راه حل خلاصی از مصائب رژیم ج.ا(؟)/ نسلکُشی تدریجی مردمان ایران- که در گروگان توحش ج.ا و دیگر اباطیلند، و گرفتار انفعال داخل و خارج سکولاری و تمدنی جهان هستند ، شاهدش این سخنان اخیر “رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که”نمادی از پیروزی دیکتاتوری شرور و ضد بشری ج.ا” بر ایران و جهان است! // در اخبار منتشره در فضای اینترنت از جمله وبسایتهای فارسیزبان خارجی، به نقل… اینگونه مطالب بازگو شده است، “گروسی میگوید ایران آژانس را سپر اختلافات خود با غرب کرده است” و “او در عین حال یادآوری کرد تنها راه برخورد با برنامه هستهای ایران، دیپلماسی است و «باید مانع وخامت اوضاع شویم و اجازه ندهیم وضعیت به نقطهای برسد که بازگشت از آن غیرممکن باشد.”، معنی چنین سخنانی یک نکتۀ بسیار مهم است، نکته ای دربردارندۀ واقعیت دهشتناک و تأسفبرانگیز برای جهان متمدن مثبته و کلیت کشورهای دموکراسی و حتی سکولاری است و بهویژه مردمان داخل ایران، حکومت دیکتاتوری ج.ا در ایران (که با توصیفاتی دیگری همچون آخوندیستی و ملایان حاکم با این رژیم ضد بشری و ناقض بدیهات حقوق بشری و یکی از عوامل انتشار شر و شرارات و بقیه بدیها نوع حکومتی در جهان بیان میکنند)، ممکن است برای مدتهای طولانیتر عمر کند و بر میزان صدمات غیر قابل جبران (عمری و انسانی و جان و مالی بر مردمان داخل ایران و بقیه جهان) بر جهان بشریت ادامه دهد، نقش (احتمالا ناخواسته) امثال آقای گروسی و سازمان تحت مدیریتیش و حکوتهای غربی و شرقی و منطقه پیرامون ایران، همگی به طور خطرناکی در حال اجرای منویات اتقاهای فکری توحش و تروریستی ج.ا است که نهایتش هر چه عمردهی و طولانیتر کردن بقای این رژیم ظلم و جنایت و فساد است، مردمان در وضعیت بسیار بغرنج و گرفتار مجمه چندین جانبه ای از ظلم و جنایت و فساد نسلکُشانه گرفتارند و گاه به شبیه در وضعیت آمز میگویند، هر چند آچمز به معنای مطلق نیست، در واقع موجودیت مردمان ایران و کشور ایران در وضعیت عدم کنترل و توانایی اکثریت مخالف ج.ا در داخل استف اکثریت مردمان داخل ایران از حکومت نارضی و خواهان تغییرش هستند، اما با توجه تسلیح کامل حکومت و هواداران اقلیتش و عدم داشتن ابزارهای لازم براندازی رژیم توسط عموم مردم ایران و بهویژه اکثریت شهرهای بزرگ در مرکز و شرق و شمال ایران که انگیزۀ بالاتری معمولا برای تداوم حیات مدنیت بعنوان کشور ایران هستند فاقد حتی سلاحهای گرم دفاع شخصی هستند و در مقابلشان رژیمی قرار دارد که کوچکترین تعجمات اعتراضی را با بدرتین وجه سرکوب میکند و چه برسد به قیامهای بزرگ برای براندازی، سرکوبهای متعدد سالهای اخیر از جمله سال ۱۴۰۱ خورشیدی، نشان داد راه حل عبور از این وضعیت فعلی حکومت و مردمان داخل، از راه مسالمتآمیز دموکراتیک مانند برگزاری انتخابات دموکراتیک و رفراندوم امکانپذیر نیست، چرا که رژیم حاکم ملایان و نظامیان مزدورش (سپاه و غیره) نه خود قصد اصلاح بنیادی در راستای رسیدن به ساختار سکولار دموکراسی و عدالت و مبتنی بر حقوق بشری رژیمشان دارند و نه اکثریت مردمان که مخالف رژیمند و نه مدعیان اپوزیسیون دارای توانایی براندازی ج.ا و استقرار ساختار مطلوب سکولار دموراسی مبتنی بر رعایت حقوق بشر هستند!
با بررسی رویدادهای چند سالۀ اخیر، به نتیجه میرسیم که دیکتاتوری حاکم بر ایران در حل مسائل داخلی و خارجی و خواستههای مختلف اکثریت نارضی داخل ناتوان استف چرا که میزان فسادها و پروندهای قطور ظلم و جنایت و فساد حاکمان و عوامالشان، آنها به انواعی از انحطاطهای فزاینده گرفتار کرده است و حتی در دل برخیشان هم اندکی پشیمانی و تمایل به نجات از این مخمصۀ جاری باشد، از ترس عواقب تغییر رژیم و گذار به سکولار دموکراسی، متأسفانه خود را در ادمۀ این رژیم فعلی میبینند، این بینش غلط را بخش عمده اش حاکمیت مغزشویی و اسارت در چنگال ایدئولوژیک و سموم فکری التقاطی بقیه ایدئولوژیها و القائات اسلامگرایی ملایان داخل و عوامل نفوذی در میان ایشان از اجانب مغرض (پان..ایسمیها) و تلاش منفعتطلبانۀ دولتهای غربی و شرقی جهان سکولاری و غیره هم بر آن فازوده شده است!، به گونه ای مثلا حکومت یالات متحده امریکا و متحدانش دارند از این وضعیت بغرنج گرفتاری مردم ایران و شبه آچمزگونۀ رژیم، نهای سوءاستافده میکنند به خیال خودشان تضعیف و مهار ایران!، این بلاهت آلوده به اغراض ضد بشری توسط حکومتهای ابرقدرتی و شبه ابرقدرتی سکولاری در جهان که در اثر القائات محافلی در مراکز حکومتهای ایشان در سراسر جهان انجام شده که کشور و مردمان ایارن وجودشان خطری است اگر از شر رژیم ج.ا نجات یابند و به مردمان و کشور ایران به جرگۀ کشورهای صاحب دموکراسی و اقتصاد شکوفا و بهرهور و مردمان مرفه بهپیوندند، عاملی برای تهدید جهانیان خواهند بود، این چیزی است که گمان میکنم در اثر جنگهای فکری و سمی اباطیلی چندجانبۀ در کشورای شرقی و غرب یو پیرامونی ایران در این چند دهه رخ اده است!، این همان وضعیت شبه آچمزی مردمان داخل ایان است، آقای گروسی، به نوعی دارد نمایش این وضعیت دهشتناک را بیان میکند، این سخن گروسی، که راه حل مسئله هسته ای رژیم ج.ا با بقیه جهان راه حلی جز دیپلماسی ندارد، یعنی دارد ب طو ر غیر مستقیم میگوید (احتمالا خودش نمیداند و شاید نمیخواهد)، ای جهانیان و ای کشورهای غربی و ای کشورهای همسایهف مردمان ایران به دلیل اینکه ناتوانند از براندازی این رژیم ضد بشریف بایست تا ابد گرفتار این آزار و عذاب تحمل ای رژیم ج.ا باند، و تنها بقیه جهان بایست این ملکۀ عذاب بر مردمان ایرن طوری مدیریت کند که آثار توحشش (ظلم و جنایت و فساد و غیره) دامنگیر بقیه ما نشود!ف آخر داستانی که امثال آقای گروسی و حامیان فکری ایشان دارد میگوید (احتمالا بدون اینکه متوجه عمق و نتایج تفکر خودش و امثالش باشند) این است! تحمل و مهار حاکمیت توحش بر مردمان ایران تا ابد، آن قدر که از شدت تدوام حاکمیت توحش بر مردمان ایران، این کشور و مردمانش از درون فروپاشند!، یعنی ای مردمان بقیه جهان و بهویژه مردمان کشورهای سکولار دموکراسی جهان و همسایگان، به این مماشات و برخی کارهی ناجوانمردانه ظالمانهتان علیه مردمان داخل ایران ادامه دهید، مثلا به این تحریمهای در راستای فشار حداکثری دورۀ ترامپ و ادامه داده شد در دورۀ بایدن ادامه دهید، باشد که بزودی این رژیم بالاخره یا تسلیم کامل ما شود و یا خود و مردمان تحت حکومتش به فروپاشی کامل برسند، ملغمه ای عظیم و انحطاطاهای فزاینده در توحشی عجیب (آکنده از ظلم و جنایت و فساد) از درون و بیرون گشور ایران بر مردمان داخل ایران تحمیل شده است!
اما آقای گروسی و حامیان فکری وی، اشتباه میکنند، این خیال باطلی است که حکومت ظلم و جنایتکار و فاسد ج.ا در محدودۀ کشور ایران مهر کرده و ایران را تبدیل به بزرگترین زندان آکنده توحش علیه بشریت داخلش کرد، و در عین بقیه جهان خائن به حقوق بشر از آسیب در امان بمانند، همانطور که از آسیب انواع و مدلهای کوچکترش مثلا در غزه نتیجه نگرفتید، دیدید که ان اندک امتیاز دادن به مردم عادی و اجازه دادن انبوه تسهیلات جاری شده مالی و لجستیکی و تسلیحاتی به حکومت گروه تروریستی و دیکتاتوری ضد بشری اسلامگرا و البته آلودگی مضاعف با سموم فکری یگر مانند قومگرایی پانعربیستی، عاقبتش اتفاقات تأسفبار و اعمال تروریستی عیله مردمان عادی هفتم اکتبر شد، و بعدش بروز فجایع انسانی ناشی حملۀ دفاع مشورعی ادعایی اسرائیل به غزه، آن همه خرابی عظیم ساختار مدنی شهری و روستایی و کشته شدن و صدمات جسمی و روحی و زندگی بسیاری از مردمان عادی و آوارگی میلیونی مردمان ساکن غزه، یک نمونه کوچک (غزه) از نموه بزرگ فعلی (ایران) است، ادامه دادن وضع موجود عیله مردمان داخل ایران، چه بسا در نهایت بهانه را به دست دیوانگان و مجانین و سادیستیکهای ضد بشری خواهد داد ایران را با راه حلی در غزه در حال اجرا است به گمانشان مسئله حل کنند!، در حالی که امثالهم با مطالب مختلف از خود و دیگران، نمونههایمصداقی و انبوه ایدهها برای حل مشکل ارائه و پیشهاد داده است، ادامه وضع موجود در ایران و عمردهی به رژیم ج.ا با همزمانی سیاس غلط تحریم فله ای و فشار حداکثری، عاقبت (احتمال بسیار زیاد) کار ایران به مراتب بدتر از قضیۀ غزه خواهند رساند.
راه حل کلی و از جمله دربردارندۀ قضایای غنیسازی هسته ای در ایران ادامۀ این وضعی فعلی نیست، و بلکه کمک جدی و واقعی و عملی به مردمان داخل ایران برای تغییر رژیم و گذار سریع به ساختار سکولار دموکراسی مبتنی بر رعایت حقوق بشر است. آقای گروسی و حامیان فکری شما در حکومتهای شرقی و غربی همسایگان و منطقه پیرامونی ایران، راه حل تمام این مشکلاتی میگویید دیپلماسی با رژیم ظالم و جنایتکار و فاسد ج.ا در ایرن نیست، راه حل تغییر این رزیم و جایگزینی اش با رژیم بهتر است که فعلا از نظر امثالهم بهتر از سکولار دموکراسی مبتنی بر رعایت حقق شر نیست در ایران. البته که این رسیدن به حکومت سکولار دموکراسی مبتنی بر رعایت حقوق بشر، تبدیل شدن ایران به وضعیت مانند کشورهای عراق تا لیبی هم نیست، مدیریت و مساعی همل کشورهی جهان بایست بر این باشد که به مردمان ایران کمک کنند با سرعت و کمتری اتلاف وقت در برکناری این رژیم و استقرار حکومت مطلوبی که مکرر گفته شده، نه اینکه گروهکهای جداییطلب مسلح و پانایسمی اقدامات تکروانه کنند، و نه این وضعیت تشتت پراشتباه و آلوده به امیال شخصی و سموم فکری و عملی ( از قماش پانایرنیستی و اسلامستیزانه ابلهانه و کودکانه که با وود بیزری احتمالی اکثریت مردمان داخل از اسلام و عبور عملی از این دین و بقیه ادیان و تا تجاهل توجیهگری اصلاحطلبانه متوهانه و یا بازگشت پادشاه مطلقه سابق و یا احتمال رذالت فریب مزدوران نف,ذی و سمپاتهای پسماند فکری و شکستخورده و ورشکستۀ التقاطی اسلامگرایی با سموم فکری چپی تا راستی وغیره) و تفرقه مدعیان اپوزیسیون خارجنشینی، و نه این وضع فشل و آلوده به سموم فکری و عملی مدعیان جایگزینی حکومتی مخالفان ج.ا در داخل، نه اینها همگی خواسته و ناخواسته و کمابیش در جهت اباطیلند!
بدرود
https://www.tribunezamaneh.com/archives/370996
https://www.tribunezamaneh.com/archives/369720
فیلم Killers of the Flower Moon نمونه خلاصه و شبیهسازی است از چگونگی وقوع فرضیه نسلکُشی مردمان داخل ایران به دلایل مختلف، از فساد اقتصادی سیستماتیک تا تحریمهای فشار حداکثری دوره ترامپی و بایدنی که بخشی از دوران پرنکبت و ننگین ضد بشری دیکتاتوری ج.ا ۴۵ ساله
https://www.tribunezamaneh.com/archives/369720
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/bashariat
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.