فروغی،روشنفکر دولت ساز
ابوالفضل تقوایی
از روشنفکران میهن دوست و بازیگران دوران ساز سپهر سیاست ایران در سده ی بیستم ،محمد علی فروغی است.او از نسل دوم روشنفکران ایرانی و از نخبگانی است که در دوره مشروطه ،جنبش ناکام قانون گرایی ایرانیان،پدیدار شد و درپیدایش نخستین دولت مدرن نقش آفرینی کرد.
فروغی را از پیش آهنگان اندیشه مدرن و از پیشگامان لیبرالیسم در ایران می دانند.سهم وی در آشنایی و بنیاد اندیشه های نو ونقش او دربنیان نهادهای نوین در ایران، بی همتا است.
رامین جهانبگلو،اندیشمند ایرانی،فروغی رااز زمره روشنفکرانی می داند که تلاش کردند میان فرهنگ ایرانی و عقلانیت مدرن تلفیقی برقرار کنند.
کوشش های نظری فروغی، در علم حقوق ، طرحی از حکمرانی مبتنی برقانون، حقوق اساسی ، حقوق شهروندی و سیاست مدرن است. انچه فروغی را در میان دولتمردان ایرانی،شاخص کرده است جدا از جامعیت او ،درک عمیق وی از زمانه در قامت اندیشمندی سیاسی و سیاستمداری ملی است. مقارن با مشروطه،فروغی همسوبا آرمان های مشروطیت، کتاب قانون اساسی، آداب مشروطیت دول را می نویسد. رساله ایی که کوشش سیاستمدار و تلاش کارگزاری جوان برای ساماندهی امر سیاسی در نظمی تازه را نشان می دهد. او نخستین کسی است که کتاب اصول علم ثروت ملل ،یعنی اکونومی پلتیک -کتابی کلاسیک درمبانی اقتصاد سیاسی- را به فارسی وآن هم یکسال پیش از مشروطیت – ترجمه می کند.هر دو این کتاب بخوبی نشانگر نبوغ و خلاقیت فروغی درفهم و ضرورت نهاد دولت در عصر مدرن و الزامات آن و ازسویی درک اهمیت علم اقتصاد و معرفی مفاهیم و مباحث اقتصاد سیاسی در قالب درسنامه ای علمی به ایرانیان است.
فروغی سیاستمداری بی بدیل ،دولتمردی صاحب نظر و ادیب و مترجمی توانا بود.محمدرضا نیکفر ،متفکر ایرانی از فروغی به مترجمی روشنگر تعبیر کرده است و می گوید که دوره مترجمان روشنگر در پهنه ترجمه متون فلسفی ،با اوآغاز می شود. نیکفر،فروغی را در کنار مترجمانی چون عزت اله فولاد وند و داریوش آشوری از مترجمان روشنگر می داند.مترجمانی که دوره آنان با مترجمی چون ادیب سلطانی به پایان رسیده است.
ذکاالملک، با مترجمی پا به عرصه اجتماع و سیاست گذاشت ،با تدریس در مدارس ملی ادامه داد و پس از آن در مدرسه علوم سیاسی به ریاست رسید.رساله حقوق اساسی ،دستاورد پژوهش و تدریس در این مدرسه است.فروغی نماینده منتخب تهران در دوره دوم و سوم مجلس شورای ملی بود.او مدت کوتاهی به ریاست مجلس رسید.در دوران زندگی سیاسی خود،بارها برمسند وزارت نشست.از وزارت اقتصاد ملی تا وزارت خارجه،جنگ و دادگستری را آزمود.به پیشنهاد او که زمانی سفیر کبیر ایران در ترکیه بودرضاشاه به کشور همسایه سفرو با همتای ترک خود، آتاتورک دیدار کرد .
او نخستین و آخرین نخست وزیر پهلوی اول هم بود.دوران شش ماه آخرین صدارت او، مهم ترین دوران زندگی سیاسی وی و از بزنگاه های تاریخ ایران مدرن است.برهه ای از زندگی سیاسی،که پاره ای آن را خطای سیاسی فروغی می دانند، خودداری و بازداری ازپذیرش و برقراری الگوی جمهوری و کمک به بقا و تداوم سامان پادشاهی در ایران بود.آنچه که بادرایت او بابه قدرت رسیدن و جانشینی محمد رضا پهلوی به پادشاهی، عملی شد.با این همه نباید ازیاد برد انتخاب فروغی میان دو الگوی رقیب ،نه تصمیم و میل فردی که در چارچوب سنت سیاسی محافظه کار او و در نسبتی باعقلانیت سیاسی و اشغال ایران ،قابل فهم است.
فروغی ازدولتمردان و سیاستمدارانی بود که سبب ساز تغییرات گسترده ای در ایران شد و یادرانجام این تغییرات ،نقشی کانونی و محوری داشت .این دگرگونی های بنیادی، آغازی برای توسعه ملی وراهی برای نوسازی بود. مدرنیزاسیون غربی ،پروژه ای که در دوره پهلوی دوم هم ادامه یافت،تنها با انقلابی مذهبی،دچار گسست تاریخی شد.
گفته شد که فروغی از موسسان نهادهای مدرن در ایران بود.دانشگاه تهران از اندیشه او شکل گرفت.هزاره فردوسی با پیشنهاد او برگزار شد و فرهنگستان زبان فارسی،با هدف اصلاح زبان و خط فارسی با همت او ،سامان یافت.
بازخوانی زندگی و کارنامه سیاسی و فکری فروغی نشان دهنده فرهیخته ای سیاسی و کارگزاری دانشوردر دورانی سرنوشت ساز از تاریخ ایران است.این بازخوانی، “زوال سیاستمدارانی خردمند،موسس و عملگرا و حسرت غیبت کارگزارانی فضیلت مند”را در زمانه عسرت سیاست ورزانی چون فروغی را یادآور می شود.
محممد علی فروغی،در پنجم آذرماه هزار و سیصد و بیست ویک و در سن شصت و پنج سالگی در تهران ،چشم از جهان فرو بست.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.