پر بیراه نیست اگر غنا و زوال فرهنگها و ملتها را در انزجارها و ستایشهایشان بیابیم. فرهنگ و ملتی که یا در افسانههای کهن در جستوجوی شخصیتهای موهومی میگردد، تا به عرش علا رساند، یا بیمایهگان را سرور و آقای خود میکند، فرهنگ و ملتی بیمار است و سخت میتوان به رستگاریاش دل بست. برای چه کسانی میایستیم و دست میزنیم؟ نام چه کسانی نقل مجلسمان است؟ مهم نیست ستایش میکنیم یا نفرین مهم این است که ذهنمان تلنبار شده است از صاحبان قدرت و مکنت، صاحبان قدرتِ بر اریکه نشسته یا صاحبان قدرت از اریکه به زیر کشیده شده. آنان که دانش و هنر و فرهنگ را با خشت جانشان بالابردهاند و هر آنچه داریم از خودگذشتهگی آنان داریم مهجورتریناند. تا زنده هستند سراغی از آنان نمیگیریم و چون نقاب خاک بر چهره کشیدند مقدس میشوند بیآنکه بدانیم که بودند و چه کردند.
این روزها بخت یارم بود که مصاحبتی و الفتی با بزرگی داشته باشم، انسان فرهیخته و فروتنی که عمر تاخت زده است با علمآموزی و فرهنگنویسی و فرهنگسازی.
دکتر محمدرضا باطنی عمری را به پای گسترش فرهنگ و زبان فارسی و ایرانی گذاشته است و از هر دو حکومت مصائب فراوان دیده است. در حکومت پیشین وقتی از انگلستان بازگشت با تجارب ارزندهیی که اندوخته بود مورد استقبال ساواک قرار گرفت و امکان بازگشت و پایان بردن پایاننامهی خود را از دست داد و پس از انقلاب هم به لطف آقای عبدالکریم سروش و دیگر گردانندهگان انهدام فرهنگی در سن ۴۷ سالهگی در اوج توانمندی و به بار و برنشینی بازنشسته شد و سالها خانهنشین بود تا این که دوباره به همت چند ناشر موفق شد به کار فرهنگنویسی بپردازد.(۱)
چندی پیش در کانون کتاب تورنتو ایشان سخنرانییی دربارهی فرهنگنگاری در ایران ایراد کردند. سخنرانییی که علاوه بر نکات آموزندهی بسیار در نقد فرهنگنویسی سنتی و تعریف ویژهگیهای فرهنگنویسی علمی و مدرن فارسی و فرهنگنویسی دوزبانه نکاتی را از تجارب خود بیان کردنند که بس عبرتآموز است و دل هر کسی که اندکی دل در گروی فرهنگ داشته باشد به درد میآورد، که در این سالها چه بر سرمان آمده است و چگونه بیخردانی فرومایه نتنها معیشتمان را به تنگنا کشاندهاند فرهنگمان را هم به یغما بردهاند. قصهی پر آب چشمی بود که دکتر باطنی با صفای وجودیشان به آن رنگی از مطایبه داد تا زهرش را گرفته باشد که کار دانشمندان ناله و نفرین کردن نیست آنان میسازند گیرم هر خشتی که بر خشت مینهند توفانی و موجی بیاید و بشورد و ببرد اما گزیری نیست باید ساخت باید امیدوار بود و ساخت. شما را دعوت میکنم با حوصله این ویدئو در حدود یکساعته را ببنید و گوش کنید بیشک بس خواهید آموخت و حظ وافر میبرید گیرم اندکی دلتان به درد بیاید از مصیبتی که بر تاریخ و فرهنگمان رفته است و میرود اما چاره چیست باید این حرفها را شنید و این دردها را چشید بلکه به فکر چارهیی افتاد و از این وضعیت هر روز فروروندهتر خلاصی یافت.
به امید روزی که دکتر باطنیها الگو و سرمشق جوانانمان باشند و هر نوجوانی که به مدرسه میرود این رویا را در سر بپروراند که روزی دکتر باطنی شود.
چکیدهیی از سخنرانی:
دکتر باطنی در آغاز به فرهنگنگاری در زبان فارسی پرداختند و نقد کوتاهی بر فرهنگنویسی سنتی ارائه کردند و مثالهایی از لغتنامه دهخدا و فرهنگ معین آوردند و سپس اصول فرهنگنویسی مدرن را تشریح کرده در مورد ساختن دادهگان زبان فارسی مطالبی را گفتند و شرحی از تلاش چند سالهی خودشان و همکارانشان دادند که به علت نداشتند بودجه آن پروژه ناکام ماند. در ادامه صحبت به فرهنگهای دوسوئه و تخصصی پرداختند و از انتشارات فرهنگ معاصر و تلاشهایی که برای نوشتن فرهنگهای مختلف توسط این انتشارات صورت گرفته است سخن گفتند. در بخش سوم سخنان خود به موضوع فرهنگنویسی انگلیسی به فارسی پرداختند و از دکتر حقشناس و فرهنگ هزاره سخن گفتند و به طور مشروح به فرهنگ معاصر پویا که توسط ایشان و همکارانشان تهیه میشود پرداختند.
چند نکتهی حاشیهیی از سخنان ایشان (نقل به مفهوم)
* وقتی فرهنگ پویا برنده جایزه سال شد چون آقای رفسنجانی رییس جمهور آقای لاریجانی وزیر ارشاد بود برای این که دستم به دست آنها نخورد از گرفتن جایزهی کتاب سال خودداری کردم.
* چند هزار صفحه دانشنامه نوشته شده در انتشارات معاصر چند سال است در وزارت ارشاد خاک میخورد به دلیل بهانههایی واهی مثل این که چرا «روحوضی» بعد از «روحانی» آمده است یا چرا از کارهای مثبت رضاشاه تعریف شده است. به قول دکتر معین یزید آدم بدی بود قبول، اما شاعر خوبی بود و اگر بدیاش را میگوییم باید خوبی او را هم بگوییم.
* برای روحانی که کتابی نوشته بود، و کتاب خوبی هم بود، ایندیکس درست کردیم گفت: «این چه اندکسی است که «ابلیس» اول آمده است» و ایندکس را قبول نکرد.
پانویس
۱- در گفتوگویی با امیر مهیم در دریچههای روبهرو دکتر باطنی شرحی از زندهگی خود داده است که دیدنی و شنیدنی است.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.