جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان

با درود 

نظر به اینکه جنابعالی را با نهج البلاغه مانوس و متخلق به  آموزه های حق طلبانه و عدالتخواهانه صاحب آن میشناسم  و میدانم همانطور که خالق این اثر هرگز “حقیقت را به پای مصلحت ” قربانی نکرد و ارزش فرمانروایی را کمتر  از عطسه یک بز میدانست شما نیز ارزشی برای ریاست جمهوری زیر سایه رهبری خائن قائل نیستید، اجازه فرمایید جنابعالی را از حقایقی آگاه نمایم:

۱ – سقیفه بنی ساعده شماره – ۲

پس از کودتا علیه آیت الله العظما منتظری که با استفاده از بی حواسی ماه های آخر عمر آقای خمینی رخ داد علی خامنه ای که فاقد شرایط قانونی بود و به فقدان شرایط خود اقرار صریح مقرون به صحت داشت در اجلاسی شبیه شورای سقیفه بنی ساعده با کارگردانی خائنانه رفسنجانی و خبرگان جایگاه رهبری را غصب نمود (دلایل حقوقی آن را در نامه سرگشاده مورخ ۱۳۸۱/۹/۱۴ خطاب به علی خامنه ای منتشر کرده ام).

۲ – بعضی ها اقرار علی خامنه ای در سقیفه بنی ساعده شماره -۲  مبنی بر اینکه : (باید برای جامعه اسلامی که حتی احتمال فردی چون او را دهند خون گریست و اینکه : حقیقتا لایق این مقام نیست. و اینکه: قضیه مشکل اساسی دارد مشکل فنی دارد ، هم از لحاظ قانون اساسی و هم موازین شرعی….) را ناشی از تواضع و شکسته نفسی وی میدانند اما حقیقت چیز دیگری است زیرا به حکایت صفحات ۱۷۳ لغایت ۱۹۴ جلد اول مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی انتشارات مجلس شورای اسلامی در پنجمین جلسه آن شورا مورخ ۱۳۶۸/۲/۱۲  در رد روایات و فتوای آقای خمینی ارائه شده توسط آیت الله ابراهیم امینی که به استفتای لبنانی ها که پرسیده بودند:

هل تفصلون بین المرجعیه الدینیه والقیاده سیاسیه و ان لا یکون المقلد غیر القائد ؟ (آیا بین مرجعیت دینی و زعامت سیاسی تفکیک میباشد اگر که قائد سیاسی فاقد مرجعیت دینی باشد؟)  پاسخ داده بود : بسم الله الرحمن الرحیم لا تفصیل بینهما و لیست ولایه‌ القیاده السیاسیه الا للمجتهد الجامع الشرایط التقلید.( بنام خداوند بخشنده مهربان بین آنها تفکیک و جدایی وجود ندارد و زعامت سیاسی منحصرا مختص مجتهد جامع شرایط تقلید میباشد).

علی خامنه ای در صفحه ۱۹۴ میگوید :حالا آن فتوا را که دست حضرتعالی بود و من نگاه کردم خط خود حضرت امام هم نیست البته دستگاه استفتای ایشان نوشته اند که حرفشان حجت است! و حرفی هم نیست اما ممکن است که آنها تصورشان ! در مذاق ! امام این بوده که این بهیچ وجه حاکی نیست از اینکه قطعا نظر امام این بوده! منتها آن دو سه تا روایتی که آقای امینی اشاره کردند که در ذهن ما هم این روایات همواره بوده واقعا باید این روایات علاج بشودا این حالا آقایان علما و فضلا فکر کنند و یا برایش علاجی بکنند! حالا یا از لحاظ دلالت یا از لحاظ سند ،یک کاری برایش بکنند!

۳ – روشن است که علی خامنه ای فاقد شرایط رهبری بوده و مشمول اصل ۱۱۱ قانون اساسی میباشد که مقرر مینماید:

هرگاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود ،یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است ، از مقام خود برکنار خواهد شد.

تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم می باشد.

پر واضح است که علی خامنه ای مشمول هر سه مورد مذکور در اصل ۱۱۱ قانون اساسی بوده و میباشد ولی از آنجا که خبرگان مزدوران خود وی میباشند از این امانت مقدس ملت ایران رویگردان شده و مرتکب خیانت در امانت و در نتیجه منعزل گردیده اند و ولایت علی خامنه ای باطل و خود وی منعزل شده و این بطلان و انعزال به همه نهادهای حاکمیتی منبعث از او تسری یافته است.

با این حساب خود جنابعالی نیز منعزل میباشید .

 

۴ – بحرانهای متعدد کشور و ورشکستگی مالی و اقتصادی مملکت که عمدتا معلول سیاستهای مخرب علی خامنه ای بوده کشور را در معرض تهاجمات نظامی خارجی و فروپاشی داخلی قرار داده و شما هم حتی علیرغم حسن نیتتان قادر به حل آنها نیستید.

 

۵ – بر خلاف انتخابات ۱۳۸۴ که علی خامنه ای با حکم حکومتی غیرقانونی معین و مهرعلیزاده را وارد جرگه انتخابات کرد تا تعدد و کثرت کاندیداهای به اصطلاح اصلاح طلب موجب تقسیم آرای آنها شود و احمدی نژاد را از صندوق بیرون آورد در انتخابات اخیر ترتیبی داد تا از جریان اصلاح طلبی شما را بعنوان کاندیدای منحصربفرد از صندوق بیرون آورد زیرا نیاز به استفاده ابزاری از جنابعالی داشت همانطور که در انتخابات قبلی حتی علیرغم اذعان به جفا در حق نوکر حلقه بگوش خود علی لاریجانی از وارد کردن وی با حکم حکومتی طفره رفت تا پخمه شش کلاسی را از صندوق بیرون آورد .

 

۶ – مردمی که عزم خود را جزم کرده بودند تا با تحریم کامل انتخابات کار رژیم را تمام کنند و طبق آمار رسمی ۶۰ در صد مردم آنرا تحریم نمودند (که شما میدانید آمار واقعی بسیار بیش از آن بود) آمدید تا طبق اعتراف خودتان مردم را به پای صندوقها بیاورید صرفنظر از اینکه کار شما “خیانت بود یا خدمت ” آیا ادامه کارتان زیر سایه رهبری نامشروع علیرغم بطلان ولایت و انعزال وی و نیز انعزال خودتان با آموزه های نهج البلاغه و سیره صاحب آن انطباق دارد؟!

 

۷ – حتی اگر با نیت اصلاح و نجات نظام جور و جهل و فساد و یا حتی به قصد نجات کشور آمده اید سرنوشتی بهتر از بنی صدر و شاپور بختیار در انتظار شما نخواهد بود زیرا نه دیگر زمانی برای اصلاح وجود دارد و نه ساختار نظام و عناد رهبر منعزل نسبت به ملت ما چنین امکانی به شما میدهند  و وضعیت کشور شبیه پاییز ۱۳۵۷ میباشد و خشم فروخفته ملت ما بزودی چون آتشفشانی فوران خواهد کرد میترسم سیل خروشان انقلاب ملی همچون شاپور بختیار شما را هم با خود ببرد.

 

۸ – ان الله یامرکم ان توادواالامانات الی اهل‌ها جناب دکتر پزشکیان چون شما اهل این امانت نیستید با ادامه کار خود شریک جرم و جنایت علی خامنه ای علیه ملت ایران نشوید .

من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم

تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال

 

سرافراز ملت ایران 

پاینده ایران

 

قاسم شعله سعدی

۱۴۰۳/۱۲/۱۴

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)