مرگ رئیسی، ناکارآمدی‌ها، تصحیح یا ادامه؟!

در پی مرگ رئیسی و در آستانه انتخابات، این گزاره مطرح است که رئیس‌جمهور جدید باید منتقد و برطرف‌کننده ناکارآمدی‌های رئیسی باشد یا ادامه‌دهنده راه آن؟ در تبلیغات انتخاباتی چطور؟

سخن آخر را در ابتدا باید گفت. هیچ توفیری ندارد. هر که بر سر کار آید، مهره تعیین‌کننده‌ای نیست. حاکمیت ملایان بر اساس اصل ولایت فقیه استوار است.

این اصل رئیس‌جمهور را تابع بلافصل ولی فقیه قرار می‌دهد. یعنی از خود هیچ اختیاری ندارد که بخواهد در سیاست‌های نظام تغییری ایجاد دهد.

بدون اجازه خامنه‌ای نه در سیاست‌های کلی که حتی در سیاست‌ها خرد و جزئی. بهترین سخن را محمد خاتمی در زمان ریاست‌جمهوری‌اش گفت؛ رئیس‌جمهور در این نظام تدارکاتچی است!

از این رو بحث در این باره تقریبا بی‌فایده و عبث است. اما در گرماگرم تنور انتخابات این سخنان بسیار گفته و شنیده می‌شود.

برای اثبات وفاداری به خامنه‌‌ای، همه به دستاویز ادامه راه رئیسی می‌‌آویزند. حتی پزشکیان که کاندید جناح مخالف است ابتدا چنین کرد.

وی در اولین گفتگوی ویژه خود گفت هیچ برنامه متفاوتی ندارد و برنامه‌اش ادامه راه دولت رئیسی است. [چرا پزشکیان به سرعت اصلاحاتی‌های قلابی را نومید کرد؟]

البته او این را برای جذب نظر خامنه‌ای گفت. از سوی دیگر چون وزنه سیاسی سنگینی نیز نیست، محاسبه می‌کند که ممکن است مطلوب خامنه‌ای قرار گیرد. نه مانند احمدی‌نژاد و روحانی «شاخ» شود.

هر چند وی در ادامه در مقابل انتقادات اصلاح‌طلبان وعده‌های متفاوتی برای تغییر داد اما جدی نبود.

وضعیت متفاوت اصولگرایان در مورد نقد رئیسی

اما در اردوی اصولگرایان وضعیت متفاوت است. تقریبا همگی هم‌پالکی رئیسی هستند. همه هم با رئیسی بر سر قطار پیشرفت و فتح قله‌ها متفق‌القول بودند. تقریبا همه هم به نوعی در دولت دست‌اندرکار بودند.

اما حالا همه صحبت از برنامه‌های جدید و شاذ می‌کنند. این البته برای جذب مخاطب است. اما این سوال را بی‌پاسخ می‌گذارند که اگر تا دیروز موید رئیسی بودند، امروز چرا برنامه‌های متفاوت ارائه می‌دهند؟!

از سوی دیگر اینان چون دوره‌های قبل نمی‌توانند کاسه و کوزه‌‌های ناکارآمدی را، بر سر رئیسی بشکنند. اولین اقدام از این سنخ به معنای شکست قطعی آنها خواهد بود.

حسن اصلاح‌طلبان برای باند خامنه‌ای این بود که دولت جدید می‌گفت هر چه ناکارآمدی در کشور است مقصرش دولت قبلی است.

اما الان نمی‌توان این سخن را گفت. چون دولت قبلی نورچشمی خامنه‌‌ای و «دولت جوان و حزب‌اللهی‌» بوده است. یعنی این حربه از دست همه گرفته شده است.

حال اگر اینان از ناکارآمدی رئیسی بگویند ابتدا به ساکن یقه خود آنها نیز گیر این ناکارآمدی است. از سوی دیگر اصرار بر موفقیت‌های خیالی و محقق‌نشده‌ی رئیسی از سوی کاندیداهای اصولگرایان آنها را می‌سوزاند.

حتی پزشکیان از باند مخالف که می‌تواند ناکارآمدی‌های رئیسی را برشمارد با زرنگی بیش از اصولگرایان می‌گوید برنامه‌اش فقط ادامه راه و برنامه دولت رئیسی است.

شوری آش عدم طرح انتقادات دولت رئیسی دهان‌ها را به اعتراض گشوده است

این‌ها البته بازی‌ها و خیمه‌شب‌بازی‌های نمایش انتخابات است. هر کدام هر برنامه‌ای می‌دهند، اما سرانجام کار با خامنه‌ای است.

کدام یک می‌توانند جایگزین نزدیک‌تر به رئیسی شوند. کدامیک می‌توانند استراتژی درازمدت آتی خامنه‌ای را پیش ببرند و موی دماغ وی نشوند.

حالا هر برنامه‌ای ارائه بدهند اولویت ندارد. یا در درجه دوم اولویت است.

این «تقیه‌گزینی» عمدی اصولگرایان صدای برخی کارگزاران نظام را درآورده است. یعنی آش آنقدر شور بوده که شوری‌اش را به زبان آورده‌اند.

عباس عبدی نوشته است چرا نامزد‌ها از نقد دولت کنونی پرهیز می‌کنند؟ … این شور و شوق برای خلاص‌شدن از این وضع ناهنجار است… وعده‌های تحقق‌نیافته و خیالی [رئیسی] را آشکار کنید.

اما به نظر نمی‌رسد کسی جسارت این انتقادها را داشته باشد. نه می‌شود اقدامات رئیسی را تایید کرد و تکذیب و انتقاد.

این پارادوکس و انتقادی است که خصوصا اصولگرایان با آن دست به گریبانند.

سرانجام هم برخی بفرموده خامنه‌‌ای به نفع نورچشمی جدید خامنه‌‌ای کنار خواهند رفت. در این هیچ شکی نیست.

حتی اگر این فرد قالیباف باشد که در بین اصولگرایان فعلی سنگین‌ترین وزنه است.

حرف اول و آخر با خامنه‌ای است و بین تدارکاتچی‌های تفاوت چندانی وجود ندارد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)