خبرگزاری فارس یا به تعبیر بسیاری دروغپردازی فارس گفتگویی با وزیر سابق وزارت ارشاد دولت دهم، سید محمد حسینی را منتشر کرده است که در تیتر خبر این جمله دیده میشود “سپردن نظارت و فیلترینگ به مردم بیمفهوم است”
ابتدا از نوع جلب توجه این خبرگزاری مطلبی را مشاهده کردم ،
سپردن نظارت و فیلترینگ به مردم بیمفهوم است
اینکه این گفتگو بر خلاف تیترهای زده شده در این صفحه حاوی بحث فیلترینگ نیست! و این کار یکی از حربههای خبرگزاری فارس است تا به بهانهی این موضوع در بین مردم و جوانان، آنان را به این صفحه بکشاند تا خوراک خبری لازم خود را به ذهن آنان بریزد. از سوی دیگر این کار به کلیک خوری این صفحه کمک زیادی میکند تا در صدر اخبار اینترنتی قرار بگیرد.
همانطور که مشخص هست این گفتگو در گروه سیاسی / حوزه احزاب و تشکلها قرار گرفته است و نه در حوزه فرهنگی، چون فارس بدنبال اهداف سیاسی خود در احزاب و تشکلها و مجلس است.
گمانهزنی درباره ریاست ملی درست نیست
اما در انتهای این صفحه نوشتهی دیگری به رنگ قرمز دیده میشود
“مشروح این گفتگو را اینجا بخوانید” و تازه این لینک است که شما را به مطلب مورد نظر راهنمایی میکند. این نیز راهکار دیگری است برای بالا بردن رصد ، رتبهبندی و پرارزش کردن مطلب در دنیای مجازی.
دوستانی که تجربه و علم سایتگردانی را دارند به خوبی متوجه این مورد هستند. لینک به خود از جمله راهکارهایی است که موتورهای جستجو برای خوانش مطالب از آن استفاده میکنند.
برگردیم به سراغ مورد اصلی؛ ابتدا نگاهی به چینش گفتگو بیندازیم
این مشروح گفتگو نیز به مانند چکیدهی آن در گروه سیاسی / حوزه احزاب و تشکلها قرار دارد.
ابتدا طبق معمول افراد نظام، صحبتی از رهبر جمهوری اسلامی نقل میشود و به عبارتی ثناگویی از او را سرلوحهی کار خود قرار داده است. سپس به موضوع مورد نظر رهبر پرداخته و آن را تفسیر میکند. بعد از آن موضوع جنجالی فیلترینگ را مورد توجه قرار میدهند و در ادامه به نمونه کارهای انجام شده میپردازند و از آنها دفاع میکنند ، در جاهایی که صدای اصولگرایان را در آورده است توپ را به زمین دیگر گروههای سیاسی میاندازند تا جایی که حتی از ارزشی و غیرارزشی کردن کارها دفاع کرده و در انتها به صورت نهفته از صدور انقلاب و اینکه مردم به ویژه اهل سنت ، انقلاب را پسندیدهاند دفاع و تبلیغ میکنند.
اما در مورد نظارت و فیلترینگ توسط مردم چه میگوید؟
از او در این مورد سوال کردهاند و احتمال زیاد و طبق منوال کاری چنین سوالی را در ویرایش نهایی برای این مطلب انتخاب کردهاند:
“سپردن نظارت و فیلترینگ به مردم چه مفهومی دارد؟!”
استفاده از علامت تعجب در آخر سوال خود گویای نیت پرسشکننده و پاسخدهنده هست.
“دیدگاهی مطرح شد که اصلا نظارتی در کارهای فرهنگی وجود نداشته باشد و خود مردم میتوانند بهترین فیلتر و ناظر باشند. این سخن ظاهر زیبایی دارد ولی خدشه جدی در آن وجود دارد و با ضوابط و چارچوبهای نظام اسلامی سازگاری ندارد زیرا به منزله نفی وظیفه نظارتی دستاندکاران است و عینا در دیگر حوزهها از جمله سلامت و بهداشت قابل طرح است که رها کردن امور توسط مسئولان، از منظر مردم هم قابل قبول نیست.”
…. با ضوابط و چارچوبهای نظام اسلامی سازگاری ندارد. چرا؟ زیرا به منزله نفی وظیفه نظارتی دستاندکاران است. مانند چه؟ مانند دیگر حوزهها از جمله سلامت و بهداشت قابل طرح است که رها کردن امور توسط مسئولان، از منظر مردم هم قابل قبول نیست.
ضوابط و چارچوبهای نظام اسلامی چه هستند و چه میگویند؟
وظیفه نظارتی مسئولین چیست و چه معنایی دارد؟
چرا برای مثال و همانندسازی از سلامت و بهداشت نام برده میشود؟
“در بحث مدیریت جهادی، دستاندرکاران و مسئولان مخاطب هستند که باید وظائف سیاستگذاری، حمایتی و نظارتی خود را به بهترین وجه انجام دهند و تردیدی نیست که باورها و اعتقادات مردم ما در معرض هجمه همهجانبه بیگانگان است. سرمایهگذاری فراوانی از سوی غرب صورت گرفته است که یک نمونه آن برنامههای متنوع بالغ بر ۱۶۴ شبکه ماهوارهای فارسیزبان برای تأثیرگذاری بر افکار، رفتار و سبک زندگی ماست. میخواهند فرهنگ ما تابعی از فرهنگ غرب باشد و عدهای هم در داخل با آنها همکاری میکنند. لذا ضرورت دارد کار جدی در صیانت از فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی صورت بگیرد. خوشبختانه مؤسسات فرهنگی متعددی راهاندازی شده و کارهای خوبی شروع شده است که با حمایت مسئولان در سال فرهنگ باید شاهد ثمرات پر بار این اقدامات باشیم.”
مدیرت جهادی یعنی چه؟
مخاطب به چه معناست؟
وظائف چه هستند و توسط چه کسانی به موظف رسانیده شده است؟
مردم از چه چیزی باید بترسند و به ما نیاز دارند؟
کار جدی موظفین چیست؟
چرا شما را مورد پرسش قرار دادهایم؟ امسال چه فرقی با سالهای قبل دارد؟
“برخی عمل به قانون در حوزه فرهنگ را به سختگیری تعبیر کردند”
حوزه فرهنگ و هنر از حساسیت بالایی برخوردار است که کمترین غفلت موجب جنجال آفرینی در کشور میشود. لذا باید مراقبت کرد چه مضمونی ارائه میشود، گاهی الفاظ رکیک به کار میبرند، این با شأن جامعه ما سازگاری ندارد، چه در فیلم سینمایی باشد و چه در تئاتر باشد. یا بعضی از حرکات جلف و رفتارهای زننده که قابل قبول نبود. ما فکر میکردیم براساس قانون باید وظیفه نظارتی را بهدرستی انجام دهیم، ولی بعضی این را تعبیر به سختگیری میکردند در حالی که واقعا، بنا بر سختگیری نبود، بنا بر تعامل و همکاری بود در عین حال خطوط قرمز را نمیتوانستیم نادیده بگیریم.
در زمان چه فردی و توسط چه کسی مادر هوگو چاوز بوسیده شد؟
چه کسی عبارت “آن ممه را لولو برد” را به کار برد؟
آب را باید کجا ریخت؟
آن ممه را لولو برد
چه کسی گفت: “ما باید چهار ماهواره از خودمان به هوا پرتاب کنیم تا هر “ننه قمری” کلید آنرا پایین نیاورد.” ؟
هر فردی که به این پرسشها پاسخ دهد به اعمال قدرت رسانهای این خبرگزاری و همچنین به ریا و دو بام و هوا بودن این فرد و دیگر افراد نظام حاکم بر ایران پیخواهد برد.
اگر مشروح این گفتگو را بخوانید، پرسشهای کلیدی فراوانی به ذهنتان جاری میشود که خود این شخص بدانها پاسخ داده است که از مرحلهی شعار تا عمل یک آسمان فاصله است.
فیلترینگ از جمله کارهای اعمال شده از سوی جمهوری اسلامی ایران است برای جلوگیری از روشنگریها و دستیافتن مردم به اطلاعات و ابراز عقایدشان است.
در حصوص حق دسترسی به اطلاعات در بعضی از اسناد حقوق بشر این طور آمده است:
مادۀ ۱۱ اعلامیۀ حقوق بشر و شهروند فرانسه، مصوب ۲۱ اگست ۱۷۸۹ مینگارد:
– آزادی آگاهی از افکار و عقاید، از گرانبهاترین حقوق بشر است. بنا بر این، هریک از افراد کشور میتوانند هرچه میخواهند آزادانه بگویند، بنویسند، به چاپ برسانند، مگر در مواردی که قانون تعیین کرده باشد. در آن صورت، تجاوز از آزادی مزبور مستلزم مسؤلیت خواهد بود.
مادۀ ۱۹ اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، مصوب ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، تصریح میکند:
– هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن با تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.
مادۀ نوزدهم میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد میگوید:
– هرکس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل، بدون توجه به سرحدات، خواه شفاهی و یا به صورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری، یا به هر وسیلۀ دیگر، به انتخاب خود شخص میباشد.
– اعمال حقوقی مذکور در بند دوم این ماده، مستلزم حقوق و مسؤلیت های خاص است؛ لذا ممکن است تابع محدودیتهای معینی گردد که در قانون تصریح شده و برای امور ذیل ضرورت داشته باشد:
ا. احترام حقوق یا حیثیت دیگران
ب. حفظ امنیت ملی یا نظم عمومی یا اخلاق عمومی
اما برخلاف این مطلب و حقوق بشر هر روز شاهد این هستیم که شماری از ایرانیان به علت ابراز عقیده، استفاده از اطلاعات و نحوه دسترسی به آنها بازداشت و به زندان محکوم میشوند.
****
حامی
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.