سادهسازی بحران جمعیتی در ایران
با وجود پیچیدگی مسئله بحران جمعیتی در ایران و فرآیندهای مربوط به آن برخی از اصلاحطلبان قلابی سعی میکند با مقایسه ساده آماری راه حلی شفابخش برای این بحران ارائه دهند. از این جمله عباس عبدی است.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد با عنوان «بحران جمعیتی یا سیاسی؟» به تحلیل بحران جمعیتی کشور پرداخته است.
او ادامه داده که در دهههای پیش نرخ باروری کل بالاتر از ۲ و رشد سالانه جمعیت کشور بیش از ۲.۱ درصد بود که وضعیت نسبتا مناسبی به حساب میآمد.
به گفته عبدی، نتیجه این کار منجر به تصویب قانون فرزندآوری شد که تاکنون منابع زیادی از بودجه کشور را بدون دستیابی به نتایج قابلتوجهی تلف کرده است.
او به این نکته اشاره کرده که نرخ باروری کل با کاهش شدیدی مواجه شده و این مساله بحرانساز خواهد بود و حتی حکومت ایران نیز بهراحتی قادر به حل آن نخواهد بود.
عبدی در ادامه به آمارهای اخیر سازمان ثبت احوال اشاره کرده که وضعیت جمعیتی کشور را نشان میدهد.
آمار ولادتهای ثبت شده ۴۹۲۵۲۱ نفر و آمار وفات ۲۱۲۵۹۴ نفر است. از این تعداد، ۲۵۳۶۵۱ پسر و ۲۳۸۸۷۰ دختر متولد شدهاند.
عبدی با مقایسه این آمارها با سالهای گذشته، بیان کرده که از زمان اجرای قانون فرزندآوری، کاهش ولادت بهشدت محسوس بوده است.
او به آمار سالهای اخیر اشاره کرده و گفته است که تعداد ولادتها به ترتیب از ۵۳۳۰۸۸ در سال ۱۴۰۰ به ۴۹۲۵۲۱ در سال ۱۴۰۳ کاهش یافته است، و این وضعیت نشاندهنده کاهش قابلتوجه در رشد جمعیت کشور است.
عبدی ادامه میدهد که کاهش ۶.۱ درصدی ولادت در مقایسه با سال گذشته، بیانگر شدت گرفتن بحران جمعیتی است.
مشکل را همه میدانند کسی پاسخگو نیست
به اعتقاد عبدی، حکومت ایران با تلاش برای افزایش نرخ باروری به ۲.۵، در واقع موفق نشده و نرخ باروری به کمتر از ۱.۶ رسیده است.
عبدی هشدار داده که این شرایط حکومت ایران را به سوی یک “چاه جمعیتی” سوق میدهد که خروج از آن بسیار دشوار خواهد بود.
او تاکید میکند که این وضعیت میتواند پیامدهای ناگواری برای کشور به همراه داشته باشد.
عبدی همچنین به افزایش ۲.۴ درصدی نرخ مرگ و میر اشاره کرده و آن را یکی دیگر از نتایج وضعیت بحرانی جمعیتی دانسته است.
عبدی این آمار را دستاورد قانون فرزندآوری معرفی کرده و تاکید دارد که وضعیت جمعیتی حکومت ایران از «چاله جمعیتی» عبور کرده و به «چاه جمعیتی» نزدیک شده است.
او در ادامه بیان کرده که نسبت ازدواج به طلاق نیز کاهش یافته و به ۲.۶۱ رسیده است که نشاندهنده کاهش تمایل به تشکیل خانواده است.
عبدی همچنین تاکید کرده که وزارت بهداشت نمیتواند نقش اصلی را در حل این بحران داشته باشد، اما باتوجه به تاکیدات رهبر بر این موضوع، او انتظار دارد که گزارشی مبتنی بر دادههای واقعی به مقامات ارائه شود.
او بیان کرده که این گزارش باید واقعیتها را بهطور دقیق به تصویر بکشد تا راههای موثری برای مقابله با بحران جمعیتی اتخاذ شود.
او در پایان اظهار داشته که برخی از افراد تصور میکنند که مشکل اصلی تنها تعداد جمعیت است و وضعیت کنونی با ۸۵ میلیون نفر جمعیت، مناسب است؛ اما عبدی تصریح کرده که تعداد افراد مساله اصلی نیست بلکه ساختار سنی و نرخ باروری باید مورد توجه باشد.
چه کسی مقصر بحران جمعیتی است و چرا پاسخگو نیست؟
سخنان عبدی گویاست و نیازی به توضیح اضافی درباره آن در حد و تناسب آن ندارد.
از دیده جمعیتشناسی تخصصی نیز به قضیه نگاه نمیکنم این نه کار من است و نه دردی را دوا میکند.
اما کسانی که در دهه پنجم زندگیشان در ایران باشند قطعا به یاد میآورند که روزگاری حاکمیت تبلیغ «فرزند کمتر زندگی بهتر» و صدها نمونه از این گونه تبلیغات را در رسانهها و بنرهای شهر به نمایش میگذاشت.
آن زمانی بود که خانوارهای پرجمعیت در شهر و روستا خودنمایی میکرد.
دهه ۷۰ و ۸۰ (در عرف عامیانه دهه ۶۰ و ۷۰) از این حیث سرآمد بود.
اما مدتی طول کشید که معادله به ناگهان معکوس شد.
بدون این که کسی در حکومت ایران به این بیندیشد که چه شد که بحران جمعیتی به وجود آمد و وضعیت معکوس شد همه در پی آنند تا سخنی برانند و راه حلی ارائه دهند.
از برههای خامنهای دستور «قانون فرزندآوری و جوانی»! را داد. این در حالی است که خط فقر در ایران بیداد میکند.
[قانون جوانی جمعیت ناقض حقوق اولیه زنان ایران]
تورم بیشتر از آن خودنمایی میکند. بیکاری بیشتر از این دو خود را به رخ میکشد. هزاران معضل اجتماعی دیگر نیز همین طور.
مردمی که از فرط فقر نمیتوانند بیشتر از ۱ یا حداکثر ۲ بچه داشته باشند چگونه وارد گود فرزندآوری بیشتر شوند؟
چه کسی پاسخگوی چنین وضعیت اقتصادی و بحران جمعیتی است و چرا پاسخی نمیدهد؟
چرا بحران مهاجرت دیگر پزشکیان و متخصصان و نوابغ و مغزها را خیلی وقت است پشت سر گذاشته و حالا دیگر کارگران ساده نیز دست به مهاجرت میزنند؟
ملایان خود را مجاب نمیکنند به این سوالات پاسخ دهند. پاسخ به این سوالات یعنی نمره مردودی و کنار رفتن.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.