آقای نوری زاد نترسید ! نامه سرگشاده به آقای محمد نوری زاد

با سلام

آقای محمد نوری زاد شما شهره به شجاعت هستید ، بدون ترس برای آقای خامنه ای نامه می نویسید و چنان حرف هایی مطرح می کنید که خیلی از خوانندگانتان از ترس آن را در خانه می خوانند ! حتی شما ترسی از اطلاعات و سپاه هم ندارید ، شاید همه نترسی شما از آنجا باشد که از چیزهای دیگر می ترسید !
بله شما هم ترسو هستید مثل همه ابنای بشر . من فکر می کنم شما از مخاطب فارس زبان آریایی مرکز گرایتان بیشتر از آقای خامنه ای و دستگاه عریض و طویل سرکوبش می ترسید !
اما چرا من اینطور فکر می کنم ؟! من این را وقتی شما در سفر به اصطلاح صلح و دوستیتان در کردستان و قسمتی از شهر های کرد نشین آزربایجان بودید فهمیدم . من از لابلای نوشته هایتان فهمیدم شما هم مبتلا به مد ترک ستیزی و کرد تبلیغی شدید ! بله ترک ستیزی و ترک تبلیغی ! با فعال شدن گپ ملی در ایران از حدود بیست سی سال قبل ایران پرستان و آریایی نژادان افراطی از ترس تجزیه ایران و با علم به اینکه اگر ترک ها بجنبند ایران به لرزه می افتد و جه بسا از هم فروپاشد سراسیمه تبلیغات وسیع ضد ترکی را شدت بخشیده و تئوری های غیر علمی آذری بودن ترک ها بخصوص آزربایجانیها را دوباره علم کردند و دستگاههای تبلیغی پوزیسیون و اپوزوسیون با روشهای مشابه و هم سو ضمن بایکوت اخبار و مطالبات ترک ها با تقویت رقبای منطقه ای آنان یعنی اکراد و ارامنه به خیال خود راههای تجزیه ایران را بستند. زیرا ادعاهای ارضی اکراد به آزربایجان غربی و ادعاهای مشابه ارامنه به قره باغ و نیز ادعای نسل کشی ارامنه از سوی ترک ها می تواند به شدت حرکت ملی آزربایجان را محدود کند . (این را دولت ایران به طور عملی با آزاد سازی قاچاق و مهاجرت اکراد عراق ، ترکیه و استانهای کرد نشین ایران به آزربایجان غربی تسهیل و تشویق می کند.)
بله شما هم که از طرف دوستان قدیم خود در تلوزیون و کیهان بایکوت و حتی تکفیر شده اید ، از طریق رسانه های فارسی زبان اپوزوسیون هر روز در مرکز توجه مردم هستید. بله شما در مرکز توجه هستید. اگر ذره ای بر خلاف رای پان ایرانیست ها بگویید از رسانه هایشان بایکوت می شوید و اطلاعاتی ها شما را مثل نقل اورمیه هپلی هپو خواهند کرد ! خوب چاره چیست ؟ بهترین چاره بوسیدن پای یک کودک بهایی و ترک ستیزی و بعد هم کرد تبلیعی است !
شما در پایان سفرنامه تان به کردستان ضمن معرفی شهرهایی از آزربایجان به نام کردستان استادانه عقب ماندگی کردها را به گردن ترک ها انداختید و از آبادانی نسبی شهر بناب در مقابل مثلاً بانه چنان ناراحت بودید که عصبانیت از لابلای سطورتان بر سر خوانندگان می ریخت !
آقای نوری زاد شما بهتر از همه می دانید ترک ها یی که در خدمت دولت هستند نه بر مبنای زبانی و تعلق ملی که بر مبنای تعلق مذهبی در خدمت رژیم قرار گرفته اند و تاکنون هیج قدمی برای مردمشان برنداشته اند. در غیر اینصورت میلیونها ، یعنی دهها میلیون ترک به شهرهای تهران ، اصفهان ، مشهد و حتی شهرهای کویری در پی لقمه ای نان مهاجرت نمی کردند.به طوریکه اکنون آزربایجان ثروتمند به لقمه ای نان محتاج است .
شما خوب می دانید از زمان آقای رفسنجانی تاکنون همه ترک ها از مناصب کلیدی به تدریج حذف شده اند اکنون نه امرای ارتش و نه سرداران سپاه نه وزرا و نه سرمایه داران درجه اول و نه حتی مراجع تقلید ترک نیستند و وزن ملی ترک ها در صدر جدول هیچ اعتدالی با وزن جمعیتی اصفهانیها ، کرمانی ها و یزدی ها ندارد.
به هر روی ، جهت اطلاع دوستان ( که از انگیزه من برای نوشتن این نامه خدمت حضرت عالی اطلاع ندارند) عرض می کنم ذیل مطلبی از آقای نوری زاد در فیس بوک با عنوان “جایی که عقل جاری است – چهارشنبه ۲۷ فروردین – روز شصت و هفتم
” و نقل قولی که از یکی از رهگذران با مضمون : “مرد جوان در بروکسل یک شرکت تآسیس کرده بود. از قانونمندی آنجا می گفت. این که در آنجا سه زبان هلندی و فرانسوی و بلژیکی رایج است. مقر اصلی اتحادیه ی اروپا در آنجاست. و این که در آن کشور مثلاً دو تا وزارت آموزش و پرورش هست برای مردمی که به دو زبان صحبت می کنند. بی آنکه این دو تا وزارت آموزش پرورش مزاحمتی برای هم فراهم آورند. وگفت: من از بی احترامی و بد اخلاقی گریختم و رفتم آنجا. گفت: نیاز به احترام و اخلاق، یک ضرورت انسانی است نه یک محصول شیک که مثلاً غربی ها داشته باشند و ما جهان سومی ها نداشته باشیم. گفت: مساحت بلژیک یک بند انگشت بیشتر نیست در برابر هیکل ایران اما در آمد سالیانه اش مطابق ایران است. و نتیجه گرفت: در آنجا عقل جاری است و در اینجا چیزی که نیست عقل. ” – پایان نقل قول – نوشتم :آقای نوری زاد بنده از دست شما دلگیرم ، فکر می کنم در برخی موارد خودتان را به تجاهل می زنید و جانبداری می کنید . این برازنده عقایدی که تبلیغ می کنید نیست ! سفرنامه کردستانتان را تا آخر دنبال می کردم ، بعد که وارد آزربایجان شدید چه سریع از اورمیه فرار کردید و در بناب جقدر جانبدارانه و به نفع تبلیغات گروههای تروریستی کرد همه محرومیت های کردستان را استادانه به گردن ترک ها انداختید ! حتی یک بار به زندانیان سیاسی هویت طلب ترک نپرداختید ، یک بار محرومیت های ما و هجوم فرهنگی به ترک ها را ندیدید ۳۰ میلیون ترک در ایران وچود دارد به طوریکه بومی تمام استان ها بجز سیستان و بلوچستان هستند چرا یک بار از محرومیت های ما نمی نویسید ؟ من بخاطر دفاع از محیط زیست و مشخصاٌ دریاجه اورمیه سه سال است که آواره هستم چراما را نمی بینید یا خود را به تجاهل زده اید ؟!
از اینجا بود که باران فحش و مخالفت و ادبیات رایج شیرین پارسی در منکوب مخالفان و تجزیه طلبان شروع شد و آقای نوری زاد عزیز هم ناظر و شاید خندان !!! از این روی بهتر دانستم این نامه را خدمت جناب نوری زاد بنویسم زیرا فکر می کنم به سبب قراین تجربی آقای نوری زاد از نامه بدشان نمی آید شاید دری ازباب گفتگو بگشاید و مجالی برای مصافحت باشد.
علی ایحال این نامه است و نمی توان با آن مثل یک مقاله بزرگ و یا کتاب برخورد کرد ، اصل حرف من این است : ترک ها در ایران علی رغم سیاست انکار و تصفیه ملی و فرهنگی زنده هستند و بتدریح وارد سیاست شده هویت و حقوق ملی خود را طلب می کنند شاید در آینده بخواهند کشور مستقلی هم داشته باشند . نه شما و نه هیج کس دیگری نمی تواند خواست مردم را سرکوب کند گرچه می شود این خواست را به تعویق انداخت . اما نکته این است روشنفکر مرکز گرا مانند چاقو کش و لات می خواهد با این مسئله برخورد کند یا با صحبت و تفاهم از نوع حقوق بشری ، به عبارت دیگر آیا می خواهید الگوی چک و اسلواکی را اجرا کنید یا یوگسلاوی و سوریه ؟!
لطفا به سوال های من پاسخ دهید ، خوشحال خواهم شد نقطه نظراتتان را بدانم . البته اگر پرسشهایی نیز داشته باشید متفابلاً حاضر به پاسح گویی هستم .
طاهر محامی با نام نویسندگی تایماز اورمولو
واشینگتون – ۲۱ آوریل ۲۰۱۴

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)