فساد سیستماتیک مدرک‌گرایی (=»مدرک‌فروشی) به کی‌ها -خائنانه- سرویس می‌دهند؟ بمانند کارکنان ج ا، مخالفان ج ا، اتباع خارجی، و بقیه دزدان و…!

طی کمابیش دو هه که امثالهم انتقادهایمان را نسبت به بلای خانمان‌سوز و ضد بشری و ضد میهنی و خائنانۀ مدرک‌گرایی و به تبعش مدرک‌فروشی را گفته ایم، این پرسش پیش آمده است، چرا انتقاد می‌کنید؟
برخی می‌گویند این فساد هم مانند بقیه فسادهای رایج و ایپیدمی ایران است!

اما سخن ما این است، از جهاتی این فساد می‌تواند به مراتب خطرناک‌تر از فسادهایی مانند پارتی‌بازی، رانت‌خواری، و انواع دیگر دزدی‌ها باشد، چرا که وقتی یک فرد یا گروه کثیری، بدون داشتن تخصص و مهارت، در جای و شغلی استخدام و مشغول شوند، دست کم دو ضربۀ سنگین و غیر قبلا جبران (اغلب؟) می‌زنند، نخست اینکه جایگاه یک شخص مستعد و شایسته را می‌گیرند، چه در موقعیت صندلی دانش‌آموزی و دانشجویی و کارآموزی، و زمان و انرژی و هنر و علم با ارزش مدرس (مربی یا معلم و استاد) را می‌گیرند و تلف می‌کنند، اگر دولتی و رایگان هم باشد، پول عموم مردم (بیت المال) را هدر و حرام کرده اند، این حرام و اتلاف پول بیت المال و اتلاف موقعیت صرفا مدرسان نیست، چرا که همان به اصطلاح مدارس و مؤسسات فنی و هنری و فرهنگی (کذایی فاسد مدرک‌فروش در ساختار مافیایی فساد مدرک‌گرایی)، حجم عظیمی از یارانه و وام‌های کم سود و رانت‌های مختلف دیگر دریافت می‌کنند!

دوم، در نهایت کسی که شایستگی علمی و فنی و مهارتی نیست در جایگاه‌های خاص مدیریتی و تصمیم‌گیری و نظارتی قرار می‌گیرند، چون به دلیل عدم مهارت و تخصص و دانش، در جایگاه عملی و میدانی و کاربردی که نمی‌توانند باشند، تنها در کمینه حالتش برای رفتن مجوز تأسیس شرکت یا بنگاه اقتصادی است (اجحاف به اشخاص کاربلد و ماهر و باتجربه و حتی دارندۀ سرمایه اما بدون مدرک است)، یا به استخدام در نهادهای کشوری و لشکری در می‌آیند، مانند کارمند دون‌پایه بانکی (پایین‌ترین سطح رانت‌خواران و دزدان سیستم فاسد بانکی ج ا)، کارمند سایر نهادهای کشوری و لشکری تا سطح وزیر و نماینده مجلس و فرماندهای نظامی رده پایین تا بالا!، که نتیجه اش کاهش شدید راندمان و بهره‌وری ساختار ادارۀ کشوری و لشکری و این حجم عظیم از نارکارآمدی و فساد و دزی‌ها وبه خطر افتادن امنیت همه‌جانبۀ کشور ایران تا حد نسل‌کُشی و نابودی نسلی و عقیم‌سازی نسلی و تغییر بافت جمعیتی، تجزیه کشور، واگرایی قومتی بجای همگرایی حول پارسی‌زبانی!

این حجم عظیم از قومیت‌گرا واگر کارکنان درجه پایین تا بالا در ادارت کشوری و لشکری با کمترین سواد و معرفت علمی و فرهنگی و اخلاقی، ایران به مرز تجزیه کامل کشانده است، میزان نفوذ جدایی‌طلبان قومیت‌گرا در ساختار نهادهای امنیتی و لشکری به مرز فروپاشاندن کشور رسانده، رژیم آپارتاید مذهبی (اعتقادی) که آپارتاید تا حد ممنوعیت غیر رسمی و غیر مستقیم (اما عملی) ازدواج مرتدان به اسلام رسانده، در زمینۀ نفوذ عناصر جدایی‌طلب قومی درگاه‌های ورودی ساختار کشوری و لشکری باز گذاشت، اصرار احمقانه به ارجحیت تعهد (به خودفریبی همزمانی تعهد با تخصص که هرگز قابل اجرا نبوده) به تخصص و مهار و تجربه و دانش، این شده به نظر کلی بر افراد صاحب منصب رژیم، چیزی بیشتر به چشم می‌اید، آخوندهای معمم، سیدها، تُرک‌ها، عرب‌ها و چند هویت اعتقادی و قومیتی است که کمترین همگرایی را با هستۀ اصلی (هویت پارسی) دارند، و امروز با یک خدشه جدی بر حکومت مرکزی مستقر، می‌تواند موجب تجزیه دست کم یک سوم خاک ایران و از دست دادن ۷۰ تا ۱۰۰ درصد سواحل استراتژیک در شمال و بویژه جنوب و جزایرش شود!

سواحل و جزایر جنوب، حتی اررش به اندازۀ تمام اراضی در خشکی موسوم به مناطق تُرک و کردنشین است، یعنی یک حکومت مردمی‌میهنی (ملی) ایرانی و یا ایران‌پارسی، تمام این مناطق موسوم ترک وکردنشین غیر رسمی و بدون رسمیت دادن قانونی موقتا از دست بدهد، شانس برگدانشان بیشتر است تا سواحل و جزایر! به بیند سر جزایر سه‌گانه چه شده؟! بیش از یک قرن است امارات متحدۀ عربی یک مقدر ناچیز خاک در ابوموسی دادر و نه پهلوی نه ج ا جرئت نکرده باقی مانده ابوموسی پس بیگرد و به حدی وحشت دارد بواسطۀ ضعفش رئسا حکومتی و رهبر ج ا مسافرت کند به آن و پرچم امارت که مدعی این جزایرست را به زیر بکشداز خاک ایران!، و هم این سوال و جزایر ارزش ذاتی‌شان به وجودشان است و نه صرفا به منابع زیرزمینی و غیره، فقط آب شور (منبع تهیه آب شیرین‌کنی) و راه‌های مواصلاتی دریایی اقیانوسی (بعنوان ۸۰% ترابری اقتصادی جهان)، یک ژئوپلتییک در اختیار می‌دهد که آن مناطق موسوم به ترک وکردنشین نمی‌دهد، یعنی همین فساد مدرک‌گرایی (و به تبعش مدرک‌فروشی) چنین در عرض چند دهه ضمن فساد نسلی و نابودی زیرساخت توسعه، موجودیت کشور کنونی ایارن در مرعض نابودی قرار داده است، بواسطۀ این حکومت بی‌لیاقت ایدئولوژیک اسلام‌گاری ولایت فقیه موهوماتی!

ظاهرا ربطی به عنوان مطلب ندارد اما در جاهایی به نحوۀ تجزیه شدن ایران در دوران قاجار و قبل‌تر اشاره شده، که گفته شده است، کشور با سابقۀ تمدنی و دولت‌داری چند هزارسالۀ ایران‌پارس نبایست تجزیه می‌شد، اما اگر قرار بود تجزی شود، نبایست به این بدی تجزیه شود!، شاید بپرسید با تعجب مگر تجزیه خوب یا بد داد؟!، تجزیه همیشه بد است!، بله از نظر کلی تجزیه یک کشور از نگاه ملی‌گرایانه مرکزی، بد است، اما بدتر از آنست که چگونه و کجایش تجزیه شود!

ممکن است گاه عدو سبب خیر شود برای برخی! و برای ما پارسیان نشد طی این هزار و اندی ساله!، هر چند طبق کلیشه‌های تاریخ‌گویی میان ایرانیان، بخش عمدۀ تقصیر به گردن اجانبی همچون انگلیس و روسیه و عثمانی و تا حدی پرتقالی و هندی و فاغنی و ازبک و ترکمن و غیره می‌اندازند، اما قطعا مقصر خود ایرانی و حاکمان و کارکنان حکومتی بی‌لیاقت و بعضا به نوعی خائن است، اگر هویت پارسی هسته اصلی همگرایی کشور ایران بدانیم، بجای داشتن منطقه موسوم به آذربایجان ترک‌نشنی و بخش‌های موسوم به کُردپندارنشین (در این صد سال این پان‌کُردیسم ضربات خائنانۀ غیر قابل جبرانی به همبستگی مردم‌شناختی پراکنش ارضی ایران زده است و بعید است هم ترمیم شود، مثلا بسیاری مردم همبسته پارسی را به حد انزجار زا هویت پاسی رسانده و البته چاشنی توحش ج ا و انواع فسادها و تبعیض و فقر و تحقیر)، آن شمال غرب و غرب جدا می‌شود و در عوص مناطق عمدتا فارسی‌زبان در کشورهای کنوی افغانستان و ترکمنستان و ازبکستان و تاجیکستان و بخش بلوچستان پاکستان کنونی، در اراضی کشور ایران‌پارس حفظ می‌شد، از لحاظ قدرت همبستگی ژئوپلتیکی و ظرفیت‌های همگرایی زبانی و قومیتی به مراتب بهتر بود و ایران در وضعیت اقتدار ژئوپلتیک و ژئواکونمیک بهتری قرار داشت، وجود آذربایجان تُرک‌زبان شده دردسرش کم نبود، پایتختی از اصفهان صفویه تا تهران قجریه، موجب گسترش مهاجرت قبایل و مردمان آسیمیلاسیون شدۀ ترک‌زبان به شهرهای مرکزی ایران تا جنوب یعنی فارس شیراز شد! به طوری اکنون شهرای این مناطق مدعیان اکثریت ترک‌زبانند!

این کمدی‌تراژدی شکست ژئوپلتیک ایران‌پاراس است!، یعنی آن مردم پارسی ترک‌زبان نه تنها به زبان ملی پارسی نگرویدند، بلکه مناطق بیشتری ترک‌زبان کردند، در کمال پررویی، پان‌ترکیست‌ها دست پیش می‌گیرند و قیافۀ مظلومان می‌گیرند و ادعای ستم ملی می‌کنند! طرف آمده طی هزار سال بخش بزرگی از ایران ترک‌زبان کرده و انسجام ژئوپلتیک و تمامیت ارضی ایران ناچیز کرده و عامل بقای دیکتاتوری ج ا شده!، و عمده قدرت و موقعیت و منزلت اجتماعی و رانت و امتیازات ویه دست یازیده، باز هم بر مظلومان فقیر و فرودست پارسی منت دارد و تهدید به تجزیه کرده و مدعی است سهم کم گرفته از پاره تن ایران‌پارس! بفرما بقیه اش بخورف خوش خور پان‎ترک!، که دریوزه رژیم‌های ترکیه و باکویید، اما جرئت داری بر علیف و اردوغانت بگو آن مردمان دیلمی زازا و کرمانجی و ارمنی و تالشی و لزگی و آوار و غیره آسیمیلاسیون نکند و به آنها حق تعیین سرنوشت بده تا کشورهای مستقلشان را تشکیل دهند!، برای پان وایسمی ضد ایرانی پارسی، مرگ خوبست و اما برای همسایه!

اما بواسطۀ وارد شدن مؤلفۀ مذهب شیعه امامیه که محور همبستگی ملی حکومت‌ها از مان صفوی تا اکنون بوده، متأسفانه این نکته مورد غفلت شد، راحتی واگذاری ان مناطق فارسی‌زبان بیشتر به همین نقطه ضعف مذهبی حکومت‌های صفوی تا کنون بود، که مذهب تشیع داشتن و ان مناطق عمدتا سنی مذهب بودند، این تفوت مذهبیف منجر به این ساختار ناپایدار قومیت فعلی شده، به دلیل کمبود ضعف اعتقادی و ناکارآمدی تشیع که در حکومت ۴۵ سالۀ رژیم وحوشی ج ا روی داد و مردم به صور عملی با چشیدن زهر مهلک تشیع امامیه سیاسی (برخلاف ادعاهای فلان بهدین و زرتشتی اسلام‌ستیز) احتمالا اکثریت مردم ایران- حتی بدون مطالعه جدی آثار اسلامی و اسلام‌ستیزانه- از اسلام بیزار و در عمل خروج کرده اند، هر چند به دلیل مستقر بودن حکومت وحوش ضد بشری ج ا، اجبار ریاکاری می‌کنند تا مورد توحش متعرضانۀ حکومت آپارید مذهبی ج ا قررا نگیرند برای ذران زندگی (زنده مانی) و اموراتی نظیر دادو ستد و ازدواج و غیره!

اما فساد مدرک‌گرایی چرا و چگونه در ایران بوجود آمد؟، و چرا جلویش نمی‌گیرند؟

پاسخ در توضیحات مختصر فوق الذکر گفتم، مافیای آموزشی (ضد آموزشی!)، منافعش در تداوم این فساد مدرک‌گرایی است، باید هر سال و هر نسل، میزان بالایی نیاز مصنوعی ایجاد کند برای دریافت و خری مدرک، در دهه ۱۳۶۰ ه.ش برا افزایش تقاضا به دبیرستان و دانشگاه آزاد، شروع کردن به بهانۀ ارتقای کیفی شاغلان شرط مدرک تحصیلی بالاتر برای احراز استخدام و اشتغال در مشاغل و پست‌های مهم از نظر درامدی و منزلت اجتماعی کارمندی، یعنی از باجه‌دار بانک دیپلم داشتن و پست داشتن شرو ع کردند و اکنون رساندن به داشتن مردم دیپلم برای شغل‌های ساده منشی‌گری و تلفن‌چی در ادارات تا لیسانس داشتن برای حق گرفتن مجوز تأسیس شرکت، برای نمایندگی مجلس و وزرات (فرمایشی و بی‌خاصیت) مدرک فوق لیسانس!، در نتیجه ان فرد ذی‌نفوذ ج اف که سال‌ها مافیای سیاسی خودشان دارند، برای این دک و پز تحصیلی شروع کردند به گرفتن مدرک مهندس یو دکتری انواع علوم تجربی و معارف انسانی در دانشگاه‌های آزادو غیر انتفاعی و غیره، در نتیجۀ توهم دروغ بزرگ، این گونه شد که خود این کم‌سودان (و به نوعی بی‌سواد در آن رشته) خودشان باورشان شده واقعا دکتری و مهندسی در فلان رشته‌ها دارند که حتی چند مدت کوتاه هم کارورزی و کارگری نیز نکردند!، این‌گونه شد ساختار کشورداری و لشکرداری ایران بمانند آبکش سوراخ سوراخ شده، این کشور لشکر به ست تالایقان و خائنانی افتاده بجای رستاخیز میهنی بریا برانداختن دیکتاتوری آخوند، شبانه روز دریوزگی و جلادی درخدمت اخوند همی کنند بر جور و تجاهل و له کردن تن و روان و زندگی رنجور اکثریت فرودست پارسیان بومی تا بحدی که زنده‌مانی نیز آروزیش در خواب نبینند!، دائما درز اطلاعات و ورود جاسوس و خرابکار و ترورکنندۀ کارشناسان و دانشمندانش اتفاق می‌افتد و کامیون کامیون و چندگیگا و چند ترابایت اسناد محرمانۀ حساس از حکومت خارج می‌شود!، ته داستان را بگیری، می‌رسی به آغاز این فساد مدرک‌فروشی در چند دهه پیش!

راه حل چیست؟، وقتی فسادها و انحطاط‌های سیستماتیک به مراحلی مانند کشور کنونی ایران می‌رسد، بایست در کل ساختار فروپاشاند و از نو بنا کرد، اولین کار زدن هر آنچه که مدرک‌گرایی مصنوعی بعنوان نیاز ایجاد کرده، بمانند مجوز اشتغال و بویژه مجوز تأسیس شرکت و گرفتن امتیازهایی بمانند کارت بارزگانی و حق واردات و صادرات و انواع تجارت و تولید (ادارات استاندارد و نظارت کیفی و کمی برای همین امور است، ماست‌بند هزاران سالست قبل بوجود آمدن مدرسه و دانشگاه ماستش می‌بسته، کیفیتش مردم سنجیده وخرید کردند، حال که تقلب و حرام‌خوری به برکت حکومت دینی و خدایی ج ا چنان فزون شده که مردم قادر به تشخیص ماست از ناماست نیستند گویا(؟!)، وظیفه ادارات استاندارد و نظارتی‌هاست)، بمانند بسیاری از جاها، این کار به تشخیص خود اشخاص متقاضی مجوز تأسیس شرکت یا گرفتن کارت بازرگانی و حق واردات و صادرات وانهند، یعنی چون اصل این نوع کارها مربوط به بخش خصوصی است و در نهایت سودو زیانش مستقیم متوجه مردم عادی غیر حکومتی می‌شود، اگر فردی توان ادارۀ شرکت و تامین سرمایه و تامین نیروی متخصص و بادانش و ماهر را نداشته باشد یا باید اینها به نحوی تهیه کند، یا منصرف از ایجاد بنگاه اقتصادی و رفتن مجوز و امتیاز شود، البته اینجا وقتی گرفتن این مجوز مدرک‌زُادیی کنند، یعنی عملا همۀ اشخاص بالای هجده سال بتوانند مجوز بگیرند و تنها معیار شایستگی، بازار آزاد رقابتی و توانایی و شایستگی شخص است، کسانی فاقد مهارت و تخصص و تجریه یا سرمایه و جذب اینها از دیگران باشند، به صورت خودکار و بر اساس طبیعت بازار رقابتی از دور خارج می‌شوند، چیزی رژیم ج ا آگاهانه به دلایل مختلف فسادی و مافیای اش هرگز زیر بار نمی‌رود و از بسیار دلایلی این رزیم باید سرنگون و جایگزنش حکومت بهتر (پیشنهاد شد دموکراسی سکولار مبتنی بر رعایت حقوق بشر) است، دلایلی زیادی است برای گذار این رژیم وحوشی ضد بشری ج ا، یکی همین است.

چون این حکومت ج ا، نخواهد کرد اجرای این پیشنهادها، چاره جز نابودی این حکومت نیست، وگرنه حکومت مردمی میهنی (ملی) بود، همین امروز فرمان تعطیلی و لغو مجوز همۀ مراکز آموزشی خصوصی و زمینه‌های مدرک‌گرایی می‌داد و دستور المل چگونگی اجرایش فورا تهیه و اجرا می‌کرد.

این ریم ج ا، داغون‌تر از اینهاست، این کشور عامدا با کمک اجنب، چند پارۀ هویی کردند و بختی چون کشور و ملت‌های نسبتا یکپارچه چون ژاپن و کره جنوبی و تایوان ندارد، در بدترین تنهایی ژئوپلتیک تاریخی جهان، بیش از آنکه مستعد برقراری حکومت مدرن و امتحان پس داده نسبتا خوبی چون دموکراسی سکولار مبتنی بر حقوق بشر باشد، صحنۀ تازش نژادپرستی آریایی‌گرایی بهدینی زرتشتی ادعایی و یا قومیت‌گرایی جدایی‌طلب و مذهبی‌بازی ضد بشری برای تدوام دیکتاتوری فساد و جنایت و ستم برباددهندۀ زندگی مردمان است، با آن احکام وحشیانه قرون وسطایی و ماقبل تاریخی وحوش بدوی است!، این کشور در دوسرگانۀ آخوندیسم و لاتیسم در نوسان عمرگیری و فرصت‌سوزی و نسل‌کشانه است. جرم وجنایت و خلاف و در نهیت دزداخۀ ایارن، روزی حلال تقریبا ناممکن و حرام‎خوری کار اکثریت نتوان بود، اکثریت سپربلای گروگان‌گیر ج ا و مافیایی و اپوزیسیون دائم الشغل خارج نشین و اجانب هستند.

در بحث سرویس‌های واقعا خائنانۀ موسسات آموزشی ابتدائی و متوسطه و دانشگاهی، فقط حکومتی‌ها کسانی می‌خواهند استخدام بشوند یا نفوذ کنند در حکومت نیست، اتباع خارجی و انواع خلافکاران و غیره نیز از این سیستم فاسد مدرک‌گرایی سوءاستفاده می‌کنند!

وگرنه چرا هنوز آن جرثومگان فساد آموزشی در ادارات ارشاد و فنی و حرفه ای و دانشگاه آزاد و غیر انتفایی و از راه دور و مجازی کذایی هستند؟!

نگران مدرسان (مربیان، معلمان و استادان) نباشید، چرا با تداوم و شدت این فساد آموزشی، همان طور اکنون اتفاق افتاده- جایی برای کار این مدرسان واقعی نیست، همگی اخراج یا به دریوزگی مفسدان صاحب مراکز آموزشی خصوصی و حتی دولتی شده اند. مدرس مراکز آموزشی، برده بیش نیست، چندرغاز حق تدریس می‌گیرد (بدون بیمه و حق بازنشتگی و مزایا بدیه حداقلی که گارگران دارند و اما مدرسان ندارند ر بخش خصوی جنایتکار دزد و حرام لقمه!) و چون جامعه منحط مادی‌پرست شده، دیگر به مدرس علوم و فنون و هنر ارج نمی‌گذارد. این  چنین جامعه ای در توحش انحطاطی فرو رفته است.

بدرود

آب پاکی ریختم!، هیولای ج ا تا نسل‌ها و قرن‌ها می‌ماند!، پروژه ریسِت ج ا کامل شد!، آسوده بخوابید وحوش ضد بشری! جای نگرانی نیست، زنده‌مانی بشریت بزودی به مرگ خواهید رسید!

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)