قاهره زن

زنی در محله‌ای در قاهره/ عکس از Walwyn/ فلیکر

[در خاورمیانه] جدا کردن زنان از حوزه عمومی، غالبا در ارتباط با احساس غیرت در مردان دیده می‌شود و منزوی کردن آنان، به عنوان مکانیزمی برای مهار جنسیت‌شان تحلیل شده است که از دید جامعه، عاملی است قدرتمند و بالقوه مخرب.

تمایز بین حوزه عمومی و خصوصی را جداسازی «دو جهان متفاوت» توصیف کرده‌اند. برای مثال مرنیسی۱ استدلال می‌کند که «جامعه مسلمان را مرزهایی به چند زیر-جهان تقسیم می‌کند: جهان مردان (امت،۲ جهان قدرت و دین) و جهان زنان که جهان خانگیِ عواطف جنسی و خانواده است». برای رد شدن از مرزهایی که حوزه عمومی را از حوزه خصوصی جدا کرده است، زنان باید از خود محافظت کنند و با استفاده از حجاب، از ایجاد هرگونه بی‌نظمیِ اجتماعیِ بالقوه یا فتنه۳ جلوگیری کنند. بنابراین زنان «می‌توانند تنها با ماندن در حفاظِ ۴ فضای خصوصی خود، وارد فضای عمومیِ مردان شوند.» حجاب در خارج از خانه، به مثابه «نمادِ در داخل ماندن» دیده می‌شود و زنان را در خیابان، «نامرئی» می‌کند. با این‌که این مطالعات، می‌توانند کمک زیادی به بررسیِ مناسباتِ مربوط به جنسیت بکنند، اما معمولا بحث‌های خود را به موضوعِ دسترسی زنان به کارِ با دستمزد محدود می‌کنند و در نتیجه، روابط پیچیده بین فضا، دانش و قدرت را به کنترلِ عواطف جنسیِ زنان، تقلیل می‌دهند. به علاوه معنای خصوصی و عمومی در این مطالعات، بر حسب جنسیت فهمیده می‌شود و حوزه عمومی بر اساس نگاه مردانه تفسیر می‌شود. معمولا با تمرکز روی بازار و مسجد، قلمروی عمومی به صورت ترکیبی از «مکان‌های اصلی که مردان در آن معاشرت می‌کنند؛ جایی که آنان، مردان دیگر را می‌بینند و خودشان هم دیده می‌شوند،» شناخته می‌شود.

فعالیت‌های زنان، حتی در خارج از خانه -مثلا در کوچه یا محله۵-، بخشی از حیطه خصوصی تلقی می‌شود. به این ترتیب مردانی که در کنار خیابان نشسته‌اند، در قلمروی عمومی هستند، اما زنانی که از چاه روستا آب می‌کشند و به خانه می‌برند، همچنان در قلمروی خصوصی گام برمی‌دارند. به‌طور خلاصه، زنان همواره به عنوان عامل خصوصی‌سازی‌ِ حوزه عمومی شناخته می‌شوند. در همین حال مردان معمولا به عنوان گروهی همسان دیده می‌شوند و توجهی به این موضوع نمی‌شود که چگونه دسترسی مردان جوان به بعضی فضای‌های عمومی توسط والدین‌شان و / یا دولت محدود می‌شود.

این نگاه دوگانه بر مبنای تفکیک حوزه عمومی و خصوصی، توسط بسیاری از نویسندگان نقد شده است. فمینیست‌ها به‌طور خاص نشان داده‌اند که تمایز قائل شدن بین حوزه عمومی و خصوصی «قسمتی از گفتمان سلطه است که به سرکوب و استثمار زنان در حوزه خصوصی، مشروعیت می‌بخشد». مطالعات نظری بیشتر نشان داده‌ است که مفهوم «عمومی»، چگونه در طول زمان تغییر کرده است. همان‌طور که فریزر۶ نشان داده است در حال حاضر، حوزه عمومی برای اشاره به مواردی چون «مربوط به دولت»، «قابل دسترسی برای همه»، «مورد توجه همه»، «مربوط به خیر عمومی یا منافع مشترک» به کار می‌رود. خصوصی هم معمولا اشاره دارد به مالکیت خصوصی یا به «زندگی شخصی و خصوصی که شامل روابط جنسی نیز می‌شود». بنابراین لازم است این سوال دائما پرسیده شود که چه کسی «خصوصی» و «عمومی» را تعریف می‌کند و چگونه تمایز بین این دو در طول زمان تغییر کرده و تحت تاثیر روابط بین گروه‌های مختلف جنسیتی و سنی قرار می‌گیرد.

هدف من این نیست که ماهیت جنسیتی جداسازی حوزه «عمومی» و «خصوصی» را انکار کنم. بلکه بحث من این است که با بدیهی دانستن وجود یک دوگانه صلب و قطعی انگاشتن جدایی «دنیای مردان» (که همواره معادل با حوزه عمومی، گرفته می‌شود) از «دنیای زنان» (که همواره معادل با حوزه خصوصی، گرفته می‌شود)، تحلیل‌هایی که ارائه می‌شوند، نمی‌توانند دلیل وجود یک تلاش دائمی برای ارائه تعریفی روشن از مرزهای بین حوزه خصوصی و عمومی را توضیح دهند. همین‌طور اگر این جدایی، قطعی دانسته شود نمی‌توان توضیح داد چرا تعریف حوزه عمومی و خصوصی، همچنان دارای نقش حیاتی در بازتولید روابط قدرت و تثبیت نابرابری جنسیتی است. قصد من این است که نشان دهم برای تحلیل این‌که چرا، چه زمانی و به وسیله چه کسانی، کدام فضاهای عمومی برای گروهای سنی و جنسی مختلف باز یا بسته می‌شوند، نیاز داریم که پا را فراتر از تاکید بر ویژگی جنسیتی فضای عمومی بگذاریم. این بررسی را باید گامی ضروری دانست برای فهم این که معانی فضاهای مختلف، چگونه ساخته می‌شوند. در حالی‌ که زنان تشویق می‌شوند که مرتب به فضاهایی نظیر مساجد بروند، رفتن آنان به فضاهایی نظیر محل کار و بازار با بار منفی همراه است. اگرچه محدودیت‌های بسیاری برای زنان وجود دارد، اما بسیاری از مردان جوان هم برای رفتن به بعضی فضاهای عمومی مانند خیابان یا قهوه‌خانه‌ها، با خانواده و دولت در کشاکش و منازعه هستند. قبل از وارد شدن به بحث ویژگی جنسیتی فضای عمومی، من به تحلیل مفهوم «حریم خصوصی» می‌پردازم و توضیح می‌دهم چگونه با آغاز پروژه‌های خانه‌سازی، شیوه‌های تازه‌ای برای جداسازی حوزه عمومی از حوزه خصوصی ابداع شد.

حریم خصوصی و خانه‌سازی مدرن

فرهنگ وبستر،۷ حریم خصوصی را «حالت یا موقعیت جدا بودن از دیگران یا در معرض دید نبودن»، «مصونیت از مداخله، بدون کسب اجازه»، «مکان انزوا» و «رازداری» تعریف کرده است.

مردم منطقه الزاویه۸ هم مانند بعضی جوامع دیگر، کلمه مشخصی که دقیقا معادل واژه انگلیسی «Privacy» باشد ندارند. در لغت‌نامه عربی-انگلیسی المورد، تنها بخشی از معنای حریم خصوصی را در قالب معادل‌هایی نظیر «عزلت»۹ و «سری»۱۰ می‌بینیم. البته لغت‌نامه عربی-انگلیسی آکسفورد، کلماتی مانند «تنهایی»۱۱ و «خلوت»۱۲ را هم به کلمات قبلی افزوده است. هیچ‌کدام از این کلمات نمی‌توانند به تنهایی، مفهوم جدایی خودخواسته و موقت از دیگران را برسانند. هیچ‌کس در الزاویه نمی‌پرسد که «آیا می‌خواهی تنها باشی؟»، هیچ کس نمی‌گوید «تو به حریم خصوصی من تجاوز کردی»، یا «من نیاز دارم که کمی تنها باشم». حکایت‌های زیادی در این مورد وجود دارد که چگونه مصری‌ها نمی‌توانسته‌اند درک کنند که خارجی‌هایی که به این کشور می‌آیند بعضی مواقع نیاز دارند که تنها باشند، خصوصا زمانی که بیمار هستند.

مردم برای کسانی که تنها زندگی می‌کنند احساس تاثر می‌کنند. مثلا برای من که فرزندی نداشتم و وقتی شوهرم سر کار بود کسی نبود که با او وقت بگذرانم، احساس تاسف می‌کردند. به همین دلیل نه تنها زنان از من دعوت می‌کردند که به دیدارشان بروم و تنها نمانم، بلکه تشویقم می‌کردند که برای سرگرم شدن، بچه‌دار شوم. وقتی که شوهر نادیا برای کار به عربستان سعودی رفت، او به خانه والدینش بازگشت و دو سال با آنها زندگی کرد. نادیا از تنها زندگی کردن می‌ترسید و احساس می‌کرد که مطمئن‌تر و بهتر است که او و فرزندش با والدینش زندگی کنند. بودن با دیگران در زندگی روزمره بسیار مهم است و تنها بودن، خطرناک و ترسناک جلوه می‌کند.

دیدن و حریم خصوصی

اطاق نشیمن، فضای اصلی معاشرت اعضای خانه با یکدیگر و با مهمان‌ها است. اعضای خانواده در این فضا غذا می‌خورند، چای می‌نوشند و تلویزیون نگاه می‌کنند. مانند مجلس۱۳ در لبنان و مفرج۱۴ در یمن، صاله۱۵ یا اطاق نشیمن در مصر، مرز بین حوزه خصوصی و عمومی است. در طول روز این فضا عمومی است و مهمان‌ها می‌توانند وارد آن شوند (چه زن و چه مرد)، اما شب‌ها این فضا خصوصی می‌شود و به عنوان محل خواب برای اعضای خانواده، مورد استفاده قرار می‌گیرد. زن و مرد با پوشیدن لباس مناسب، از حریم خصوصی خود در این فضای مشترک محافظت می‌کنند.

اگر در ورودی دو خانه همسایه، روبروی هم باشد، خانواده‌هایی که استطاعت مالی دارند سعی می‌کنند نیم‌دیواری در داخل خانه بنا کنند که اطاق نشیمن را از آشپزخانه جدا کند و در نتیجه فضایی را ایجاد کند که راهرو یا سرسرا نامیده می‌شود. بدون این دیوار، زمانی‌ که در ورودی خانه باز است صاله یا اطاق نشیمن در معرض دید همسایگان قرار می‌گیرد. ساخت نیم‌دیوار، صاحب‌خانه را قادر می‌سازد که میدان دید کسی که در زده است را کنترل کند. باید به این نکته توجه شود که رابطه‌ای قوی بین «دیدن» و حریم خصوصی وجود دارد.

مهم‌ترین مسئله تنظیم رابطه بین خود و دیگران این است که فرد مشخص کند که چه زمانی، کجا و چگونه خود را به دیگران بنمایاند. باید به این نکته اشاره شود که تنظیم دیده شدن توسط دیگران، به معنای کشیدن حصار کامل به دور خود نیست، بلکه تنها اعمال کنترل بر این است که چه کسی، چه کسی را و در چه شرایطی می‌بیند. بنابراین در حالی که زنان جوان ملزم به پوشیدن روسری و داشتن حجاب در فضای کار و دیگر فضاهای عمومی هستند، می‌توانند در مهمانی‌هایی مانند جشن تولد یا ازدواج که گاه در خیابان برگزار می‌شود، لباس‌های تجملی بپوشند، صورت و موهایشان را آرایش کنند، و در برابر مهمانان زن و مرد برقصند. این امر در واقع تجلیل از زیبایی، جذابیت‌های جنسی، و توانایی آنها در رقصیدن است. مادامی که رقصیدن در حضور خانواده یا دیگر اعضای فامیل (مردان و زنان) باشد، منعی برای آن وجود ندارد و مایه بی‌آبرویی نیست.

جنسیتی شدن فضای عمومی

فضاهای عمومی جنسیتی هستند به این معنا که «هم بازتابی از نحوه ساخته شدن و فهم جنسیت هستند و هم بر آن تاثیر می‌گذارند.» در حالی که مردان آزادی بیشتری در رفت و آمد در شهر و محدودیت کمتری در دسترسی به فضاهای عمومی دارند، فعالیت‌های زنان از عواملی مانند سن و نحوه پوشش تاثیر می‌پذیرد و محدود به زمان‌های خاصی است (برای مثال، شب یا روز یا زمان‌هایی که در دوره عادت ماهانه خود نیستند). انتظار می‌رود رفتار زن و مرد در خیابان، متفاوت باشد. زمانی که مردان در خیابان راه می‌روند مدام به اطراف خود نگاه می‌کنند و آماده‌اند تا در دعواها میانجی‌گری کنند یا در صورت نیاز، به دیگران کمک کنند. مردانگی و حسن شهرت آنها وابسته به حفاظت از زنان، تصحیح یک رفتار بد، یا نجات افراد حادثه دیده است. در حالی که متلک‌پرانی به زنان جوان محله‌های دیگر، به عنوان کاری سرگرم‌کننده و لذت‌بخش برای مردان شناخته می‌شود، مردان جوان نباید سربه‌سر زنانی بگذارند که در محله خود آنها زندگی می‌کنند. در نقطه مقابل، زنانی که تنها به خیابان می‌روند باید با وقار و سریع راه بروند، از نگاه کردن به اطراف بپرهیزند و در مقابل متلک‌های مردان، واکنش نشان ندهند. اگر یک زن جوان به متلک پرانی‌ها پاسخ دهد این خطر را دارد که بیشتر مورد آزار و اذیت قرار بگیرد، توجه بیشتری را به خود جلب کند و سرانجام ممکن است باعث ایجاد درگیری بین بستگان مرد خود با کسی شود که آزارش داده است.

درحالی که مردان می‌توانند تقریبا در هر ساعت از شبانه روز به خارج از خانه بروند و غالبا هم این‌ کار را می‌کنند، زنان معمولا در ساعات آخر شب بدون یکی از مردان فامیل یا یک زن دیگر از خانه خارج نمی‌شوند. آنها معمولا ترجیح می‌دهند بازو به بازوی همراه‌شان راه بروند. مواقعی که با گروهی از دوستان‌شان هستند، راحت‌ترند، بلند می‌خندند و حرف می‌زنند.

زمانی که زنان با یکی از مردان فامیل بیرون می‌روند، آن مرد احساس می‌کند که مسئولیت کامل زن با اوست. بعضی مواقع به دلیل اینکه مرد احساس می‌کند که کسی به زن همراه او متلک‌پرانی کرده است یا با نگاهش او را آزار داده است، ممکن است منازعه‌ای بین او و مرد غریبه صورت بگیرد. بر خلاف زنان جوان، زنان مسن می‌توانند با آزادی بیشتری از خانه بیرون بروند، بدون اینکه نگران آزار و اذیت دیگران باشند. قدرتی که زنان مسن در طول زمان به دست آورده‌اند، در بیرون رفتن بیشتر آنها و اعتماد به‌نفس آنها در خیابان و بازار، نمود پیدا می‌کند. بنابراین آنها می‌توانند با صدای بلند صحبت کنند، می‌توانند مردان غریبه را مستقیما مورد خطاب قرار بدهند، و همچنین می‌توانند پاسخ بی‌احترامی‌ها را به صورت زبانی یا فیزیکی بدهند.

Farha Ghannam. “Chapter 4: Gender and the Struggle Over Public Space”. Remaking the Modern: Space, Relocation, and the Politics of Identity in a Global Cairo. University of California Press: 2002. Permission to republish granted by University of California Press.

Farha Ghannam is an Associate Professor of Anthropology at Swarthmore College in Pennsylvania. She received her BA and MA from Yarmouk University, Jordan, and her PhD from the University of Texas at Austin.

In her chapter, Ghannam explores the dichotomy between public and private spaces for women in the Middle East. She explores women’s limited access to public spaces as a manifestation of gender-biased notions and the public’s conceptualization of this from a male point of view. Her analysis aims to go beyond simply reaffirming these gendered spaces, but to address the development and creation of boundaries between public and private, and how that determines power relations.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com