زینب پیغمبرزاده

بخش نخست.  اگرچه هنوز بسیاری از فمنیست ها مخالف شدید هر نوع پورنوگرافی هستند، اما در دهه های اخیر گروه های مختلف فمنیستی اشکالی از پورنوگرافی فمنیستی یا آلترنانیتو تولید کرده اند. اینگرید ریبرگ در مقاله “به حداکثر رساندن مشاهده پذیری “[۱] مروری انتقادی بر نظریات مختلف فمنیستی در تحلیل پورنوگرافی دارد. او دانشجوی دکتری مطالعات سینما در دانشگاه استکهلم است و به عنوان روزنامه نگار و گزارشگر تلویزیونی کار کرده است. در ادامه بخش نخست ترجمه مقاله او را می خوانید.

به حداکثر رساندن مشاهده پذیری

پرسش های مربوط به پورنوگرافی آلترناتیو- که اغلب تحت عناوینی مانند فمنیست، لزبین، کویئر و پُست پورنوگرافی مورد بحث قرار می گیرند- در حال حاضر در آمریکای شمالی و اروپا بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. به طور کلی این علایق شامل امکان ها و موقعیت های بازنمایی سکسوالیته از نگاه سوژه هایی است که معمولاً در قالب جریان مسلط احلیل مدار پورنوگرافی سخت[۲] به حاشیه رانده شده اند: زنان، لزبین ها، ترنس جندرها و کوئیرها. این مقاله مفهوم مشاهده پذیری را در هر دو محصولات واقعی [پورنوگرافی آلترناتیو و جریان مسلط] و همچنین گفتمان هایی که حول این پورنوگرافی های جدید شکل گرفته اند، مورد بحث قرار می دهد (مفاهیمی که به وجود آمده تا دو نوع از هم متفاوت باشند اما گاهی تلفیق شده و گیج کننده اند). از یک سو، مشاهده پذیری در پورنوگرافی به خواست علمی دانستن از طریق یک زبان سینمایی صریح با هدف فاش کردن تمام رازهای بدن و لذت های سکسوال مرتبط است. از سوی دیگر، مشاهده پذیری در مرکز پروژه های مختلف سیاسی هویت با هدف قوی کردن و ارائه مشاهده پذیر موقعیت ها و تجربه های سوژه های به حاشیه رانده شده (از طریق بازنمایی و در این مورد خاص، بازنمایی پورنوگرافیک) است. من استدلال می کنم که این مفهوم دوگانه مشاهده پذیری، برخی از مسائل و تضادهای اساسی را در پروژه های پورنوگرافی غیر-احلیل مدار جمع می کند.

در سال های اخیر انفجاری از علاقمندی به انواع مختلف پورنوگرافی های فمنیستی و کوئیر وجود داشته است. تا اندازه ای می توان گفت این علاقه جدید به پورن آلترناتیو شامل دو موج می شود. جایزه های سالانه پورن فمنیستی در سال ۲۰۰۶ در شهر تورنتو پایه گذاری شد. برلین نیز فستیوال فیلم پورن سالانه اش را در سال ۲۰۰۶ با تاکید عمده بر پورنوگرافی های لزبین، گی، ترنس و کوئیر شروع کرد. فستیوال فیلم پورن برلین در حال حاضر در شهرهایی مانند آتن، پاریس، مادرید، توکیو و نیویورک تکرار می شود. در سوئد شبکه پُست پورن در سال ۲۰۰۶ با هدف نمایش تنوع سکسوالیته و جلوگیری از سلسله مراتب جنسیتی تاسیس شد، پیش از این در همین سال، میا اینگبرگ[۳]که فیلم کوتاه سکس لزبینی را در سال ۲۰۰۲ عرضه کرده بود، از موسسه سوئدی فیلم بودجه ای به منظور کشف پورنوگرافی از زاویه دید فمنیستی دریافت کرد. علاوه بر این، در جولای ۲۰۰۸ موسسه هنر آرتلکیو در شهر سن سباستین، میزبان کنفرانس پورن پانک فمنیستی با شرکت هنرمندان/فعالین/بازیگران/نویسندگان آن اسپرینکل[۴]،تریشتن تارومینو[۵] و دلا گراس ولکانو[۶] برگزار شد.

تا اندازه ای می توان گفت این علاقه جدید به پورن آلترناتیو موج دوم را تشکیل می دهد. تلاش های اولیه برای خلق پورنوگرافی از زاویه دید زنان در آمریکا دهه ۱۹۸۰ اتفاق افتاد. بازیگران زن پورن مانند کاندیدا رویاله[۷] و آن اسپرینکلشروع به ساخت پورنوگرافی های خودشان کردند که به ایجاد شرکت تولیدات زنانه[۸] منجر شد. در همان زمان سکس-رادیکال های لزبین، شروع به تولید ویدئوهای سکس لزبینی کردند، به عنوان پاسخ و چالشی در برابر جنگ های جنسی درحال وقوع و ادبیات فمنیستی ضد پورن که سکسوالیته زنانه را به قربانی بودن فرو می کاست و سکسوالیته لزبین ها را غیرقابل مشاهده نشان می داد. این فرهنگ پورن آلترناتیو اولیه، به یک صنعت جا افتاده تبدیل شده است که فیلم های متمایز[۹] (در اصطلاح های پورن) با ارزش های تولیدی کاملاً بالا را تولید می کند. به نظر می رسد که بحث های کنونی درباره پُست و کوئیر پورن، عمدتاً در اروپا اتفاق می افتد و بیشتر یک رویکرد پانک “خودت این را انجام بده”[۱۰] و ساختارزدا ارائه می کند. شایسته است که موج دوم پورن آلترناتیو را درارتباط با رسانه های جدید و افزایش دسترسی به وسایل ارزان تولید درنظر گرفت. به عنوان نمونه، پروژه جدید پیش گفته میا اینگبرگ، به وسیله دوربین موبایل فیلم برداری خواهد شد. هنوز پیوندهای مربوط به فرهنگ فمینیست های لزبین امریکایی هوادار سکس مطرح می شود به عنوان نمونه در سایت سمپوزیوم سیاست پُست پورن در سال ۲۰۰۶ در برلین که عنوانش را از آن اسپرینکل وام گرفته است: ” از طریق هویت یابی با لذت، استقلال و عاملیت در اجرای سکس، اسپرینکل ما را واداشت به سکس به عنوان یک لذت متقابل[۱۱] کوئیر/فمنیست خارج از چارچوب قربانی کننده سانسور و تابو نگاه کنیم (اشتوتگن[۱۲]، ۲۰۰۶).

فرهنگ پورن کوئیر معاصر 

فیلم فرانسوی پورن لزبین و ترنس هم خوابگی یک شبه[۱۳] (۲۰۰۶) نشانه ای از فرهنگ پورن کوئیر معاصر و ترکیب رویکرد “خودت آن را انجام بده” (DIY) و سنت سکس-رادیکال آمریکایی است. فیلم روی مینی دی وی دی به وسیله خود کارگردان – امیلی ژوئت[۱۴]– درباره زندگی شبانه خرده فرهنگ کوئیر پاریسی ساخته شده است، جایی که برخوردهای مختلف جنسی اتفاق می افتد. بستر زندگی واقعی کوئیر یکی از معیارهای آن چیزی است که هیتر باتلر[۱۵] در تلاشش برای تشرح توسعه پورن لزبین از دهه ۱۹۷۰ به بعد، پورن دایک[۱۶] می نامد (باتلر، ۲۰۰۴ :۱۸۷ ). برخلاف پورن لزبین، پورن دایک با هیچیک از ایده آل های به لحاظ سیاسی درست که سکسوآلیته لزبین، نرم، بدون خشونت و اروتیک است، همنوایی ندارد. بنابراین هم خوابگی یک شبه با یک فهم سخت تر از سکسوالیته لزبینی مشخص می شود. فیلم با مصاحبه با بازیگرانی که هدف شان را از شرکت در پروژه توضیح می دهند، آغاز می شود. در مصاحبه ها اهدافی چون شکستن تابوها، اهمیت تنوع و سیاست های بازنمایی مطرح می شوند (امری که تاریخ بیست سال گذشته گفتمان لزبین آمریکایی پورنوگرافی است را تاحد زیادی انعکاس می دهد. بر اساس نظر مری کانوی[۱۷] ویژگی معمول روشن کردن اهداف در پورن لزبین معطوف به تصدیق عمل و اثبات این است که بازیگران آنچه که را انجام می دهند می دانند و آن را دوست دارند (کانوی، ۱۹۷۷: ۹۵). علاوه بر این، هم خوابگی یک شبه بسیاری از ویژگی هایی را لیست می کند که آیتنه جانسون[۱۸] در تحلیلش از تفاوت های پورن ساخته شده توسط زنان و پورن جریان مسلط در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ ارائه می کند (جانسون، ۱۹۹۳). این ویژگی ها شامل مواردی ازاین قبیل است: نمای بلندتر، ارائه یک تصویر واقعی تر و کمتر دستکاری شده از سکس؛ چارچوبی که لذت بیان شده (بیان چهره و ناله ها) را با اندام های جنسی مرتبط می کند یعنی ترجیحاً نمایش تمام بدن در هنگام ارگاسم؛ و صدایی که به طور همسان با بدن مرتبط و همگام است، یعنی صدای اصلی آن به جای ناله های چندگانه وهمی شناور در پورن جریان مسلط. در انتها، هم خوابگی یک شبه همچنین انزال زنانه را با استعاره پورنوگرافیک لزبینی دیلدو نشان می دهد.

بسیاری از ویژگی های بالا در مصاحبه مهم در فیلم با  کائل با جذابیت های پسرانه اشاره می شود:

من از بودن در آنجا با بدن ترنس سکسوال و واقعیت فیزیکی آن و نشان دادن انزال زنانه خوشحال بودم. من کاملاً سرافرازم. من خوشحالم که فقط یک مشت لعنتی و کمی روابط قدرت وجود دارد. من از این پروژه ساختن فیلم لزبینی حمایت می کنم. این چیزی بود که جامعه لزبینی آن را کم داشت. علاوه بر مردان، زنان، دگرجنسگرایان و گی ها، ترنس ها هم وجود دارند. جامعه کوئیر بسیار متنوع تر از این است، و من می خواهم ترنس ها را نمایندگی کنم.

در نظر گرفتن این گفته در کنار نقل قولی از آموزشگر سکس آمریکایی دبرا ساندال[۱۹] که برای شرکت لزبینی فتال مدیا فیلم می سازد، شباهت های موج اول و دوم فرهنگ های پورنوگرافی آلترناتیو را روشن می کند:

ارگاسم زنانه تا به حال بسیار به ندرت در فیلم های بزرگسالان به صورت واقع بینانه به تصویر کشیده شده است. فتال مدیا در پاسخ مستقیم به نیاز نشان دادن زنان واقعی با ارگاسم های واقعی و در عین حال لزبین های واقعی با عشق ورزی های لزبینی واقعی، شروع به کار کرد. کلیپ ها[۲۰] (۱۹۸۸) اولین ویدئوی فتال بود که به من انزال در فیلم را نشان داد (ساندرال، ۲۰۰۵).

آنچه که ذهن مرا درگیر می کند این است که چگونه از یک طرف کائل مانند ساندال بر اهمیت بازنمایی و قابل مشاهده کردن سوژه های سکسوال به حاشیه رانده شده تاکید می کنند: زنان، لزبین ها و افراد ترنس جندر. از طرف دیگر، آن ها درباره ارائه قابل مشاهده ارگاسم زن از طریق نمایش تصویری انزال زن صحبت می کنند. بنابراین در هر دو نقل قول، دو مفهوم متفاوت از مشاهده پذیری به صورت موازی وجود دارند.

برای ساندال این دو مفهوم تقریباً قابل تعویض با یکدیگر به نظر می رسند. پاسخ به رویای “نشان دادن زنان واقعی با ارگاسم های واقعی و در عین حال لزبین های واقعی با عشق ورزی های لزبینی واقعی ” به بازنمایی انزال زنانه فروکاسته شده است. بنابراین انزال زنانه گواه این است که یک ارگاسم واقعی، حقیقتاً اتفاق می افتد اما همچنین گواه این است که شخصیت ها در زندگی واقعی شان لزبین هستند. انزال زنانه به عنوان راه حل آنچه که اغلب به آن به عنوان مشکل یا فقدان سندیت در پورن جریان مسلط از آن یاد می شود، معرفی می شود، جایی که تصور می شود زنان به صورت کلی و لزبین ها به صورت خاص ” وانمود می کنند” یا ” آن را به دست می آورند” (باتلر، ۲۰۰۴: ۱۹۱). انزال زنانه یک تکنیک موثر سندیت است، چرا که احتمالاً نشان می دهد ارگاسم دارد آنجا در برابر دوربین برای مشاهده ما اتفاق می افتد. در هر حال، برای ساندال همچنین اجرای سکسوالیته لزبین سندیت دارد، چرا که شواهدی فراهم می کند که این امر واقعیت دارد – برعکس تعداد استاندارد شده “دختر با دختر” در پورن جریان مسلط. به بیان لیندا ویلیامز، این اعمال تنها “به عنوان گرم کردن تحریک آمیز برای لذت های اندام جنسی جنس مخالف استفاده می شود” (ویلیامز، ۱۹۹۹: ۲۷۴). جالب است که آنچه ویژگی انزال زنانه در یک سطح انجام می دهد (مشاهده پذیر کردن ارگاسم زنانه) با پروژه سیاسی هویت تلفیق و جزء درونی آن شده که قصد دارد لزبین ها و ترنس های واقعی را بازنمایی کند-مشاهده پذیر کند.

پس از نمایش معروف انزال بی نهایت نقطه جی[۲۱] که در سال ۱۹۸۸ در کلیپ ها، فیلم لزبینی فتال مدیا اجرا شده است، دبرا ساندال از ابتدا در چگونه زنان انزال می شوند[۲۲] (۱۹۹۲) تا فیلم جدید انزال زنانه: کارگاه[۲۳] (۲۰۰۸) تعداد زیادی دستورالعمل های صریح فیلم درباره موضوع انزال زنانه تولید کرده است. به همین صورت، در فیلم های کوئیر و لزبین معاصر، مانند پورنوگرافیک ها[۲۴] (۲۰۰۳) و تحویل خاص[۲۵] (۲۰۰۷) نمایش تصویری انزال زنانه به خودی خود بخشی از فهرست نمایش پورنوگرافیکی است که چگونه باید ارگاسم زنان و لذت جنسی بازنمایی شود. این نقطه مقابل فرمول پورنوگرافیک استاندارد شده ای است که انزال مردانه را (معمولاً ریختن مَنی روی بدن شریک جنسی[۲۶]) به عنوان یک لذت دلالت کننده ارگاسم و رضایت برای هر دو مرد و زن برجسته می کند. انزال زنانه پیش فرض مشاهده ناپذیری و ناممکن بودن بازنمایی تصویری لذت جنسی زنانه در پورنوگرافی سخت دگرجنسگرا را به چالش می کشد و پاشیدن مَنی روی بدن شریک جنسی را با هدف خودش متناسب می کند. هر چند متناسب کردن قراردادهای پورنوگرافی سخت به سادگی یک سند یا استراتژی فمنیستی غیر بحث برانگیز نیست. اگر از یک سو انزال زنانه می تواند به عنوان یک چالش علیه روایت مرد محور مسلط سکسوالیته دیده شود، از سویی دیگر انزال زنانه می تواند به عنوان تطبیق با این هنجار مسلم دیده شود، جایی که زنان تلاش می کنند که به خوبی مردان یا مثل آنان باشند، به جای اینکه با زبان خودشان یا دیگران بازنمایی شوند.

 پورنوگرافی سخت لیندا ویلیامز

لیندا ویلیامز در کتاب اصلی اش پورنوگرافی سخت: لذت، قدرت و شوریدگی مشاهده پذیر[۲۷] که اولین بار در سال ۱۹۸۹ منتشر شد، پورنوگرافی را گفتمانی از سکسوالیته محسوب می کند. متاثر از میشل فوکو، او درباره پورنوگرافی با عنوان علمی کردن سکسوالیته، اراده علمی به دانستن، فهمیدن و توضیح دادن سکس بحث می کند. او تاکید می کند که چگونه این ژانر درباره یافتن حقیقت (عینی و استعاری) و نور افکندن بر سکس از طریق بازنمایی، به چنگ آوردن و فراهم کردن شواهد تصویری از لذت جنسی وسواس دارد. نه تنها ویرایش بلکه نور پردازی، قاب بندی، زاویه های دوبین، تصاویر نزدیک، موقعیت های بدن، بخش هایی از ماشینی هستند که برای پرده برداری از آنچه که راز سکس است، کار می کنند. پورنوگرافی سخت، بر اساس قاعده به حداکثر رساندن مشاهده پذیری ساخته می شود، ایده ای که مشاهده پذیری می تواند تائید کند که لذت اتفاق می افتد. این قاعده منجر به تعدادی قراردادهای رسمی ژانری مثل لباس های نمایانگر واژن[۲۸]، نمای نزدیک از دخول[۲۹] و ریختن منی روی بدن شریک جنسی، شده است.

در هر صورت پورنوگرافی یک مشکل دارد: چگونه از سکسوالیته زن مطلع شود و به آن دست یابد؟ مدل پورنوگرافیک به حداکثر رساندن مشاهده پذیری بر اساس این فرض ساخته می شود که میل و لذت جنسی می تواند به وسیله کارکردهای آشکار بدنی، روشن شده، نمایش داده شده و عریان شود. در مورد مردان فرض شده است که لذت جنسی از طریق بلند شدن آلت مردانه و انزال بیان و عریان می شود (ویژگی هایی که به عنوان تائید مشاهده پذیر لذت مقرر شده اند). از این زوایه دید زنان یک شی مشکل دار متفاوت تلقی می شوند. لذت جنسی زن از قواعد حداکثر مشاهده پذیری و روش علمی اندازه گیری، دانستن و توضیح سکس فرار می کند.

از نظر ویلیامز، تفاوت زن و مرد در واقع سنگ بنای پورنوگرافی سخت است. لذت جنسی گریزان زن مشکلی است که اغلب روایت های پورنوگرافی سخت حول آن می چرخد. یکی از نکات اصلی در پورنوگرافی سخت این است که  ازگلوی عمیق[۳۰] (۱۹۷۲) به بعد، پورنوگرافی سخت با سکسوالیته به عنوان یک عرصه گسترده برخورد می کند که افراد مختلف با چیزهای مختلفی تحریک و ارضا می شوند. این در واقع تصدیق ویژگی های خاص زنان، گی ها، مازوخیست ها و غیره و پذیرش این بود که همه امیال دگرجنسگرا و مردانه نیستند. همانگونه که نقل قول معروفگلوی عمیق بیان می کند: “نوازش های مختلف برای مردم مختلف”. در هر صورت ویلیامز استدلال می کند که جستجو برای دانستن و اشکال انعکاس لذت جنسی زنان هنوز با اقتصاد مردانه اندازه گیری سکس هدایت می شود. برای جبران اینکه که ارگاسم و لذت زن نمی تواند به شکل تصویری به صورتی مشابه مردان به دست آید، این ژانر نمایشی از تنها راه اثبات لذتی که می شناسد، ترتیب می دهد: بیرون پاشیدن مردانه منی روی بدون زن. طنزآمیز است که همه پورنوگرافی ها در تلاش های وسواسی برای انعکاس تفاوت و ویژگی خاص زنان بر هنجار احلیلی اندازه گیری لذت تاکید مجدد می کنند.

—————————————————————–

پانوشت:

[۱] Ingrid Ryberg  (۲۰۰۸) Maximizing visibility, Film International. ISSN 1651-6826, Vol. ۶, No. 6, pp. 72-79

[۲] hardcore : پورنی که دقیقاً حرکات و اعضای جنسی بدن را نشان می دهد.

[۳] Mia Engberg

[۴] Annie Sprinkle

[۵] Tristan Taormino

[۶] Tristan Taormino

[۷] Candida  Royalle

[۸] company Femme Productions

[۹] films distinguished

[۱۰] do-it yourself (DIY)

[۱۱] counterpleasure

[۱۲] Stüttgen

[۱۳] One Night Stand

[۱۴] Emelie Jouvet

[۱۵] Heather Butler

[۱۶]واژه عامیانه برای لزبین که پیش از آنکه توسط خود لزبین ها مورد استفاده قرار بگیرد، باری منفی داشت

[۱۷] Mary Conway,

[۱۸] Eithne Johnson

[۱۹] Deborah Sundahl

[۲۰] Clips

[۲۱] screaming G-spot ejaculation

[۲۲] How to Female Ejaculate

[۲۳] Female Ejaculation: The Workshop

[۲۴] Pornographlics

[۲۵] Special Delivery

[۲۶] money shot  or the cum shot

[۲۷] Hard Core: Power, Pleasure,  and the ‘Frenzy of the Visible’

[۲۸] beaver shot

[۲۹] meat shot

[۳۰] Deep Throat

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com