مسالهای که این روزها ذهن مردم و کارشناسان را به خود مشغول داشته این است که دولت دکتر حسن روحانی میتواند طرح بیمه همگانی را اجرا کند یا خیر؟ بیش از هر چیز لازم است دولت یازدهم را با دو مقوله بسنجیم تا بعد بتوانیم در آینده درباره توانمندی این دولت نظر دهیم. برای اینکه دولتمردان یک طرح را به اجرا بگذارند لازم است دولتمردان و مجریان دولت تمایل به اجرای آن داشته باشند. این مجموعه سیاستهای اتخاذ شده توسط برخی مجریان، بیمه همگانی را بر نمیتابد. بنابراین در مقابل این طرح که یکی از ضمانتهای عدالت اجتماعی است مقاومت میکنند. از سوی دیگر دولت وعده داده که میخواهد این طرح را اجرا کند. نشانههای اولیه نشان میدهد دولت برای اجرای این طرح راه سخت و دشواری در پیش دارد. چرا که اکنون بیمهشدگان مجبورند ۷۰درصد هزینههای درمانی خود را پرداخت کنند. برخی از اعمال جراحی هزینههای سرسامآور ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومانی بر دوش خانوار میگذارد و در این شرایط بیمه خدمات درمانی بسیار ناکارآمد عمل میکند. ناچار به اعترافیم که بیمارستانها و مراکز درمانی درآمدهای سرسامآوری از طریق انجام خدمات خود کسب میکنند و در مقابل مردمی قرار دارند که با وجود درآمد کم و ناکارآمد بودن بیمهها ناچارند بخش زیادی از هزینههای درمان را بپردازند. البته نباید فراموش کرد پزشکان و کادر پزشکی ارزشمندی هم در حال حاضر وجود دارند که حاضرند برای اجرای بیمههای همگانی با دولت همراه شوند. اما دولت نیازمند است مکانیسمهایی برای اجرای طرح هدفمندی یارانهها در پیش بگیرد. متاسفانه هنوز این مکانیسمها توسط دولت روحانی دنبال نشده و حتی به جرات میتوان ادعا کرد که نشانههایی هم از در پیش گرفتن این سیاست دیده نمیشود. البته برخی از مجریان به علت داشتن تعلقات طبقاتی با این سیاست همراه نمیشوند. برای برقراری عدالت اجتماعی ما نیازمند دیدن تمام طبقات از جمله طبقه کارگر هستیم. دولت باید به کارگران کمک کند که وضعیت معیشت خود را بهبود بخشند. قطعا در این راه دادن وعده و سخنرانی دردی را از جامعه کارگری و فرودست جامعه دوا نمیکند چنانکه در گذشته نیز دولتهای نهم و دهم فقط شعار همراهی با مردم را میداد اما در عمل راه دیگری در پیش گرفته بود. سخنرانی کارگری در روز کارگر به درد طبقه فرودست جامعه نمیخورد. آنچه اقشار ضعیف جامعه را تقویت میکند کمک دولت در سر پا ایستادن و بینیاز شدن این بخش از جامعه است. مسلما اجرای طرح بیمههای همگانی یکی از راههای تقویت این بخش از جامعه است. باید دانست بیمههای اجتماعی بدون همکاری متخصصان رده بالا و همکاری توده مردم شکل نمیگیرد و دادن وعده اجرای این طرح به تنهایی از سوی دولت ادامه راه را ممکن نمیسازد. بدون همراهی تودههای مردمی و مجریان ردههای میانی و بالای دولتی اجرای این طرح سرابی بیش نیست. نتیجه ثبتنام یارانهها نشان داد که مردم نسبت به وعدههای دولت چندان اعتماد ندارند و این امر به دلیل وعدههای عمل نشدهای بود که دولت قبل مرتب به مردم میداد. باید دانست پدیده طب ملی، بیمه تامین اجتماعی همگانی، پدیده تعاون و بیمه تامین اجتماعی جز با مشارکت تمام اقشار جامعه امکانپذیر نیست. برای اینکه تمام اقشار جامعه با این طرحها همراه شوند نیاز است تا نگرش تقویت طبقه سرمایهدار از سوی دولت از میان برود. مطمئنا سرمایه سودهای ۶۰ -۷۰درصدی را رها نمیکند تا طرح عدالت اجتماعی دولت یازدهم را به مرحله اجرا بگذارد. تا زمانی که این سیاستها وجود دارد گروههای مردمی با سیاستهای دولت همراهی نمیکنند. برای اجرای طرح بیمه همگانی نیاز به تغییر دید از سوی دولت وجود دارد. دومین استراتژی دولت تامین سرمایه اجرای این طرح مفید است. باید سرمایههای حاصل از رانت و… در جهت عدالت اجتماعی و بیمارستانی مورد استفاده قرار بگیرد. به عقیده بسیاری از کارشناسان اگر درآمد نفت صرف آموزش انسانها، بهداشت و خدمات درمانی شود سرمایهگذاری زیرساختی محسوب میشود. متاسفانه در سالهای گذشته، دولتها منابع مالی را به کسانی پرداخت میکردند که به نام ایجاد طرحهای عمرانی و سرمایهگذاری در تولید، پولهای هنگفتی را از کشور خارج کردند. بیتوجهی دولتمردان نسبت به نقد کارشناسان اقتصادی باعث شد تا مردم اعتمادشان را نسبت به تصمیمات اقتصادی دولت از دست بدهند. به هر حال آنچه مهم است دادن وعدههای رنگی به مردم نیست؛ مهم عمل به وعدههایی است که مردم انتظارشان را میکشند.
فریبرز رئیس دانا: انتظار میکشیم تا…
دوشنبه, ۱۵ام اردیبهشت, ۱۳۹۳
منبع این مطلب مجله هفته
نویسنده مطلب: دکتر فریبرز ریس دانامطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.