دو حالت ماندن یا نماندن عوامل جمهوری اسلامی ایران
طی یک و سال نیم از آغاز اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ تا کنون، نشان داد، نظام جمهوری اسلامی ایران، به انتهای توانایی حکمرانی حداقلی رسیده اس، همان طور از سالها پیش گفته شده- با توجه اینکه کلیت کشورهای بلوک قدرت وثروت جهان از غرب امریکایی تا شرقی چینی و غیره( احتمالا قریب به ۹۹% اقتصد جهان) توافق نانوشته در نابودی نظام توافق کرده اند، وگرنه داستانش غیر این بود، مسئلۀ اصلی این است آیا این نابود شامل موجودیت کشور و مردمان ایران هم میشود یا نه؟، بنظر بخش مهمی بازیگران قدرتهای جهانی و منطقه ای، گزینۀ تجزیه ایارن و حذف کامل ایران از جغرافیای سیسای نیز مد نظر دارند، تحریمهای سنگین متاثر بر کالاهای بشردوستانه، مؤید همین نکته اس تا سر حد قحطی و نسلکُشی مدرمان داخل ایران هم دارند پیش میروند، عجیب سکوت عمدۀ مدعیان اپوزیسیون با این نسلکشی به ظاهر خاموش است، تنها به قحطی مربوط نمیشود، فقر و تغییر بافت جمعیتی و آوراه کردن میلیونها ایران بویژه سرمایههای انسانی علمی و تکنسین و صاحبان سرمایه و کارآفرینی نیز شامل میشود، یعنی یک نابودی کامل یک کشور!
تنها احتمال نجات از این نابودی ایران و مردمانش، راضی کردن حاکمان فعلی بویژه بیت رهبری و قوای مسلح بری یک شبه انقلاب سریع و فوری است، زمان کمی برای این انقلاب باقی مانده، هر روز که به تاخیر بیفتد این شبه انقلاب ز بالا، فرصت کمتر میشود، فرصت این شبه انقلاب (رژیم چنج خودخواسته) بنظر تا برآمدن ترامپ در پایان سال ۲۰۲۴ خواهد بود، اسرائیل هم برای این منظور گویا آماده میشود، بنا بر برخی گفتهها، برنامه اسرائیل و متحدانش، نخست حذف حاکمیت حماس و سایر عناصر مشارکت کننده در تراژدی هفتم اکتبر بر غزه و عناصرش در کرانه باختری است، همزمان دارد عقب راندن حزب اله لبنان به پشت رود لیتانی دنبال میکند (اگر عقل درست و حسابی دشند خودشان میرفتند پشت رود لینانی با یک توافق آتش بس و حتی صلح با اسرائیل و لبنان به خاک نمیدانند، در مرد حوثیها همین طور دست حماقت بر میداشتند و میرفتند دنبال صلح و ایجاد حکومت شبه فدرالی و سکولاری و یمن بیش از این نابود نمیشد)، هر دو این هدفهای بزودی محقق خواهد شد. پس در بیشترین فرصت تا پایان سال ۲۰۲۴ نظام جمهوری اسلامی ایران فرصت دار خودتغییر و شبه انقلاب از بالا انجام دهد، اما به این معنی نیست، بگذارد این امر د ما ای آخر ۲۰۲۴ باشد! نه! این یک اشتباه مهلک واهد بود.
در صورت عدم خودتغییر و شبه انقلاب از بالا (از طریق بیت رهبری و یا قیام قوی مسلح)، حملات خارجی گسترده و انواع اقدامت عیله خاک و تمامیت راضی ایارت صورت رگفته، با توجه به وضعیت فروپاشی داخلی، قریب به یقین تجزیه ایزان و جنگ داخلی و تبدیل ایران به سرنوشت لیبی و یوگسلاوی و امثال قریب الوقوع است.
در مورد پیشنهاد رها کردن به خارج زندانیان خاص، نه امکان ماندن است با وضع و سوءاستفاده تجزیهطلبان و غیره برای قربانی ساختن از این جوانانها، در صورت شورش و قائله بزرگ، این افراد عادی که امروز مشهور شده و اسبا تبلیغات چپ و راست اپوزیسیون هستند ممکن است تبدیل گوشت قربانی شوند! از بابت پیشنهاد شد، هم ج ا به نوعی راضی شود و هم جانشان حفظ شود)، در واقع این اعدامها هیچ تاثیری در سرکوب مردم ناراضی که ممن ۳۰% یا ۶۰% باشند نددر، حتی ۳۰% نیز بسیر بالا است، اقدامات سرکوبگرانه بیهوده که فقط صدمات هنگام سقوط رژیم برای عوامل رژیم دشوارتر میکند، خطر به راه افتادن آخوندکشی و سپاهیکُشی است.
این جماعت طرفدار حکومت اسلامی که بِرنددارش موسم مصباحیون هستند، شان دادند هیچ احسس مسئولیت برای جان و مال و آینده بقیه آخوندها و سپاهیها و عوامل حکومتی ندارند!، این نکته ای بایست به بقیه فهماند طرفداران حکومت اسلامی فرقۀ مصباحی و امثالش کل آنها به زیر نیستی خواهد کشید و نابود خواهد کرد.
بدزود
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.