هشت سال پیش و در صد سالگی مشروطه مقاله‌ای برای جایی نوشته بودم درباره تاریخ‌نگاری مشروطه. نمی‌دانم مقاله چقدر بدردبخور است ولی یادم است آن موقع به نسبت زیاد برایش تحقیق کردم و آدم دیدم و کتاب خواندم. فکر کردم این‌جا هم بگذارمش شاید به درد کسی خورد. البته نه دست به محتوایش زدم و نه نگارشش و همان‌طوری که آن موقع منتشر شده بود منتشرش کردم. این را هم بگویم که در این هشت سال کتاب خیلی ویژه‌ای درباره مشروطه ندیده‌ام که این مقاله را ناقص و از دور خارج کند.

***
انقلاب مشروطه
 
نگاهی به تاریخ‌نگاری مشروطه

برای ثبت و تحلیل اتفاقاتی که حدود صد سال پیش در ایران افتاد و نام انقلاب مشروطه گرفت نوشته های زیادی به تحریر درآمده است. از مقالات روزنامه ها و متن خطابه های مشروطه خواهان گرفته تا کتاب های مفصلی که برای وقایع نگاری مشروطه و تحلیل آن از زوایای مختلف نوشته شده اند. ثبت کل این مکتوبات فضایی به اندازه یک کتاب نیاز دارد که البته تلاش هایی برای تدوین کتاب شناسی انقلاب مشروطه ایران صورت گرفته است.

اما قصد ما در این مقاله آن است که نگاهی کلی به آنچه بر تاریخ نگاری مشروطه گذشته بیندازیم و همراه آن توضیحات مختصری درباره بعضی از مهم ترین کتابها ارائه کنیم. این نکته را باید ذکر کرد که این مقاله تنها شامل کتابهای مربوط به انقلاب مشروطه است. مقالات، نامه ها و جراید مرتبط با مشروطه (اگر در یک کتاب مستقل تدوین نشده باشند) از این بررسی خارج هستند. نکته دیگر اینکه برای دسته بندی کتابهای پرشمار موجود شیوه های متفاوتی را میتوان در پیش گرفت. ما کتابها را بر اساس روال تاریخی نوشته شدن و انتشارشان دسته بندی کرده ایم.

در این نوشته کتابهای مشروطه به سه گروه اصلی تقسیم شده اند: گروه اول کتابهایی که در زمان وقوع وقایع انقلاب و به صورت همزمان برای ثبت این وقایع نوشته شده اند. گروه دوم کتابهایی که به وسیله کسانی که در زمان مشروطه حضور داشته اند نوشته شده اند ولی تاریخ نگارش این کتابها نه همزمان با وقایع انقلاب که چندین سال –و یا حتی چند دهه- بعدتر بوده است. گروه سوم نیز کتابهایی هستند که نویسندگان آنها در زمان مشروطه حضور نداشته اند و در واقع مورخانی هستند که بیشتر با هدف تحلیل انقلاب اقدام به نوشتن کتاب کرده اند. کتاب هایی که بعضی از آنها در چند سال گذشته نوشته و منتشر شده اند.

تاریخ بیداری

در میان کتابهایی که در خود دوره مشروطه به دست یکی از کسانی که از نزدیک شاهد وقایع انقلاب بوده اند نوشته شده، “تاریخ بیداری ایرانیان” نوشته محمد ناظم الاسلام کرمانی از بقیه شناخته شده تر است.

ناظم الاسلام عضو انجمن مخفی ای بود که حدود دو سال قبل از انقلاب مشروطه ایجاد شده و به نوعی کمیته انقلاب به حساب می آمد. ناظم الاسلام دوست صمیمی پسر سید محمد طباطبایی یکی از روحانیون اصلی مشروطه خواه نیز بود و حضورش در بیت طباطبایی و عضویتش در کمیته انقلاب، او را در مرکز وقایع مشروطه –حداقل در تهران- قرار می داد.

ناظم الاسلام از ذی الحجه ۱۳۲۲ (بهمن ۱۲۸۳) یعنی یک سال قبل از صدور فرمان مشروطه شروع به نوشتن یادداشت های روزانه کرد و این کار را تا چندین سال بعد و در طول یکی از مهمترین دوره های تاریخی ایران ادامه داد.

او از اواخر سال ۱۲۸۸ یعنی چند ماه بعد از فتح تهران و آغاز مشروطه دوم، اقدام به انتشار یادداشت هایش کرد. ناظم الاسلام ابتدا هر هفته قسمتی از یادداشت هایش را به صورت پاورقی در روزنامه کوکب که خود مدیر و ناشرش بود، منتشر می کرد. چند سال بعد مجموعه این یادداشت ها با نظارت خود ناظم الاسلام و در قالب کتاب “تاریخ بیداری ایرانیان” منتشر شد.

با توجه به تاریخ آغاز چاپ این یادداشت ها در روزنامه کوکب، تاریخ بیداری تنها شامل یادداشت های ناظم الاسلام قبل از مشروطه دوم، یعنی وقایع حد فاصل بهمن ۱۲۸۳ و مرداد ۱۲۸۸ (ذی الحجه ۱۳۲۲ و رجب ۱۳۲۷) است.

همچنین با توجه به سکونت ناظم الاسلام در تهران، بیشتر حجم کتاب او نیز به وقایع تهران اختصاص دارد. گرچه به وقایع شهرهای دیگر بخصوص تبریز نیز اشارات مفصلی شده است.

نکته دیگر اینکه از آنجا که “تاریخ بیداری ایرانیان” در همان زمان وقوع اتفاق ها و به تدریج نوشته شده، بسیاری از جزئیات روابط بیت طباطبایی با بیت سید عبدالله بهبهانی دیگر روحانی مهم مشروطه در آن آمده است. بسیاری از مورخان “تاریخ بیداری ایرانیان” را یکی از بهترین آثار سالهای نخست نهضت مشروطه دانسته اند.

کتاب دیگری که آن هم در دوره انقلاب ولی این بار نه در تهران که در قطب دیگر مشروطه یعنی تبریز نوشته شده، “تاریخ انقلاب آذربایجان و بلوای تبریز” است. محمد باقر ویجویه نویسنده “بلوای تبریز” در زمان محاصره تبریز و درگیری های قبل و بعد از آن در تبریز بوده و جزو مشروطه خواهان تبریزی به حساب می آمده است.

کتاب ویجویه شرح محاصره ده ماهه تبریز (در سال ۱۲۸۸ شمسی) و مبارزات ستارخان و باقرخان با نیروهای استبداد است. او در جای جای کتاب با کشیدن نقاشی هایی از صحنه های درگیری یا محلات مختلف شهر به قلم خود سعی در کاملتر کردن کتاب خود داشته است.

شاید غیر از این دو کتاب اثر مهم دیگری نتوان یافت که در خود دوره مشروطه و بدست مشروطه خواهان نوشته شده باشد. البته لوایح شیخ فضل الله نوری هم از جمله مکتوباتی است که در همان دوره مشروطه نوشته و منتشر شده، اما نه در تأیید انقلاب بلکه کاملا در رد آن.

شیخ فضل الله در دوره ای از مشروطه اول که در مسجد عبدالعظیم بست نشسته بود، مقالاتی علیه مشروطه می نوشت و با عنوان لوایح آقا شیخ فضل الله در تهران توزیع می کرد. مجموعه این لوایح بعدا در قالب یک کتاب چاپ شد.

بیشتر مشروطه خواهان در دوره انقلاب اقدام به منتشر کردن خاطراتشان نکردند. اما بعضی از آنها سال ها بعد روایت هایی از تاریخ مشروطه به دست دادند که تبدیل به منابع تاریخی معتبر و مهمی شدند.

از نگاه دیگران

دسته دیگری از نوشته هایی که در طول دوره مشروطه و درباره آن نوشته شده اند کتاب هایی هستند که خارجی های مقیم ایران نوشته اند. یک دسته از این آثار، مجموعه گزارش های دیپلمات های خارجی مقیم ایران به وزارت خارجه های متبوعشان است. “کتاب آبی” وزارت خارجه انگلیس و “کتاب نارنجی” وزارت خارجه روسیه تزاری مشهورترین این کتابها هستند.

اما دسته دیگری از این آثار را خارجی هایی نوشته اند که در بعضی از موارد موافقت چندانی هم با سیاست های دولت هایشان نداشته اند. “انقلاب ایران” نوشته ادوارد براون و “اختناق ایران” نوشته مورگان شوستر مهمترین این کتاب ها هستند.

ادوارد براون شرق‌شناس مشهور بریتانیایی سهم بسیار زیادی در شناساندن ایران به دنیای انگلیسی زبان و به خصوص بریتانیا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم داشت. کتابهایی که او در آن سالها درباره ایران نوشت هنوز هم منابع اصلی شناخت تاریخ معاصر ایران هستند.

براون سفرهای زیادی به ایران کرده و با مسائل ایران کاملا آشنا بود و در طول سال های اول مشروطه هم چند بار به ایران آمده بود. او همچنین بر نظرات محافل سیاسی بریتانیا و حتی پارلمان این کشور درباره ایران تأثیرگذار بود.

براون کتاب “انقلاب ایران” را در سال ۱۹۱۰ (۱۲۸۹ شمسی) و در بحبوحه انقلاب مشروطه منتشر کرد و بنابراین این کتاب همه وقایع انقلاب تا پایان مشروطه (در سال ۱۹۱۱) را دربر ندارد. این کتاب که برای خواننده غیر ایرانی نوشته شده، برای معرفی ریشه های مشروطه در ایران و روشن کردن فضای سیاسی کشور از سید جمال الدین اسدآبادی شروع می کند.

چند فصل اول کتاب به بررسی اندیشه های سید جمال، قیام تنباکو و کشته شدن ناصرالدین شاه اختصاص دارد. بعد از آن وارد دوره پادشاهی مظفرالدین شاه و وقایع مشروطه اول می شود. پیمان ۱۹۰۷ بین روسیه و انگلیس، بمباران مجلس، محاصره تبریز، فتح تهران و نهایتا تأسیس مجلس دوم موضوعات فصول بعدی کتاب هستند.

اما کتاب چون در میانه ماجراهای مشروطه نوشته شده، در همین جا تمام می شود و وقایع مشروطه دوم و مسائلی که منجر به اولتیماتوم روسیه و خاتمه یافتن انقلاب مشروطه در ایران شد را دربرندارد. ترجمه فارسی “انقلاب ایران” به قلم احمد پژوه در سال ۱۳۲۹ شمسی، چهل سال بعد از انتشار کتاب، منتشر شد.

ادوارد براون کتاب های دیگری نیز درباره مسائل ایران نوشته است که بعضی از آنها نیز مربوط به انقلاب مشروطه هستند. از جمله این کتاب ها می توان از نامه هایی از تبریز، مشروطه خواهان ایران، مطبوعات و شعر ایران معاصر و یک سال در میان ایرانیان نام برد.

یک سال بعد از اتشار کتاب براون در بریتانیا، مورگان شوستر آمریکایی به عنوان مستشار مالی دولت ایران وارد تهران شد. شوستر کتاب براون را خوانده بود و تا حدود زیادی با مسائل ایران آشنایی داشت. او همچنین با توجه به مأموریت های قبلی خود، به عنوان دیپلماتی طرفدار حقوق مردم کشورهای محل مأموریتش شناخته شده بود.

شوستر کمی بعد از ورودش به ایران به خزانه داری کل کشور منصوب شد. حضور او و فعالیت هایش مخالفت روسیه و تا حدی بریتانیا با مشروطه خواهان را تشدید کرد. تا جایی که بعضی از محققان مشروطه دلیل اولتیماتوم روسیه و پایان مشروطه را ایستادگی بیش از حد مورگان شوستر در برابر دیپلماتهای خارجی مقیم تهران دانسته اند.

مستشار آمریکایی در سال ۱۹۱۱ از ایران رفت و یک سال بعد کتابی را درباره تجربیاتش در تهران منتشر کرد. این کتاب که “اختناق ایران” نام دارد و چند ماه بعد از پایان مشروطه منتشر شده، سند مهمی درباره وقایع مشروطه دوم و به خصوص دخالت گسترده روسیه تزاری در امور ایران و سکوت بریتانیا در مقابل آن است.

مورگان شوستر همچنین جزو اولین و معدود کسانی است که درباره انجمن های زنان در ایران نوشته است. اطلاعاتی که او درباره این انجمن ها در کتابش ارائه کرده، یکی از بهترین منابع برای تحقیقات بعدی در این زمینه بوده اند.

فرزندان مشروطه

کتاب هایی که در شرح وقایع مشروطه و در همان دوره نوشته و منتشر شده اند تقریبا به این چند عنوان محدود می شوند، اما تاریخ نگاری مشروطه مثل هر واقعه مهم دیگری تا زمان حاضر ادامه یافته است.

اولین کتاب هایی که بعد از پایان مشروطه و درباره این واقعه نوشته شدند، کتاب هایی بودند که نویسندگان آنها از نزدیک در جریان وقایع مشروطه بودند ولی کتاب را در همان زمان ننوشته بودند. بیشتر این کتاب ها چند دهه بعد از انقلاب و در اواخر دوره رضاخان و حتی بعد از آن منتشر شدند.

مهمترین این آثار بدون شک “تاریخ مشروطه” نوشته احمد کسروی است. کسروی در زمان امضای فرمان مشروطیت نوجوانی ۱۶ ساله بود که در تبریز زندگی میکرد. بنابراین با اینکه کسروی خاطرات دست اولی از انقلاب دارد ولی نمیتوانسته از نزدیک در جریان وقایع سیاسی آن دوره بوده باشد.

اما کسروی حدود سی سال بعد از پایان مشروطه تصمیم گرفت تاریخ مشروطه را بنویسد. او در مقدمه کتابش می نویسد: “سی سال گذشت و یکی از آنان که در جنبش پا در میان داشته بود و یا خود می توانست آگاهی هایی گرد آورد، به نوشتن آن برنخاست، و من دیدم داستان ها از میان می رود و در آینده کسی گرد آوردن آنها نخواهد توانست.”

او برای نوشتن این کتاب به پژوهشی گسترده دست زد و بیشتر منابعی را که در آن زمان در دسترسش بود برری کرد و کتابی نوشت که هنوز هم یکی از معتبرترین تاریخ نگاری های دوره مشروطه است.

خود کسروی در مقدمه کتابش منابع مورد استفاده اش را اینگونه برشمرده است: تاریخ بیداری ایرانیان (ناظم الاسلام)، بلوای تبریز (ویجویه)، انقلاب ایران (براون)، اختناق ایران (شوستر)، چند کتاب دیگر از ادوارد براون و روزنامه های آن دوره.

کتاب کسروی از زمینه های پدایش جنبش مشروطه خواهی در ایران آغاز می شود و تا پایان محاصره تبریز در اردیبهشت ۱۲۸۹ را شامل می شود. بنابراین این کتاب نیز وقایع مشروطه دوم و آن چه به ختم مشروطه منجر شد را در بر ندارد.

با اینکه کسروی تبریزی بوده و در زمان مشروطه نیز در تبریز بوده اما در کتابش تعادلی منطقی بین وقایع تهران و تبریز وجود دارد.

یکی دیگر از کسانی که چندین سال بعد از مشروطه اقدام به نوشتن تاریخ مشروطه کرد مهدی ملک زاده است. ملک زاده فرزند ملک المتکلمین از بزرگترین مشروطه خواهان ایران بود و به همین دلیل از نزدیک در جریان بسیاری از وقایع قرار داشت. او در مشروطه دوم نیز از هواداران حزب دموکرات بود و با بزرگان این حزب نشست و برخاست داشت.

کتاب ۷ جلدی ملک زاده که “تاریخ انقلاب مشروطه” نام دارد به اندازه تاریخ مشروطه کسروی یا تاریخ بیداری ایرانیان ناظم الاسلام کرمانی ماندگار و مورد توجه نبوده است. اما به هر حال این کتاب یکی از منابع مهم تحقیقاتی درباره انقلاب مشروطه است. منبعی که نسل جدید مورخان استفاده زیادی از آن کرده اند.

از دیگر آثاری که در این دسته جای می گیرند می توان از دو کتاب دیگر که درباره وقایع آذربایجان نوشته شده اند نام برد. یکی از این دو کتاب “قیام آذربایجان و ستارخان” نام دارد که نویسنده آن اسماعیل امیرخیزی از نزدیک در جریان وقایع مشروطه تبریز بوده است.

امیرخیزی از نزدیکان ستارخان بوده و در تمامی مبارزات ستارخان در کنار او حضور داشته و عملا نقش زندگی نامه نویس و را بازی می کرده است. امیرحیزی پس از فتح تهران و مهاجرت ستارخان به تهران نیز همراه ستارخان به تهران آمد. کتاب امیرخیزی در سال ۱۳۳۹ یعنی حدود نیم قرن بعد از وقایع مشروطه منتشر شد.

کتاب دیگری که درباره وقایع تبریز نوشته شده، “قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران” نام دارد. این کتاب را کریم طاهرزاده بهزاد نوشته و از این جهت حائز اهمیت است که طاهرزاده خود عضو تشکیلات مجاهدین و از اعضای نهضت مقاومت تبریز بوده است و به ویژه روایت او از محاصره ده ماهه تبریز روایتی کاملا دست اول و همراه با جزئیات بسیار است.

مشروطه‌نادیده‌ها

بعد از دوره مشروطه و حتی تا پایان دوره رضاخان عملا هر کس تاریخ مشروطه می نوشت خود به نحوی در جریان وقایع مشروطه بود. بعد از یک فاصله زمانی حدودا بیست ساله و با تشکیل دانشگاه در ایران به تدریج مورخانی پا به عرصه تاریخ نگاری گذاشتند که اولا دید آکادمیک نسبت به تاریخ داشتند و ثانیا سن شان اجازه نمی داد که شخصا وقایع مشروطه را دیده باشند و خاطره ای از آن دوران داشته باشند.

بنابراین با استفاده از منابع موجود در آن زمان، که تعدادی از مهم ترین شان را در بخش قبلی این نوشته بررسی کردیم، اقدام به نگارش تاریخ مشروطه کردند.

به همین دو دلیلی که ذکر شد، تاریخ هایی که از حدود پنجاه سال قبل تا امروز نوشته شده اند، عموما تاریخ هایی تحلیلی هستند و صرفا به بیان سیر اتفاقات نمی پردازند. آثاری که هر کدام تئوری خاصی در مواجهه با مشروطه و توضیح آن داشته و برای سنجیدن فرضیه خود به سراغ منابع تاریخی رفته اند.

میراث آدمیت

در میان مورخانی که به کار تحلیل انقلاب مشروطه و وقایع پیش از آن پرداخته اند، بدون شک فریدون آدمیت جایگاه ویژه ای دارد.

آثار آدمیت چه از نظر تعداد و چه از نظر کثرت منابعی که مورد بررسی قرار گرفته اند، چشمگیرتر از آثار دیگر مورخان هستند. بسیاری از منابع دست اول چاپی یا خطی مربوط به دوره مشروطه برای اولین بار در کتاب های آدمیت مورد اشاره قرار گرفته اند و مورخین بعدی نیز با واسطه نوشته های او با این منابع آشنا شده اند.

آدمیت برای کاوش در انقلاب مشروطه ابتدا به سراغ ریشه های آن رفته و کتاب های متعددی در بررسی افکار ایرانیان در دوره حدودا پنجاه ساله قبل از مشروطه نوشته است. شاید مهم ترین این کتاب ها “افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار” باشد که آدمیت آن را با همکاری هما ناطق نوشته است.

او همچنین اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده و طالبوف تبریزی، سه متفکری که مشروطه خواهی ایرانیان بسیار متأثر از افکار و نوشته های آنان دانسته شده، را در سه کتاب مجزا مفصلا بررسی کرده است.
آدمیت حاصل تحقیقاتش درباره دوره پیش از مشروطه و تأثیر این دوران بر مشروطه خواهی ایرانیان را به نوعی در کتاب “فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت” جمع بندی کرده است.

اما کتاب های مستقل او درباره مشروطه نیز عموما به اندیشه های مشروطه خواهان توجه داشته و کمتر اثری از روایت وقایع در آنها می بینیم. اسامی کتاب ها نیز این رویکرد او را تا حدودی نشان می دهند: “ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران“، “فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطه ایران” و “مجلس اول و بحران آزادی“.

میراث‌بران مارکس

در دهه پنجاه شمسی به تبع جو حاکم سیاسی آن زمان، گرایشی جدید در تاریخ نگاری ایران پیدا شد؛ گرایشی که وقایع تاریخی را با تئوری های چپ و از دیدگاه طبقاتی تحلیل می کرد. این گرایش طبیعتا به سراغ مشروطه نیز رفت و به تحلیل این واقعه با نظریه های مارکسیستی پرداخت. از نمایندگان این گرایش که به طور مشخص به سراغ مشروطه رفتند، می توان از رحیم رئیس نیا و باقر مؤمنی نام برد.

رئیس نیا کتابی دارد با نام “زمینه های اقتصادی و اجتماعی انقلاب مشروطیت ایران” که آن را با همکاری داریوش آشوری نوشته است. “حیدرخان عمواوغلی در گذر از طوفان ها” و “دو مبارز جنبش مشروطه: ستارخان و شیخ محمد خیابانی” دیگر کتاب های مهم او هستند که دومی را با همکاری عبدالحسین ناهید نوشته است.

عبدالحسین ناهید مستقلا نیز کتاب هایی با عنوان “زنان ایران در جنبش مشروطه” و “نقش کودکان و نوجوانان در جنبش مشروطه” نوشته است.

باقر مؤمنی نیز با کتاب های “ایران در آستانه انقلاب مشروطیت“، “مسئله ارضی و جنگ طبقاتی در ایران“، “ادبیات مشروطه“، “پنج لول روسی“، “آخرین مجاهد” و “شکل های مبارزه در جنبش مشروطیت” حضور فعالی در تاریخ نگاری دهه پنجاه داشت.

کتاب های این دو مثل خیلی از کتاب های آن دوره در تعداد صفحات کم و بیشتر شبیه جزوه متشر می شد.

مؤمنی به انتشار کتاب های قدیمی و نوشتن مقدمه و حواشی بر آنها نیز توجه ویژه ای داشت. “مقالات” آخوندزاده، “چهار تئاتر” میرزا آقا تبریزی، “کتاب احمد” و “مسالک المحسنین” طالبوف تبریزی و یکی از چاپ های “سیاحتنامه ابراهیم بیک” زین العابدین مراغه ای با مقدمه و حواشی او منتشر شدند.

با این که کتاب های این گروه از مورخان کتاب های تاریخ مصرف داری بودند و در دو دهه اخیر مراجعات کمی به آنها صورت می گیرد، نمی توان منکر نقش و تأثیرشان در فضای پرالتهاب دهه پنجاه، چه قبل از انقلاب و چه اولین سال های بعد از انقلاب، شد.

سکوت ایرانیان

در دو دهه گذشته موج جدیدی از تاریخ نگاری مشروطه آغاز شده است. به دلایلی که بررسی آنها از موضوع این نوشته خارج است، تقریبا هیچ یک از مورخان نسل جدید مشروطه در ایران سکونت ندارند و در دانشگاه های خارج از ایران به پژوهش و تدریس مشغولند.

یکی از این مورخان خسرو شاکری است که سال هاست در پاریس مشغول تدریس و تحقیق است. شاکری گرایش به نظریه های چپ دارد و این گرایش در کتاب های او نیز دیده می شود. ” اسناد جنبش کارگری و سوسیالیستی ایران” یکی از کتاب های او است که در اولین سال بعد از پیروزی انقلاب سال ۱۹۷۹ ایران منتشر شد.

کتاب دیگر او که به تازگی به فارسی ترجمه و منتشر شده و محصول تحقیقات جدید اوست، “پیشینه های اقتصادی و اجتماعی جنبش مشروطیت و انکشاف سوسیال دمکراسی” نام دارد. شاکری از جمله مورخانی است که انقلاب مشروطه ایران را دارای گرایش های سوسیال دموکرات قوی می داند. گرایشی که به باور او به دلیل غفلت سهوی یا عمدی تاریخ نگاران اصلی این واقعه از دید بسیاری پوشیده مانده است.

ژانت آفاری دیگر مورخی است که در سال های اخیر تحقیقات وسیعی درباره مشروطه انجام داده است. حاصل اصلی تحقیقات او کتاب “انقلاب مشروطه ایران” است که به فارسی نیز ترجمه شده است. آفاری انقلاب مشروطه را یک انقلاب چند فرهنگی و چند ایدئولوژی می داند که نقش سوسیال دموکرات ها و زنان در آن همان قدر پررنگ بوده که نقش روحانیان و تجار.

خانم آفاری تحقیقات جداگانه ای درباره نقش زنان در جنبش مشروطه نیز انجام داده است. نقشی که به عقیده او از دید همه مورخان مشروطه پوشیده مانده است.

یکی دیگر از کتاب هایی که در چند سال اخیر درباره مشروطه منتشر شد و مورد توجه قرار گرفت، “مشروطه ایرانی” نوشته ماشاءالله آجودانی بود. آجودانی که از حدود بیست سال پیش در لندن سکوت دارد، در “مشروطه ایرانی” از مشروطه خواهان ایران انتقاد کرده و آنها را متهم کرده که درک درستی از مفاهیم سیاست مدرن نداشتند و همین مسئله را دلیل شکست این جنبش دانسته است.

هزار راه نرفته

صد سال از امضای فرمان مشروطیت می گذرد و هنوز زوایای بسیاری از آن نامکشوف مانده است. هر سال که می گذرد پژوهشگری سند تازه ای می یابد و یا بر اساس اسناد پیشین تحلیل جدیدی از وقایع آن دوران ارائه می دهد. اما هنوز چه در زمینه وقایع نگاری و چه در زمینه تحلیل تاریخی کارهای زیادی برای انجام دادن هست.

در ده سال اخیر تاریخ نگاری های محلی مشروطه نیز رشد قابل توجهی کرده اند. بعد از آن که همیشه تهران و تبریز و تا حدی گیلان و قزوین و اصفهان قطب مشروطه دانسته می شدند، مورخان محلی بخش های دیگر ایران نیز به فکر یافتن و انتشار اسنادی از مشروطه خواهی پیشینیانشان افتاده اند و این تلاش محصول هایی نیز داشته است. محصول هایی که قطعا به همه جانبه تر و کامل تر شدن تصویر موجود از آن دوره مهم تاریخی کمک خواهند کرد.

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com