همایش بزرگداشت ششمین سال تأسیس فروم مادران صلح ایران با موضوع «آری به صلح نه به تحریم» روز جمعه اول آذرماه ۹۲ در بوستان گفتوگو برگزار شد. تابستان ۸۶ بود که گروهی از مادران صلحطلب ایرانی در میان تهدیدهای دولتهای غربی مبنی بر جنگ علیه ایران، گرد هم آمدند تا فریاد صلحطلبانهی زنان و مادرانی را که سالهای تلخ جنگ و زندگی در شرایط سخت را گذراندهاند به گوش جهانیان برسانند. در اولین بیانهی مادران صلح آمده استِ: «ما از آن رو خود را مادران صلح نامیدهایم که نه تنها مخالف جنگیم، بلکه امنیت و آسایش شهروندان را میطلبیم و به هر آنچه امنیت اجتماعی،اقتصادی و سیاسی ما و جوانانمان را تهدید کند، اعتراض داریم.» در طول شش سال فعالیت این انجمن، مادران صلح در نامههایی خطاب به مسولین کشور، سازمان ملل متحد و هم میهنان مواضع خود را در رابطه با بحرانهایی که کشور را در بر گرفته اعلام نمودهاند. با در نظر گرفتن شرایط حساس کنونی و جهت تسریع در پیشبرد اهدافی که تیم مذاکره کننده ایرانی در قبال کاهش تحریمها اتخاذ میکند به نظر میرسد نقش جامعهی مدنی و سازمانهای مردم نهاد که صدای گویای طبقات مختلف جامعه هستند بیش از پیش پررنگ میشود. در این راستا جمعی ار فعالین مدنی، اعضای فروم مادران صلح و گروهی از فعالان اقتصادی گرد هم جمع شدند تا طی گزارشها و سخنرانیهای جداگانهای به تشریح اثرات تحریم بر حوزههای مختلف پرداخته و نقش سازمانهای جامعه مدنی را در به چالش کشیدن گفتمان تحریم مورد بررسی قرار دهند.
در ابتدای این سمینار مینو مرتاضی، فعال زنان و از موسسین انجمن مادران صلح ایران که مسئولیت برگزاری این سمینار را بر عهده داشت، ضمن ابراز خوشحالی از برگزاری چنین سمیناری در جهت ترویج گفتمان صلح، پس از سالیان اخیر گفت: «شش سال اخیر سالهای پرتلاطمی در تاریخ ایران بود، اما با همهی سختیها تجربهی شیرینی داشتیم و توانستیم صلح را پاس بداریم. مجوز ورود به دنیای مادران صلح ایران بسیار ساده اما عمیق و ژرف است. داشتن قلبی پر مهر، اندیشهای سرشار از بخشایش و صلحطلبی و گیسوانی سفید است. ما باور داریم آغوش مادر، صلح آمیزترین عرصهی هستی ست و آدمی جز در صلح نمیتواند نشو و نما کند، آدم شود و آدم بماند و آدم بسازد، ما در این شش سال در تنهایی و در جمع با خود اندیشیدیم چگونه میتوان گفتمان صلح را پیش برد و به این نتیجه رسیدیم جز با پندار نیک، گفتار نیک و رفتار نیکخواهانه نمیتوان صلح را پاس داشت و فرهنگ صلح را در ایران و در جهان گسترش داد. ما در عرصهی عمومی، جایی که انسانها سپهر عمومی را میسازند و سرنوشت مشترکی پیدا میکنند، سعی کردیم صلح و بخشندگی و فرهنگ گفتوگو را پیش ببریم.» این فعال مدنی در بخش دیگری از سخنان خود ضمن برشمردن دلایل این گردهمایی گفت: «گروه مادران صلح ایران با توجه به وضعیت مخاطره آمیز تحریمها و با توجه به بیکاری، تورم و گرانی ناشی از سیاست های ناکارآمد که آسیبهای اجتماعی را در پی دارد با برگزاری این نشست تلاش میکند تا همگان را به چاره اندیشی در اینباره فرا خواند.» در ادامهی این مراسم فریده غیرت، احمد قویدل، محمد درویش و کمال اطهاری از فعالان مدنی به بیان نظرات خود پرداختند.
فریده غیرت: «تحریمهای اعمال شده بر خلاف اصول حقوق بشر و معاهدات بین المللی ست.»
در بخش اول این سمینار، فریده غیرت، وکیل دادگستری و فعال زنان در ارتباط با موضوع «تحریم از دیدگاه قوانین » سخن گفت. او با قدردانی از تلاشهای مادران صلح ایران جهت استمرار فعالیتهای بشردوستانهشان در ۶ سال گذشته گفت: «مسئلهی تحریم چندین سال است که مملکت ما را درگیر خودش کرده است. صداهای مختلفی علیه آن برخاسته اما هنوز به گوش آنهایی که باید برسد نرسیده است. در معنای لغوی تحریم یعنی محروم کردن، محروم کردن فرد یا افرادی از برخورداری از مواهب و امکانات اجتماعی، به عبارت دیگر، تحریم به معنای ایجاد ممنوعیت در امری برای رسیدن به هدفی معین و نتیجهای مشخص به کار برده میشود. تحریم همواره به عنوان یک حربه برای تحقق خواستهها چه به حق و چه به ناحق مورد استفاده قرار گرفته است. حتی در زندگی عادی روزانه بارها با موضوع تحریم به صور مختلف برخورد میکنیم. دراولین نهاد اجتماعی، آن زمان که مادری برای تربیت فرزندش او را با نیت تادیب با تحریم مواجه میکند، خود نوعی استفاده از حربهی تحریم است. در سطوح میانی اجتماع و در محل های کار تحریم به صور دیگر اعمال میشود. تحریمهای دست جمعی کارکنان از برخورداری از امکانات بیشتر و بهتر به جهت رسیدن به یک خواستهی معین یعنی محروم کردن کارکنان که به عنوان تنبیه جمعی محسوب میشود. در سطوح بالاتر تحریم به وسیلهی دولتها و صاحبان قدرت برای تحقق خواستهای به حق یا به ناحق صورت میگیرد. در همهی این موارد تحریم، استفاده از حقیست در پناه قدرت. پشتوانهی این اقدامات، قدرتیست که اعمال کنندگان تحریم دارند والا با نبودن این پشتوانه تحریم تحقق پیدا نمیکند. اینکه این حق را قانونی بدانیم و آن را تحت چتر حمایت قانون قرار دهیم در همهی موارد صحیح نیست. ورود قانون در این میان بستگی به خواستهی صاحبان قدرت دارد. اگر خواستهی آنها به حق باشد که مواردان بسیار نادر است، قطعا اعمال تحریمها رنگ قانون به خود میگیرد در غیر اینصورت با پشتوانهی جبر و فشار همراه خواهد بود که در اکثر موارد اینچنین است. در مواردی مانند اعمال تحریم به وسیلهی مردم و برای مقابله با ناهنجاریها و یا مقابله با هر امری خلاف خواست جامعه است. این نوع از تحریمها چون پشتوانهی مردمی دارد، هم دارای مشروعیت است و هم نتیجه بخش. چندی پیش دریکی از کشورهای اروپایی قیمت یکی از اقلام خوراکی روزانه مقداری افزایش پیدا کرد، با خواست و تصمیم مردم خرید این کالا تحریم شد، در نتیجه در عرض چند روز قیمت آن تقلیل پیدا کرد. این تحریم یک حرکت جمعی با پشتوانهی عمومی بود و نتیجهی مثبتی را در بر داشت. در حالیکه گران شدن اقلام مصرفی در مملکت ما درست عکس این داستان را نشان داده است. یعنی هرچه کالایی گرانتر شده، آن کالا کمیاب شد و مردم به خرید بیشتر رو آوردند. تحریمهایی که به وسیلهی دولتهای قدرتمند علیه برخی از کشورها اعمال میشود با پشتوانهی قدرت و به دور از حمایت جمعی ست. خواستهی این دولتها در اکثر موارد قانونی نیست و آنها در سایهی قدرت، نظر و رای خود را عین قانون میدانند وخلاف آن را بی قانونی! محروم کردن کشوری از برخورداری از امکانات زمان وبرخورداری از توان بیشتر فقط در سایهی قدرت و با اعمال زور میسر است که تحریمهای کنونی علیه ایران از این دستهاند. در تحریمهای اعمال شده علیه ایران فارغ از سیاستهای داخلی و اینکه آیا زمینه ساز بروز تحریم بودهاند یا نه سخن نمیگوییم، چون بحث ما پیرامون آثار مخرب این تحریمها توسط قدرتهای جهانی، شامل اتحادیه اروپا، شورای امنیت و امریکا بر مردم و زندگی ملت ایران است که غیر قانونی ست. اگر هدف از این تحریمها تنبیه دولت ایران برای رسیدن به هدفی ویا باز داشتن از رسیدن به دستاوردی ست، تجربه نشان میدهد این تحریمها چاره ساز نیست چناچه تاکنون نیز نبوده است. اگر دولت و ملت را یکی بدانیم ویا حتی اگر غیر از این باشد باز هم ضرر تحریمها متوجه مردم عادی بوده و زندگی آنها را دچار اختلال میسازد. تحریم های غیر انسانی دول غربی علیه سلامت و رفاه ایران بوده و هست و این تحریمها به طور عمده اثر مستقیم بر اقشار آسیبپذیر جامعه مانند زنان، کودکان و بیماران گذاشته است. افراد بستری شده در بیمارستانها و تمام کسانی که به مراقبتهای پزشکی نیاز دارند از این تحریمها صدمات جبران ناپذیری میبینند که این موضوع اخیرا توسط رییس فرهنگستان علوم پزشکی ایران به دبیرکل سازمان ملل متحد نیز اعلام شد. بحران اقتصادی، رکود وکاهش تولید، کم کاری و یا بعضا تعطیلی کارخانهجات به دلیل عدم دسترسی به مواد اولیه، بروز فقر و نداری خانوادهها را دچار مخاطره ساخته است. فقر و عامل اقتصادی در اخلاق و حریم اعتقادی مردم نیز رخنه کرده است که زیان های جبران ناپذیری را به بار اورده و اثرات ویران کنندگان در آیندهای نه چندان دور آشکار خواهد شد. بروز فقر عواقب دیگری هم دارد که از جمله در خانوادهها فشار اقتصادی بر اختلافات میان زوجین افزوده و آمار طلاق را بالا برده است. اینها همه آثار مخرب این تحریمهاست که با عنوان مقابله با ملت ایران اعمال میشود. که ابزاری غیر انسانی، زشت وناکارآمد و بر خلاف قوانین داخلی و معاهدات و میثاقهای بینالمللی حقوق بشر است. تحریمها نه تنها با شعار حقوق بشر تناسبی ندارد بلکه زمینه را برای جنگ و اقدامات جنگطلبانه فراهم میسازد. میثاق بینالمللی حقوق اجتماعی و فرهنگی صراحتا تاکید دارد که هیچ کدام از مواد این میثاق را نمیتوان به شکلی تفسیر نمود که موجب ایجاد حقی برای کشوری، گروهی یا فردی گردد. مادهی ۳۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز بر این امر تاکید دارد. میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی در یکی از مواد خود اعلام میکند، حق زندگی از حقوق ذاتی انسان است، این حق باید به موجب قوانین حمایت شود. هیچ فردی را نمیتوان خودسرانه از زندگی محروم کرد. آیا تحریمها جز محدود کردن افراد از این حق چیز دیگری ست؟! بنابراین کشورهای تحریم کننده که خود را متعهد به حفظ حقوق بشر میدانند با این ادعا همخوانی ندارد. زبرا نتیجهاش جز ایجاد ضرر و خسارت به این افراد و لطمه به اقشار آسیبپذیر چیز دیگری نیست. به قول اقتصاددانان گروگان گرفتن نیازهای حیاتی اولیهی ایرانیان از نظر وجدان بشری به هیچ وجه قابل توجیه نیست. بدون تردید آیندگان عواقب فاجعه بار تحریمهایی از این دست را نخواهند بخشید.»
احمد قویدل: «تحریم های غیر انسانی امریکا و اتحادیه اروپا سلامت ایرانیان را هدف قرار داده است.»
احمد قویدل دیگر سخنران این همایش بود. او که یکی از اعضای هیات مدیره کانون هموفیلی ایران است در رابطه با نقش تحریمهای غیر انسانی آمریکا و اتحادیه اروپا درحوزهی سلامت مردم با تاکید بر کمبودهای دارویی برای بیماران دیردرمان گفت: «در اینکه تحریمها ناقض حقوق بشر است شکی نیست. اینکه داروی فلج اطفال تحریم شود بر اساس کدام ماده حقوق بشر قابل توجیه است. به اعتقاد این فعال مدنی تحریم نبردی خاموش است که مرگ تدریجی تحریمشدگان و اقشار آسیبپذیر را به دنبال دارد. بالاترین منازعهی بشری جنگ است، عوامل جنگ طلب یا برقرار کننده جنگ ممکن است روزی محاکمه شوند اما چه کسی میتواند تحریم کنندگان را محاکمه کند و آنها را به دادگاه های بینالمللی بکشاند و در مقابل تلف شدن کودکی از کمبود دارو از آنها غرامت بخواهد؟ سازمانهای مدنی تاکنون از هر روشی استفاده کردهاند تا نشان دهند فشار تحریمها بر زندگی و سلامت مردم چه اثرات مخربی گذاشته است. اما این تلاشها زمانی نتیجه بخش است که مسولین ما هم به این نتیجه برسند که تحریم میتواند زندگی بسیاری از اقشار آسیبپذیر را با بحران جدی مواجه کند. این حرف که تحریمها هیج اثری بر ملت ما ندارد، چندان با واقعیت همخوانی ندارد. اگر با کمبود دارو مواجه باشیم بیماران ما میمیرند. اتفاقا ما باید به دنیا بگوییم، تحریم اثر دارد و ابرقدرتها به وسیلهی تحریم جنایتی خاموش علیه بشریت انجام میدهند. به عقیدهی من تحریم یک امر دوسویه است. اگر امریکا مارا تحریم میکند مردمش همراهیاش میکنند و از تحریمها حمایت میکنند. کشورهای تحریم کننده مدعی هستند که به جای مداخلهی نظامی علیه ایران از تحریم استفاده میکنند و به این شکل مردمشان را متقاعد کرده و حمایت آنان را برای تثبیت تحریمها جلب میکنند. برای این کار مطبوعات و رسانهها را در اختیار میگیرند تا ضمن نشان دادن اثرات جنگ،افکار عمومی را نسبت به ادامهی تحریمها متقاعد کنند. در چنین شرایطی جامعه مدنی ما و نهاد های مدنی باید به سراغ همان مردم بروند و با نهادهای مدنی در سایر نقاط جهان جهت کاهش فشار تحریمها مذاکره کنند. اگر این گفتوگو میان مردم ما و مردمان کشورها تحقق پیدا کند آنوقت ما میتوانیم بگوییم گفتمان تحریم را در دنیا بشکنیم. سران دول غربی از سازمانهای غیردولتی خودشان جهت حمله به سیستم ما بهره میبرند امامسولین ما در کشور از این ظرفیتها در جهت تقابل با این فشارها استفاده نمیکند. تلاشهای سازمانهای مدنی در داخل و خارج از کشور بود که نهایتا آمریکا را مجبور کرد در سایت خزانه داریاش اعلام کند که تحریم دارو و غذا را برداشته است و حتی به نام برخی از دستگاهها مانند مجوز ورود دستگاه دیالیز اشاره کرد. اما برای خرید دارو نیاز به پول است. وقتی نفت ما و بانکهای ما با تحریم مواجه شوند با کدام پول میتوان دارو خرید؟ دارو کالاست، برای ورود آن به کشور باید پولی خرج شود و سیستم ارزی ایجاد شود و بانکها باهم تبادل ارزی انجام دهند تا ما بتوانیم آن کالا را به دست بیماران برسانیم. وقتی سیستم ارزی نتواند درست عمل کند دلالهای بازار سیاه، بی کیفیتترین اقلام دارویی رابه ما میفروشند. اگر ما با تحریم مبارزه منطقی نکنیم شکست میخوریم، اگر هر روز در رسانه ملی بگوییم تحریم هیج اثری بر ما ندارد و ما پیروزیم، این شیوهی برخورد با این مسئله راه به جایی نبرده بلکه بر شدت تحریمها هم افزوده است. مسئولین دولتی مخالف رویکرد نهادهای مدنی در خصوص پذیرفتن تبعات تلخ تحریم هستند و میگویند شما منافع ملی را در نظر نمیگیرید. اما به آنها میگوییم ما هم مدافع منافع ملی کشوریم، اما باید یک رویکرد منطقی در این خصوص اتخاذ کرد. ما باید اول بپذیریم تحریم نتایج فاجعه بار برای مردممان داشته است. ما به عنوان نهاد مدنی تلاش میکنیم، در حد امکانات و توانمان آثار تحریم را به جهانیان نشان دهیم، اما شما که دولت را در اختیار دارید قطعا برای نشان دادن این اثرات میتوانید با دست بازتری عمل کنید. واقعیت اینست که در شرایط کنونی ما به جز دیپلماسی بشردوستانه راه حل دیگری نداریم.»
محمد درویش: «اثرات تحریم بر تخریب محیط زیست قابل توجه است.»
محمد درویش، ازاعضای شورای هماهنگی سازمانهای جامعه مدنی و فعال محیط زیست، از دیگر سخنرانان این مراسم بود. که از منظر محیط زیست و منابع طبیعی تحریمها را بررسی کرد. او گفت: «در سازمان ملل متحد مرکزی وجود دارد به نام «مرکز نظارت بر محیط زیست دنیا» که تمام تلاش خود را برای کاهش تخریبهای محیط زیستی در هرکجای دنیا انجام میدهد. این تحریمها با هدف بنیانی سازمان جهانی حفاظت از محیط زیست در تضاد است و به همین دلیل است که فعالان محیط زیست و اعضای شورای هماهنگی سازمان جامعه مدنی نامههایی به بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل فرستادهاند تا اثرات این تحریمها را گوشزد کنند. یکی ازهدفهای توسعهی هزاره نیز تضمین پایداری حفاظت محیط زیست بود و هر اقدامی که این پایداری را به مخاطره بیاندازد، بر خلاف اهداف توسعهی پایدار است. پانایوتو، از فعالین و کارشناسان ارشد محیط زیست در دنیا که در تهیه گزارشهای سالانهی سازمان ملل هم دست دارد، میگوید در سطوح درآمدی پایین و مراحل نخستین توسعه، رشد درآمد با میزان بالاتر تخریب محیط زیست همراه است اما از آستانهای به بعد درآمد بیشتر به بهبود وضعیت محیط زیست کمک کند. این مسئله را عنوان کردم تا بگویم تحریمها به شدت باعث افزایش فقر در جامعه ما شده است و کشوری که با معضل و بحرانی به نام فقر مواجه شود خواه، ناخواه مطابق این نظریه توانی برای حفاظت از محیط زیست نخواهد داشت. اثرات تحریم بر تخریب محیط زیست قابل توجه است.» او به مصداقهای تحریم در اثر گذاری بر محیط زیست اشاره میکند و تصویری را خطاب به حضار نشان میدهد که نشان دهندهی جاری شدن سیل در یکی از روستای کوهرنگ در رشته کوه زاگرس است که در اثر این سیل تعدادی از دانش آموزان مدرسه ای در این روستا از بین رفتهاند. علت جاری شدن سیل تخریب رویشگاههای زاگرس در اثر قطع بی رویه درختان توسط مردم بوده است. این مسئله ناشی از این است که مردمان مناطق برای تامین نیازهای گرمایشی خود چاره ای ندارند جز اینکه به درختان این مناطق حمله کنند. چون امکان خرید سوخت و حاملهای انرژی را ندارند. اگر ما زاگرس را از دست بدهیم یعنی سرچشمهی مهمترین رودخانه های کشور را از دست دادهایم، یعنی کارون، کرخه، جراحی، مارون، سپیدرود و زرینهرود از بین میرود که این یک فاجعهی محیط زیستی ست. و اینجاست که من میگویم تحریمها آشکارا بر ناپایداری محیط زیستی در جنوب غرب آسیا اثر گذاشته است. و این با منشور سازمان ملل متحد در تضاد است. در تعریفی که از بیابان زایی برای فرهنگ زایی استفاده میشود آمده است تاکید بر اینست که اگر زیست بومی در مملکتی از بین برود فرهنگ آن مردم هم از بین میرود. شکار پرندگان کمیاب و قاچاق آنان به کشورهای شیخ نشین خاورمیانه در شرق کشور توسط مردم عادی در اثر فقر و فشارهای اقتصادی افزایش یافته است. یکی دیگر از اثرات تحریمها که بسیار هم ناگوار است، اثر تحریمها بر کاهش استفاده استحصال انرژی خورشیدی ست. این برای کشوری که مطابق اخرین گزارش سازمان ملل، ده میلیارد دلار خسارت ناشی از الودگی های محیط زیستش است و دهمین کشور انتشاردهندهی گازهای گلخانهای ست و باید هرچه سریعتر به سمت استفاده از انرژی خورشیدی برود فاجعهبار و در عین حال پرسش برانگیز است. که چگونه این تحریمها باید شامل تکنولوژی انرژی بادی و انرژی برقی هم بشود. بسیاری از شرکتهایی که در زمینهی ساخت توربینهای بادی و یا شرکتهایی که در زمینهی تصفیهی فاضلابها توسط انرژیهای خورشیدی فعالیت میکردند در پی گسترده شدن تحریمها دیگر با ایران همکاری نمیکنند. به رغم همه فشارهایی که بر محیط ریست ایران امده، امسال فعالان محیط زیست برای شرمنده کردن آن ابرقدرتهایی که ادعای حفاظت از محیط زیست دارند، منشورهای زیبا میدهند اما عملا نشان میدهند که اعتقادی به مضامین و آموزههای محیط زیستی ندارند. پیشنهاد کردیم که یوزپلنگ آسیایی به عنوان نماد ایران در جام جهانی فوتبال در برزیل حضور داشته باشد. یوزپلنگی که فقط ۷۰ قلاده از آن وجود دارد و این هفتاد قلاده فقط در ایران وجود دارد. یوزپلنگ آسیایی نماد طبیعت ایران است، چون وقتی یوزپلنگ آسیایی حالش خوب باشد یعنی حال طعمههایش خوب است. یعنی حال آهو و جبیر خوب است و وقتی حال آهو و جبیر خوب باشد یعنی حال پوششهای گیاهی خوب است. که آن هم نتیجهی حاصلخیزی منابع آب و خاک است. ما میخواهیم این پیام را بدهیم که به رغم همهی تحریمهای بینالمللی در ایران هنوز مردمی زندگی میکنند که به رغم تصور جهانیان که ایرانیان را خشونت طلب میدانند، دلشان برای خرامیدن یوز آنقدر میتپد که حاضرند برای آن هزینههای اینچنینی کنند.»
کمال اطهاری: «اعمال تحریمها نشان دهندهی تضاد در حوزهی اقتصاد سیاسی بین جامعه و دولتهاست.»
کمال اطهاری، استاد دانشگاه تهران و کارشناس اقتصادی، که در زمینهی تدوین برنامههای مسکن در برنامههای اول و چهارم توسعه هم نقش داشته است از دیگر سخنرانان این سمینار بود. عنوان سخنرانی او تحریم دولت یا جامعه با تاکید بر نقض حقوق بشر در تحریمهای جاری ایران بود. او که به عنوان پژوهشگر اقتصاد سیاسی سخن میگفت تاکید کرد آنچه در نتیجهی تحریمها شاهد آن هستیم نشان دهندهی تضاد در حوزه اقتصاد سیاسی بین جامعه و دولتهاست. او با اشاره به تاریخچهی شروع تحریمها پس از انقلاب گفت: «ریشهی تاریخی این تحریمها از دو روز پس از ۱۳ آبان ۵۸ شروع شد و در پی تسخیر سفارت آمریکا. واکنش ابرقدرتی ست که در موقعیت متزلزلی در دوران جنگ سرد قرار گرفته و درعین حال انقلابهای محتلفی جهان را در بر گرفته از ایران و افغانستان تا پاراگوئه که بدون در نظر گرفتن ماهیت این انقلابها دههی هفتاد، دههی بحران بزرگی شبیه به همین بحرانی که غرب در حال خاضر با آن دست به گریبانست بود. بعد از جنگ ویتنام ضرب شستی باید از سوی امپریالیست نشان داده شود و در اینجاست که بحث تحریمها آغاز میشود. شدت این تحریمها در ابتدا خیلی زیاد نبود ودر حد محدود کردن با بلوکه کردن داراییهای ایران است و صدور کالا از آمریکا به ایران به جز مواد غذایی و دارویی است. اما در ادامه میبینیم که آرام آرام بر شدت آن افزوده میشود به خصوص پس از جنگ ایران و عراق. این خطر بزرگی است. ما به عنوان فعالان مدنی باید چند هدف را در دنیا دنبال کنیم تا به یک دیالوگ مثبت در سطح جهانی برسیم. یکی از این اهداف احترام به حقوق شهروندی ست، دیگری مقولهی حقوق جمعی ست که در ایران مغفول مانده و جای کار دارد، اگرچه انجمنهایی مانند مادران صلح در همین حوزهی حقوق جمعی و حقوق بشر فعالیت میکنند که باید در سطح جهانی هم دنبال شود. برای اینکه یک اطلاعاتی هم از آثار تحریمها داده باشم باید بگویم در حوزهای که من روی آن کار میکنم و در برنامهی چهارم مسئولیت آن به عهدهی من بود، مربوط به مسکن کم درآمدهاست. در اثر ندانم کاریهای دولت قبلی و شدت تحریمهایی که صنایع و مشاغل مولد را دربرگرفته بیکاری جوانان در شهرهای حاشیهنشین به شدت افزایش پیدا کرده و وضعیت بسیار اسف باری را پیدا کرده است. بزه کاری در میان جوانان حاشیه نشین به شدت در حال افزایش است. من در مقاطع ۳ تا ۵ ساله بازدیدهای مجددی از مناطق تحت مطالعهام داشتهام. عسلویه که زمانی چیزی حدود ۶۰ هزار نفر نیروی کار داشت و درآمد سالانهی قابل توجهی را برای ایران به ارمغان می اورد با توقف پروژههای صنعتی و عدم همکاری شرکتهای غربی به بن بست رسیده است. در آخرین برآوردهایی که ارائه شد، مشخص شد ۱۸۶ میلیارد دلار فقط در عسلویه به ایران خسارت وارد شده، به طبع این منتقل میشود به لایههای کم درآمد جامعه. این مسئله در گسترش دیگر آسیبهای اجتماعی هم نقش دارد. افزایش فقر بر زنان ودختران حاشیهنشین اثرات وحشتناکی گذاشته است. به گونهای که برای تامین مخارج زندگی به هر روشی متوسل میشوند. اینها همه از اثرات بحران اقتصادی و فشار تحریمهاست. من در یکی از این شهرهای حاشیه نشین با کارگری مواجه شدم که فرزندانش را با خون دل به دانشگاه فرستاده بود. گفت مگر ما نمیتوانیم مثل مردم در مصر و سوریه شورش کنیم؟ اما ما این کار را نمیکنیم، ما ایران را دوست داریم و نمیخواهیم ایران را قربانی خواستهای خود کنیم. او که با بغض به حرفهای خود ادامه میداد گفت، این یک پیام است برای دولت مردان ما که شرایط مذاکره با دول غربی را فراهم کنند و مردم را از وضعیت بحرانی نجات دهند و همچنین برای تحریمکنندگان غربی که بدانند مردم ایران ارزشهایی دارند که با در نظر گرفتن آن ارزشها ذاتا صلحطلب هستند و نمیتوان با آنان از در زور و تحریم سخن گفت. زمانی فوکویاما گفت راه دموکراسی در خاورمیانه از ایران میگذرد، چون در ایران است که خواست تحقق دموکراسی از پایین و از درون جامعه بر میخیزد. دولتمردان ما باید بدانند و باور کنند که سرمایههای اصلی مردم هستند و تلاش جهت تامین رفاه آنان باید در اولویت قرار گیرد. یک موضوع بسیار مهمی که باید به آن اشاره کنم بحث مربوط به حقوق جمعی ست که گفتم در ایران مغفول مانده. در آخرین تقسیمبندی که در سازمان ملل وجود دارد، حقوق بشر را سه قسمت کردهاند یکی حقوق فردی ست که به برابری در برابر قانون و آزادی های فردی دلالت دارد، دیگری حقوق اجتماعی و اقتصادی ست که ناظر بر تامین اجتماعی وحق مسکن و مواردی از این دست است و مورد آخر حقوق جمعی ست که اساس شکلگیری این حق بر اساس متون حقوقی در دههی هفتاد رخ داده. که شامل حقوق کلی توسعه میشود همچون حق شهروندی، حق داشتن زبان دوم، حقوقی که ضامن بقای محیط زیست و غیره میشود. فرق حقوق جمعی با دو حق دیگر این است که ضامن اجرای دو حق اولی دولتها هستند و در مورد حقوق جمعی ملتها ورود پیدا میکنند. مثلا در حوزهی محیط زیست هر یک از مردم نمیتوانند به تنهایی در زمینهی آلودگی هوا و اثرات آن بر سلامت جامعه اقامه دعوی کنند، فقط سازمان محیط زیست است که میتواند چنین کاری انجام دهد. که آن هم با توجه به اینکه شاخهای از دولت است ممکن است طبق مصالح از تلاش برای انجام چنین کاری خودداری کند یا اهمالی در این خصوص انجام دهد. اما اگر مردم قابلیت دعوی داشته باشند در قالب همان انجمنهای محیط زیستی که تشکیل میشوند میتوانند بروند و مثلا بر علیه مقولهی تراکم فروشی در تهران اقامه دعوی کنند. در حال حاضر این حق فقط در حوزه حقوقی ست که وزارت مسکن حق پیگیری آن را دارد واین برخلاف حقوق جمعی ست که میتواند این حق رابرای مردم ایجاد کند که نسبت به این قضیه اقامهی دعوی کنند. در حال حاضر تحریمها هر سه حقی را که ذکر کردم از ما گرفته است. هم حقوق فردی را برای اینکه حق تامین ارز را از شما گرفتهاند، هم حقوق اجتماعی را چون سیستم تامین اجتماعی در ایران از پا افتاده، هم حقوق جمعی را زیرا هدف این تحریم در سطح گفتوگوها مردم ایران نیستند و دولت ایران طرف اصلی این گفتوگوهاست. من فکر میکنم ایجاد نهادهایی همچون انجمن مادران صلح میتواند به دنبال کردن حقوق جمعی مان در سطح داخلی ودر سطح خارجی منجر شود و ما میتوانیم از این طریق حقوق شهروند جهانی خود را به این طریق پیگیری کنیم تا راه کم درد و رنج تری فراروی توسعهی جهان و آزادی مردم ایران از این تحریمها قرار بگیرد.»
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.