حمیده عزیز، هانا جان، تارا جان و دیگر اعضای محترم خانواده قباخلو،
خبر تلخ و تأسف بار رفتن مادر و عزیزتان، خانم گلزار قباخلو، ما خانوادههای خاوران را نیز بسیار غمگین کرد و سوزاند و هنوز در شوک هستیم که آن زن مقاوم و پر تلاش، آن مادر دادخواه و صبور و آن یار جوان همراه ما در جلوی زندان ها و در خاوران که به دنبال حمیدش به هر دری زد تا نشانی از او بگیرد و عاقبت پاسخی نگرفت، ولی همدیگر را یافتیم را از دست دادیم.
ما میدانیم که عزیز شما و عزیز ما هنوز به ۸۰ سالگی نرسیده بود و جزو جوان ترین مادران خاوران بود و این بیشتر ما را میسوزاند، بخصوص که در تبعید و دور از خانه و کاشانه و فامیل و دوستان و در غربت بود و این شرایط نیز او را بسیار آزرد و ما هم نمیتوانیم از نزدیک او را بدرقه و شما را همراهی کنیم و به یادش شعری یا سرودی بخوانیم، ولی بدانید که یادش همواره با ما و برای ما گرامی است و هیچ گاه او را فراموش نمی کنیم.
از صمیم قلب به شما خانواده محترم و داغدار قباخلو و یاران و دوستانی که مادر قباخلو عزیزمان را دوست داشتند و برایش احترام قایل بودند، تسلیت میگوییم و همدردتان هستیم و آرزوی سلامتی، پایداری و توان بیشتر برای شما داریم. امید روزی را شاهد باشیم که هیچ انسانی دیگر مجبور به ترک خانه و کاشانه اش نشود و هر گونه ستم، سرکوب، زندان، شکنجه، تبعید و اعدام در کشورمان ایران پایان یابد.
«من ندانم با که گویم شرح درد
قصه رنگ پریده، خون سَرد
هرکه با من همره و پیمانه شد
عاقبت شیدا دل و دیوانه شد
قصهام عشاق را دلخون کند
عاقبت خواننده را مجنون کند
آتش عشق ست و گیرد در کسی
کاو، ز سوز عشق میسوزد بسی…»
نیما یوشیج
یادش گرامی و عشق اش ماندگار باد!
تعدادی از مادران و خانوادههای خاوران
۱۵ مهر ۱۴۰۰/ ۷ اکتبر ۲۰۲۱
گزارش تصویری از مراسم خاک سپاری خانم گلزار قباخلو در کلن آلمان
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.