4otlz05علم اعصاب، بررسی علمی بیولوژی مغز، به یافته های بزرگی در زمینه تغییرات باورنکردنی مغز در دو دهه اول زندگی انسان دست یافته است. برخلاف باورهای پیشین که مغز را در پایان کودکی کامل و «پخته» فرض می کردند، امروز به خوبی روشن است که نوجوانی در حقیقت دوران تغییرات عظیم درون مغز است، هم از نظر ساختاری و هم در ارتباطش با کنترل رفتار و احساس در انسان. امروز بر ما روشن است که فعالیت های مربوط به بخش پیشانی مغز، در حقیقت، تا دهه سوم زندگی به تکامل نمی رسد.
بین دوران کودکی و نوجوانی، «سیم کشی» مغز پیچیده تر، پربارتر، و دقیقتر می شود. در دوران نوجوانی، ساختار مغز در حال تحول بوده و هنوز در حال رشد و شکل گیری است، بخصوص در ناحیهء جلو و یا پیشانی مغز، که به آن فرمانده مغز نیز گفته می شود. این ناحیه در مغز مسئول اعمال پیشرفته تری از قبیل تصمیم گیری، کنترل واکنش های آنی، مرتب کردن، شکل دادن و برنامه ریزی طرح ها، ایده ها و استراتژی ها و همچنین قابلیت کاربرد تمرکز و توجه است. در بررسی تصویرهای برداشته شده از مغز نوجوانان و بزرگسالان دیده شده است که در واکنش به ترس، خطر و تهدید، در نوجوانان قسمت آمیگدال که قسمتی از سیستم لیمبیک مغز بوده و نقش مهمی در رفتار هیجانی فرد، خصوصا رفتار پرخاشگرانه ایفا می کند، ولی در بزرگسالان بخش جلوی مغز که مربوط به قضاوت و دلیل یابی است، فعال می شوند. این بدین معنی است که بزرگسالان بیشتر با توسل به تفکر و نوجوانان بیشتر با توسل به احساسات در چنین موقعیت هایی واکنش نشان می دهند. یعنی نوجوانان قادر به تصمیم گیری عقلایی هستند ولی در موقعیت هایی که توام با احساسات حاد است، سیستم لیمبیک پیشرفته تر مغز، که مربوط به هیجانات از قبیل خشم در سلسله اعصاب مرکزی است، بر بخش ناکامل پیشانی مغز آنان برتری یافته و غلبه می کند.

از همین روی است که وقتی نوجوانان با مسئله ایی شخصی روبرو شده و مجبور به تصمیم گیری می شوند کمتر بر روی قوای عقلانی و بیشتر بر روی احساسات خویش تکیه می کنند، اما وقتی با مسئله ایی فرضی روبرو می شوند، بیشتر بر اساس اطلاعات و منطق جلو می روند. یعنی وقتی تصمیمی در گرماگرم یک واقعه گرفته می شود، یک نوجوان ممکن است راه حل بهتر را بداند، اما اهمیت چهارچوب احساسی آن واقعه، رفتار او را بسوی مخالف تصمیم بهتر سوق می دهد. تحقیقات در مورد تفکر اجتماعی هم نشان میدهند که نوجوانان در برابر موقعیت های فرضی تصمیمات بهتری می گیرند تا در کشاکش موقعیت های واقعی زندگی. چهارچوب محیط و اهمیت احساسی یک واقعه در تصمیم گیری نوجوانان تاثیر بسیار زیادی دارد.

با این که سطح رشد فکری نوجوانان و بزرگسالان می توانند با هم قابل مقایسه باشند، درجه قابلیت درکنترل واکنش های آنی این دو گروه با هم قابل مقایسه نیستند. یعنی نوجوانان ممکن است بتوانند برای آینده خود تصمیم درستی بگیرند ( مثلا تصمیم به سقط جنینی ناخواسته)، اما به سختی می توانند جلوی واکنش آنی خود در کشاکش مسائل احساسی را بگیرند.
این یافته ها بیانگر این واقعیت هستند که با این که تغییرپذیری و انعطاف پذیری مغز نوجوانان برای پاسخگوئی به سختی ها ی دوران نوجوانی بسیار مناسب است، اما راهنمائی والدین و بزرگسالان دیگر در این دوران، که در طی آن سیستم تصمیم گیری مغز هنوز در حال شکل گیری است و بسوی رشد کامل می رود، ضروری است.
نوجوانان پر از امید برای آینده هستند. پر از انرژی و قابلیت های بالا برای خدمت به جامعه. آنان از قابلیت ها ی بالایی برای یادگیری و تفکر روشنفکرانه برخوردارند، اما از نظر بیولوژی اعصاب با بزرگسالان یکی نیستند. نوجوانان «پروژه های» در حال تکاملند. این نتایج تحقیقی برای قانون گذاری در جامعه و چگونگی برخورد قوه قضائی با نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخوردارند. این نتایج همچنین توجه ما را بسوی این مسئله سوق می دهد که در جامعه ایی مثل جامعه ایران که خشونت علیه شهروندان در آن بطور روزمره توسط نهاد های دولتی تبلیغ ، ترویج و به اجراء گذاشته می شود، از نوجوانان آن جامعه چه توقعی برای تامل و تفکر قبل از درگیری در خشونت های میان فردی را می توان داشت.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com