دور دوم انتخابات مجلس و تشدید تضادها در اردوی خامنهای
کمتر از یک ماه مانده به برگزاری دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم خامنهای، دردسر تحریم گسترده این نمایش، خامنهای و حاکمیتش را میآزارد.
وضعیت اسفناک انتخابات مجلس دوازدهم در دور نخست بینیاز از توضیح است. با وضعیت وخیمی که مردم ایران برای خامنهای رقم زدند، وضعیت ۴۵ کرسی مجلس ملایان بلاتکلیف ماند.
این ۴۵ کرسی در دور دوم نمایش تعیین تکلیف خواهند شد. روز ۲۱ اردیبهشت ۰۳ قرار است دور دوم این نمایش برگزار شود.
در اردوی خامنهای وضعیت مشخص است. خامنهای از پیشتر خیز انقباض و خالصسازی را برداشته بود. در مجلس دوازدهم نیز آن را به حد اعلاء رساند.
اکنون دعوا بر سر کرسی ریاست مجلس است که دعواها بر سر آن از روز پس از نمایش بروز کرد. جبهه پایداری به سردمداری حمید رسایی، قالیباف و جریانش را به چالش کشید.
هر چند سپاه به هواداری از قالیباف درآمد و رسانههایش رسایی را موقتا بر سر جای نشاندند اما تحولات مدت اخیر نشان داد که تضادها کاهش نیافته است.
باندهای مختلف در بستر جنگ باندی، خیر خود را برای برداشتن قطعه بزرگتری از کیک قدرت در مجلس برداشته و برمیدارند.
برخی از مهرههای جناح مغلوب نیز برای خالینبودن عریضه به مجلس دوازدهم راه یافتهاند که عدد قابل عرض اندامی نیست.
به بیان دیگر در لابلای قدرتنمایی و جنگ قدرت جناحی و باندی اردوی خامنهای گم میشوند و حرف چندانی برای گفتن ندارند.
جنگی که تا پایان دور دوم انتخابات و پس از آن برای انتخاب رئیس و هیئت رئیسه و روسای کمیسیونها و… ادامه خواهد داشت.
وضعیت در جبهه مردم ایران پس از انتخابات اسفند ۴۰۲
در اردوی مردم ایران نیز وضعیت مشخص است. نمایش اصلی، با تحریم حداکثری از سوی مردم ایران روبرو شد. شدت و حدت تحریم به حدی بود که بسیاری از کارگزاران حاکمیت مانند محمد خاتمی را نیز مجبور کرد که از رفتن پای صندوق امتناع کنند. این امر بسیار بر خامنهای گران آمده و میآید. [عصبانیت خامنهای از تحریم انتخابات نمایشی!]
هر چند در بستر انقباض و خالصسازی، این امر هم به نفع خامنهایست و هم به ضررش. نفع از این بابت که با کنار کشیدن و پاسیوشدن مهرههایی چون خاتمی و روحانی که میتوانستند مدعی باشند، کار خامنهای برای انقباض راحتتر میشود.
کریمی قدوسی، آشکارا پس از رد صلاحیت حسن روحانی نوشت که «کسی که توان، ظرفیت و اراده سقیفهسازی داشت رد صلاحت شد». اشاره وی به جنگ جانشینی خامنهای پس از مرگش بود که روحانی در مقام پیشین رفسنجانی میتوانست موی دماغ هیئت حاکمه شود.
به ضرر نیز از این بابت است که با جراحیها و متعاقب آن کنار کشیدنهای این چنینی، قائده هرم حاکمیت کوچک و کوچکتر شده، در مقابل قائده تحریمیها و مردم ایران بزرگتر میشود.
هر چند در این بین برخی از شریکان دیروز دزد و رفیقان نارفیق امروز قافله مردم، مانند خاتمی و روحانی سعی میکنند خود را در کنار مردم جای بزنند، اما باز هم در تقسیمبندی کلی در اردوی حاکمیت و خامنهای دستهبندی میشوند.
با این توصیفات این جراحیها و کنار گذاشتنها، چه در این انتخابات و چه در انتخابات پیش رو، به ضرر خامنهای تمام شده و در ادامه این امر به سقوط سیاسی خامنهای میانجامد.
وضعیت حاکمیت در آستانه دور دوم انتخابات مجلس
با این توصیفات است جامعه ایران پا به اردیبهشت و دور دوم انتخابات مجلس میگذارد. در زیر لوای نمایش اصلی، این نمایش کوچکتر، قطعا سوت و کورتر و تحریمیتر خواهد بود. در این هیچ شکی نیست.
اما آیا خامنهای و شرکاء و حتی جریان مغلوب در این بین بیکار مینشینند؟ هرگز! آنان هر کدام از موضع خود تبلیغات و تلاش فراوانی خواهند کرد.
اردوی خامنهای از موضع انقباض بیشتر برای رویارویی با قیامها و اعتراضات پیش رو و جنگ باندی بیشتر برای تصاحب قدرت و کرسی بیشتر در مجلس آتی دست به کار میشوند.
اردوی مغلوب حاکمیت نیز فرصت را غنیمت شمرده و تلاش میکند در بستر تحریم گسترده مردم در نمایش دور اول، این را به نفع خود مصادره به مطلوب کنند و از این نمد برای خود کلاهی هر چند کوچک در مجلس جدید خامنهای بسازند.
اما در اصل ماجرا چنان که فوقا ذکر شد توفیری نمیکند. اصل ماجرا همان «دیگه تمومه ماجرا» بود که مردم ایران یک بار دیگر با صدای رسا، آن را در اسفند ۰۲ به خامنهای و همه دستهبندیهای درون قدرت اعلام کردند.
شاید کلیت حاکمیت یک بار دیگر بخواهد آزموده را برای بار چندم بیازماید اما جواب از پیش روشن است؛ تحریم بزرگ و نه بزرگ مردم ایران به نمایش دور دوم انتخابات مجلس.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.