عقلى،درایتى،مرا کامل نگاه کنید، مرا به عنوان یک انسان کامل نگاه کنید و نگاه هایتان را روى اجزاء بدن من متمرکز نکنید،انسان یک مو جود است نه یک عضو شهوانی ….من خسته ام از تمام قصه هاى زنانه، من خسته و نا امیدم از تصمیم هاى تاریخى،،،،اما من هر چقدر خسته و نا امید باشم،زنده هستم،من شور زندگى ام،من ریشه ى زایش ام،و زنده بودنم را هر لحظه بر شما مى شورانم،،،تا باور کنید ،من از زن بودنم خرسندم،و تصمیم ندارم معصوم باشم یا شبیه یک فرشته ى خوب،،،من با همه ى کاستى هایم بر شما خواهم شورید……
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
سهیلا عزیز مطالب جامع و زیبا بود
ای کاش می نوشتی در این نگاه نازیبا
زنان به اندازه مردان نیز مقصرند.
دوشنبه, ۲۶ام آبان, ۱۳۹۳
ابسمالله الرحمن الرحیم .
از عشق او شروع کنیید که روح القدووس.مسیح۱/۲
زندگی باید در راستای دوگانگی باشد
هم طبیعی باشد وهم با بعد معنا
نور تاریکی والا اسطوره ها یعنی چه
از دیدگاه سیاه سفید ورنگی نسبت به جامعه و اهرام ثلاثه بنگرید
ققنوس افسانه نیست .ولی به صورت افسانه بیان شد
تا احسان ها که بشر در ذهن خود تا امروز جا داده باشند .که بعد ها به صورت نوشته بیان شد .ققنوس
ققنوس در معبد اهرام ثلاثه با یک نیایش خواست که تولدی دوباره هست .
که روح القدووس .۳-۱۴-۴۲
شنبه, ۱ام آذر, ۱۳۹۳