در قسمت پیش ضمن اشاره به دیدگاههای موافق و مخالف آیتالله خمینی در زندان شاه، به وقایعنگاری، پیشزمینهها و پیامدهای واقعه پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ پرداخته، یادآور شدم (منهای مقلدین و مریدان آیتالله خمینی) نظر عمومی در زندان شاه این بود که روحانیون (جدا از امثال آیتالله طالقانی) از موضع ارتجاعی با رژیم و اصلاحات شاه درافتادند.
در جامعهای که آخوندها با مشکل چندانی روبرو نبودند اما راه هر تشکل و شورا و سندیکای مردمی بسته بود، کانونهای ضد قدرت (حتی اگر روحانیون واپسگرا بودند) به عرش اعلا میرفتند و اینگونه بود که شریعت شیخانه، استبداد شاهانه را پس زد و جایش نشست.
در بحث ۱۵ خرداد سال ۴۲ باید به دو مسئله دیگر هم اشاره بشود. یکی ماجرای طِیّب و دیگری کاپیتالاسیون.
ضرورت طرح این دو مقوله برای این است که مسائل را آنگونه که هست بشناسیم نه آنطور که دوست داریم باشد.
گذشته چراغ راه آینده است آری اما به شرطی که آن چراغ را وارونه نگیریم و به قول تاگور فانوسمان را پشت سر نیآویزیم چون در اینصورت جز سایههای خودمان چیزی پیش پایمان نمیافتد.
…
با کشتن طِیّب، دوره امثال او هم به سر رسید. دور و بریهایش یکی یکی در انزوا و بی خبری و تنگدستی کارشان تمام شد. اول انقلاب حسین رمضان یخی هم یک گوشه افتاد و مرد.
…
اسناد ساواک نشان میدهد که طِیّب خودش شخصاً در تظاهرات ۱۵ خرداد شرکت نکردهاست، اما ساواک برای اینکه به این دروغ را جا بیاندازد که معترضان از خارجیها پول گرفتهاند، اقدام به دستگیری او و حاج اسماعیل رضایی کرد.
دخالت طِیّب در ۱۵ خرداد سال ۴۲ فقط در این حد بود که از اعتراض و عصیان مردم جلوگیری نکرد و همین را دستگاه نمیبخشید.
میگویند با این که طِیّب قلندر شهر تهران بود و خوش هم میگذراند، ولی در درون خود حال غریبی داشت. انگار با وجود همه افرادی که کنارش بودند، احساس تنهایی میکرد. چهره غمزدهاش هم همین را حکایت میکرد.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.