حاکمیت ملایان دلیل اصلی بحران اقتصادی در ایران

با وجود منابع عظیم طبیعی و انسانی در ایران و گذشت بیش از ۴.۵ دهه از عمر حاکمیت ملایان دیگر بر کسی پوشیده نیست که فقدان مدیریت و بی‌کفایتی حاکمان، دلیل اصلی بحران اقتصادی در ایران می‌باشد.

بحران اقتصادی، اصطلاحی که از منظر فنی صرف امری است که شاید گریبان هر کشور یا جامعه‌ای را بگیرد. شاید هم فراتر رود و یک قاره و کل جهان را در بر گیرد.

اما قطعا عمری برای آن متصور است. دیری نمی‌پاید که در سایه ایجاد سیاست‌های جدید و همکاری دول و مردمان جوامع، کشورها از این بحران عبور می‌کنند.

در چند دهه اخیر چند مورد از این سنخ بحران‌ها را شاهد بوده‌ایم. بحران اقتصادی که در سال ۲۰۰۸ بروز کرد. به ناگاه تمامی تنش‌های سیاسی به کناری گذاشته شد و همه دست اندر کار زدودن بحران شدند.

اما برخی جوامع وجود دارند که در آنها بحران اقتصادی نه صرفا اقتصادی، بلکه امری کاملا سیاسی است. در سایه ناکارآمدی، بی‌لیاقتی و… بسیاری عوامل دیگر از سوی حاکمان یک جامعه به ورطه سقوط کشیده می‌شود.

در این نیز هیچ شکی نیست که منطقه خاور میانه نقطه‌ای در جهان است که همواره آبستن آشوب و طوفان‌های سیاسی بوده است.

بسیاری از این طوفان‌ها در گذشته دلایل اقتصادی داشت. کشورهای استعماری برای بسط سلطه و منافع خویش کشورهای منطقه را از لحاظ نظامی به صورت پنهان و یا آشکار مورد حمله قرار می‌دادند.

با گذشت زمان و شکل‌گیری نهادهای برآمده از جنگ‌های اول و دوم جهانی، ثباتی نسبی در ایجاد ارگان‌های بین‌المللی برای حل مناقشات و به رسمیت شناختن حدود و مرزهای جغرافیایی کشورها برقرار شد.

بحران اقتصادی معلول و زائیده معلولیت سیاسی در ایران

از آن پس دیگر این سیاست‌های عمدتا داخلی کشورها بودند که سرنوشت مردمان آن سرزمین را رقم می‌زدند. البته در این بین بودند جنگ‌های نظامی فرامرزی که تاثیرگذار بودند، اما تعداد آنها انگشت‌شمار بوده و هست.

به خاور میانه برمی‌گردیم، منطقه‌ای که بر روی دریا که نه، اقیانوسی از ثروت‌های طبیعی و خدادادی، خودنمایی می‌کند.

اما در این بین هستند کشورهایی که دلیل فساد حاکمیت سیاسی، روزگار مردمانش بسیار بدتر از بلاد و کشورهایی است که چنین ثروت‌های طبیعی را ندارند.

گفته می‌شود ایران ما از حیث جمعیت ۱ درصد جمعیت جهان، اما از حیث منابع و ثروت‌های طبیعی ۱۰ درصد ثروت جهان را در خود جای داده است.

با سقوط حکومت سلطنتی در ایران و استقرار حاکمیت ملایان، امید آن می‌رفت که کشور ما نیز روی بهروزی و سعادت را ببیند.

طولی نکشید که جنگ با عراق باعث و بانی اولین بحران اقتصادی در ایران شد.

کسانی که سال‌‌های پایانی دهه ۶۰ و چند سال ابتدایی دهه ۷۰ را به خاطر می‌آورند، همچنین به یاد می‌آورند که وضعیت اقتصادی کشور در آن سال‌ها چگونه بود.

اما جنگ پایان پذیرفت ولی بحران اقتصادی نه. از آن روزگار تا کنون طی سالیانی درازی که طی شد وضعیت اقتصادی ایران رو به وخامت گرایید. وخامتی که هر سال بر ابعاد آن افزوده می‌شود.

تا می‌رسیم به امروز که بحران اقتصادی در کشورمان دیگر بی‌‌نیاز از هر توضیح است. نگاهی گذرا به وضعیت معیشتی مردم، نرخ تورم و بیکاری، قیمت ارز و طلا و خودرو و مسکن، وضعیت اقلام خوراکی که پایه‌‌ای‌ترین نیازهای خانوارها را تشکیل می‌دهد، برای هر مخاطب هویدا و بارز است.

هر روز که می‌گذرد و هر دولتی که می‌آید و می‌رود بر وخامت اوضاع و بحران اقتصادی افزوده می‌شود.

بحران‌های اقتصادی در ایران تنها با پایان حاکمیت فاسد سیاسی پایان می‌پذیرد

به عبارت دیگر در دهه‌هایی که پس از آن جنگ خانمانسوز می‌گذرد، این بی‌کفایتی و خاصه‌خرجی‌های ملایان بوده است که اقتصاد ایران را از آستانه افلاس گذرانده و به پایان خط رسانده است.

اخیرا رسانه‌های حکومت ایران از کسری بودجه ۳۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت رئیسی سخن می‌گویند. کسری بودجه‌ای که در سالیان اخیر به بخشی از برنامه بودجه تبدیل شده است.

جاه‌طلبی‌های هسته‌ای، موشکی، خاصه‌خرجی‌های ملایان برای گروه‌‌های نیابتی برای ایجاد آشوب در منطقه که در ماه‌‌های اخیر شاهد آن هستیم، عدم تعامل سازنده با کشورهای جهان باعث شده است که هم ثروت‌های عظیم طبیعی و انسانی ایران بر باد رود و هم این سیاست‌های ماجراجویانه هزینه‌های اقتصادی گزافی به مردم ایران تحمیل کند. [بحران ‌های اقتصادی بیانگر ورشکستگی سیاسی حکومت ولایت فقیه]

در این بین البته ملایان در ساحل امن خود و در زیر دزدی‌ها، اختلاس‌ها، انواع و اقسام امپراطوری‌های مالی، تمشیت خود را دارند. آن چه از آن به عنوان بحران اقتصادی نام برده می‌شود گریبان و دامن مردم ایران را گرفته است.

سخن پایانی آنکه اگر حاکمیت و دولتی مردمی در ایران بر سر کار بود با توجه به ثرو‌ت‌های عظیم طبیعی و انسانی موجود در ایران، کشورمان نه تنها بحران اقتصادی قابل توجهی نداشت، بلکه می‌بایست اقتصادی تراز با بهترین اقتصادهای دنیا را می‌داشت.

اما اکنون این تبدیل به یک رویا شده است که در دسترس نیست مگر با تغییر مقدم سیاسی و حاکمیتی و استقرار مبنای لازم، یعنی استقرار یک حاکمیت مردمی در ایران و سپس ساخت یک اقتصاد سالم و شکوفا برای همه مردم ایران.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)