بررسی نظام آموزشی و پیوند آن با سیستم سرمایهداری یک موضوع چندوجهی است که بدون در نظر گرفتن دورههای تاریخی و ذات تأثیر “سودمندگرایی” در بطن این سیستم به درستی امکان پذیر نمیباشد. نظامی که ستونهای آن بر مبنای منفعت فردی و کارکرد بازار بر اساس کسب منافع در چارچوب “ارزش افزوده” بنا شده است در ماهیت وجودی خود و شرایط عینی، مطلقاً بر این موجودیت عام تظاهر بیرونی مییابد. به همین دلیل برخورد سیستم سرمایهداری با نظام آموزشی که یکی از مؤلفههای دمکراسی محسوب میشود در دوره انتقالی حذف “فئودالیته” و ورود به نظم سرمایهداری به همان اندازه که مترقی و تا حدودی انقلابی جلوه میکند، در شرایط کنونی که نئولیبرالیسم اقتصادی ذات و ماهیت افسارگسیخته خود را در چارچوب برنامه های “ریاضت اقتصادی” به بهای خانه خرابی توده های کارگری و حتی اقشار متوسط جامعه دنبال میکند، به درستی میتواند در قالب معکوس و ضدیت با آموزش همگانی قابل تعریف باشد.
از طرف دیگر تأثیر تعیین کننده موجودیت بلوک سوسیالیستی بعد از انقلاب ۱۹۱۷ شوروی را در امتیازدهی سیستم سرمایهداری در قالب دولت “رفاه کینزی” به شهروندان جوامع به اصطلاح آزاد نباید در این خصوص نادیده گرفت. در شرایطی که جوامع سوسیالیستی بسیاری از حقوق بنیادین توده ها را به عنوان ارکان نظام جدید به رسمیت شناخته و به صورت عینی آن را تحقق بخشیدند، جهان سرمایهداری نیز ناگزیر به حداقلهایی از این حقوق بنیادین از جمله حق آموزش همگانی گردن نهاد. چنانچه بعد از فروپاشی بلوک سوسیالیستی به صورت گام به گام و در سیر تکوینی سیستم سرمایهداری کلاسیک به نئولیبرالیسم در طی دهههای اخیر هم اکنون جهان شاهد بازپسگیری این حقوق اساسی از جامعه شهروندی و به خصوص طبقات زیرین اجتماعی بوده است که آموزش همگانی رایگان یا حتی کم هزینه یکی از قربانیان اصلی این روند واپسگرایانه میباشد.
با توجه به این شرایط در طول چند قرن حیات سیستم سرمایهداری رابطه بین این سیستم و نظام آموزشی از یک الگوی چندوجهی پیروی کرده است (نیاز دوران گذار به آموزش همگانی برای عبور از مرحله فئودالیته به سرمایهداری، سودمندگرایی نظام آموزشی با کسب سود مستقیم و کسب تکنولوژیهای جدید در روند بازار، حرکت از ضرورت آموزش همگانی به سمت آموزش نخبه گرایی برای تربیت مدیران سیستم و دستیابی به تکنولوژی تولید – تجارت، برخورداری از توان رقابت با نظام بدیل سوسیالیستی و در نهایت در مرحله کنونی عقبگرد برای جبران هزینههای دولتی و انباشت سرمایه در موسسههای آموزش خصوصی) که زیگزاکهای سیستم سرمایهداری در قبال نظام آموزشی را باید در تمام مراحل و رابطه دیالکتیکی آن در نظر گرفت. به همین دلیل میتوان نظام آموزش در سیستم سرمایهداری را در مرحله اول مترقی و حتی انقلابی تلقی کرد، در مرحله دوم حیات و بقای آموزش رایگان و حداقل قابل دسترس برای همگان را تا دهه هشتاد قرن بیستم میلادی حاصل ضرورت رقابت بین دو بلوک بدیل جستجو کرد و در مرحله فعلی با سلطه کامل نئولیبرالیسم و تحمیل کامل سودمندگرایی سرمایه بر نظام آموزشی میتوان این مرحله را به نوعی تضاد اجتناب ناپذیر سرمایهداری با آموزش همگانی رایگان یا حداقل ارزان مورد قضاوت قرار داد.
نئولیبرالیسم هم اینک چنان افسارگسیخته به میراث بشری در خصوص آموزش، بهداشت، اشتغال، بیمه های تأمین اجتماعی، قوانین مترقی کار،سندیکاها و به طور کلی امتیازهای کسب شده توسط توده های زیرین اجتماعی در طول مبارزات طبقاتی خود یورش میبرد که تعبیر “فاشیسم اقتصادی” برای این مرحله از تکامل سیستم سرمایهداری چندان دور از واقعیت نخواهد بود. به همین دلیل نظام آموزش همگانی و قابل دسترس برای طبقات زیرین هم اکنون به یکی از عرصههای اصلی مبارزهی طبقاتی تبدیل شده است. از لندن تا شیلی، از آتن تا واشینگتن و از آنکارا تا پاریس جنبشهای خیابانی و مدنی صف آرایی خود را در مقابل سیاستهای ضد آموزشی دولتها که به بهانه سیاست “ریاضت اقتصادی” دنبال میشود، انجام داده و در استمرار یک مبارزه بی امان طبقاتی مرزهای مرسوم و انتزاعی حقوق شهروندی و جامعه دمکراتیک را دستخوش تغییر و دگرگونی قرار دادهاند.
در طی یک توهم پراکنی لیبرالیستی ذات دمکراسی تنها معطوف به آزادی بیان و انتخابات آزاد محدود میشود در صورتی که دمکراسی به عنوان یک مؤلفه و پروسه فراگیر ابعاد متفاوتتری چون توان دستیابی به آموزش، بهداشت، اشتغال، بیمههای تأمین اجتماعی، حفظ محیط زیست، ریشه کنی فقر، امکان دسترسی به مسکن مناسب و به طور کلی تأمین حداقلهای عدالت اجتماعی را شامل میشود. با این تعریف از دمکراسی و جامعه دمکراتیک است که حقوق شهروندی سطوح گسترده تری از زیست بشری را در حوزه وظایف و مسئولیتهای خود تعریف میکند. در این تعریف مفهومی هرگونه نقض حق انسانی توسط دولتهای حاکم برای کسب آموزش به عنوان یکی از ابتداییترین عرصه های دمکراسی میتواند مترادف با نقض حقوق دمکراتیک به معنی عام تلقی شده و سیاستهای ضد آموزشی کنونی با رویکرد نئولیبرالیستی را مترادف یک سرکوب ضد دمکراتیک به حساب آورد.
اینکه در طول سالهای اخیر حجم عظیمی از جنبشها و اعتراضات خیابانی توده های محروم اجتماعی مربوط به اعتراضات دانش آموزان و دانشجویان علیه سیاستهای ریاضتی بوده است دقیقاً در چارچوب همین تضاد سیستم نئولیبرالیستی با حق آموزش خواهد بود. آمدن نوجوانان و جوانان به صفوف اول اعتراضات خیابانی در جنبشهای مدنی و معترض به همان نسبت که این عدم تجانس را نشان میدهد از طرف دیگر موجب شادابی و بالندگی بیشتر جنبشهای اعتراضی در سالهای آینده خواهد شد. از آنجا که سوسیال دمکراسی اروپایی دهه ها است که اصلیترین شعارهای خود را در پای نئولیبرالیسم قربانی کرده است، الزام یک نوع رادیکالیسم توده ای بیش از پیش ضرورت وجودی خود را نشان میدهد و سطوح گسترده آموزش در رأس این جنبشها در کنار چپ رادیکال توان مضاعفی را برای مبارزه واقعی علیه نئولبیرالیسم به میدان خواهد آورد. این دقیقاً به نوعی تکرار تجربه جنبش دانشجویی فرانسه در دهه ۶۰ میلادی را میتواند بازآفرینی کند که تا به امروز یکی از تأثیرگذارترین جنبشهای اعتراضی معاصر در جامعههای غربی بوده است.
جهان سرمایهداری با تمام توانمندی کنونی خود به واسطه بحرانهای ذاتی خویش که در طی سالهای اخیر دیگر نهادینه شده و خروج از آن چندان ممکن نیست، در بخش آموزش باید با حریف جوانی مبارزه کند که چندان به توصیه های احزاب سنتی لیبرال و سوسیال دمکرات وقعی ننهاده و بیش از پیش به چپ رادیکال نزدیک میشوند. این پروسه عینی بهترین فرصت را در اختیار جنبش چپ قرار میدهد تا با یارگیری و اتحاد با جنبشهای دانشجویی و دانش آموزی بنیان خانواده سنتی را دستخوش یک دگرگونی اساسی کرده و مبارزات طبقاتی را به درون خانواده های غیر کارگری نیز گسترش دهند. در این مبارزه بدون شک اقشار متوسط و میانی جامعه به ضرورت و تحمیل شرایط با جنبشهای چپ واقعی در یک انطباق منافع قرار گرفته و به تبع در طی مبارزه، این دو نیرو در کنار هم از پتانسیل و توان مانور بسیار بالایی برخوردار خواهند شد. تنها خطری که هم اکنون این نرم مبارزاتی را تهدید میکند سرخوردگی خرده جنبشهای جوان و کم تجربه و فرو افتادن آنان در دام راستگرایی افراطی و احزاب مهاجر ستیز است که هشیاری این جنبشهای موازی را جهت عدم انحراف از مسیر درست مبارزه طبقاتی طلب میکند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.