سخنرانی برای سمینار “امپریالیسم، جنگ و فاشیسم” در هند

منتشرشده در ۲۳ فوریۀ ۲۰۲۳

فایل PDF مقاله را از اینجا دانلود کنید.

رفقای عزیز،

با تشکر از رفقای «حزب کمونیست هند (مارکسیست-لنینیست) ستارۀ سرخ» که این سمینار را با مشارکت بین­‌المللی برگزار کرده و از ما برای حضور دعوت به عمل آوردند. ما از این حزب بسیار تشکر می­‌کنیم که فارومی را نیز برای مباحثۀ حقیقی در مورد مسائل جنجالی ارائه کرده و در گذشته هم این کار را انجام داده‌­است.

گرایش به جنگ و ارتجاع ریشه در قانون اقتصادی بنیادین امروزی امپریالیسم دارد. اشتفان انگل در کتاب «غروب خدایان بر فراز نظم نوین جهانی» این قانون را چنین بیان می‌کند:

تسخیر و دفاع از موقعیت سلطه در بازار جهانی توسط انحصارات بین‌المللی؛ تأمین حداکثر سود با ساختن نظام‌های تولید بین‌المللی، با افزایش مستمر استثمار طبقۀ کارگر بین‌المللی، با ویران کردن یا نابودی پایه­‌های زندگی کل خلق­‌ها در همۀ کشورهای کرۀ زمین بدون استثنا، با غارت کل دولت­‌ها تا سرحد ورشکستگی، با توزیع مجدد ثروت اجتماعی در مقیاسی عظیم به نفع انحصارها و به ضرر سایر اقشار جامعه، با لغو حق حاکمیت کشورهای تحت استثمار و ستم نو-استعمارگرانه، با اقدام نظامی برای تضمین تسلط، از جمله حتی یک جنگ جهانی احتمالی برای تقسیم مجدد جهان.” (ص ۲۶۵)

با وقوع جنگ اوکراین، یک بحران جهانی سیاسی، اقتصادی، زیست­‌محیطی و نظامی علنی آغاز شد و امروز جنگ جهانی سوم فعالانه توسط تقریباً تمام قدرت­‌های امپریالیستی در حال تدارک است. این یک تهدید حاد است و می­‌تواند در هر زمانی به وقوع بپیوندد. این خطر تا حدی در جنبش بین‌المللی مارکسیست-لنینیست، انقلابی و طبقۀ کارگر دست کم گرفته می‌شود و جنگ اوکراین، جنگی که از هر دو طرف ناعادلانه است، توسط برخی به عنوان معضلی کاملاً اروپایی نادیده گرفته می‌شود. با این حال، برای اولین بار پس از پایان جنگ جهانی دوم، رویارویی نظامی بین قدرت‌های امپریالیستی و بلوک‌های قدرت مستقیماً تشدید می‌شود. تاریخ نشان می­‌دهد که موقعیت­‌هایی که در آن یک قدرت بزرگ توسط یک قدرت در حال ظهور به بیرون رانده شدن از جایگاهش تهدید می­‌شود، مرتباً به جنگ منجر شده­‌است.

امروز ما با تعداد زیادی از قدرت‌های در حال ظهور سروکار داریم که حوزه‌های قدرت موجود کشورهای امپریالیستی “قدیمی” را زیر سؤال می‌برند. بروشور جدید نوشتۀ اشتفان انگل، گابی فشتنر و مونیکا گارتنر-انگل با عنوان «جنگ اوکراین و بحران علنی سیستم جهانی امپریالیستی» می‌گوید:

“فروپاشی ابرقدرت سوسیال‌امپریالیستی اتحاد جماهیر شوروی و «شورای تعاون اقتصادی» (CMEA) در سال ۱۹۹۰/۱۹۹۱ منجر به یک بازار جهانی یکپارچه شد. این امر مستلزم سازماندهی مجدد تولید سرمایه‌­داری بین­‌المللی بود. این فرآیند تجدید نظم اقتصادی و سیاسی جهان، کل نظام جهانی امپریالیستی قبلی را به­‌طور ریشه­‌ای تغییر داد. همۀ کشورهای امپریالیستی و انحصارات بین‌المللی پیشرو در جهان برای برتری در بازار جهانی نوظهور درگیر رقابتی شدید بودند. در این میان، در چین و چندین کشور پرجمعیت که سابقاً به صورت نواستعمارگرانه وابسته بودند، انحصارات داخلی و ساختارهای انحصاری دولتی تکامل یافتند. این منجر به ظهور تعدادی کشورهای نو-امپریالیستی شد. تا سال ۲۰۱۷ حداقل ۱۴ کشور جدید امپریالیستی وجود داشت. بیش از نیمی از جمعیت جهان در این کشورها زندگی می­‌کرد. آن­‌ها به طور فزاینده­‌ای بر سر بازارهای فروش و حوزۀ نفوذ با ایالات متحدۀ آمریکا، ژاپن و کشورهای اتحادیۀ اروپا رقابت می­‌کردند. برخی از این کشورها یک هژمونی امپریالیستی منطقه­‌ای ایجاد کردند. آن­‌ها شامل هند، ترکیه، روسیه، آفریقای جنوبی، عربستان سعودی و برزیل هستند. آن­ها رؤیای برتری امپریالیستی خود را دنبال می‌کنند، ساختارهای قدرت نظامی به سرعت رشدیابنده را توسعه می‌دهند، و مراکز قدرت ایدئولوژیک-سیاسی را برای دستکاری افکار عمومی در سراسر جهان شکل می‌دهند.” (ص ۶ f)

چین در این میان به یک ابرقدرت اقتصادی تبدیل شده و در تلاش است تا از نظر سیاسی و نظامی نیز به یک ابرقدرت تبدیل شود. بروشور فوق­‌الذکر در این­‌باره می­‌نویسد: “در همین حال، رقابت بین ایالات متحده و چین به­‌طور کلی در میان تضادهای بیناامپریالیستی غالب است، که توسعۀ آن در عین حال خصلتی چندقطبی دارد.” (ص ۷ f)

جنگ اقتصادی جهانی در نتیجۀ جنگ اوکراین باعث ایجاد بلوک‌ها می‌شود و بحران آشکار سازمان‌دهی مجدد تولید بین‌المللی از قبل آغاز شده­‌است. با این حال، هند نو-امپریالیست، درست مانند ترکیه یا برزیل، تمایلی به پیوستن شتاب­زده به هیچ بلوکی ندارد. هند از قرار گرفتن در تحریم‌های غرب و حتی منفعت حاصل از واردات و فروش مجدد نفت روسیه پرهیز می‌کند. هند به همراه چین و روسیۀ نو-امپریالیستی، عضو ائتلاف نظامی شانگهای است، اما در عین حال، به همراه ایالات متحدۀ آمریکا، استرالیا و ژاپن در ائتلاف “کواد”[۱] نیز عضویت دارد. این نشان می دهد که بر اساس منافع امپریالیستی خود عمل می­‌کند و آن­‌گونه که امروزه هنوز هم گاهی اوقات ادعا می­‌شود، نه تابع و نه “شریک کوچک” امپریالیسم ایالات متحده نیست. پیوستن هند به ائتلاف­‌های مختلف بیناامپریالیستی دلالت بر منافع امپریالیستی مستقل هند دارد. این ائتلاف­‌های موقت و متناقض برای منافع متقابل هستند. وابستگی یک‌طرفۀ سابق هند به اتحاد جماهیر شوروی سوسیال­امپریالیستی و ابرقدرت امپریالیستی ایالات متحده به‌طور فزاینده­‌ای جای خود را به یک نفوذ متقابل می­‌دهد، هرچند هند هنوز هم نقش رهبری­‌کننده‌­ای را در اتحادهای امپریالیستی جهانی ایفا نمی­‌کند.

البته هند هنوز از نظر اقتصادی، سیاسی و به لحاظ سیاست-قدرت، از تنها ابرقدرت کاملاً توسعه­‌یافتۀ کنونی، ایالات متحدۀ آمریکا فاصلۀ زیادی دارد و همچنین پایین­‌تر از چین قرار می­‌گیرد. این دقیقاً پیچیدگی تحولات کنونی را نشان می­‌دهد که در آن، در کنار ابرقدرت‌­ها و قدرت­‌های بزرگ، کشورهای امپریالیستی متوسط و کوچک نیز وجود دارند. در اینجا وجه مشخصه این است که بین آن­‌ها، علیرغم همۀ رقابت­‌های تند، یک وابستگی متقابل وجود دارد که به‌عنوان مثال بیان خود را در انبوه‌ه­ای از ائتلاف­‌های جدید پیدا می­‌کند.

در شرایط کنونی در جنبش بین­‌المللی مارکسیست-لنینیست، انقلابی و طبقۀ کارگر، اهمیت بحث و توافق در مورد ارزیابی از ظهور کشورهای نو-امپریالیستی افزایش می­‌یابد. به­‌عنوان مثال، رویزیونیست‌­های علنی به‌­شدت شخصیت امپریالیستی روسیه را انکار می‌­کنند و فرمان‌­بردارانه و مشتاقانه از رژیم فاشیست پوتین حمایت به عمل می‌­آورند. در کتاب اشتفان انگل با عنوان «بحران ایدئولوژی بورژوایی و اپورتونیسم» اشاره شده‌است:

“در بحران‌ها، زمانی که هزینه‌ها و بار آن به توده‌ها منتقل می‌شود، زمانی که بورژوازی با تحولات انقلابی می‌جنگد یا در مسیر جنگ است به طور خلاصه، وقتی تضادها تشدید می‌شوند، به عنوان قانونی برای توسعه، اپورتونیسم به سوسیال-شوونیسم تبدیل می‌شود.” (ص ۲۲۶)

اگر ما واقعیت ظهور کشورهای نو-امپریالیستی را انکار کنیم یا زیر سؤال ببریم، نمی‌­توانیم وضعیت جهانی را به­‌درستی تحلیل کنیم و حتی در مورد استراتژی و تاکتیک به نتیجه­‌گیری اشتباهی خواهیم رسید. البته این بر عهدۀ احزاب انقلابی هند است که خط ایدئولوژیک-سیاسی خود را تعیین کنند که ما در آن دخالت نمی­‌کنیم. با این حال، ما می‌خواهیم یافته‌ها و تفکرات خود را در این بحث مشارکت دهیم و در عین حال استدلال­‌های نقض مختلفی را برای­شان ارائه کنیم.

اگر از لنین آغاز کنیم، آن­‌طور که شهرت دارد، توسعۀ امپریالیستی به لحاظ اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی دارای سه ویژگی اصلی است.

به­‌لحاظ اقتصادی، به گفتۀ لنین، شکل­گیری انحصارها و این واقعیت که آن­‌ها موقعیت مسلط را در حیات اقتصادی اشغال می­‌کنند، نشان‌­دهندۀ ویژگی امپریالیستی یک کشور است. هند در میان ۵۰۰ ابرانحصار بزرگ جهان دارای ۹ ابرانحصار است[۲]، که از سال ۲۰۲۱ یکی دو تا بیشتر شده­‌است: «ریلاینس اینداستریز»، «شرکت نفت هند»، «شرکت نفت و گاز طبیعی»، «بانک مرکزی هند»، «بهارات پترولیوم»، «تاتا موتورز»، «تاتا استیل»، «راجش اکسپورتز»، «شرکت بیمۀ عمر هند». این ابرانحصارها در آخرین گزارش سالانه که به سال ۲۰۲۱ مربوط است، گردش مالی ۴۴۴.۳ میلیارد دلاری داشتند. برای مقایسه، تولید ناخالص داخلی هند در سال ۲۰۲۱ برابر با ۳.۰۴۲ میلیارد دلار آمریکا بود. هند در فهرست ۲۰۰۰ انحصار فوربس (مربوط به ۲۰۲۲) در مجموع دارای ۵۵ انحصار است.[۳] این در حال حاضر بیشتر از آلمان امپریالیستی است که ۵۲ انحصار را داراست. بخش بزرگی از انحصارات دقیقاً در نتیجه سیاست‌های نئولیبرالی با خصوصی‌سازی بخش دولتی ایجاد شد. البته «سینگ» با کمال میل هند را به روی انحصارات بین‌­المللی خارجی باز کرد. اما او همچنین زمینه‌­ای را برای رشد انحصارات هندی ایجاد کرد که به نوبۀ خود می‌­توانستند از این واقعیت منتفع شوند که سرمایۀ مالی بین‌­المللی خارجی در کشورهایی مانند چین یا هند به دنبال راهی برای خروج از انباشت بیش از حد سرمایه می­‌گردد.

اشاره به مشارکت خارجی در برخی از این شرکت‌­ها، تا حدی ویژگی هندی بودن این ابرانحصارها را زیر سؤال می­‌برد. با این حال، در واقعیت، اکثریت این ابرانحصارها (مانند خانوادۀ امبانی در «ریلاینس»، خانوادۀ تاتا در «تاتا» -از طریق بنیادهای خود یا مستقیماً از طریق مدیریت ارشد یا هیئت مدیره- یا خانوادۀ میتال در «آرسلور میتال») متعلق به مولتی­‌میلیاردرهای هندی یا خانواده‌های آن‌­هاست و یا (مانند «شرکت نفت هند» یا «بهارات پترولیوم» که دولت ۵۱ درصد سهام آن را در اختیار دارد) تحت مالکیت دولتی هستند. عامل تعیین­‌کننده، سهام اکثریت یا سهام کنترل­‌کننده است که سهام شناور بزرگی در آن وجود دارد. اینکه انحصارها دارای مالکیت خارجی بالایی باشند، امروزه در اقتصاد جهانی امری عادی است. بخش بزرگی از صادرات سرمایۀ جهان به سمت چنین شکلی از سهام‌­داری هدف­گذاری شده­‌است که انحصارات کشورهای مختلف از طریق آن در سود غارت­‌گرانۀ سایر انحصارها شریک می­‌شوند. این یک روش سرمایۀ مالی بین‌­المللی است که امروزه برای تقسیم جهان بین خود ضرورت دارد. در آلمان، در سال ۲۰۱۹، سرمایه­‌گذاران خارجی حداقل ۵۰ درصد از سهام ۲۳ شرکت از ۳۰ شرکت «دَکس»[۴] را در اختیار داشتند. در مورد مرسدس بنز، «گروه بایک» (BAIC) چین بزرگ‌ترین سهام‌­دار منفرد است که ۱۰ درصد از حق رأی را در اختیار دارد، و «لی شوفو» سرمایه­‌گذار چینی ۹.۷ درصد و «صندوق ثروت حکومتی کویت» نیز ۶.۸ درصد سهام را دارا می‌­باشند. با این وجود، هرگز به ذهن کسی نمی‌­رسد که آن را یک انحصار آلمانی توصیف نکند. این گروه در آلمان تأسیس شده، دفتر مرکزی آن هنوز در اینجاست و حتی دولت آلمان خدمات ویژه برای مرسدس بنز ارائه می­‌دهد.

این امر برای انحصارات هندی عادی است که به ابرانحصارهایی بین­‌المللی تبدیل شوند که حتی کارگران کشورهای مختلف امپریالیستی و وابسته به نواستعمارگری را استثمار کرده و منابع طبیعی آنجا را از آن خود کنند. ثابت شده­‌است که این یک افسانه است که شرکت­‌های چندملیتی فقط در غرب وجود دارند و بر همۀ شرکت‌­های هندی مسلط‌­اند. در واقع تاتا با ۳۰ شرکت خود در بیش از ۱۰۰ کشور در هر شش قاره فعالیت می‌­کند. «پسران تاتا» شرکت هلدینگ کنترل‌­کنندۀ «گروه تاتا» است و ۶۶٪ آن از طریق مدل­‌های بنیادی که در آلمان نیز گسترش دارد، به خانوادۀ تاتا متعلق است. «گروه تاتا» اکنون بیش از ۹۸ شرکت را، از بخش فلزات گرفته تا مخابرات و صنعت خودرو، شامل می‌­شود. تاتا ۰۰۰ ,۹۳۵ کارمند دارد. هیچ شرکت خصوصی در هند بیشتر از تاتا کارگران یقه‌­آبی و سفید استخدام نمی­‌کند. ارزش بازار سهام شرکت­‌های فهرست‌شدۀ تاتا در بورس ۳۱۱ میلیارد دلار است. درآمد ترکیبی ناقص بزرگ‌ترین شرکت‌­های تاتا حداقل ۱۲۸ میلیارد دلار است.[۵]

«آرسلور میتال» بزرگ­‌ترین شرکت فولاد جهان است که آهن خام را در مقیاس تُناژ تولید می‌­کند. ۳۹ درصد از حق رأی متعلق به شرکت امانیِ «اچ‌اس‌بی‌سی» (HSBC Trustee (C.I.) Limited) است که نمایندۀ خانوادۀ هندی «لاکشمی میتال» محسوب می‌­شود. این خانواده همچنین مدیریت ارشد گروه را تأمین می­‌کند. این واقعیت که این گروه به دلایل مالیاتی در لوکزامبورگ مستقر شده، این واقعیت را تغییر نمی‌­دهد که ابرانحصاری‌­ست که ریشۀ اصلی آن در هند واقع شده‌­است. مقرهای «آرسلور میتال» در لوکزامبورگ، یا «میتال استیلِ» سابق در روتردام، بیش از هر چیز به خاطر تسخیر بازار اروپا و دست‌­یابی به تصرف خصمانۀ شرکت «آرسلور» توسط شرکت «میتال» اهمیت داشت. همان‌طور که تصرف شکست‌­خوردۀ شرکت «تیسن‌کروپ» توسط شرکت «تاتا» نشان داد، این امر برای انحصاری که در اتحادیۀ اروپا مستقر نیست به سختی امکان‌­پذیر بود. «ماهیندرا» نیز یک ابرانحصار بین­‌المللی است. این شرکت حدود ۳۸ درصد از بازار تراکتور هند را در اختیار دارد و بسیار از «جان دیر» که چهار کارخانه در هند دارد جلوتر است.

«بانک مرکزی هند» بزرگ­ترین بانک هند است که از سال ۱۹۵۵ در مالکیت دولت قرار دارد. با این حال بانکی بین­‌المللی است که در تمام کشورهای بزرگ امپریالیستی شعبه دارد.

هند همچنین به صادرکنندۀ مهم سرمایه تبدیل شده که به گفتۀ لنین معیار اصلی توسعۀ امپریالیستی است: “وجه مشخصۀ سرمایه‌­داری قدیمی، زمانی که رقابت آزاد قدرتی منسجم داشت، صادرات کالا بود. وجه مشخصۀ آخرین مرحلۀ سرمایه­‌داری، زمانی که انحصارها حکومت می­‌کنند، صادرات سرمایه است.” (لنین، «مجموعه آثار»، ج ۲۲، ص ۲۴۰) سرمایه­‌گذاری مستقیم خارجی هند در سال ۲۰۲۰ برابر با ۱۹۱ میلیارد دلار آمریکا بوده‌­است. سرمایه‌­گذاری مستقیم خارجی هند پس از دوره‌­ای کاهش در طول بحران اقتصادی و مالی جهانی ۲۰۰۸-۲۰۱۴ در سال ۲۰۲۱ به ۱۵.۵۲۲ میلیارد دلار رسید[۶] که نسبت به سال ۲۰۱۶ سه برابر شده‌­است. شرکت­‌های هندی در حال حاضر نیز در زمرۀ بالاترین‌­ها برای تصاحب زمین، به‌­ویژه در آفریقا قرار دارند.

یکی دیگر از ایرادها به ویژگی نو-امپریالیستی هند این است که هند از یک پایۀ صنعتی و تولیدی همه‌­جانبۀ توسعه‌­یافته برخوردار نیست. اما به‌­دلیل مرحلۀ کنونی تقسیم کار بین­‌المللی، پایگاه تولیدی همه‌­جانبه بودن، دیگر معیاری تعیین‌­کننده برای قضاوت دربارۀ ویژگی امپریالیستی یک کشور نیست. کشورهای امپریالیستی و انحصارات بین‌المللی آن‌ها بر روی مناطقی تمرکز می‌کنند که می‌توانند به رهبری بازار جهانی دست بیابند، قیمت‌های انحصاری را دیکته کنند و سایر کشورها -از جمله کشورهای امپریالیستی- را به خود وابسته سازند. به عنوان مثال، آلمان به­‌طور کامل استخراج زغال سنگ را کنار گذاشته­‌است، در حالی که بریتانیا بر نقش خود به عنوان یک مرکز مالی بین‌­المللی تمرکز کرده‌­است. تقسیم کار در تولید بین‌­المللی‌­شده منجر به وابستگی­‌های متقابل متعدد می­‌شود. انحصارات هندی نیز بر پایۀ فناوری بسیار توسعه‌­یافته، در زمینه‌­های مهمی رهبران بازار جهانی هستند. «ماهیندرا» بیشترین تراکتور را در سراسر جهان می‌فروشد؛ «ویپرو» در فناوری اطلاعات و «کرامپتون گرِیوز» در ترانسفورماتورها. «آرسلور میتال» بزرگ­‌ترین شرکت فولاد جهان است.

هند پس از سازمان­‌دهی مجدد تولید بین‌­المللی، وزن اقتصادی خود را در جهان به‌­طور تعیین­‌کننده‌­ای افزایش داده­‌است. قبل از شروع استعمار، هند ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار داشت که تا سال ۱۹۸۰ به ۲.۷۸ درصد کاهش یافت. این عدد به گزارش بانک جهانی، امروز به بالای ۷ درصد رسیده و هند را به پنجمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل کرده­‌است.

البته، در هند تضادی خیره­‌کننده بین ابرانحصارهای بین‌المللی بسیار پربازده، گرسنگی و فلاکت غیرقابل تصور، و بخش‌های عقب­‌ماندۀ نیمه‌­فئودالی در کشاورزی وجود دارد. اما این استدلالی علیه ویژگی امپریالیستی کشور نیست. لنین در سال ۱۹۱۷ در موقعیتی مشابه در مورد ویژگی امپریالیستی روسیه گفت: ”علاوه بر این، در مورد روسیه، ارائۀ امپریالیسم به عنوان یک کل منسجم اشتباه خواهد بود (امپریالیسم به طور کلی یک کل نامنسجم است)، زیرا در روسیه زمینه‌ها و شاخه‌های کمی از کار وجود ندارد که هنوز در وضعیت گذار از اقتصاد طبیعی یا نیمه‌­طبیعی به سرمایه‌داری قرار داشته­‌باشند.” (لنین، مجموعه آثار، ج ۲۴، ص ۴۶۵) او به­‌صراحت روسیه را به عنوان یک کشور امپریالیستی معرفی کرد، اگرچه بدون شک این کشور در بسیاری از زمینه­‌ها «توسعه‌­نیافته» بود و تنها بخش کوچکی از آن صنعتی را داشت که به­‌عنوان مثال هند امروزی صاحب آن است.

رژیم مودی یک ارائه‌­دهندۀ خدمات برای ابرانحصارات هند است. این رژیم با سیاست “ساخت هند” خود، به طور مشخص گسترش انحصارات هندی، و به ویژه “قهرمانان” تحت مدیریت خصوصی در بازارهای انرژی و مخابرات را تقویت می‌­کند.

تحت دولت مودی، یک سیاست تهاجمی تخریب محیط زیست مورد اجرا قرار می­گیرد. می­‌گیرد. به عنوان مثال، مودی در حال پیگیری طرحی برای افتتاح ۵۵ معدن جدید زغال سنگ، توسعۀ ۱۹۳ معدن موجود و تولید سالانه ۱ میلیارد تن زغال سنگ است. معادن زیرزمینی بسته شده و معادن سطحی گسترش یافته‌­است. ۸۰ درصد معادن جدید در سرزمین «آدیواس»[۷] قرار دارند؛ جایی که تخریبی عظیم از سرزمین و معیشت ده­‌ها هزار نفر در جریان است.

سلب مالکیت دهقانان نیز به پیش می‌رود و مسیری برای افزایش صنعتی‌سازی سرمایه‌دارانه و انحصارگری در کشاورزی تعیین می‌شود که ناآرامی‌های خشونت‌آمیز دهقانی علیه آن به‌­راه افتاده­‌است.

همۀ این­‌ها همچنین منجر به تغییرات مهمی در ساختار طبقاتی هند می­‌شود. بنا بر آماری که بر ما معلوم است، امروزه هنوز هم حدود ۴۲ درصد از نیروی کار در کشاورزی مشغول به کار هستند. این نسبت حتی در سال­‌های اخیر در ارتباط با کرونا و بحران­‌های اقتصادی و مالی جهان دوباره افزایش یافته­‌است. اما طبق آماری که داریم[۸]، حدود یک چهارم شاغلان کشاورزی را کارگران مزرعه تشکیل می­‌دهند که تعداد کل آن‌­ها بیش از ۳۶ میلیون نفر گزارش شده­‌است. پس از مدت‌­ها افزایش، سهم کارگران صنعتی در پنج سال گذشته در اثر بحران‌­های اخیر تا حدودی کاهش یافته، اما دوباره در حال رشد است. گفته می‌­شود که در مجموع در تولید صنعتی، معدن و ساخت­‌وساز، حدود ۸۱.۸۸ میلیون شاغل وجود دارد.[۹] بر اساس گزارش بانک جهانی، کل اشتغال صنعتی حتی ۲۶.۲ درصد از مجموع اشتغال را تشکیل می­‌دهد. گزارش شده که تنها تولید صنعتی در هند حدود ۲۱.۴ میلیون نفر کارگر صنعتی دائمی یا قراردادی دارد؛[۱۰] که باید به آن بخشی از کارگران روزمزد را که در صنعت کار می‌­کنند نیز اضافه کنیم. حدود ۴۰ میلیون کارگر ساختمانی نیز می­‌بایست در معنایی محدودتر در طبقۀ کارگر قرار بگیرند. بخش بزرگ‌‌تری از شاغلان در بخش‌های به‌­اصطلاح خدماتی نیز که حدود ۳۲.۳ درصد از کل افراد شاغل را تشکیل می‌دهند، بایستی به‌عنوان بخشی از طبقۀ کارگر در معنای وسیع‌تر به شمار بیایند.[۱۱]

بنابراین به نظر ما باید این سؤال را مطرح کرد که در مورد نیروی اصلی انقلاب چه برمی‌­آید؟ در هر صورت، به‌­ویژه در مناطق صادراتی، یک پرولتاریای صنعتی بین‌­المللی شکل گرفته که می‌­باید در صف مقدم مبارزۀ طبقۀ کارگر و همۀ ستمدیدگان قرار بگیرد. این نشان می‌دهد که در هند نیز ویژگی انقلاب به‌طور عینی پرولتری است. هند در سراسر جهان مرکز اعتراضات و قیام­‌های دهقانی و جنبش عظیم زنان است؛ در اینجا به­‌طور ویژه اعتصابات عمومی بزرگ جنبش طبقۀ کارگر به­‌وضوح خودنمایی می­‌کند. در ۲ سپتامبر ۲۰۱۶ حدود ۱۸۰ میلیون نفر؛ حدود ۲۰۰ میلیون در ۹ ژانویه ۲۰۱۹؛ و ۲۵۰ میلیون کارگر همراه با میلیون‌­ها دهقان در نوامبر ۲۰۲۰ علیه رژیم تحت حکومت فاشیست مودی در چنین اعتصاباتی شرکت کردند. مسلماً وظایف مهم انقلاب ارضی، غلبه بر عقب­‌ماندگی و عدم تعادل در اقتصاد و غلبه بر بقایای فئودالی هنوز هم وجود دارند. به نظر ما، عوامل سوبژکتیو ممکن است ایجاد یک نظم نو-دموکراتیک ضدامپریالیستی را به‌­عنوان مرحلۀ میانی ضروری سازند.

دومین ویژگی امپریالیسم در مقابل سرمایه­‌داری رقابت آزاد، این است که به‌­معنای ارتجاع سیاسی در همه­‌جاست. لنین توضیح داده: “ارتجاع سیاسی در همه­‌جا، ویژگی بارز امپریالیسم است”. (لنین، مجموعه آثار، ج ۲۳، ص ۱۰۶) از سال ۲۰۱۶ یک پیش­‌روی راست­‌گرایانۀ کلی در کشورهای امپریالیستی گسترش یافته که با جنگ اوکراین بر شدت آن افزوده شده­‌است. در هند، رژیم مودی موقعیت خود را تثبیت کرده، حقوق و آزادی­‌های دموکراتیک را با شدت فزاینده محدود نموده، و فاشیستی­‌سازی تهاجمی دم‌­و‌دستگاه دولتی را دنبال کرده‌­است. مودی یک فاشیست است و از نظر جهان‌­بینی، از ایدئولوژی «هندوتوا»[۱۲]یبه‌­شدت ارتجاعی متمایل به فاشیسم حمایت می‌­کند که بر اساس آن هند کشوری متکثر و سکولار نیست، بلکه منحصراً کشور هندوهاست که به‌­عنوان افراد برجسته بر دیگران برتری دارند. ناسیونالیسم هندو نوعی نژادپرستی و ضدکمونیسم افراطی است.

سوم اینکه امپریالیسم یعنی تلاش برای تسلط بر جهان در سیاست خارجی. لنین آن را این­گونه خلاصه کرد: “«سلطۀ جهانی»، به­‌طور خلاصه، جوهر سیاست امپریالیستی است که جنگ امپریالیستی ادامۀ آن است.” (لنین، مجموعه آثار، ج ۲۳، ص ۳۵) مودی یک “قرن هندی” را در ذهنش مجسم می­‌کند. گذشته از این، هند ۱.۳۹ میلیارد جمعیت دارد و چند سال دیگر از چین پرجمعیت‌­تر خواهد شد. هند در حال گسترش موقعیت مسلط منطقه­‌ای خود، به­‌عنوان مثال به زیان نپال است. در حال حاضر در سیاست هند، تلاش برای تسلط بر جهان بیان خود را در تلاش برای برتری منطقه‌­ای پیدا می­‌کند. ایفای نقش به عنوان یک قدرت منطقه­‌ای نمی‌­تواند برای اعتراض به ارزیابی هند به‌­عنوان یک قدرت امپریالیستی مورد استفاده قرار بگیرد. دیگر قدرت‌­های امپریالیستی نیز، مانند ترکیه، امروز عمدتاً قدرت‌­های منطقه­‌ای هستند. برخی از امپریالیست‌­های کوچک، برای مثال لوکزامبورگ یا لیختن­‌اشتاین، امروز حتی پتانسیل این را ندارند که به‌عنوان قدرت­‌های منطقه­‌ای عمل کنند. آن‌­ها به وابستگی خود به اتحادیۀ اروپا متکی هستند و از این طریق در استثمار سایر کشورها مشارکت می­‌کنند. این تفاوت‌­ها را بدون شک باید در نظر گرفت، اما هرگز نباید دلیلی برای دفاع مارکسیست-لنینیست‌ها از هیچ امپریالیستی باشند. در روزگار لنین کشورهای امپریالیستی کوچک‌­تری مانند سوئیس نیز که لنین به‌­صراحت آن­‌ها را امپریالیستی توصیف می‌­کرد وجود داشتند، که در موقعیت کنترل مستقیم سایر کشورها نبودند.

هند یک سیاست خارجی تهاجمی را دنبال می­‌کند. اولین ناو هواپیمابر ساخته­‌شده در هند به تازگی نام‌­گذاری و راه‌­اندازی شد، و بدین ترتیب هند هم‌­اکنون دارای دو ناو است. هند دارای دومین ارتش بزرگ جهان و ۱.۴۵ میلیون سرباز آماده به خدمت است. به این عدد ۱.۱۵ میلیون نیروی ذخیره، ۸۷۰۰۰ شبه‌­نظامی و همچنین ۱.۴ میلیون پلیس تحت کنترل وزارت کشور را نیز اضافه کنید. هند هم­‌اکنون شروع به شرکت در مسابقۀ تسلیحاتی در فضا و مسابقۀ تسلیحاتی دیجیتال نیز کرده­‌است. از نوامبر ۲۰۱۸، هند به سه‌­گانۀ هسته‌­ای متوسل شده‌­است؛ یعنی می­‌تواند سلاح­‌های هسته‌­ای را با موشک، با هواپیما و یا با زیردریایی پرتاب کند. هند امروز هنوز هم یکی از بزرگ‌‌ترین واردکنندگان تسلیحات در جهان است، اما قصد دارد در میان‌مدت تا بلندمدت یک صنعت صادرات تسلیحات به لحاظ بین‌المللی رقابتی را به‌عنوان ستون مرکزی برنامۀ «ساخت هند» مودی ایجاد کند.

هند سیاست امپریالیسم فرهنگی را نیز با بازاریابی جهانی فرهنگ بالیوود دنبال می­کند. هند همچنین از تلویزیون و اینترنت برای تأثیرگذاری بر اقلیت‌­های هندی خارج از کشور استفاده می­‌کند. مودی به‌­طور مشخص بر اعضای دیاسپورای هندی که تعداد آن‌­ها حداقل ۲۰ میلیون نفر تخمین زده می­‌شود، تأثیر می­‌گذارد.

بنابراین به نظر ما انقلاب هند امروز دیگر نمی‌تواند مستقیماً علیه سرمایه‌های مالی بین‌المللی خارجی فعال در کشور باشد، بلکه باید مستقیماً بورژوازی انحصاری ملی و بقایای زمین‌داری‌­های بزرگ فئودالی و نیمه‌­فئودالی را هدف قرار دهد. از سوی دیگر، آیا فراخوانی برای رهایی هند از امپریالیسم که ویژگی نو-امپریالیستی هند را –به‌­صورت فکرشده تا به آخر- به­‌طور عینی نادیده بگیرد، حمایت از امپریالیسم هند نیست؟

[۱]  QAD مخفف «گفت‌وگوی چهارجانبۀ امنیتی» متشکل از ایالات متحدۀ آمریکا، ژاپن، استرالیا و هند. م

[۲] «فورچون جهانی ۵۰۰»، ۲۰۲۲، محاسبات خودمان. (فهرستی از ۵۰۰ شرکت بین‌المللی فعال در صنایع مختلف که سالیانه توسط مجلۀ «فرچون» Fortune رتبه‌بندی و منتشر می‌شود. م)

[۳] «فوربز جهانی ۲۰۰۰»، (فهرستی از ۲۰۰۰ شرکت سهامی عام که سالیانه توسط مجلۀ «فوربز» رتبه‌بندی و منتشر می‌شود. م) قابل دسترسی در:

  https://www.forbes.com/lists/global2000/?sh=533bfbb15ac0

[۴]  DAX یک شاخص سهام متشکل از ۴۰ شرکت بزرگ آلمانی که در بورس فرانکفورت معامله می‌کنند. م

[۵] قابل دسترسی در: https://www.tata.com/stockdata

[۶] گزارش کشوری «اتاق اقتصاد اتریش»، ژوئیۀ ۲۰۲۲، بر اساس داده های «بانک جهانی»

[۷] آدیواسی اصطلاح جمعی برای قبایل شبه قارۀ هند است که ادعا می­‌شود قبل از گروه­‌های موسوم به دراویدی و هندوآریایی مردم بومی هند بوده­‌اند. م

[۸] بولتن «مرکز تحلیل و داده­‌های اقتصادی» (CEDA)-«مرکز پایش اقتصاد هند» (CMIE)، شمارۀ ۱۰، ۷ آوریل ۲۰۲۲.

[۹] «بیزینس استاندارد»، «مرکز تحلیل و داده­‌های اقتصادی» (CEDA)، ۷ مه ۲۰۲۱.

[۱۰] «مرکز پایش اقتصاد هند» (CMIE)، «اینداستریال ریکاوری»، ۲۳ مه ۲۰۲۲.

[۱۱] ارقام مربوط به کارکنان در بخش کشاورزی، خدمات و صنعت به­‌عنوان درصدی از کل کارکنان، به نقل از data.worldbank.org، خلاصه­‌شده توسط  de.statista.com، شاغلان برحسب بخش­‌های اقتصادی در هند تا سال ۲۰۲۰؛ ۱ اوت ۲۰۲۲.

[۱۲] Hindutva، ایدئولوژی ملی­‌گرایانۀ هندو که به برتری هندوها بر دیگر شهروندان این کشور باور دارد و حزب حاکم از آن پیروی می­‌کند. م

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)