ناتوانی حکومت ایران در تولید گاز
ایران با دارا بودن دومین ذخایر گازی جهان و جایگاه سوم تولید جهانی گاز طبیعی ، در ظاهر باید به عنوان یک ابرقدرت انرژی عمل کند. اما در عمل، این کشور با بحران ناترازی گاز و کاهش توان تولید گاز مواجه است. این تناقض ریشه در مجموعهای از چالشهای ساختاری، مدیریتی و اقتصادی دارد که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
ایران برای حفظ و افزایش تولید گاز نیازمند سرمایهگذاری سالانه حدود ۸۰ میلیارد دلار در صنعت گاز است. اما، نبود فناوریهای پیشرفته، و جذب نشدن سرمایهگذاران خارجی، توسعه میادین گازی مانند پارس جنوبی را مختل کرده است. افت فشار در این میدانها و ناتوانی در اجرای پروژههای فشارافزایی، تولید روزانه را کاهش داده و حتی پیشبینی میشود این روند در سالهای آینده تشدید شود.
از سوی دیگر، میدانهای کوچک گازی با ظرفیت تولید ۷۰ تا ۸۰ میلیون متر مکعب در سال، به دلیل کمتوجهی حاکمیت بهرهبرداری نشدهاند. این در حالی است که کشورهایی مانند قطر با جذب سرمایهگذاریهای کلان، از میدان مشترک پارس جنوبی سود بیشتری میبرند.
بیش از ۷۲ درصد از انرژی مصرفی ایران از گاز طبیعی تأمین میشود. این وابستگی، فشار مضاعفی بر منابع گازی وارد کرده است. نیروگاههای کشور نیز ۸۰ درصد برق خود را از گاز تولید میکنند، در حالی که راندمان این نیروگاهها تنها ۳۲ درصد است و بخش عمدهای از گاز مصرفی به هدر میرود.
رشد تولید گاز در ایران کمتر از ۲ درصد
تمرکز بر گاز به عنوان محور اصلی انرژی، باعث غفلت از تنوعبخشی به منابعی مانند انرژیهای تجدیدپذیر شده است. سهم انرژیهای پاک در ایران کمتر از ۱.۵ درصد است، در حالی که کشورهای پیشرفته از این ظرفیت برای کاهش فشار بر سوختهای فسیلی استفاده میکنند. شبکههای انتقال فرسوده با تلفات بالا از عوامل هدررفت گاز هستند.
نهادهای موازی در حوزه انرژی، اجرای پروژهها را کند کرده است. برنامههای اصلاح الگوی مصرف، مانند قانون «اصلاح الگوی مصرف» مصوب سالهای گذشته، به دلیل نبود اراده سیاسی و هماهنگی بین نهادهای حاکمیت ناکام ماندهاند.
نبود سرمایهگذاری در خطوط انتقال و ذخیرهسازی گاز (مانند مخازن LNG)، امکان مدیریت مصرف فصلی را کاهش داده است.
آژانس بینالمللی انرژی اعلام کرده است. رشد تولید گاز ایران در سال ۲۰۲۴ کمتر از ۲٪ بوده است. پیشبینی میشود این رقم در سال جاری به ۱٪ کاهش یابد. این در حالی است که میانگین رشد سالانه تولید گاز طی دهه گذشته بیش از ۵٪ بود.
سهم گاز در سبد انرژی ایران به ۷۰٪ میرسد. محصولات نفتی حدود ۳۰٪ مصرف انرژی را تشکیل میدهند. انرژیهای پاک مانند خورشیدی، بادی و آبی سهم ناچیزی دارند. سهم این منابع به همراه انرژی اتمی از ۱٪ نیز کمتر است.
توسعه نیافتن میادین گازی جدید مشکل بزرگی محسوب میشود. تقاضای داخلی گاز سالانه بیش از ۵٪ رشد میکند. این عوامل باعث ایجاد کمبود شدید گاز در زمستانها شده است. در سال ۱۴۰۳، کمبود گاز به تمام فصلها گسترش یافته است.
سالانه ۸ میلیارد دلار گاز در چاههای نفتی سوزانده میشود!
طبق گزارش جدید آژانس مذکور، کمبود گاز حتی در پاییز نیز مشاهده میشود. حکومت ایران مجبور به تعطیلی برخی نیروگاههای برق شده است. این اقدام به دلیل نبود سوخت کافی انجام گرفته است.
رشد درصدی پیشبینی شده برای تولید گاز مشروط به دو عامل است. اول کاهش «مشعلسوزی» و دوم افزایش تولید فاز ۱۱ پارس جنوبی.
حکومت ایران سالانه بیش از ۲۰ میلیارد مترمکعب گاز را هدر میدهد. این گازها در چاههای نفتی سوزانده میشوند. به این پدیده «فلیرینگ» یا «مشعلسوزی» گفته میشود.
حجم گازهای سوزاندهشده معادل ۴۰٪ مصرف ترکیه است. ارزش سالانه این اتلاف حدود ۸ میلیارد دلار برآورد میشود. حکومت ایران پس از روسیه رتبه دوم مشعلسوزی جهانی را دارد. ۵٪ از گازهای گلخانهای این کشور ناشی از همین پدیده است.
عربستان سعودی سه برابر حکومت ایران نفت تولید میکند. با این حال مشعلسوزی آن تنها ۱۰٪ مقدار ایران است. دلیل این تفاوت، نصب تجهیزات جمعآوری گاز در میادین نفتی است. افزایش تولید گاز نیازمند سرمایهگذاری در فناوریهای جدید است.
تأثیر کمبود گاز بر صنعت برق مشهود است. خاموشیهای مکرر نتیجه مستقیم این بحران محسوب میشود. تنوعبخشی به منابع انرژی باید در اولویت قرار گیرد. بدون این اقدام، وابستگی به گاز ادامه خواهد یافت.
افزایش تولید گاز بدون اصلاح زیرساختها ممکن نیست. پروژههای ناتمام بخش انرژی نیاز به توجه فوری دارند. کاهش رشد تولید گاز زنگ خطری برای اقتصاد حاکمیت محسوب میشود. این موضوع میتواند بر صادرات انرژی نیز تأثیر منفی بگذارد.
حکومت ایران با چالش مدیریت تقاضای فزاینده روبرو است. تعادل بین تولید و مصرف گاز به هم خورده است.
[دومین دارنده گاز و چهارمین دارنده نفت جهان و بحران انرژی!]
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.