عکس: نمایی از فیلم «میان دنیاها» به کارگردانی فئو آلاداگ
روز ششم جشنواره را شاید بتوان بیحاشیهترین روز جشنواره نیز دانست. امروز البته برای من با پنج فیلم روز شلوغی نیز بود.
«میان دنیاها» به کارگردانی فئو آلاداگ کارگردان زن اتریشی اولین فیلم امروز بود. این فیلم که به حضور سربازان آلمانی در افغانستان میپردازد دومین فیلم بلند این کارگردان پس از فیلم «بیگانه» است. یسپر سرباز آلمانی که برای خدمت به افغانستان رفته است به همراه گروهش مسئولیت حفظ یک روستای دورافتاده را بر عهده دارد.
«میان دنیاها» به کارگردانی فئو آلاداگ کارگردان زن اتریشی اولین فیلم امروز بود. این فیلم که به حضور سربازان آلمانی در افغانستان میپردازد دومین فیلم بلند این کارگردان پس از فیلم «بیگانه» است. یسپر سرباز آلمانی که برای خدمت به افغانستان رفته است به همراه گروهش مسئولیت حفظ یک روستای دورافتاده را بر عهده دارد.
در طول داستان و طی اتفاقاتی که میافتد او بارها مجبور به انتخاب میان مسئولیت شخصی و حرفهای میشود. اما او تنها کسی نیست که بین دنیاها گیر کرده است. تارک، پسر افغان که با خواهرش زندگی میکند و مترجم یسپر نیز هست دائما از سوی افرادی ناشناس تهدید میشود تا به همکاریاش با نیروهای خارجی خاتمه دهد، از طرفی وزارت خارجهی آلمان نیز حاضر نیست به او ویزا بدهد زیرا مدرک مستدلی که نشان دهد او در خطر است ندارد. رونالد زرفلد که پیش از این با فیلم «باربارا» نیز در برلیناله شرکت کرده بود و محمد محسن بازیگر افغان در این فیلم ایفای نقش کردهاند. سینمای برزیل با فیلم «ساحل فوتور» در جشنوارهی امسال حرفی برای گفتن نداشت. کریم آینوز کارگردان برزیلی – الجزایری با فیلمی که محصول مشترک برزیل و آلمان است به برلین آمده است. روایت عشقی همجنسخواهانه بین یک نجات غریق و توریستی که دوستش را در ساحل فوتور در برزیل از دست میدهد، میتواند برای بردن جایزهی خسته کننده ترین فیلم امسال با فیلم آرژانتینی «تاریخ ترس» رقابت کند. یانیس اکونومیدیس کارگردان و بازیگر قبرسی امسال برای اولین بار با فیلم «استراتوس» در بخش مسابقه پذیرفته شده است. استراتوس یک قاتل حرفهای است که برای عملی کردن نقشهی فرار دوستش از زندان به پول نیاز دارد. شخصیت ساکت، خونسرد و ناشناختهی استراتوس با بازی فوقالعادهی ونگلیس موریکیس بازیگر یونانی میتواند او را از شانسهای مسلم دریافت خرس نقرهی بهترین بازیگر مرد کند. «کور» از بخش پانوراما اتفاق خوب روز ششم بود. تردیدهای دیدن یک فیلم دیگر پس از تماشای چهار فیلم با دیدن نام اسکیل ووگت به عنوان کارگردان این فیلم برایم برطرف شد. «اسلو، ۳۱ آگست» را چند ماه پیش از همین کارگردان دیده بودم و خوشم آمده بود .«اسلو…» قصهی بازگشت بود. بازگشت به جامعه، به رابطه و… کور اما داستان متفاوتی داشت. اینگرید زنی است که به تازگی قوهی بینایی خود را از دست داده است. او که با شوهرش مورتن زندگی میکند هر صبح با لیوانی چای روبهروی پنجره مینشیند، به رادیو گوش میدهد و در مورد همسر و همسایگانش تخیل میکند. تخیلاتی که گاهی آنها را در کامپیوتر شخصیاش تایپ میکند. خیال، خلق کردن و در کل نوشتن را میتوان درون مایههای فیلم جذاب کور دانست. فیلمی که در بخش پانوراما با سالن پر و تشویق پرشور تماشاگران همراه شد.
—-
روز پنجم
حالا به نیمهی جشنوارهی برلیناله رسیدهایم. ۹ فیلم از ۲۰ فیلم بخش مسابقه به نمایش درآمدهاند. تا پایان روز چهارم هیئت داوران بینالمللی مجلهی اسکرین فیلمهای راه صلیبی (روز چهارم) و ۷۱ (روز سوم) را خوب و بقیهی فیلمها را متوسط و ضعیف ارزیابی کردهاند. در جدولی که روزنامهی تاگس شپیگل از امتیازات منتقدان روزنامهها و مجلات آلمانی منتشر کرده است نیز همین دو فیلم پیشتازند. باید دید هیئت داوران امسال جشنواره تا پایان چه فیلمهایی را شایستهی دریافت جایزه میدانند.
میترا فراهانی مستندساز ایرانی و میشل گوندری در کنفرانس مطبوعاتی هیئت داوران برلیناله، عکس: سپهر عاطفی
رئیس هیئت داوران جیمز شیمس تهیه کنندهی آمریکایی است که پیش از این تهیه کنندگی بعضی از فیلمهای انگ لی فیلمساز تایوانی را بر عهده داشته است. از این میان میتوان به فیلمهای «کوهستان بروکبک» و «مهمانی ازدواج» اشاره کرد که دومی در سال ۱۹۹۳ موفق به کسب خرس طلایی برلینآله شده بود. در میان دیگر اعضای هیئت داوران نامهای باربارا بروکلی تولید کنندهی فیلمهای جیمز باند، ترینه دورهولم بازیگر و خوانندهی دانمارکی، گرتا گرویگ بازیگر آمریکایی، میشل گوندری کارگردان فیلم «درخشش ابدی یک ذهن پاک»، تونی لیونگ بازیگر فیلمهایی چون «در حال و هوای عشق» و «استاد بزرگ» و کریستف والتس بازیگر اتریشی برندهی جایزهی اسکار دیده میشود.
میترا فراهانی مستندساز و نقاش ایرانی نیز جزو هیئت هشت نفره داوران است، تا برلیناله بار دیگر ثابت کند حساب ویژهای روی هنرمندان و سینمای ایران باز میکند. این چهارمین سال پیاپی است که یک ایرانی در میان هیئت داوران جشنوارهی فیلم برلین حضور دارد.
میترا فراهانی مستندساز و نقاش ایرانی نیز جزو هیئت هشت نفره داوران است، تا برلیناله بار دیگر ثابت کند حساب ویژهای روی هنرمندان و سینمای ایران باز میکند. این چهارمین سال پیاپی است که یک ایرانی در میان هیئت داوران جشنوارهی فیلم برلین حضور دارد. در سالهای گذشته شیرین نشاط، اصغر فرهادی و جعفر پناهی نیز در جمع داوران این جشنواره بودند که البته جعفر پناهی در سال ۲۰۱۱ به دلیل ممنوع الخروجی موفق به شرکت در این رویداد بزرگ سینمایی نشد. «ماساژ کور» ساختهی لو یه محصول مشترک چین و فرانسه، «در راستای ناپدیدی» ساختهی هانس پتر مولند از نروژ و «زندگی ریلی» اثر فیلمساز شناخته شدهی فرانسوی آلن رنه، فیلمهای بخش مسابقه بودند که امروز به نمایش درآمدند. آلن رنه ۹۱ ساله برای فیلم جدیدش برای سومین بار به سراغ نمایش نامهای از آلن ایکبورن، نمایشنامه نویس انگلیسی رفته است. فرم نامالوف و میزانسن تئاتری زندگی ریلی البته به مذاق بسیاری خوش نیامد و در جریان نمایش فیلم چندین نفر سینما را ترک کردند. پدیدهی امروز اما بدون شک «در راستای ناپدیدی» بود که نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرد و در پایان با تشویقهای طولانی آنها همراه شد. نیل (استلان اسکارسگوارد) با ماشین برف روب خود در جادههای کوهستانی و پر برف شهری کوچک در نروژ راه را برای عبور ماشینها باز میکند. او که به تازگی به عنوان شهروند نمونهی سال برگزیده شده است، توضیح پلیس برای مرگ پسرش به علت مصرف بیش از حد هرویین را باور نمیکند و تصمیم میگیرد از قاتلین پسرش انتقام بگیرد. نتیجه یک کمدی سیاه دیدنی است که البته شدت خشونت در آن گاهی بیننده را شوکه میکند.
—–
اوما تورمن بازیگر نیمفومنیا پیش از نمایش فیلم، عکس: سپهر عاطفی
روز چهارم جشنواره است، کمکم آثار بیخوابی و خستگی نمایان میشود. ۱۰ دقیقه خواب ماندم. ساعت ۹ صبح از مترو ایستگاه پوتسدامر پیاده میشوم. درست در همین ساعت قرار است فیلم «راه صلیب» در کاخ اصلی جشنواره نمایش داده شود. در راه فکر کردم شاید بهتر است نمایشهای بعدی فیلم را ببینم و صبح را به کارهای عقب مانده برسم. اما دوان دوان خودم را به سینما میرسانم و تقریبا آخرین نفری هستم که وارد سالن میشوم. فیلم اثر دیتریش بروگمان است و از حضور رامین یزدانی بازیگر ایرانی-آلمانی بهره میبرد. ماریا چهارده ساله و عضو جامعهی بنیادگرای کاتولیک است. آنقدر بنیادگرا که شنیدن موسیقی راک و جاز را ممنوع میدانند و معتقدند تنها راه سعادت انسان همان راهی است که آنها میشناسند. فیلم به چندین فصل تقسیم شده است. هر فصل با اشاره به داستان به صلیب کشیده شدن مسیح نامگذاری شده است. «راه صلیب» چندمین فیلم امسال است که شخصیت اصلی آن را یک کودک یا نوجوان بر عهده دارد. در صحنهای از فیلم ماریا در زنگ ورزش، با شنیدن صدای موسیقی میایستد و از معلمشان میخواهد موسیقی را قطع کند. معلم به خواستهی ماریا موسیقی را عوض میکند. بعد بچههای دیگر هم از دویدن سر باز میزنند و به شوخی میگویند مذهب ما دویدن را ممنوع کرده است و بحث کوتاهی در مورد رواداری در میگیرد که در ابعادی وسیعتر بحث روز آلمان و دیگر کشورهای اروپایی در مورد مسلمانان را به ذهن متبادر میکند. حالا نوبت نمایش پرحاشیهترین فیلم جشنوارهی امسال رسیده است.
«نیمفومانیا» که از روز آشکار شدن داستانش تا به امروز در کانون توجهات قرار داشته است نمایش داده شد. لارس فون تریه کارگردان دانمارکی در تازهترین فیلمش که در دو قسمت ساخته شده است، داستان زنی (جوی با بازی شارلوت گینسبورگ) در آستانهی میانسالی را روایت میکند که با نگاه به گذشته، قصهی روابط متعدد و آزاد جنسی خود را بازگو میکند.
«نیمفومانیا» که از روز آشکار شدن داستانش تا به امروز در کانون توجهات قرار داشته است نمایش داده شد. لارس فون تریه کارگردان دانمارکی در تازهترین فیلمش که در دو قسمت ساخته شده است، داستان زنی (جوی با بازی شارلوت گینسبورگ) در آستانهی میانسالی را روایت میکند که با نگاه به گذشته، قصهی روابط متعدد و آزاد جنسی خود را بازگو میکند. فیلم در نشان دادن صحنههای سکس بیپروا است و ابایی از نشان دادن جزییات رابطهی جوی با مردان مختلف ندارد. دیتر کوسلیک مدیر برلیناله، «نیمفومانیا» را اثری باشکوه و رادیکال معرفی کرده بود، حداقل در قسمت دوم حرف آقای مدیر حقیقتی انکارناپذیر وجود دارد.
لارس فون تریه روی فرش قرمز برلیناله پیش از نمایش فیلمش
نسخهای که در برلیناله نمایش داده میشود حدود ۳۰ دقیقه طولانیتر از نسخهای است که در سرتاسر دنیا اکران شده است. فونتریه که چند سال پیش به علت اظهار همدردی با هیتلر در جشنوارهی کن جنجال زیادی به پا کرده بود و مورد تحریم این جشنواره قرار گرفت امسال با پیراهن این جشنواره به میان عکاسان آمد و البته مطابق سیاست ماههای اخیر خود از حضور در جمع خبرنگاران انصراف داد.
—-
روز سوم
امروز صبح فیلم اول نیم ساعت زودتر از وقت معمول شروع میشد. پوتسدامر پلاتز که محل تمرکز چند سینما و کاخ اصلی جشنواره است هنوز از خواب بیدار نشده بود. با این حال وقتی از کنار محل بلیط فروشی رد میشدم صف غیر رسمی جلوی باجهی بستهی بلیط شکل گرفته بود. چند نفر هم که از شب قبل آنجا خوابیده بودند نفر اول صف بودند.
امکان برابری که برلیناله به تماشاگران عادی سینما و اهالی رسانه میدهد وجه تمایز این جشنواره از دیگر همتایان اروپاییش ، کن و ونیز است. امروز هم مثل دیروز سه فیلم دیدم که نقاط مشترکی داشتند. هر سه بر اساس داستانی واقعی ساخته شده بودند. فیلم اول، دومین فیلم آلمانی حاضر در بخش مسابقه بود.
«خواهران محبوب» فیلم ۱۷۰ دقیقهای دومینیک گراف یک درام تاریخی دربارهی زندگی عشقی فردریش شیلر شاعر و نمایشنامه نویس شهیر آلمانی بود. کارولین، خواهر کوچکترش شارلوت و شیلر سه ضلع یک رابطهی عشقی هستند که برای با هم بودن کار سادهای در پیش ندارند. «خواهران محبوب» البته تنها روایتگر یک داستان عشقی نیست بلکه همزمان تحولات صنعت چاپ و نگاه تحقیر آمیز جامعه به زنان را نیز به نمایش میگذارد.
«خواهران محبوب» فیلم ۱۷۰ دقیقهای دومینیک گراف یک درام تاریخی دربارهی زندگی عشقی فردریش شیلر شاعر و نمایشنامه نویس شهیر آلمانی بود. کارولین، خواهر کوچکترش شارلوت و شیلر سه ضلع یک رابطهی عشقی هستند که برای با هم بودن کار سادهای در پیش ندارند. «خواهران محبوب» البته تنها روایتگر یک داستان عشقی نیست بلکه همزمان تحولات صنعت چاپ و نگاه تحقیر آمیز جامعه به زنان را نیز به نمایش میگذارد.
برای مثال کارولین مجبور میشود رمان خود را بینام منتشر کند زیرا کمتر کسی در اروپای قرن ۱۸ نوشتههای یک نویسندهی زن را جدی میگیرد. جورج کلونی با فیلم «قهرمانان آثار ماندگار» به برلین آمده است. گروهی از کلکسیونرها و کارشناسان آثار هنری در آمریکا و در اواخر جنگ جهانی به اروپا میروند تا پروژهی بزرگترین دزدی آثار هنری در اروپا را ناکام بگذارند. نازیها گنجینهی عظیمی از آثار هنری در سرتاسر اروپا گردآورده اند و قرار است اگر هیتلر خودکشی کرد یا برلین در آستانهی سقوط بود همهی آنها را نابود کنند اما فرانک استوک (با بازی جورج کلونی) و یارانش نمیخواهند اجازه دهند این گنجینهی فرهنگی نابود شود. در نمایش «قهرمانان آثار ماندگار» اما اتفاق نادری افتاد. هنوز به نیمهی فیلم نرسیده بودیم که یکی از تماشاگران فریاد زنان تقاضای دکتر کرد. دیگران هم به تبعیت از او و با دست زدن باعث قطع نمایش فیلم شدند تا به کسی که به کمکهای سریع پزشکی نیاز داشت رسیدگی شود. این توقف بیست دقیقهای برنامهی کنفرانس مطبوعاتی را هم با مشکلاتی روبهرو کرد. ظرفیت اتاق کنفرانس خیلی زود پر شده بود و جا برای کسانی که فیلم را تا آخر دیده بودند نبود . ساعت ۵ بعدازظهر در سینما کوبیکس به دیدار «فرشتههایی بهتر» ساختهی جی ادواردز در بخش پانوراما رفتم. اولین ساختهی تدوینگر فیلم ترنس مالیک به شدت وامدار سینمای او به خصوص فیلم آخرش «به سوی شگفتی» است. فیلم داستان کودکی ابراهام لینکلن شانزدهمین رییس جمهور آمریکا را روایت میکند. نام فیلم اشارهای به نقل قولی از ابراهام لینکلن است:«همهی چیزی که هستم، یا امیدوارم که باشم به مادر فرشتهام مدیونم.» موزیک تاثر گذار به همراه دوربین بینقص و متحرک با تاکید بر طبیعت بکر ایندیانا فیلمی چشم نواز را پدید آورده است که بی اغراق از بهترین فیلمهای امروز بود.
—-
روز دوم
دیوید اوراسل، کریستین بیل و دیوید کوپر در جریان کنفرانس مطبوعاتی فیلم «کلاهبرداری آمریکایی» که در ۱۰ رشته نامزد دریافت جایزه اسکار است.
روز دوم برلیانه،
این چهارمین سال جشنواره است که در برلین هستم. باید بگویم برلین را هیچوقت بیشتر از این ۱۰ روز دوست نداشتهام. با وجود هوای سرد فوریه، تنور سینما اینجا گرم است. -البته گوش شیطان کر هوا این روزها بدک نیست – توریستها فرهنگی همینطور که کیفهای برلیناله بر دوش در شهر قدم میزنند، دربارهی سینما گفتگو میکنند. اولین فیلم امروز، فیلم آلمانی «جک» ساختهی ادوارد برگر بود. سینمای آلمان در این دوره با چهار فیلم یکی از پررنگترین حضورهای خود در تاریخ برلیناله را تجربه میکند. «جک» ۱۰ سال بیشتر ندارد اما با همین سن کم مسئولیت خود و برادر ۴ سالهاش را بر عهده دارد. مادر آنها البته در خانه است اما آزادی خود را بیشتر از فرزندانش دوست دارد. در سالهای گذشته چندین فیلم با چنین ایدهای دیدهام. برای مثال دو سال پیش فیلم «خواهر» محصول فرانسه در بخش مسابقهی جشنواره حاضر بود که درونمایهای مشابه داشت. به نظر میرسد سست شدن پیوندهای خانوادگی دغدغهی مشترک بعضی سینماگران جوان اروپایی است. با این حال فیلم در جلب نظر منتقدان موفق عمل کرده است و تا آنجا که از گوشه و کنار شنیدم فیلم را خوب ارزیابی کردهاند. رشید بوچارب کارگردان الجزایری – فرانسوی با فیلم «دو مرد در شهر» به برلین آمده است. فیلم قبلی بوچارب «درست مثل یک زن» با بازی گلشیفته فراهانی سر و صدای زیادی در ایران به پا کرد. «دو مرد در شهر» روایتگر بازگشت یک مجرم به جامعه پس از اتمام ۱۸ سال دوران زندان است. ویلییام که در زندان مسلمان شده و از کارهای پیشینش پشیمان است پس از آزادی راه سختی برای در پیش گرفتن یک زندگی آرام دارد. فیلم از حضور ستارههایی مثل هاروی کایتل و فارست ویتاکر بهره میبرد دو فیلم اول با فاصلهی زمانی نسبتا کمی از یکدیگر به نمایش درمیآیند اما فیلم سوم در یک سینمای دیگر و فاصلهای در حدود ۱ و نیم ساعت بعد اکران میشود. صف بلیط تقریبا همیشه شلوغ است و بیخود نیست که مسئولان برلیناله پز جذب نیم میلیون مخاطب را میدهند. «۷۱» سومین فیلم بخش مسابقه، فیلم محبوب امروزم بود. یک بار دیگر خشونتهای فرقهای بین کاتولیکها و پروتستانها در بلفاست دستمایهی ساخت یک فیلم شده است. دو سال پیش «رقصندهی سایه» با چنین موضوعی در بخش خارج از مسابقه حاضر بود.
۷۱ اولین فیلم بلند سینمایی یان دمانژ فیلمساز فرانسوی است. فیلمی مهیج که نفس را در سینه حبس میکند و بیننده را تا آخرین دقیقه همراه خود میکشاند و البته از به تصویر کشیدن خون و خشونت ابایی ندارد. ۷۱ که در سال ۱۹۷۱ اتفاق میافتد قصهی سربازی انگلیسی (گری) است که به بلفاست در ایرلند شمالی اعزام میشود.
۷۱ اولین فیلم بلند سینمایی یان دمانژ فیلمساز فرانسوی است. فیلمی مهیج که نفس را در سینه حبس میکند و بیننده را تا آخرین دقیقه همراه خود میکشاند و البته از به تصویر کشیدن خون و خشونت ابایی ندارد. ۷۱ که در سال ۱۹۷۱ اتفاق میافتد قصهی سربازی انگلیسی (گری) است که به بلفاست در ایرلند شمالی اعزام میشود. شهری که با درگیری کاتولیکها و پروتستانها عملا مرزبندی شده است و در آستانهی جنگ داخلی قرار دارد. در یکی از گشتزنیهای نیروهای پلیس، گری میان مبارزان خیابانی گرفتار میشود. آنچه در ادامه میبینم داستان عجیب سیاست، مبارزه و خیانت است که هنرمندانه روایت میشود. باید دید داوران برلیناله چقدر با من در این مورد موافقند. بعد از پایان ۷۱ به کنفرانس مطبوعاتی میروم، جایی که دیوید اوراسل، کریستین بیل و دیوید کوپر در مورد آخرین همکاری مشترکشان «کلاهبرداری آمریکایی» به سوالات خبرنگاران پاسخ میدهند. «کلاهبرداری آمریکایی» در ۱۰ رشتهی مختلف نامزد اسکار است و در بخش ویژهی برلیناله به نمایش در میآید.
——–
روز اول،
جشنوارهی فیلم برلین، برلیناله در کنار جشنوارههای کن و ونیز از مهمترین رویدادهای سینمایی اروپا محسوب میشوند. هر دورهی برلیناله با اهدای جوایز در بخشهای مختلف به پایان میرسد. جوایز بخش رقابتی این رویداد سینمایی خرسهای طلایی و نقرهای هستند که به عنوان نمادی از شهر برلین به برندگان اهدا میشوند. در هر دوره حدود ۴۰۰ فیلم مختلف از سراسر دنیا در بخشهای مختلف برلیناله نمایش داده میشود و برلین را برای ۱۰ روز به مهمترین مرکز سینمایی جهان تبدیل میکند.
صبح را با یک قهوه آغاز میکنم، روبهروی پنجرهای که معدود روزهایی از زمستان است که آفتاب درش پیداست. همین نوید یک شروع خوب برای برلیناله امسال را میدهد. با خودم قرار گذاشته بودم صبح ،اولین فیلم امسال را ببینم اما بعدا به دلایلی که نام دیگرش تنبلی است تصمیمم را عوض میکنم تا من هم با فیلم رسمی افتتاحیه جشنوارهی امسال را افتتاح کنم. برای اهالی رسانه از صبح روز اول فیلمهایی برای دیدن اختصاص دارد. اما به طور رسمی و برای عموم مردم ، برلیناله از روز هفتم فوریه آغاز میشود. در پوتسدامر پلاتز یک روزنامه میگیرم. در روزی که اکثر روزنامههای آلمانی در نیم صفحهی اولشان به برلیناله پرداختهاند، زوددویچه تسایتونگ پرتیراژترین روزنامهی آلمان عکس بزرگی از وودی آلن منتشر کرده است و به ماجرای نامهی سرگشادهی دختر خواندهی وودی آلن و اتهام آزار جنسی پرداخته است.
«سالن شمارهی ۷ پر شده است، لطفا به سالن شمارهی ۶ مراجعه کنید.» صف پراکنده و نامنظم اهالی رسانه در کشوری مثل آلمان که به نظم مشهور است، میتواند خیلی حرفها داشته باشد. نیم ساعت تاخیر در شروع فیلم، داد بعضیها را در میآورد ولی بالاخره شروع میشود: «گرند بوداپست هتل»! دنیای وس اندرسون، دنیای خاص و دوست داشتنی است برای همین دیدن فیلمی از او میتواند شروع خوبی برای یک جشنواره باشد. حداقل من همیشه برای دیدن فیلمی از او آمادهام هر چه باشد «آقای روباه شگفتانگیز» یکی از مجبوبترین انیمیشنهای من است. مطابق سالهای گذشته فیلم افتتاحیه در مسابقه شرکت نمیکند.
«The Grand Budapest Hotel» دنیای وس اندرسون، دنیای خاص و دوست داشتنی است برای همین دیدن فیلمی از او میتواند شروع خوبی برای یک جشنواره باشد. حداقل من همیشه برای دیدن فیلمی از او آمادهام هر چه باشد «آقای روباه شگفتانگیز» یکی از مجبوبترین انیمیشنهای من است. مطابق سالهای گذشته فیلم افتتاحیه در مسابقه شرکت نمیکند.
«هتل بزرگ بوداپست» روایت گوستاو رییس خدمهی هتل و پادوی هتل زیرو مصطفی است. گوستاو عادات و علایق عجیبی دارد. مثلا زنان پیر، بلوند و چشم آبی نقطهی ضعفش به حساب میآیند و بالاخره یکی از همین زنان معشوقهاش برایش میراثی گرانبها به جا میگذارد. روایت دعوا و دزدی و تعقیب و گریز بر سر این میراث گرانبها که در میانهی جنگ جهانی اتفاق میافتد. روایت اصلی ،فیلمی را تشکیل می دهد که پر از نکات ظریف طنز آمیز و زیباییهای بصری است. مطابق انتظار فیلم خوبی از آب درآمده؛ فیلمی که البته تا بخواهید در آن ستاره یافت میشود.
وس اندرسون کارگردان فیلم افتتاحیه «گرند بوداپست هتل»
عکس: سپهر عاطفی
از ادوارد نورتن، بیل موری، جیسن شوارتزمن، آدرین برودی که در فیلم قبلی اندرسون هم حضور داشتند بگیر تا جود لاو و ویلم دافو! فیلم بعدی ساعت ۹ شب شروع میشود در این میان مراسم فرش قرمز برگزار و برلیناله رسما آغاز میشود. در این فاصله کمی عکس و فیلم میگیرم، مجلات «اسکرین» و «هالیوود ریپورتر» را ورق میزنم. ساعت ۸ و نیم به سالن ۷ میرسم. فیلم ۲۰۳۰ از ویتنام در بخش پانوراما نمایش داده میشود. پانوراما از جذابترین بخشهای برلیناله است. سال گذشته دو فیلم منتخب تماشاگران در این بخش، امسال نامزد اسکار شدهاند. دایرهی شکسته در بخش بهترین فیلم خارجی و عمل کشتن در بخش بهترین مستند. در روزهای بعد بیشتر در مورد این بخش توضیح خواهم داد. اما فیلم ۲۰۳۰ دربارهی آیندهی نزدیکی است (سال ۲۰۳۰) که جنوب ویتنام بر اثر گرمایش زمین و بالا آمدن سطح آب دریا به زیر آب رفته است، در چنین شرایطی تلاشهای «سائو» برای گذران زندگی و پرده برداشتن از ماجرای قتل همسرش روایت اصلی فیلم را تشکیل میدهد. ۲۰۳۰ سعی میکند دغدغهای محیط زیستی را در غالب داستانی معمایی روایت کند اما در نهایت در میان راه سرگردان میماند و به هیچکدام تمام و کمال نمیپردازد. باید گفت فیلم خوبی نیست. از جمله ضعفهای آشکار فیلم ضعف تکنیکی برای درآوردن صحنههای زیر دریا و استفادهی مردم از تکنولوژیهای نوین است که گاهی با پوزخند تماشاگران هم همراه میشد. امیدوارم پانوراما مثل سالهای گذشته امسال هم فیلمهای خوبی برای ارائه داشته باشد. فردا نیز سه فیلم از ۲۰ فیلم بخش مسابقه نمایش داده خواهد شد
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.