اول ماه مه در راه است، کارگران ایران امسال در شرایطی به استقبال اول ماه مه روز همبستگی جهانی خود می روند که زیر فشار بیکاری، گرانی، دستمزد پائین از خط فقرمطلق، ساعات کار طولانی و محیط های به شدت نا امن کار، سخت ترین دوران حیات خود در طول سالهای حاکمیت رژیم اسلامی را سپری می کنند و با آسیبهای اجتماعی ناشی از چنین وضعیتی دست بگریبان هستند.

با این حال طبقه کارگر ایران نه تنها به این شرایط غیر انسانی تمکین نکرده است، بلکه به دلیل گسترده بودن و انباشته شدن مطالبات و مستمر بودن اعتراضاتش در محور مبارزه برای تغییر وضع موجود قرار گرفته است. اعتصابات و اعتراضات اعتراضی مستمر نیشکر، فولاد, بخش های مختلف شرکت نفت و شرکتهای واسطه و پیمانکاری، اعتراضات بازنشستگان, معلمان و پرستاران طی یک سال گذشته از نمونه های بارز این جنبش اعتراضی و مطالباتی هستند. اگر چه این اعتراضات به نتایج اقتصادی چندانی هم نیانجامیده اند، اما جنبش کارگری ایران را یک گام بزرگ به حلو برده اند.

اهمیت مبارزات این دوره طبقه کارگر بویژه در این است، این مبارزات در متن انقلاب زن، زندگی، آزادی ، و محیط اجتماعی به شدت سیاسی شده جامعه ایران جریان دارند. برای جمهوری اسلامی که از سایه خود نیز می ترسد، هر اعتراض و اعتصابی را خطری برای کل موجودیت خود می پندارد و به هین اعتبار با آن برخورد می کند، در چنین وضعیتی هر حرکت اعتراضی عملا در مسیر انقلاب ژینا قرار می گیرد.

برملا شدن پرونده اختلاس و دزدی های هزاران میلیارد تومانی، همچنین تحمیل هزینه سنگین دخالت نظامی و حمایت از جریان های تروریستی در کانون های بحران خاورمیانه به مردم ایران، در حالی که بیش از ۷۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر بسر می برند با وضوح و روشنی بیشتری گندیدگی حکومت جنایتکار اسلامی را برملا ساخته است. این اوضاع بخش های مختلف طبقه کارگر را نسبت به مسائل سیاسی حساس تر کرده است. شتاب گرفتن سیر رویدادهای سیاسی و أوضاع خطیری که در راه است، بیداری گسترده تر توده های کارگر را اجتناب ناپذیر کرده است.

در این شرایط باید برای متحد ساختن صفوف کارگران و آماده کردن آنان برای مبارزۀ به مراتب قاطعانه تری، نهایت تلاش خود را به کار بست. در چنین مسیری هماهنگ و سرتاسری شدن مبارزه برای مطالبات مشخص مربوط به شرایط کار، زندگی و معبشت کارگران، امری حیاتی است. کارگران در روند این مبارزات روزانه و رویاروئی با کارفرما و دولت به آگاهی جمعی پیرامون موقعیت اجتماعی خود در مبارزه سیاسی دست می یابند، خود را به‌عنوان‌ طبقه‌ای برای خود، متشکل می‌سازند و برای دفاع از منافع طبقاتی خود به پا می خیزند.

اگر امروز یکی از نقطه ضعف های جنبش طبقه کارگر فقدان تشکل های طبقاتی و توده ای و فقدان رهبری سراسری است، جنبش اعتصابی و اعتراضی کارگران بستری مناسب و مؤثرترین مکانیسم برای غلبه بر این نقطه ضعف ها می باشد. طی سال های اخیر در دل همین جنبش اعتصابی و اعتراضی کارگران، نسلی از فعالین و رهبران کارگری رو آمده و پا به جلو گذاشته اند. این فعالین و رهبران نقش تعیین کننده ای در برپایی و سازماندهی اعتصابات و اعتراضات کارگری داشته اند. کارگران در جریان همین اعتصابات و اعتراضات و رودرروئی با کارفرمایان و دولت در ابعاد توده ای به این واقعیت پی می برند که برای دستیابی به یک زندگی انسانی لازم است نه فقط از جمهوری اسلامی، بلکه از مناسبات سیاسی و طبقاتی حاکم نیز عبور کنند.

تنها طبقه کارگر سازمان یافته و برخوردار از آگاهی طبقاتی قادر است ادعانامه خود علیه سرمایه داران را متحقق سازد. تنها طبقه کارگر سازمان یافته و برخودار از آگاهی طبقاتی می تواند آزادی حقیقی را برای مردم به ارمغان بیاورد. تنها کارگران سازمان یافته و دارای رهبری سیاسی می توانند ملزومات سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و پیشروی انقلاب را تضمین نمایند.

حزب کمونیست ایران اول ماه مه این نماد همبستگی شورانگیز طبقاتی و انترناسیونالیستی را به همه کارگران تبریک می گوید و از تلاش دلسوزانه و خستگی ناپذیر سازماندهندگان اعتصابات و اعتراضات کارگری در سال دشورای که پشت سر نهادیم قدردانی می کند.

 

زنده باد اول ماه مه

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی و سوسیالیسم

 

کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران

 

۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

۲۶ آوریل ۲۰۲۴

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)