مهدی ساوالان پور- هفتمین رئیس جمهور ایران روز گذشته با حضور در اجلاس روسای دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی سخنانی را به زبان آورد که در طی سالیان گذشته دغدغه اصلی دانشگاهیان و دانشجویان بوده است.

وی با بیان اینکه این دولت محیط امن را برای دانشگاه می‌پسندد و امن، یعنی همه احساس امنیت کنند گفت: چرا دانشگاه خاموش است؟ چرا یک عده بی‌سواد که از بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند باید حرف بزنند اما بزرگان،‌ دانشگاهیان و اساتید ما سکوت می‌کنند؟

این سوالات سال‌های زیادی است که اذهان جامعه فرهنگی کشور به ویژه اساتید و دانشجویان را به خود مشغول کرده است اما رییس جمهور کنونی ایران باید پاسخ گوی این سوالات باشد نه پرسش کننده.

در سالهای اخیر به ویژه در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد فضای امنیتی در دانشگاه‌های کشور حاکم شده است و خانه‌نشین شدن بسیاری از اساتید و محدود شدن رشته‌های علوم انسانی، ادامه سیاست تفکیک جنسیتی، تک صدایی، برخوردهای غیرقانونی نهادهای انتظامی و عدم وجود تشکل‌های منتقد، انتقادات فراوانی را به دنبال داشته است.

در سال‌های پس از حوادث انتخابات ۸۸، دانشگاه‌ها و دانشجویان محدودیت و فضای امنیتی را به شکل گسترده‌تری تجربه کردند و تحت لوای اسلامی کردن دانشگاه‌ها با اعلام مسئولان وزرات علوم، رشته‌هایی ‌چون علوم اجتماعی، علوم سیاسی، حقوق و روان‌شناسی از جمله گروه‌های درسی بودند که پذیرش دانشجو در آن‌ها متوقف شد.

در این رابطه حتی رهبر جمهوری اسلامی ریشه مشکلات دانشگاه‌ها را در محتوای علوم انسانی بیان و این رشته را یکی از ابزارهای غرب برای تهاجم به انقلاب اسلامی قلمداد کرد.

آیت‌الله خامنه‌ای در این رابطه گفته است: مبنای علوم انسانی غرب که در دانشگاه‌های کشور به صورت ترجمه‌ای تدریس می‌شود، جهان‌بینی مادی و متعارض با مبانی قرآنی و دینی است، در حالی که پایه و اساس علوم انسانی را باید در قرآن جستجو کرد.

در حالی رئیس جمهور ایران دعوت از آزادی بیان در دانشگاه‌ها می‌کند که چاره‌ای برای آزادی پس از بیان نیاندیشیده است و پاسخ این سوال را نمی‌داند که پس از بیان آیا فرد آزاد خواهد بود یا دربند.

ذکر این نکته ضروری است که وجود آزادی بیان، پژوهش، نقد و تحقیق علمی در دانشگاه امری واجب و بی‌بدیل است و سرمنزل پیشرفت را باید در دادن آزادی به دانشگاه‌ها برای فکر کردن و نقد کردن دنبال کرد اما آیا وجود فضای امنیتی و بستن راه تنفس سخن گفتن مجالی برای آزادی بیان باقی می گذارد؟

البته کم نیستند تندرویانی که همواره بر طبل محدود کردن دانشگاه‌ها می‌کوبند و التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه را مهمترین اصل برای اساتید دانشگاه می‌دانند، در این زمینه احمد علم‌الهدی امام جمعه مشهد می‌گوید: برای حاکم کردن “فضای ارزشی” در دانشگاه باید “پدافند فرهنگی” تحت مسئولیت حراست و انتظامات دانشگاه‌ها تشکیل گردد.

وی در تمجید از عملکرد کامران دانشجو وزیر علوم دولت دهم با بیان اینکه ما وزارت علوم اسلامی را در دوران وزارت کنونی وی لمس کردیم تاکید کرده است: اگرچه دانشگاه محل آزادی اندیشه است، اما جای “آزادی عمل” نیست و حرکت‌های ناهنجار سیاسی اجتماعی که در محیط دانشگاه به وسیله‌ دانشجویان صورت می‌گیرد، وقتی پی‌گیری می‌شود، می‌بینید پشت آن اساتید هستند.

این تندرویان حکومتی فراموش کرده‌اند که دانشگاه، دانشگاه است، نه حوزه علمیه و نه بخشی از دولت و نه خانه احزاب، اما در حقیقت نگاه به این مکان از نهاد تفکر و عقلانیت و علم ورزی به آوردگاهی تبدیل شده که جنگ قدرت و سیاست در آن حرف اول را می‌زند.

طی سال‌های گذشته تنگ نظری و اقدامات نابخردانه مسئولان ذیربط باعث ایجاد فضایی گردیده است که در قبال خواسته‌ها و سوالات دانشجویان چماق کمیته انضباطی و اخراج و ستاره دار کردن بلند شده است و به جای حل مسائل دانشجویی صورت مساله پاک گردیده که این امر بیشترین ضرر را متوجه فضای آموزش عالی در کشور کرده است.

این گونه اقدامات باعث گردیده ایران به رده‌های بالای فرار مغزها در بین دیگر کشورهای جهان بدل گردد و افزایش فشارها به دانشجویان و اساتید دانشگاه‌ها موجب شده است که بسیاری از نخبگان علمی، کشور را به مقصد کشورهای غربی و توسعه یافته ترک کنند.

سخنان حسن روحانی مبنی بر اینکه “برخی، خود دانشگاه،‌ استاد و دانشجو را مساله می‌دانند و از همین‌جاست که ستارگان آسمان و دانشجوی ستاره‌دار به وجود می‌آید. برخی، دانشگاه و دانشجو را تهدید می‌دانند و نه فرصت اما این دولت دانشگاه‌ها را یک فرصت می‌داند پس معتقد است که دانشگاه باید منتقد باشد، اظهارنظر و کمک کند و راه‌حل ارائه دهد”، در حالی بیان می‌شود که در طی شش ماهی که از آغاز به کار دولت یازدهم گذشته است هنوز اقدام جامع و مستدلی برای تلطیف فضای دانشگاه‌ها و رفع مشکل دانشجویان ستاره‌ دار مشاهده نمی‌شود و سخنانی از این دست تنها در حد شعار باقی مانده است.

یکی از مهم‌ترین مشکلات دانشگاه‌های کشور را باید در جریانات سیاسی جناح اقتدار گرا دنبال کرد که تلاش می‌کنند دانشگاه‌ها را به محلی برای نمایندگی از جریان خاص سیاسی بدل کنند که این رویه در عملکرد دفتر نمایندگی نهاد رهبری در دانشگاه‌ها به خوبی مشاهده می‌شود.

دولت یازدهم ارثیه‌ای از دانشگاه‌های کشور را از دولت احمدی‌نژاد به ارث گرفت که برنامه ریزی درسی و آموزشی آن تحت سیطره دولت قرار داشت و مسائل سیاسی بر نحوه انتخاب و جذب اعضای هیات علمی و اساتید سایه افکنده بود اما با وجود شعارهای انتخاباتی حسن روحانی هنوز عملکرد ملموسی از دولت وی مشاهده نشده است.

در خاتمه باید گفت دانشجویان و اساتید از رییس دولت یازدهم انتظار حل مشکل دارند نه تکرار سوالاتی که سال‌هاست از جانب متولیان امر بدون پاسخ مانده است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com