بعد از آنکه رهبر جمهوری اسلامی در مراسم روز زن در ایران برابری زن و مرد را مردود دانست، جنجال زیادی در رسانه ها رخ داد. اما بررسی کدهایی که رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی آن روز خود استفاده کرد شاید نمونه های تازه ای از برداشت او نسبت به مساله ی زن و حقوق آن در جامعه نبوده است. در واقع او سال هاست که به همین منوال موضوع حقوق زن را به حقوق زن مسلمان ایرانی تغییر داده است. این موضوع را در دوره های متفاوتی شاهد بوده ایم که هر گاه مفاهیم دموکراتیک و دنیای مدرن به ادبیات سیاسی ایران وارد شده است، رهبر جمهوری اسلامی با اضافه کردن پیشوندهایی آنها را به کلی از مفهوم خالی کند. نمونه ی بارز آن را در “مردم سالاری دینی” شاهد بوده ایم که در واقع ایستادگی در مقابل سیاست های دولت اصلاحات برای بازگرداندن قدرت به مردم بود و با اضافه شدن دین به آن در واقع جایگاه مردم تنها در چهارچوب دین و آن هم قرائت رسمی از دین تعریف شد. در این حوزه نیز تعریف الگوی زن مسلمان ایرانی همین چهارچوب را تکرار می کند و بررسی نگاه رهبر جمهوری اسلامی در این حوزه نشان می دهد که او در طی سالیان گذشته چگونه ساختمانی از حقوق زن در ایران را طراحی کرده است که امروز می تواند به صراحت برابری را زیر سوال برد.

منتقد غرب زدگی؛ رهبر جدید
مدت زیادی از انتخاب کسی که تا چند ماه پیش حجت الاسلام خوانده مى شد و حال در مقام رهبر، آیت الله سید علی خامنه ای شده نگذشته بود که او در جمع کثیری از زنان که به دیدار او آمده بودند به تحلیل دنیای غرب و حقوق آنها پرداخت. او نداشتن حق رای برای زنان در غرب را محکوم می کند حال آنکه اشاره ای به پروسه ی دریافت حق رای زنان ایرانی و مخالفت روحانیون در همان موقع با این موضوع را مطرح نمی کند. جدا از این او حق رای و ورود زن به حوزه ی کار و اجتماع را در مقابل لغزش ها تعریف می کند و در واقع غرب را محکوم می کند که تا به زن اجازه ی ورود به جامعه می دهی اسباب گمراهی او را هم فراهم می کنی و زن در غرب بی پناه در جامعه رها می شود.

به عبارت دیگر، رهبر تازه ی جمهوری اسلامی غرب را به دلیل نگاه سیاسی – اجتماعی اش محکوم می کند و به صراحت می گوید که مبنای ارائه حقوق به زن در غرب بر مبنای مبانی غلط استوار بوده است.

الگوسازی رهبرى
رهبر جمهوری اسلامی اما به مرور و با پیشرفت سازندگی در کشور چاره را در آن می بیند که الگوی مورد نظر را پیاده کند و تنها منتقد سیاست های دیگران نباشد. او هر چه از سال های اولیه ی رهبر اش دور می شود، علاوه بر انتقاد از آنچه دروغ و فریب های کمیسیون های سازمان ملل و فلان کمیته ی بین المللی می داند، الگوی زن را مطرح می کند:

“تربیت اسلامى و انقلابى زن مسلمان، مایه‏ى افتخار و مباهات جمهورى اسلامى است. ما به زنان مسلمان خودمان افتخار مى‏کنیم. در این راه‏پیمایى‏ها، وقتى دوربینها مى‏رود روى چهره‏ى خانمهایى که با حجاب کامل، فرزندانشان را هم در بغل گرفته‏اند و در شرایط دشوار به راه‏پیمایى آمده‏اند، یا براى اعلام موضع سیاسى، یا در نماز جمعه شرکت کرده‏اند و یا براى کار عبادى، سیاسى به پاى صندوقهاى رأى رفته‏اند، براى ما افتخار است. خانمهایى که در دانشگاهها مراتب عالیه را در راه تحصیل علم به‏دست آورده‏اند و یا در کنکورهاى سراسرى در رشته‏هاى گوناگون رتبه‏ى اول و دوم شده‏اند، وقتى در جامعه‏ى ما نمود پیدا مى‏کنند، جمهورى اسلامى سربلند مى‏شود و افتخار مى‏کند. این، افتخارى است براى احکام نورانى اسلام که در این دوران، این‏گونه مشغول سازندگى است و در جهانى که از همه طرف امواج تبلیغات غلط انحرافى در جریان است، زن مسلمان، با این شجاعت و استقلال رأى، خودش را مى‏تواند نشان دهد. این‏ها از برکات اسلام است”.۱۳۷۱/۰۹/۲۵

توجه به نحوه ی چینش این گفتار نیز خود جای بررسی دارد چرا که جایگاه مقام اول کنکور برای رهبر جمهوری اسلامی حتی در گفتار علنی کمتر از نقش زن با حجاب اسلامی در راهپیمایی است. به هر روی با رشد و توسعه ی دانشگاه ها در ایران در سال های بعد از آغاز سازندگی چهره ی جامعه تغییر یافت و هر ساله صفحه ی اول روزنامه ها پس از اعلام نتایج کنکور پر بود از تصویر دخترانی که رتبه های اول کنکور را در رشته های مختلف کسب کرده بودند.

آنچه مشخص است رهبر جمهوری اسلامی تلاش می کند در آن سال ها الگویی را برای زن ایرانی مشخص تعریف کند و می گوید : “اما الگوی زن ایرانی در این راه، همان است که گفته شد؛ زینب الگوست. زینب زنی نبود که از علم و معرفت بی‏بهره باشد؛ بالاترین علمها و برترین و صافیترین معرفتها در دست او بود”. اما درست در همین سخنرانی بود که او زن در غرب را تعریف می کند و می گوید : “الگوی غربیِ امروزِ اروپایی، برخاسته و زاییده از الگوی باستانی رومی و یونانی آن‏هاست. آن روز هم این‏طور بود که زن وسیله‏ای برای تکیف و التذاذ مرد بود و همه چیز تحت‏الشعاع این بود، امروز هم این را می‏خواهند؛ حرف اصلی غربی‏ها این است”. در واقع رهبر جمهوری اسلامی با این نگاه به صورتی دقیق تلاش می کند الگوی زن مسلمان ایرانی را در مقابل الگوی زن در غرب قرار دهد و بلافاصله دلیل این تضاد و از نگاه او دشمنی با الگوی مورد نظر خودش را در مساله حجاب تبیین می کند.

و همیشه پای یک زن…
همان سال های ابتدایی سازندگی بود که در عرصه های مختلف جامعه، مى شد زنان ایرانی را با صلابت در همه ی عرصه ها مشاهده می کرد و البته کمی هم شادابی پس از پایان جنگ به جامعه آمده بود. زنان ایرانی دیگر از رخت های سیاه فاصله گرفته بودند و کمی رنگ به جامعه آمده بود. با رشد شرکت های تولیدی و گسترش حوزه های کاری، زنان هم در حوزه های کار، تولید و خدمات به میدان آمده بودند. اینجاست که باز هم رهبر جمهوری اسلامی نمی تواند هم از الگوی مورد نظر خود دست بکشد و هم نمی تواند فرمان دهد زنان را به خانه بفرستید و به خوبی می داند که این جامعه دیگر به مانند اوایل انقلاب هرچند حجاب اجباری را تحمل می کند اما در مورد ساختار آن دیگر حاضر به فرمان پذیری برای استفاده از چادر به عنوان حجاب برتر نیست. اینجاست که او به میدان می آید و نه از زبان خود که از زبان خانواده ی شهدا گلایه می کند: “تأکید می‏کنم، نسبت به رفتار زن و مرد و پوشش زنان در داخل ادارات. بعضی شکوه دارند؛ گله دارند. خانواده‏های شهدا و زنان مؤمن به ما شکایت می‏کنند. به اینجا تلفن می‏کنند، نامه می‏نویسند، یا ما را که می‏بینند، مکرر می‏گویند که رفتار بعضی از زنان جامعه‏ی ما، رفتار مناسب و شایسته‏ی شأن زن مسلمان نیست”.

اینجا او به اعضای انجمن های اسلامی می گوید نهی از منکر کنید و با روش اسلامی الگوی زن مسلمان را در جامعه پیگیری کنید. در همان زمان بود که بسیار ادارات برای سال ها بخش نامه هایی را در مورد حجاب زنان صادر کردند اما شکایت ها از سوی دیگران هم بیشتر می شد و این الگوی اجباری را نتوانستند برای مدتی طولانی پیروی کنند.

سال های خطر
رهبر جمهوری اسلامی فاصله ی چند ساله ای را تنها به طرح کلیات در مورد حوزه ی زنان اختصاص داد تا اینکه در سال ۷۵ درست یکسال پیش از یک تحول اجتماعی عظیم در ایران، او بیشترین حجم از تبیین الگوی مورد نظر خود را انجام داد به نحوی که در آن سال او بیش از ۶ هزار باز از واژه ی زن استفاده کرد.

او در این سال جایگاه زن را تقسیم بندی می کند و زن را این چنین نگاه می کند:

نقش زن به عنوان انسانی در راه تکامل معنوی و نفسانی است که در این دیدگاه، زن و مرد با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارند.
در زمینه‌ی فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، علمی و اقتصادی است. از نظر اسلام، میدان فعّالیت و تلاش علمی و اقتصادی و سیاسی برای زنان، کاملاً باز است. اگر کسی با استناد به بینش اسلامی بخواهد زن را از کار علمی محروم کند، از تلاش اقتصادی باز دارد، یا از تلاش سیاسی و اجتماعی بی‌نصیب سازد، به خلاف حکم خدا عمل کرده است.
نگاه به زن، به عنوان یک عضو در خانواده است که این از همه مهمتر به نظر می‌رسد. عزیزان من! در اسلام به مرد اجازه داده نشده است که به زن زور بگوید و امری را بر او تحمیل کند.
در واقع رهبر جمهوری اسلامی تلاش می کند زمینه ی برابری زن و مرد را در حوزه ی تکامل معنوی بداند، حوزه ای که قانون نمی تواند در مورد آن نظر داشته باشد و به زندگی معنوی انسان ها باز می گردد. در بخش دوم هم توصیه ی او در همان سخنرانی به تحصیل علم برای زنان است و نه الزاما توصیه به پویا تر شدن در جامعه. در واقع اصل کلام رهبر جمهوری اسلامی در بخش سوم نمود دارد. جایی که باز هم غرب را محکوم می کند که با زمینه سازی حضور بیشتر زنان در عرصه ی کار و اجتماع او را از خانه و خانواده دور کرده است. در این مسیر رهبر جمهوری اسلامی نقش اصلی زن را تحصیل علم و پایداری نهاد خانواده قرار می دهد و هرگز نمی خواهد زن را به حضور در جامعه دعوت کند. زنانی که سال ۷۶ در کنار مردان نقش مهمی در پیدایش ۲ خرداد ۷۶ و احقاق حق خود در زیر چتر مردم سالاری و جامعه مدنی داشتند.

در همین زمینه:
زنان ایران در انتظار تحقق وعده‌های روحانی
نظام دینی آنها و نظام فکری ما
زنان در دولت آینده
حق، مسوولیت وانتخاب
نقص در ظاهر یا قانون؟

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com