حمید رسایی، جدال با سپاه و قالیباف، حواشی به متن تبدیل میشود
خامنهای نمایش انتخابات ۱۱ اسفند را «حماسه و جهاد» خواند. «حماسه و جهادی» که به نظر میرسد به جدال بهیمی باند حمید رسایی با باند قالیباف و سپاه تبدیل شده است.
جدال بالا گرفته است، آن هم در حالی که هنوز روزهای چندانی از نمایش انتخابات خامنهای نمیگذرد. این جدال کاملا قابل پیشبینی بود. تاکید بر صحت پیشبینی نیز برخاسته از یک قانونمندی عام است. قانونی که در چند سال اخیر و در پی حذف و جراحی خونین اصلاحطلبان قلابی و به دنبال آن خودیهای غیرخودی خامنهای، بارز شد.
توضیح آن که، حکومت ولایت فقیه پس از مرگ خمینی، بازی مدرهنمایی، اصلاحطلبی، اعتدالی و… از این سنخ پیش گرفت. ابتدا رفسنجانی، این ردا را پوشید. بعد آن را بر تن خاتمی کرد.
پس از خاتمی احمدینژاد در را بر پاشنه سابق ملایان چرخاند. پس از احمدی نژاد نیز ردا بر تن حسن روحانی پوشانده شد. پس از روحانی اما، بازی، دیگر فقط در حد بازی نبود. بلکه بازی با آتشی بود که میتوانست بود ملایان را به نبود تبدیل کند.
قیامهای کیفی و هر بار گسترشیابنده از هر حیت که از سال ۱۳۹۶ شروع شد و در آبان ۹۸ به اوج رادیکالیسم تا آن زمان رسید. این موضوع خامنهای را بر آن داشت تا دست به انقباض حداکثری و خالصسازی بزند.
ابتدا مجلس و بعد مجریه در اولویت کار بودند. رئیسی در ۱۴۰۰ از خمره بیرون کشیده شد. با یکدستسازی در سال ۱۴۰۰ خامنهای اگر چه یک برگ به دست آرود، اما برگ کیفی دیگرش را از دست داد.
آن استفاده از فریب و حقه اصلاحطلبان قلابی با همه دستهبندیهای آن بود. در پی این بازندگی بود که تضادهای لاینحل ناشی از تمامی مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و… به اردوی خامنهای ریخته و میریزد.
اعلان جنگ علنی حمید رسایی علیه قالیباف و سپاه
در حالی که خامنهای مجلس ۹۸ را «مجلس انقلابی» و دولت رئیسی را «دولت جوان حزباللهی» مینامید، اما تنشهای این دو در ۲ سال اخیر بسیار بارز و برجسته شد. در داخل مجلس نیز حکایت همین بود.
جنگ خالصسازی بیشتر حول جبهه پایداری با محوریت حمید رسایی، صادق محصولی و مرتضی آقا تهرانی و… میگشت. اینان به صراحت در راستای جنگ قدرت، در پی براندازی قالیباف بودند. با این اوصاف بود که قیام عظیم ۴۰۱ از راه رسید.
خامنهای باز دریافت که این میزان انقباض کفایت نمیکند. باز هم بیشتر باید. در نمایش اخیر مجلس، انقباض به حدی بیسابقه رسید. از آن سو نیز، تحریم مردمی به حد بیسابقهیی رسید. آش به اندازهای شور که نه، تلخ شد که محمد خاتمی نیز در ترس از فردای حاکمیت، رنگ عوض کرد و خود را به رنگ و همراهی مردم درآورد.
دولت احمدینژاد دولت اول پاسداران بود. در مجلس ۹۸ نیز خیل عظیمی از پاسداران وارد مجلس شدند. قالیباف نیز در رأس آنها قرار داده شد. با قانون پیشگفته ناشی از حذف اصلاحطلبان و ریختن تنش در اردوی خامنهای، درگیری به درون باندهای خودی خامنهای رسید.
سپاه و قالیباف از یک سو و دارودسته جبهه پایداری به سردمداری حمید رسایی و شرکاء از سوی دیگر. جالب آن که رسایی در نمایش ۱۱ اسفند بالاتر از قالیباف قرار گرفت. متعاقب، رسایی شمشیر را از رو بست و خواهان تغییر رئیس و هیئت رئیسه و… مجلس شد.
اعلان جنگ علنی به قالیباف و سپاه. سپاهی که شاید پیش از این در آشکار، تیررس رسایی و شرکاء دیده نمیشد. اما بعد از، از رو بستن شمشیر توسط حمید رسایی علیه قالیباف، سپاه رسانههایش را به میدان فرستاد. جوان و تسنیم، از رسانههای اصلی سپاه، حمید رسایی را شلاقکش کردند.
حمله روزنامههای سپاه به حمید رسایی
جوان رسایی را «درگیر توهم قدرت و سیاست» خواند که در پی براندازی قالیباف است. تسنیم نیز با تایید مطالب جوان به رسایی تاخت. متعاقبا حمید رسایی با صحنهگردانی علیرضا خدابخشی، معاون سیاسی صدا و سیمای خامنهای این دو روزنامه را آماج حملات خود قرار داد.
رسایی در این برنامه تلویزیونی اعلام کرد جوان و تسنیم سپاه علنا حامی جدی قالیباف هستند. سپاه اما بلافاصله دست به کار شد و خدابخشی را با واسطه از معاونت سیاسی صدا و سیما برکنار کرد. [پس لرزههای انتخابات اولین قربانی را از صدا و سیمای حکومتی گرفت!]
از سوی دیگر فارس دیگر خبرگزاری سپاه، پویشی را در «فارس من» را انداخت و خواستار رد اعتبارنامه حمید رسایی شد! رسایی نیز در جواب اعلام کرد که از این «ادا و اطوارها» نمیترسد! و پرسید «مگر وارد چه منطقهی ممنوعهای شده؟ زیر چه میزی زده و این رسانهها از کجا خط میگیرند؟»
تنش تا میزان زیادی بالا گرفت تا لابد بفرموده! پویش فارس حذف شد. حذف پویش خبرگزاری فارس سپاه نیز معنای خود را دارد. اشارت به «پرهیز از حواشی»دادن خامنهای در سال گذشته ممکن است دلیل این امر باشد.
اما آنچه تا بدین جای کار کاملا بارز گشته، یک جنگ و جدال خونین است. جدالی خونین بین حمید رسایی و شرکای آشکار و پنهان، نظیر صدا و سیما و خدابخشی و قالیباف و سپاه با تسنیم، جوان و فارس و سایر آشکار و پنهانهایشان.
نمادی از شکاف و گسست بین خالصترینهای خامنهای که غیرخالصها را زدودند و تبدیلشدن جنگ قدرت از حواشی، بر خلاف خواست خامنهای، به متن اصلی باندهای قدرت. امری که به وضوح در ادامهی قانونمند خود، پایان ملایان را نوید میدهد. بر این ادعا زمان زیادی نباید صبر کرد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.