من کوردستانم داد از بی عدالتی دارم . از تبعیضی که گویا درسرنوشتم عجین شده است و ریشهای کهن دارد . از قتل و ترور ، اعدامهای ضد انسانی ، حبس ، شکنجه و سرکوب عریان لگام گسیخته که سالهاست گریبانگیرم شده و با تاسیس نظام تو امانم بریده است . نظامی که با فریب و ریا مرا با هزاران امید دوشادوش دیگر ملل ایرانی همراه ساخت . نمی دانم به چه نامی خطابت کنم . رهبرنه لایقش نیستی ، ولیّ فقیهی که خود را نماینده خدا در زمین میداند این نیزتفکری بی پایه و اساس است . ترا غاصب مینامم زیرا وارث تخت سلطنتی هستی که مورثت خمینی با فریب و ریا بر آن چیره گشت . با سخنان شیرینی که خدعه ای بیش نبود ، فریبم داد تا با فرمان ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ چهرهٔ واقعی خود را آشکار سازد ، فرمانی که جهاد علیه مردم بی دفاعم و قتل و عامی که هزاران کشته غیر نظامی و ویرانی ها به جا گذاشت و لکه سیاهیست بر پیشانی مورثت که در ذهن تاریخ ماندگار خواهد شد . ازآن تاریخ همانند سرزمینی اشغال شده اداره می شوم و اکنون تویِ غاصب وارث و ادامه دهنده افکار و اعمال او هستی . من کوردستان ، سوالاتی دارم که همیشه بی پاسخ مانده است . اکنون از تو می پرسم از تو که مردمم را ایرانی خطاب می کنی . آیا حق تعیین سرنوشت برای تمامی ملتها بە عنوان یک حق انسانی واصولی اعمال نمی شود ؟ آیا مردمم حق ندارند آزادانه ساختار رژیم سیاسی خود را طبق تعابیر اصول توسعهَ اقتصادی اجتماعی وفرهنگیشان قرار دهند ؟ چگونه است درقانون اساسیت زبان که بارزترین مؤلفه فرهنگی و هویت هر ملتی میباشد تنها به فارسی اختصاص یافته و نامی از زبان مردمم برده نشده است ؟ آیا نسل کشی فرهنگی جزاین است که ملتی را با هدف یکسان سازی و تغییر و نابودی هویتش ، از تحصیل به زبان مادری ممنوع کنند ؟ آیا عملکرد نهادینه شده نژادپرستانه و تبعیض آمیز شما بر علیه مردمم و سپس توجیه مصرانه آن از علل عمده گسترش اصطکاک و ایجاد گسل ملی و رشد زمینه برای بروز تفکر تجزیه طلبی نمی باشد ؟ آیا بجای مبرا دانستن خود و پاک کردن صورت مسئله و نسبت دادن آن به توطئه های خارجی به علل و ریشه های رشد تجزیه طلبی اندیشیده ای ؟ چگونه است که آمار حبس و شکنجه ، بی سوادی و بیکاری و محرومیت ، فقر و بیماری بین مردمم بالاترین می باشد ؟
چگونه است اعدام که شنیع ترین شکل خشونت ، که ریشه در حس انتقامجویی قبایل بدوی دارد جان مردانم را که در پی کسب حقوق اولیه شان می باشند یکی بعد از دیگری میستاند ؟ این چه واهمه ایست که از شنیدن نامم بر پیکرت سایه می افکند ؟ من کوردستان به تو اخطار میدهم ، به تویی که هنوز تشنهٔ خون جوانانم هستی. دوران سیاه مذهبی پایان یافته است و بدان پایان تو و نظامت نزدیک است . جنبشی که امروزدر میان مردمم سربرآورد ه از جنس و نوع دیگریست . نه باوری به دیدن منجی در ماه .دارند و نه نیازی به غاصبی منتسب به خدا. پیغام حشمتی
پیغام حشمتی
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.